ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۷ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

کشتی پهلوانی و ورزش های باستانی 3

سوشیانت | يكشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۲۹ ب.ظ | ۲دیدگاه

‌رده ها در ورزش زورخانه‌ای

ورزش زورخانه‌ای هم مانند برخی از ورزش‌ها همانند دیگر ورزشکاران رشته های گوناگون بر پایه رده‌ای که دریافت می‌کنند حرکات را به نوبه خود انجام می‌دهند.

رده یک:

ورزشکار پس از یک سال ورزش کردن به هنگام چرخ زدن پیشوا برای او منکری می‌فرستد (بر منکر علی لعنت و دیگران می‌گویند بیشباد)

رده دو:

 ورزشکار پس از سه سال ورزش کردن به هنگام چرخ زدن پیشوا برای او صلوات ‌می‌فرستد.

رده سه:

ورزشکار پس از شش سال ورزش کردن و داشتن دست کم هجده سال کهن روزی (سن) به هنگام بالا و پایین آمدن از گود پیشوا برای او صلوات‌ می‌فرستد.

  • سوشیانت

کشتی پهلوانی و ورزش های باستانی 2

سوشیانت | شنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۰۳ ب.ظ | ۰دیدگاه

ابزار های ورزشی

ابزار های ورزشی زورخانه مانند میل، کباده، سنگ، ابزارهای یاری دهنده آموزشی ارتشی بوده است که به جای گرز، کمان، سپر به‌کار‌گرفته‌ می شدند. در این میان کارایی تخته شنو و تخته شلنگ را باید روشن کرد. تخته شنو را جایگزین شمشیر باید دانست و انگیزه از ساختن آن جلوگیری از رسیدن نمناکی گود به پنجه و مچ دست‌های ورزشکاران بوده است تا از گرفتگی پا و واگیری سردی و شاید نمناکی به پای ورزشکاران و همچنین از پیامدهای آن جلوگیری شود. ولی تخته شلنگ که گفته می‌شود برای ورزیدن چالاکی(شاطری) بوده و شاید برای آمادگی ورزیدگی جهش بر پشت اسب هم بوده باشد ورزش شنو که بازوان و شانه ها را نیرومند ‌می‌کند برای ورزیدگی در جنگهای دریایی و گذر از رودخانه‌ها بوده است.

تخته شنا:

چوبی است هموار به درازای 70 سانتیمتر و گاهی کوچکتر و بزرگتر از این اندازه هم ساخته می شود. به زیر تخته نزدیک دو سر‌آن دو پایه زنخی به بلندی چهار سانتیمتر میخکوب شده است.

میل ورزش:

 افزاری است چوبی و کله قندی‌و توپر، ته آن گرد و هموار و سر‌آن تخت یا گرد است و در میان آن دستهای به درازای پانزده سانتیمتر فرو برده اند. سنگینی هر میل از پنج کیلو تا چهل کیلو گرم است .

  • سوشیانت

ای که دستت می‌رسد کاری بکن

سوشیانت | جمعه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۲۷ ق.ظ | ۱دیدگاه

بس بگردید و بگردد روزگار

دل به دنیا درنبندد هوشیار

ای که دستت می‌رسد کاری بکن

پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار

اینکه در شهنامه‌هاآورده‌اند

رستم و رویینه‌تن اسفندیار

  • سوشیانت

کشتی پهلوانی و ورزش های باستانی

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۴۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

کشتی پهلوانی و ورزش های زور خانه ای

دیباچه

ورزش زورخانه‌ای یا ورزش باستانی و یا ورزش پهلوانی نام گروهی حرکات ورزشی با اسباب و بی‌اسباب و آداب و آیین ها پیوسته به آنهاست که در گستره کهن نگاری و فرهنگی ایران از گذشته‌های دور همه گیری داشته است.ورزش‌های زورخانه‌ای نام دیگر آئین پهلوانی و از ورزش‌های کهن و بنام ایرانیان است. جایی که در آن به ورزش باستانی می‌پردازند زورخانه نام دارد. هم چنین در زورخانه علاوه بر ورزش زورخانه‌ای کشتی پهلوانی نیز گرفته می‌شود.

  • سوشیانت

مزاج ها در پزشکی کهن

سوشیانت | يكشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۴۸ ق.ظ | ۰دیدگاه

سرشت ها در پزشکی کهن

در پزشکی کهن به هرکدام از چگونگی های چهارگانه در کالبد آدم ‌یا  خوراکی ها مزاج گفته می شود که بدین‌ گونه هستند: سرد، گرم، خشک، و تر. سرشت (مزاج) کیفیتی است در پزشکی باستان، که از آمیخته شدن عناصر چهارگانه در کالبد پیدا می‌شود و دارای ۹ بخش است. دانش شناخت آمیزه (مزاج) ، از گفتگوهای مهین و بنیادین در پزشکی چهار آمیزه (مزاج) است (که در اذهان همگان به «گرمی» و «سردی» شناخته است). گذشتگان بر این باور بودند مزاج‌ها از واکنش رو در رو پاره‌های عناصر چهارگانه ناسازگار ، هستی می یابند .

  • سوشیانت

خوابگاه ناصرالدین شاه

سوشیانت | دوشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۰۵ ب.ظ | ۱دیدگاه

خوابگاه ناصرالدین شاه و حضور خواستن زنان

خوابگاه شاه چندان بزرگ نبود و چهار اطاق اطرافش بود که از هر یک دری به آن از میشد. یکی برامشگران، دیگری بپاسداران و سومی بخواجه سرایان کشیک تعلق داشت (همه شب دو خواجه سرا تا صبح کشیک میداند) اطاق چهارم که استاد بهرام نقاش بسقف و دیوار های آن مجالس عیش  و سرور نقش کرده و براستی نیک از عهده برآمده بود جزء خوابگاه بشمار میرفت.

چون شاه بخوابگاه میرفت بیکی از خواجه های کشیک میگفت تا رفته فلان زنش را بحضور خواند.

  • سوشیانت

ببری خان!

سوشیانت | يكشنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۴۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

داستان ببری خان

ببری خان بغلط نام گربه ای ود آلاپلنگ که شاه او را دوست میداشت. در آن اوان شاه را تبی سخت عارض شد و روزی چند را بستر بیماری و ناتوانی بخواید. گربه مزور که تازه بچه آورده بود روز بعد باقتضای طبیعت بتغییر مکان آنها پرداخت. هنگامیکه یکی از بچه هایش را بدندان گرفته و و از کنار بستر میگذشت زبیده خانم ملقب به امینه اقدس بدرون اطاق آمد و در را که گربه از همان به درون آمده بود از پشت بست. گربه همینکه راه بیرون شدن را بسته دید چند دور گرد بستر گشت و در پای شاه سرگردان ایستاد. زبیده خانم از مشاهده این خال روبشاه کرده گفت: « قربان امشب عرق خواهید کرد و تب خواهید برید.» از قضا صبحگاه تب شاه قطع شد و پس از آن ببری خان مقامی بلند یافت و دارای تشک اطلس و پرستار و خوراک مخصوص شد.

بن مایه:

یادداشت‌هایی از زندگی خصوصی ناصرالدین‌شاه

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ