ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۹۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تاریخ بلعمی» ثبت شده است

حاجی فیروز: پیام‌آور نوروزی

سوشیانت | پنجشنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۲، ۰۴:۲۵ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

حاجی فیروز چیست؟

اجازه بدهید از یک پیش‌سخن کوتاه بیاغازم. خاستگاه جشن‌ها و آیین‌های ایرانی، پیوندی ژرف و شگرف با پدیده‌های کیهانی و هستی‌شناسانه، و همچنین با ویژگی‌های اقلیمی و زیست‌بومی دارد. اما روش برگزاری این آیین‌ها در فرهنگ ایرانی، بیشتر از دیگران با واقعیت‌ها نزدیکی دارد و رمزینه‌های موجود در آن به یکپارچگی با دنیای نیروهای مینوی و ایزدان پیوند نمی‌خورد. به دیگر سخن در بارورهای ایرانی –برخلاف باورهای یونان و میاندورورد- دسترسی به جهان ایزدان برای مردمان امکان‌ناپذیر است. آسمان و نیروهای آن ممکن است تأثیری بر فرایندهای زمینی داشته باشند، اما زمین و باشندگان آن کمترین دخالتی در حوزه توانایی‌های ایزدان ندارند.

در باورهای کهن سامی و میاندورودِ پیش‌آریایی و نیز یونان عصر کلاسیک، خدایان گاه مظهر خشم و خشونت و آدم‌ربایی و تجاوز و خشکسالی و ترس هستند؛ اما در فرهنگ ایرانی، پروردگار و ایزدگان، همیشه و همواره مظهر نیکی و خیرخواهی برای مردمان و باشندگان روی زمین هستند و «سرای سپند» که جایگاه مینویان دانسته می‌شود، سرایی است که در آنجا تنها «نور و سرود» وجود دارد. از این رو است که مرگ در باورهای ایرانی کهن، نه تنها پدیده‌ای غمناک دانسته نمی‌شده، که گاه موجب سرور و شادمانی هم می‌شده است. جشن «بَـمو» یکی از بزرگترین جشن‌های دین مانوی، با شادی و ساز و سرود، در روز درگذشت مانی- پیامبر بزرگ ایرانی- برگزار می‌شده است. در نگارکندهای دخمه‌های هخامنشی، اثری از ناله و موی‌کندن و روی چنگ‌زدن و گریبان دراندن و گریه و زاری دیده نمی‌شود. در سراسر شاهنامه هیچ آیین سالگرد مرگی گزارش نشده است و امروزه هم گاه آیین‌های خاکسپاری مردگان در برخی نواحی ایران، همچون لرستان و بختیاری، با ساز و سرود برگزار می‌شود. 

  • سوشیانت

جشن اسفندگان

سوشیانت | پنجشنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۲، ۰۴:۱۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

روز گرامیداشت زمین بارور و بانوان

ماه اسفند و به ویژه روز پنجم آن که در همه تقویم‌های ایرانی «اسفندروز» نامیده می‌شود؛ از روزگاران کهن، ماه و روز گرامیداشت زمین بارور و بانوان در فرهنگ ایرانی دانسته می‌شده است.

واژه فارسی اسفند یا سپندارمذ، از واژه پهلوی «سپندارمد» و اوستایی «سپَـنتَـه‌آرمَـئیتی»، برگرفته شده است. اصل این نام همانا «آرمئیتی» است که واژه سپنته/ سپند برای احترام و گرامیداشت بیشتر، به آن افزوده شده است.

معمولاً آرمئیتی را به معنای «فروتنی و آرامی» می‌دانند، اما این معنا درست به نظر نمی‌رسد و بسیاری از پژوهشگران آنرا نمی‌پذیرند. ل. مولتون در Early Zoroasrianism  آنرا در اصل «آرا ماتا» به معنای «مادر زمین» می‌داند که با واژه سانسکریت و ودایی «اَرامتی» به معنای «زمین» نزدیکی دارد. در «گاتها»ی زرتشت (سرود ۴۵، بند ۴)، این واژه در معنای زمین و با توصیف «دختر اهورامزدا» (دوگِـدَر) آمده است. همان واژ‌ه‌ای که زرتشت برای دخترش «پوروچیستا» هم بکار گرفته است (ترجمه‌های بارتولومه، دارمستتر و پورداود). همچنین در ترجمه سانسکریت «نریوسنگ» از همان بند اوستا، آرمئیتی به معنای زمین برگردان شده و در متن پهلوی «زند وهومن یسن» نیز به همین ترتیب بکار رفته است. این نام در زبان و فرهنگ ارمنیان ایرانی نیز تداول دارد. آنان سپندارمذ را بگونه «سپندارمت» می‌شناسند و او را «ایزدبانوی باروری» می‌دانند.

  • سوشیانت

نوروز از نگاه اسلام

سوشیانت | سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۱، ۰۷:۵۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

اعجاز نوروز

همانطور که می دانید ایرانی ها در بسیاری از زمینه ها و یا به عبارتی در تمامی علوم و فنون از عهد باستان تا کنون پیشرفته بودند و مبدع خیلی از اختراعات بشری می باشند و امور را به بهترین نحو انجام می دادند و برای هر اتفاقی دلیل می یافتندو از مردمان زمانه خود بسیار پیشرفته تر و قرن ها جلوتر بودند.در زمانی که اروپاییان و ساکنان قاره آمریکا در جهالت به سر می بردند ایرانیان دارای تمدن های با شکوه،قانون مند و پیشرفته بودند.

در ایران باستان جشن ها و آئین های بسیاری وجود داشت که به نظر نگارنده هیچ کدام بی علت و بی حکمت نمی تواند باشد.

یکی از بزرگترین این مراسم ها و جشن های کهن و باستانی،عید نوروز می باشدکه از هزاران سال گذشته تا کنون پاسداشت و برگزار می شود و در بین تمامی آریاییان و اقوام مختلف ایرانی و آریایی به زیبایی هر چه تمام تر برگزار می شود و این سنت زیبا را حفظ کرده اند.

جشن نوروز یادگار جمشید پادشاه استوره ای و افسانه ای ایران زمین؛که پدر همه ما ایرانیان می باشد و به گفته تاریخ داراری «فَر» کیانی بوده که اکنون از آن به عنوان پیامبری تعبیر کردند می باشد که برای همه ما آنرا به ارث گذاشته و چه میراث ارزشمندی است که به نوعی می توان گفت که هویت ما ایرانیان و نقطه عطفی در زندگی همه ما می باشد.

  • سوشیانت

سرنوشت خازنی

سوشیانت | سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۰:۵۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

داستان غم‌انگیز دانشمندان ایران

در تاریخ علم ایران به کمتر کسی به اندازه خازنی ستم و بی‌توجهی شده است. خازنی می‌توانست از پیشگامان توسعه علمی و فنی در ایران باشد؛ اما همچو بسیاری از مواقع، دانش او یا به فراموشی سپرده شد و یا از آن به منظور گسترش خرافات و ترویج جهل استفاده شد.

ابوالفتح عبدالرحمان منصور خازنی، دانشمند علم حیل (مکانیک) و اخترشناس بزرگ سده پنجم و ششم هجری، خدمتکار و خادم خزانه‌دار دربار سلجوقی مرو در خراسان بود. شهر مرو در آن زمان یکی از پایگاه‌های بزرگ علمی ایران بشمار می‌رفته است و «یاقوت حموی» از هشت کتابخانه آن نام می‌برد که یکی از آنها بنام «عزیزیه» به تنهایی دوازده هزار کتاب در اختیار داشته است. او بدون اینکه هیچگونه امتیاز یا اعتبار خانوادگی یا علمی داشته باشد، بدون اینکه مدارج شاگرد و استادی را سپری کند و حتی بدون اینکه از لحاظ شغلی نیازی به دانستن داشته باشد؛ به دلخواه و میل قلبی خود، فرصت‌های روزانه را صرف آموختن مکانیک و اخترشناسی می‌کند.

  • سوشیانت

روزهای هفته در ایران باستان

سوشیانت | سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۰:۴۸ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

روزهای هفته در ایران باستان

کاربرد هفته و روزهای هفت‌گانه آن اهمیت فراوانی در نظام‌های گاهشماری (خورشیدی یا مهی) دارد. با اینکه گاهشماری‌های گوناگون جهان در بسیاری از جزئیات محاسباتی و دیگر ویژگی‌ها با یکدیگر متفاوت هستند؛ اما شیوه روزشماری بر مبنای هفت روز هفته در همه آنها یکسان است. می‌دانیم که شمار روزهای ماه و سال در گاهشماری‌های گوناگون و حتی در هر گاهشماری خاص، با یکدیگر یکسان نیستند و گاه در طول تاریخ و برای اصلاح آن، تغییراتی در شمار آنها داده شده است. همچنین ممکن است که شمار روزها در سال‌های کبیسه دچار افزودگی‌هایی شوند. اما اهمیت دیگر روزشماری بر مبنای روزهای هفته در این است که هیچگاه و به هیچ علتی، ترتیب و توالی روزها و تعداد آن تغییر نمی‌کند و پیوستگی روزهای آن تابع نظام‌های گاهشماری نیستند. به عبارت دیگر «هفته‌شماری» خود به تنهایی و بدون ارتباط با هر گاهشماری دیگری، یک نظام ساده، دقیق و فراگیر در محاسبه‌های تقویمی در سراسر جهان دانسته می‌شود. این ویژگی ممتاز، اهمیت فراوانی در تطبیق مناسبت‌های تاریخی و درک میزان درستی یا نادرستی داده‌های تاریخی دارد. تنها تفاوت موجود در هفته‌شماری‌، روز تعطیل قراردادی آن است که از روز آدینه تا روز دوشنبه در میان ادیان و فرهنگ‌های گوناگون، متغیر است.

  • سوشیانت

نوروز و آیین‌های آن

سوشیانت | سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۰:۴۱ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

نوروز و آیین‌های آن

کوشش‌ ایرانیان برای همزیستی آشتی‌جویانه جوامع بشری و پاسداشت زیست‌بوم‌

چندی پیش برخی دوستان با نگرانی از نامه‌ها و پیام‌هایی سخن می‌راندند که گویا بسیاری از ایرانیان دور از میهن برای برگزاری آیین‌های گروهی نوروزی با دشواری‌هایی روبرو شده‌اند. ایشان خواهان بودند نوشتاری فراهم شود تا با ترجمان آن به زبان‌های گوناگون، توسط ایرانیان مقیم در هر کشوری، به شهرداری‌ها و فرمانداری‌های متبوعه خود داده شود و موجب آشنایی آنان با پیام نوروز و دعوت به گرامیداشت متقابل باورهای یکدیگر باشد.

نگاهبانی و گرامیداشت طبیعت و زیست‌بوم‌های بشری و جامعه‌ای آرام، آزاد و شاد، در گذر هزاران سال همواره برای ایرانیان وظیفه‌ای بزرگ و مقدس دانسته می‌شده است. بسیاری از باورها، آیین‌ها و جشن‌های ایرانی از پدیده‌های طبیعت برخاسته و از آن الهام گرفته شده است.

  • سوشیانت

رصدخانه زیگورات چغازنبیل

سوشیانت | دوشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۲۱ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

رصدخانه مجاور زیگورات چغازنبیل

زیگورات چغازنبیل در استان خوزستان و در فاصله ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی شوش و ۲۰ کیلومتری هفت‌تپه و در نزدیکی کرانه غربی رود دز جای گرفته است.

این زیگورات نیایشگاهی است که در سال۱۲۵۰ پیش از میلاد در دوره عیلامیان به فرمان پادشاه مشهور عیلامی به نام «اونتاش‌ گال» (۱۲۶۵- ۱۲۴۵ پیش از میلاد) در میانه شهر «دور اونتاشی» ساخته شده است.

زیگورات چغازنبیل که از بزرگترین بناهای باستانی ایران به شمار می‌رود، به تمامی از خشت و آجر در زمینی به مساحت ۱۱۰۰۰ متر مربع و در ۵ طبقه ساخته شده و ارتفاع آن در زمان آبادانی به قریب ۵۰ متر و سطح زیربنای آن به ۲۵۰۰۰ متر مربع می‌رسیده است. هم اکنون نیمی از ارتفاع این بنا از بین رفته است.

زیگورات چغازنبیل، تقویم آفتابی، شوش

تقویم آفتابی زیگورات چغازنبیل
عکس از غیاث آبادی، خرداد ۱۳۷۹

  • سوشیانت

گاهشماری گاهنباری

سوشیانت | دوشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۰۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

گاهشماری گاهنباری: کهن‌ترین نظام گاهشماری شناخته‌شده در ایران

در آثار کهن ایرانی از شش جشن سالیانه نام برده شده است که با نام «جشن‌های گاهنباری» شناخته می‌شوند. نام و هنگام برگزاری این جشن‌ها در آثار گوناگون با تفاوت‌های فراوانی ثبت شده است که خود از نشانه‌های دیرینگی بسیار آن می‌باشد. این جشن‌ها (با مبدأ آغاز تابستان) به ترتیب چنین هستند: «میدیوشـِم» (در اوستایی: «مَـئیذیوشِـمَـه») به معنای میانه تابستان، «پَـتیـه‌شَـهیم» (پَئیتیش‌هَهیـه) به معنای پایان تابستان، «اَیاثرِم» (اَیاثرِمَـه) به معنای آغاز سرما (منظور میانه پاییز)، «میدیارِم» (مئیذیائیریه) به معنای میانه سال (منظور پایان پاییز، بر مبنای سالی با مبدأ آغاز تابستان)، «هَـمَـسپَـت‌مَـدَم» (هَـمَـسپَـت‌مَـئیدَیـه) به معنای برابری شب و روز یا برابری سرما و گرما (منظور پایان زمستان و هنگام اعتدال بهاری)، «میدیوزَرِم» (مَـئیذیوئی‌زَرِمَـیـه)، به معنای میانه فصل سبز (منظور میانه بهار).

  • سوشیانت

 

مهاجرت‌های آریاییان 

بیشتر منابع تاریخی، مردمان امروزه ایران را بازماندگان آریاییانی می‌دانند که از سرزمین‌های دوردستِ شمالی به سوی جنوب و سرزمین فعلی ایران کوچ کرده‌اند و مردمان بومی و تمدن‌های این سرزمین را از بین برده و خود جایگزین آنان شده‌اند.

تاریخ این مهاجرت‌ها با اختلاف‌های زیاد در دامنه وسیعی از حدود ۳۰۰۰ سال تا ۵۰۰۰ سال پیش؛ و خاستگاه اولیه این مهاجرت‌ها نیز با اختلاف‌هایی زیادتر، در گستره وسیعی از غرب و شمال و مرکز اروپا تا شرق آسیا، حوزه دریای بالتیک، شبه‌جزیره اسکاندیناوی، دشت‌های شمال آسیای میانه و قفقاز، سیبری و حتی قطب شمال ذکر شده است. دامنه وسیع این اختلاف‌ها، خود نشان‌دهنده سستی نظریه‌ها و کمبود دلایل و برهان‌های اقامه شده برای آن است.

  • سوشیانت

آناهید ستاره آب‌های روان

سوشیانت | دوشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۵۹ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

آناهید

در باورهای ایرانی ستاره یا به تعبیر امروزی، سیاره «آناهید/ ناهید/ آناهیتا» ستاره آب‌های روان دانسته شده است و از همین رو نیایشگاه‌های ناهید نیز در کنار جویباران و چشمه‌ساران برساخته شده بوده است. همچنین برای آناهید شخصیتی مؤنث قائل بوده‌اند که در نتیجه آب‌های چشمه‌ها و قنوات را متعلق به او و او را حامی و پشتیبان آن‌ها می‌دانستند. اینکه در اندیشه‌های کهن ایرانی، مظهر چشمه‌ها جایگاه آناهید دانسته می‌شد و مردان را اجازه نزدیک شدن بدان نبود، از همین باور سرچشمه می‌گیرد.

اما پرسش اینجاست که چه رویدادی در طبیعت موجب پیدایش باورهای ارتباط ستاره آناهید با آب‌های روان شده است؟

از ستاره آناهید در متون مکتوب ایرانی همراه با نامی دیگر موسوم به «اَردویسور» یاد شده است و در سراسر آبان یشت اوستا که در ستایش و گرامی‌داشت او سروده شده؛ از او با نام «اردویسور آناهید» یاد شده است. به گمان نگارنده، این نام و شخصیت منسوب به آن پیش از آنکه در دوره‌های بعدتر به ایزدبانوی بزرگ آب‌ها تبدیل شود؛ نامی برای یک رود و برای یک ستاره بوده است. «اَرِدْوی» یا «اردویسور» نام یک رود، و «آناهید» نام یک ستاره و نیز لقب آن رود بوده‌اند.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ