ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۲۲ مطلب با موضوع «شاهنشاهی :: خوارزمشاهیان،ایلخانان،چوپانیان» ثبت شده است

نام آوران سده های 7 و 8

سوشیانت | شنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۲، ۱۰:۲۰ ق.ظ | ۰دیدگاه

دانشمندان بنام قرون 7 و 8

سیل بنیان‌کن مغول تمام نواحی شرق و مرکزی و قسمت بزرگی از نواحی غرب و شمال غرب ایران را با خاک یکسان کرد. تنها تود‌ه‌ای غارت زده و قتل‌عام دیده بر جای ماند. همه بهترین راه نشان دادن میزان خسارت یورش مغول را با بیان جمله زیر می‌دانند:

آمدند، کشتند، سوختند، بردند. مساجد – مدارس – شهرها ویران و مردمان چه کوچک و چه بزرگ قتل‌عام شدند. از آن همه مدرسه و کتابخانه و مراکز تعلیم و تعلم و مواطن علم و ادب چیزی بر جای نماند. هیچگاه این خسارت جبران نشد.

خاندان‌های بزرگ ایرانی که مروجین علم و ادب بودند نابود شدند. فقر و پریشانی وحشت‌انگیزی بوجود آمد که هر گونه ذوقی را برای کارهای علمی و هنری از مردم گرفت، دستمال‌کشی و خودفروشی بهترین وسیله ترقی شد، علم و علماء در مقام پستی قرار گرفتند. مراکز علم مانند بخارا – سمرقند – خوارزم – مرو – بلخ – هرات – نیشابور – طوس و... بطور کلی نابود شدند. کلیه کتابخانه‌ها و مدارس و مراکز فرهنگی آن‌ها نابود شده اکثر علماء یا کشته شدند یا به مغولستان فرستاده شدند.

  • سوشیانت

خاندان‌های مهم ایران در روزگار ایلخانیان

سوشیانت | شنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۲، ۰۹:۳۳ ق.ظ | ۰دیدگاه

بعضی از خاندان‌های مهم ایران اسلامی

برای گسترش اسلام خاندان‌های بسیاری تا آنجا که توانسته‌اند نقش ایفا کردند برای زنده نگه داشتن یاد و خاطره آن‌ها در زیر به چند تا از آن‌ها خلاصه‌وار اشاره می‌شود.

  1. افتخاریان: اصلشان افتخارالدین محمد بکری بود، از نسل حضرت ابوبکر صدیق -رضی الله عنه-، او مردی دانشمند و متقی بود. پیش امام سعیدمحمدبن یحیی نیشابوری تحصیل کرد. از احفاد او ملک سعید افتخارالدین محمدبن ابی‌نصر در عهد دولت مغول بزرگ‌ترین اکابر قزوین شد. ملکی عادل و عاقل و صاحب حزم و رأی بود و در تدبیر امور دیوانی زبانزد بود. منگوقاآن و برادران و عم‌زادگان و خویشاوندان پیش او تعلیم کردند. وی برادرانی داشت که هر یک در جایی حاکم بود از جمله:

ملک سعید امام الدین یحیی حاکم قزوین و بعدها عراق عجم شد.

  • سوشیانت

روزگار ناخجسته استیلای مغول

سوشیانت | سه شنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۲، ۰۹:۵۳ ق.ظ | ۰دیدگاه

دوران شوم مغول

بعد از شهادت سلطان جلا‌ل‌الدین خوارزمشاه مغول بر سراسر ایران چیره شدند. مغول به مناسبت بی‌علمی و عدم معاشرت با متمدنین عقاید خرافی بسیار داشته و شیاطین و جادو و سحر را در مجاری احوال و زندگانی انسان مؤثر و صاحب نفوذ شدید می‌دانستند، از سحر و جادو بسیار می‌ترسیدند، و هر را که به این حیله متهم می‌شد، بسختی عذاب می‌کردند و در یاسانامه چنگیزی احکام شدید بر ضد این جماعت موجود بود. مغول‌ها آن چنان ضربات جبران‌ناپذیری به تمدن ایران زدند که هیچگاه جبران نشد. در خراسان بقدری کشتار کردند که از حد تصور خارج است. چنانکه جوینی در تاریخ جهانگشای که بنام چنگیز نوشته است، می‌گوید: اگر تا هزار سال دیگر در خراسان زاد ولد شود، و هیچ حادثه‌یی رخ ندهد، باز هم میزان نفوس آن دیار به حد قبل از حمله مغول نخواهد رسید.

  • سوشیانت

علل موفقیت مغول

سوشیانت | چهارشنبه, ۴ دی ۱۳۹۲، ۱۲:۰۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

علل موفقیت مغول عبارت اند از :

1-    خلافت عباسی: با حمایت معنوی و تبلیغات روحانیت وابسته به نزد خود (در شهر بخارا عامل اصلی سقوط شهر امام جمعه شهر بود. همچنین در شهر خوارزم امام جمعه شهر علیرغم مقاومت مردم خود را به مغول تسلیم کرد.) شیخ مجدالدین زناکار در سال 612 بدستور سلطان کشته شده بود این امر باعث شد که شیخ نجم‌الدین کبرویه مؤسس مذهب کبرویه هوادارانش را به عدم مقاومت فراخواند.

2-    ملاحده: در این زمان ملاحده به سرکردگی جلال‌الدین حسن اسماعیلی که به ظاهر از آیین اسماعیلی دست برداشته و به نو مسلمان معروف شده بود، ایلی چنگیزخان را می‌پذیرد و دست در دست او و دستگاه خلافت بر علیه خوارزمشاه دست بکار می‌شود. از آنجا که افراد ملاحده عقیده باطنی خود را آشکار نمی‌کردند، و از تقیه استفاده می‌کردند براحتی قادر بودند که در میان دشمنانشان نفوذ کرده و اخبار دسته اول را از آن‌ها کسب کنند. آن‌ها بدستور خلیفه یکی از فرماندهان بزرگ سلطان محمد بنام اغلمش را قبلاً به شهادت رسانده بودند.

  • سوشیانت

نبرد های سلطان جلا‌ل‌الدین خوارزمشاه

سوشیانت | چهارشنبه, ۴ دی ۱۳۹۲، ۱۲:۰۳ ب.ظ | ۰دیدگاه

نبرد اصفهان

نبرد اصفهان در دوم رمضان سال 625 روی داد. قبل از شروع جنگ سلطان در یک سخنرانی حماسی لشکریانش را برای جهاد با مغولان آماده کرد.

سلطان در جمع سرداران و بزرگان و لشکریان گفت: پیشامدی عظیم و بلایی عظیم رخ داده است. اگر تن به ناتوانی و ترس دهیم، امید هیچ بقایی نیست ولی اگر مقاومت کنیم و صبر پیشه سازیم به یاری خداوند پیروزیم. اگر کار به نوعی دیگر رخ دهد از درجه شهادت و مقام سعادت محروم نخواهیم بود.

  • سوشیانت

نبرد های سلطان جلا‌ل‌الدین خوارزم شاه

سوشیانت | چهارشنبه, ۴ دی ۱۳۹۲، ۱۲:۰۱ ب.ظ | ۰دیدگاه

نبرد سند 8 شوال 618 ه‍. ق

بزرگترین جنگ سلطان غازی با مغول بفرماندهی چنگیزخان در کناره‌های رود سند روی داد. در این جنگ سلطان با عده‌ای بسیار کم با دریایی از لشکر مغول درافتاد.

همی کرد با نفس خویش این شعار
 

 

که در خزی بالای کفر است عار
 

بمیرم به مردی ندانم جز این
 

 

که کوشم بنیروی دارای دین
 

 

پس از صف‌آرایی دو لشکر در برابر یکدیگر یکی از بزرگ‌ترین جنگ‌های کهن نگاری ایران در هشتم شوال سال 618 ه‍. ق روی داد. پادشاه غازی بر دل لشکر چنگیز تاخت رسته ‌های آن‌ها را از هم دریده چنگیز بناچار راه گریختن را در پیش می‌گیرد. چیزی به نابودی کفار نمانده بود که ده هزار تن از بهترین جنگجویان مغول از کمینگاه بیرون آمده بر میمنه شهریار تاخت و امین‌الملک را وادار به گریز می‌کنند گریز امین‌الملک با سپاه زیر دستورش سپاهیان پادشاه را به کمترین می‌رساند اما پادشاه خود را نمی‌بازد و با تاخت و تاز  های قهرمانانه مغول را پس می‌زند. در روز دوم نبرد تا نزدیکی‌های ظهر دو لشکر بشدت هر چه تمامتر باهم می‌جنگند.

  • سوشیانت

کهن نگاری خوارزمشاهیان 5

سوشیانت | چهارشنبه, ۴ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۵۶ ق.ظ | ۰دیدگاه

سلطان جلا‌ل‌الدین خوارزمشاه ناب‌ترین قهرمان ایران (618-628)

سلطان محمد بجز جلال‌الدین پسرانی به شرح زیر داشت:

1-    کماخی‌شاه و خان سلطان نوزاد بودند، به دنبال دستگیری ترکان خاتون مادر سلطان محمد کشته شدند.

2-    آق سلطان همراه اوزلاغ‌شاه بدنبال رفتن جلال‌الدین از خوارزم به دنبال او روانه می‌شوند اما در بین راه بدست مغولان کشته می‌شوند.

3-    رکن‌الدین غورسانچی: از طرف پدر به حکمرانی عراق عجم منصوب شده بود، بعد از رفتن به کرمان و سیاست کردن اسماعیلیان که مردم کرمان را به آیین خود دعوت می‌کردند، برای مقابله با تاتار به یکی از قلاع آن منطقه در حوالی اصفهان به نام استوناوند رفته و سنگر می‌گیرد. تاتار نیز نیز همزمان آن قلعه را محاصره می‌کند؛ بر اثر غفلت نگهبانان مغول موفق می‌شود به درون قلعه نفوذ کند و سلطان و همه همراهانش در جنگی که روی می‌دهد شهید می‌شوند.

  • سوشیانت

کهن نگاری خوارزمشاهیان4

سوشیانت | چهارشنبه, ۴ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۵۲ ق.ظ | ۰دیدگاه

سلطان محمد و خلافت عباسی

در سا‌ل‌های آخری سلطنت تکش، ناصر خلیفه عباسی که بعد از شکست سپاهیانش وزیرش به دست این خوارزمشاه، پیوسته از قصد او بیم داشت با پادشاهان غور در تحریک ایشان به دشمنی با خوارزمشاهیان مشغول شد. ناصر خلیفه عباسی که مردی ظالم و ناشایست بود بزرگان دولتش مانند خزانه‌دار و وزیرش مذهب ملاحده داشتند. ناصر 46 سال خلافت کرد. 30 سال آن را مرده متحرک بود چرا که یکی از چشمانش کور شده بود و چشم دیگرش بسیار ضعیف بود.

  • سوشیانت

کهن نگاری خوارزمشاهیان3

سوشیانت | چهارشنبه, ۴ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۵۰ ق.ظ | ۰دیدگاه

علاءالدین محمدبن علاء‌الدین تکش 596-618

پس از مرگ تکش پسر دومش قطب‌الدین محمد با لقب علاءالدین به سلطنت نشست. وی در بدو حکومتش با از دست رفتن خراسان و عراق عجم مواجه شد. بعد از یکسال که صرف حل مشکل خوارزم نمود، برای بازپس‌گیری مناطق از دست رفته حرکت کرد. در سال 605 هرات به تصرف سلطان درآمد سلطان والی بنام سعدالدین را که در لباس درویش‌ها می‌خواست فرار کند اسیر کرد. و بعد از آنکه مال مردم را از او گرفت، وی را کشت.

  • سوشیانت

کهن نگاری خوارزمشاهیان2

سوشیانت | چهارشنبه, ۴ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۴۷ ق.ظ | ۰دیدگاه

علاءالدین تکش بن ایل ارسلان 568-596 ه‍. ق

از زمان اتسز به بعد یکی از خطوط اصلی سیاست خوارزمشاهیان به سبب موقعیت جغرافیایی آن‌ها مجاهدت در راه اسلام بوده است. هدف اصلی تکش برانداختن قطعی حاکمیت قراختایی در ممالک اسلامی بود. قراختایی‌ها که بت‌پرست بودند بر بسیاری از بلاد اسلامی چیره گشته حتی خوارزمشاهیان را نیز خراجگذار خود کرده بودند. در سال 578 ه‍. ق تکش بخارا را از تسلط کفار قراختایی نجات می‌دهد.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ