ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۱۲ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

شیخ محمود شبستری

سوشیانت | يكشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۵ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

به نام آن که جان را فکرت آموخت/ چراغ دل به نور جان برافروخت

ز فضلش هر دو عالم گشت روشن / زفیضش خاک آدم گشت گلشن

 توانایی که در یک طرفه العین / ز کاف و نون پدید آورد کونین

چو قاف قدرتش دم بر قلم زد/ هزاران نقش بر لوح عدم زد

 از آن دم گشت پیدا هر دو عالم / وز آن دم شد هویدا جان آدم

در این ره انبیا چون ساربانند / دلیل و رهنمای کاروانند

 وز ایشان سید ما گشته سالار / هم او اول هم او آخر در این کار

احد در میم احمد گشت ظاهر / در این دور اول آمد عین آخر

 ز احمد تا احد یک میم فرق است / جهانی اندر آن یک میم غرق است

 

زندگی نامه

سعدالدّین محمود بن امین‌الدّین عبدالکریم‌بن یحیی شبستری (معروف به شیخ محمود شبستری) یکی از عارفان و شاعران سده هشتم هجریست. سال تولّد او را گوناگون و از جمله ۶۸۷ ه.ق. دانسته‌اند. محل تولّد این عارف نام‌آور قصبه شبستر در نزدیکی شهر تبریز است.

  • سوشیانت

نگاهی به زندگی نامه شیخ محمود شبستری

سوشیانت | يكشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۵۵ ب.ظ | ۱دیدگاه

سعدالدّین محمودبن امین‌الدّین عبدالکریم‌بن یحیی شبستری (معروف به: شیخ محمود شبستری) یکی از عارفان و شاعران سده هشتم هجری‌ست.  با توجه به مطالب مندرج در کتاب روضات الجنان جلد ۲، وی معاصر شیخ بابا ابی شبستری (متوفی به سال ۷۴۰) بوده و در همان سال فوت نموده، لذا سن شیخ محود شبستری در زمان فوت باید ۵۲ یا ۵۳ بوده باشد.  وی از مشاهیر عرفای ایران است و بیشتر شهرت او در این است که سراینده گلشن راز می‌باشد.

نیمه آخر قرن ششم و نیمه اول قرن هفتم از ادوار مهم و در عین حال پر آشوب تاریخ ایران و ملل اسلامی است، در آن ایام مرزهای اسلام به اوج پیشرفت رسیده بود، از دامنه های هندوکش تا رودخانه جیحون و دریاچه آرال و کرانه های دریای خزر و دربند قفقاز و آسیای صغیر و سراسر شمال افریقا و عربستان و ایالات جنوبی اسپانیا در تصرف مسلمانان بود، در حالی که همه این سرزمین های پهناور به ظاهر زیر رایت اسلام بود، اما کشمکش های سیاسی بین امرا و سلاطین سلسله های مختلف امن و آسایش را از مردم گرفته بود.

  • سوشیانت

پیوندهای میان کیانیان با ایلامیان

سوشیانت | يكشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۰۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

کیانیان و ایلامیان

کیانیان با ایلامیان همبستگی بسیار استواری از دید  ارتشی داشته اند و این همبستگی‌به ‌دلیل نزدیکی این دو شهرگرایی‌با یکدیگر است چرا که ما اکنون می دانیم دولت کیانیان درمحدوده استان فارس‌در بخش ممسنی چه بسا دارای پایتخت بوده و دولت ایلامیان هم در شوش و این یکی از انگیزه‌های با ارزش در داشتن همکاری و پیوستگی بوده و از‌طرفی هم آثار باستانی فراوانی از ایلامیان در بخش های گوناگون استان فارس‌از دیرباز بر جا مانده که بیانگر گسترش همبستگی این جایگاه ‌با ایلامیان می باشد از‌طرفی همبستگی تنگاتنگی میان دولت کیانی و دولتهای خاوری ایران هم در باستان شناسی به اُستانش(اثبات) رسیده و هم در شاهنامه به آن نمارِش شده و همچون فرمانبرداری شاهان خاوری ایران مانند سام و رستم از شاهان هم روزگار خود سخن به میان اورده و این می رساند که دولت کیانی واسط همبستگی خاور و باختر ایران بوده و در هنگام جنگ و نکته‌ها بازرگانی همچون  پل رسانشی(ارتباطی) میان خاور و باختر کار ‌می نموده است.

  • سوشیانت

گستره فرمان‌روایی کیانیان

سوشیانت | يكشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۵۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

آیا بخش فهلیان در نور آباد ممسنی پایتخت کیانیان بوده است؟

گستره گیتانگاری(جغرافیایی) که کیانیان بر آن فرمانروایی می کرده اند و بویژه پایتخت آنها با نگرش به نمارِش‌هایی که در شاهنامه در زمینه بازگشت پادشاهان کیانی از جنگها یا برگزاری آیین‌های آنها نمارِش می کند می توان به داده‌هایی در این باره رسید همچنین در داستان به تخت نشستن کیخسرو می خوانیم :

زپهلو برفتند آزادگان                 سپهبد سران و گرانمایگان

و در داستان گمراه شدن کی کاوس بدست اهریمن :

همی بود تا یکزمان شهریار             زپهلو برون شد ز بهر شکار

یا در داستان سهراب می خوانیم :

یکی لشکر آمد زپهلو بدشت             که ازگرد ایشان هوا تیره گشت

یا پس از بازگشت کیخسرو از فتح دژ بهمن می خوانیم: 

سوی پهلو پارس بنهاد روی      جوان بود و بیدار و دیهیم جو

  • سوشیانت

بررسی زمان رخداد پیشامدها اساتیری شاهنامه

سوشیانت | شنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۵۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

بررسی زمان رخداد پیشامدها اساتیری شاهنامه

از برخی پیشامدها کهن نگاری میتوان به زمان رخداد استوره ای و زودودن گرد از آن پی برد یکی از این پیشامدهاکه در نوشتار کهن نگاری  و همچنین در یافته‌ها باستان شناسی مورد پسند است آتشفشان و بدنبال آن خشکسالی بزرگی است که در 2200 سال پیش از زایش مسیح روی داده و در روند ان آبخوست(جزیره) کرت در آبهای دریای سیاه ازمیان رفته این رخداد دگرگونی‌های آب و هوای سهمگینی سرتاسر خاورمیانه داشته به گونه ای که در ایران و سوریه و مصر خشکسالی چند ساله ای پدید آورد است اگر در داستان یوسف ژرف میانی کنیم چنین خشکسالی سالی را در شام و مصر می میانیم که از راه رویا در خواب دوستان یوسف در زندان آمده و یوسف انجام آن را یشگویی کرده در داستان گیو و آوردن کیخسرو هم به این خشکسالیو هفت ساله بودن آن نام برده شده است و سروش آسمانی به گودرز در رویا می گوید که راه پایان آن آوردن کیخسرو از توران به ایران می باشد .

  • سوشیانت

پیشینه دری وری می‌گوید

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۳ ب.ظ | ۱دیدگاه

دری وری می‌گوید

به طور کلی جملات نامفهوم و بی معنی و خارج از موضوع را دری وری می‌گویند. این عبارت که در میان عوام بیشتر مصطلح است تا چندی گمام می‌رفت ریشۀ تاریخی نباید داشته باشد ولی خوشبختانه ضمن مطالعۀ کتب ادبی و تاریخی ریشه و علت تسمیۀ آن به دست آمده که ذیلاً شرح داده می‌شود.

مطالعه و مداقه در تاریخچۀ زبان فارسی نشان می‌دهد که نژاد ایرانی در عصر و زمانی که با هندیها می‌زیست به زبان سنسکریت یا مشابه به آن سخن می‌گفت. پس از جدا شدن از هندیها کهنترین زبانی که از ایرانیان باستان در دست داریم زبان اوستا است که کتاب اوستا به آن نوشته شده است.

زبان پارسی باستان یا فرس قدیم زبان سکنۀ سرزمین پارس بود که در زمان هخامنشیان بدان تکلم می‌کردند و زبان رسمی ‌پادشاهان این سلسله بوده است.

حملۀ اسکندر و تسلط یونانیان و مقدونیان بر ایران موجب گردید که زبان پارسی باستان از میان برود و زبان یونانی تا سیصد سال در ایران اوج پیدا کند.

  • سوشیانت

خاکسپاری و ‌گوراندن ‌‌‌در ایران باستان

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

خاکسپاری ‌‌‌در ایران باستان
ایرانیان در دوره‏‌های باستان گاه کالبد را با موم می‏ پوشاندند و آن‏گاه آن را خاکسپاری می‏کردند چنانکه در اخشتر(اخشتر) ایران همه‌گیر بود. گاه پیکر را می‏‌سوزاندند و این کار از برای فراوانی چوب و بودِش جنگل بیشتر در اخشتر دریای مازندران و دیگر بخش‌ها پرجنگل انجام می‏شد. گاهی نیز پیکرها را در دخمه‌‏هایی می‌‏گذاردند تا دانه دام ی لاشخورها شوند.
گاه نیز درگذشتگان را در گاهوک ‏ها(تابوت ‏ها) یا کوزه‏‌های سفالین خاکسپاری می‏‌کردند. پس از فراگیری دین زرتشت و هنگامی که این دین به گونه دین هنجارین ایرانیان درآمد، سوزاندن، غرق کردن و به خاک سپردن پیکر گناه بزرگی شمرده شد.
در آیین زرتشت آتش و آب و خاک سپنتا هستند اگر پیکر را به خاک سپرده کنند خاک را آلوده ساخته‌اند و اگر در آب غرق کنند آب را ناپاک نموده‌اند و اگر در آتش بسوزانند با آلوده ساختن این فروغ آسمانی بزرگترین گناهان روی داده ‌است.
به اندیشه ی پیروان مزدیسنا باید پیکر را در دسترس مرغان و جانوران لاشه‌خور نهاد و یا بالای دژ های خاموشی یا دخمه دستخوش نابودی گذاشت.
چندی از این دخمه ها کهن و کهنه بوده و برخی دیگر از سوی روانشاد فرزانه "مانکجی لیمجی هاتریا "که پیرامون سال 1233 خورشیدی از سوی پارسیان بمبئی برای بهبود وضع مردمی و دینی زرتشتیان به ایران آمده بود، ساخته شد که مدتی‌هم این دخمه ها به‌کاررفته می شد. پس از آن در تهران از میانه دهه 1310 و در کرمان پس از دهه 1320 و در یزد پس از دهه 1340 دخمه ها دگرش به آرامگاه ها شدند.

  • سوشیانت

بهرام دوم

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۵ ب.ظ | ۰دیدگاه

بهرام دوم و اوضاع نا بسامان کشور

 

در شاهنامه ی فردوسی به بهرام دوم بهرام بهرام میگویند در زمان او اوضاع کشور نابسامان بود یکی از مهمترین مشکلاک او شورش برادرش هرمز بود.

هرمز ساتراپ خراسان بود که به وسیله ی کوشانی ها در شرق قیام کرد و همچنین رومی نیز از غرب شورش کردند که مشکلات بسیاری برای بهرام به وجود امد پیروان مانی نیز به هرمز پیوستند در نتیجه بهرام دوم به رومی ها باج داد تا بتواند شورش برادرش را سرکوب کند و ارمنستان نیز در این دوره به رومی ها واگذار شد.

کرتیر در این زمان بسیار قدرتمند شده بود او رئیس دادگاه عالی بود .حکومت تنوکراسی به وجود امد یعنی حکومتی که دارای حاکمیت دینی همراه با تعصب شدید است.

در اواخر حکومت بهرام دوم امپراتور روم هوس حمله به ایران را کرد و برای بهرام نامه ای نوشت

که در جنگ شاپور اول با والرین ضرر زیادی به روم وارد شده است و ایران باید این ضرر ها را جبران کند بهرام دوم این درخواست را قبول نکرد و کاروس که مرد کچلی بود گفته بود که اگر ضرر ها را جبران نکنی من شهر توس را تصرف میکنم و آن شهر را مثل سرم صاف خواهم کرد .

او توانست تیسفون را تصرف کند ولی بر اثر صاعقه ای کشته شد و افرادش که تصور کردند این یک عذاب الهی است فرار کردند.

  • سوشیانت

بهرام سوم و نرسی

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۳ ب.ظ | ۰دیدگاه

بهرام سوم و نرسی

 

بهرام سوم (293م.)معروف به بهرام بهرامان یا بهرام بهرام بهرام .

او فقط 4 ماه حکومت کرد .از او اطلاعات زیادی در دسترس نیست احتمالا مخالفان کرتیر از نفوذ بیشتر او جلوگیری کرده اند و او را از پادشاهی کنار زده اند و پادشاهی را به یکی از پسران شاپور اول  به نام نرسی واگذار کرده اند نرسی 56 سال سن داشت که از سال 293 م. تا 302م. حکومت کره است .

او قبل از پادشاهی شاه ارمنستان بود و تجربه ی بالایی داشت یکی از کار های مهم او کنار زدن کرتیر بود .

در سال 297 م. او شکست سختی از امپراتوری روم خورد به حدی که همسرش به دست رومیان افتاد و نرسی مجبور به صبلح شد او پنج منطقه ی بین النهرین را که در آن زمان از مهمترین مناطق بودند به رویان واگذار کرد و تعهد داد در ارمنستان و گرجستان و در امور آن ها دخالتی نکند

  • سوشیانت

بهرام چهارم

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

بهرام چهارم

 

از سال 388م. تا 399م. حکومت کرد او برادر شاپور سوم است و به بهرام کرمانشاه معروف است.

دلیل این لقب برای او این است که او حاکم و ساتراپ کرمان بود.

از وقایع مهم دوران او تقسیم شدن روم به امپراتوری روم شرقی و روم غربی است .که بخش شرقی آن بیزانس نام گرفت. در دوره ی حکومت او صلحی دراز مدت بین امپراتوری روم و ایران منعقد شد .

دو امپراتوری مشکلات خو د را بر سر ارمنستان حل نمودند البته ابن اقدام مخالفت شدید بعضی از بزرگان و موبدان را در پی داشت به حدی که به تحریک آن ها در سال 399م. کشته شد.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ