ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مدرسه دارالفنون» ثبت شده است

ناصرالدین شاه قاجار

سوشیانت | دوشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۲۵ ق.ظ | ۰دیدگاه
 
زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه به روایت نوه‌اش
 
لباس‌پوشی و آرایش همسران شاه و چگونگی مد آن زمان

 در آن زمان مد از اندرون بیرون می‌آمد و زن‌های شهر پیوسته چشم بدانجا داشتند تا از میانه چه برخیزد و مورد پیروی آنان قرار گیرد. چارقد‌ها معمولاً از زری و گارس و مشمش بود و چارقد قالبی از ابتکارات اندرون بشمار می‌رفت. بدین معنی که قسمت سر چارقد‌ها را بدقت بسیار و با آدابی خاص با نشاسته آهار زده و قالب می‌کردند و مرغوب‌ترین انواع آن را آفتاب‌گردانی می‌خواندند. این عمل کار هر کس نبود بلکه برخی در این فن تخصص داشتند و دیگران به آن‌ها رجوع می‌کردند. بعضی روی چارقد «کلاغی» بسر بسته زیر گلو گره می‌زدند.

  • سوشیانت

میرزا محمد تقی‌خان فراهانی

سوشیانت | دوشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۱، ۰۲:۴۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

امیر کبیر

«میرزا محمد تقی‌خان فراهانی»(۱۲۳۰–۱۱۸۶) مشهور به امیرکبیر، یکی از صدراعظم‌های ایران در دوره ناصرالدین‌شاه قاجار بود. اصلاحات امیرکبیر اندکی پس از رسیدن وی به صدارت آغاز گشت و تا پایان صدارت کوتاه او ادامه یافت. مدت صدارت امیر کبیر ۳۹ ماه (سه سال و سه ماه) بود. وی مؤسس دارُالفُنون بود که برای آموزش دانش و فناوری جدید به فرمان او در تهران تأسیس شد. همچنین انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه از جمله اقدامات وی به‌شمار می‌آید. امیرکبیر پس از این که با توطئه اطرافیان شاه از مقام خود برکنار و به کاشان تبعید شد، درحمام فین به دستور ناصرالدین‌شاه به قتل رسید. پیکر وی در شهر کربلا به خاک سپرده شده‌است.

بی نینگ انگلیسی که همراه وزیر مختار انگلیس امیر را ملاقات کرده وی را فردی درشت و تنومند و هوشمند توصیف کرده است. بی نینگ می‌نویسد امیر در جوانی اهل کشتی بوده و اندام قوی و درشت وی هم موید همین مطلب است. از پهلوانی امیر اطلاعی در دست نیست اما ورزش زورخانه در زمان وی رایج‌ترین ورزش بود. لباس امیر جبه بود و به منشیانش نیر دستور داده بود جبه به تن کنند. امیر کلاه بلندی بر سر می‌گذاشت و موهای وی بلند و از نوع به اصطلاح پاشنه نخواب بود. وزیر مختار انگلیس در یکی از گزارش‌هایش می‌نویسد پول دوستی که صفت بارز ایرانیان است به هیچ وجه در امیر راهی ندارد. همه وی را فردی مورد اطمینان و غیر قابل فساد می‌دانستند. دکتر پلاک اتریشی می‌نویسد: پولهایی که به امیر می‌دادند و نمی‌گرفت همگی خرج کشتنش شد.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ