ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پارسیان» ثبت شده است

جایگزین برخی از واژگان پرکاربرد در گفتگوی روزانه 4

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۰۶ ق.ظ | ۰دیدگاه

برخی از واژگان پرکاربرد در گفتگوی روزانه:

بخش چهارم

دیباچه

به پاس داشت زبان شیوا و شیرین پارسی و با نگرش به اینکه زبان هر مردمی چیستی  فرهنگ آن مردم است، و اینکه بدانیم زبان گفتاری هر سرزمینی بخش جدا نشدنی از فرهنگ، شهرنسینی و کهن نگاری مردمان آن کشور می باشد، پس شایسته نیست با پیشینه درخشان در دانش های گوناگون و کهن و به ویژه ادب‌سار که در هنگام سخن گفتن روزانه واژگان تازی را بکار گیریم.

زمانی که ما  که در زبان پارسی واژه های « آفند، تاخت، تازش، تاخت و تاز، تاختن، تک » را داریم چرا باید واژه ی «حمله» تازی را به کار گیریم، و این همه واژه های خوش آهنگ و دلنشین پارسی ندیده بگیریم و یا چرا به جای واژه تازی «شعر» واژه های زیبای « ترانه، چامه، چکامه، سرود، سروده» را بکار نگیریم.

 خوشبختانه ‌یکی از ویژگی‌های نیرومند زبان پارسی، توانایی درونی آن برای ساختن واژه‌های تازه است به‌گونه‌ای که با پیوند دادن دو یا چند واژه، می‌توان به‌سادگی واژه‌هایی تازه ساخت که همگان آن‌را بفهمند. کاربلد، کارمند، کاردرست، کارجو، کارگر، بیکار همگی واژه‌هایی هستند که از پیوستن «کار» به واژه‌های دیگر درست شده‌اند و یا  دلچسب، دلربا، دلپذیر، دلگیر، دلباز، همدل، یکدل واژه‌هایی هستند که از پیوستن «دل» یا واژه‌های دیگر درست شده‌اند و نمونه‌های آن در زبان پارسی بی‌شمارند.

در اینجا تلاش می نماییم جایگزین واژگان پرکاربرد در گفتگوهای روزانه را نشان دهیم.

قابل اجرا : انجام شدنی

ارتجاع : کهنه پرستی

انسان : آدم

سلاطین : پادشاهان

سهل العبور : آسان رو

خودمختار : خود گردان

  • سوشیانت

ماراتن از افسانه تاحقیقت

سوشیانت | سه شنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۳۷ ق.ظ | ۰دیدگاه
شکست ایران در نبرد ماراتن یکی از بزرگترین دروغ های تاریخ است
 
به گفته هرودوت٬ پارسیان از یونانیان در نبرد ماراتن در سال ۴۹۰ ق.م شکست سختی خوردند. در اینجا ما با بررسی دقیق مدارک و شواهدات خواهیم دید تا چه حدی این ادعا درست است. از آنجایی که فقط گفته های هرودوت از زمان نبرد ماراتن باقی مانده اول باید به گفته های هرودوت نگاه کرد٬ بدون اینکه کورکورانه ادعا های او را پذیرفت. اینکه هرودوت از پارسیان متنفر بوده بر همگان روشن است. نخست یونیان و مردم اریتری به سارد که جزو قلمرو پارس بود حمله می کنند و معبد مقدس آنجا را به آتش می کشند.
داریوش بزرگ تصمیم به گوشمالی یونانیان می گیرد. همچنین وقایع دیگری از جمله ربودن شاهزادگان و یا همسران نجیب زادگان پارسی به وسیله یونانیان به این درگیری دامن می زند.داریوش بزرگ نخست دستور ساختن کشتی های بلندی را می دهد که با آنها قادر به حمل اسب باشند. او داتیس و آرتافرن را به فرماندهی ۶۰۰ کشتی جنگی به سمت اریتری و یونان روانه می کند. همینطور « هیپ پیاس » که فردی یونانی بود سپاه پارسیان را همراهی می کند. ( این هیپ پیاس کسی بود که بعد از انقلاب آتن از یونان گریخته بود و در لیدیه در پناه پارسیان زندگی میکرد. او کسی بود که پارسیان را به حمله و تصرف یونان ترقیب میکرد تا بدین وسیله خود بعد از پیروزی پارسیان قدرت را در یونان بدست بگیرد.
  • سوشیانت

سَکاها

سوشیانت | شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۰۰ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

سَکاها دسته‌ای از مردمان کوچ‌نشین آریایی و ایرانی‌تبار بودند که محل زندگی آنان از شمال به دشت‌های جنوب سیبری، از جنوب به دریای خزر و دریاچه آرال، از خاور به ترکستان چین و از باختر تا رود دانوب می‌رسید. سکاها مردمانی جنگجو بودند و گهگاه به سرزمین‌های همسایه خود یورش می‌بردند. سکاها از شاخه‌های نژاد هند و اروپایی بودند که همواره در تاریخ قدیم ایران خودنمایی می‌کردند.در نوشته‌های هرودوت، بقراط، ارسطو، استرابون، و بطلمیوس اطلاعاتی در مورد سکاها داده شده است.

سکاها در زبان آشوری اشکوز نامیده می‌شدند و پارسیان و هندی‌ها آنان را سَکا می‌نامیدند. آن چنان که در کتیبه‌های هخامنشی نگاشته شده؛ سَکَ یا سَکا نامی است که در زبان پارسی باستان برای سکاهایی که از طرف آسیای میانه با ایرانیان سروکار داشتند، به کار رفته‌است. سنگ‌نبشتهٔ هخامنشی بیستون، از چهار دستهٔ سکا یاد کرده‌است:

  • سکا پَرَدرایه/داها -سکاهای آن سوی دریا: کریمه، دانوب
  • سکا تیگره‌خوده/ماساژت‌ها -سکاهای تیزخود، سکاهای ماورای سیحون
  • سکا هئومه‌ورگه/امیرجیان‌ها -سکاهای هوم‌نوش، سکاهای ماورای جیحون
  • سکا پَرَسوغودَم -سکاهای آن سوی سغد
  • سوشیانت

آداب و عقاید و نحوه زندگی مذهب مزدکی

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۰۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

دین مانوی نظر آداب و مقررات، بر نوعی زهد و بدبینی به حیات و زندگی مبتنی بوده است.
کریستن سن در کتاب ایران در زمان ساسانیان می گوید:
… نزد این طایفه (مزدکیان)، چنانکه نزد مانویه، اصل آن است که انسان علاقه خود را از مادیات کم کند و از آنچه این علاقه را مستحکمتر می سازد اجتناب ورزد، از این رو خوردن گوشت حیوانات نزد مزدکیه ممنوع بود، و درباره غذا همواره تابع قواعد معینی بودند و ریاضتهایی می کشیدند… 
شهرستانی روایت می کند که مزدک امر به قتل نفوس می داد تا آنان را از اختلاط با ظلمت نجات ببخشد، ممکن است مراد از این قتل، کشتن خواهشها و شهوتها باشد که سد راه نجاتند. مزدک مردمان را از مخالفت و کین و قتال باز می داشت. به عقیده او چون علت اصلی کینه و ناسازگاری، نابرابری مردمان است، پس باید ناچار عدم مساوات را از میان برداشت تا کینه و نفاق نیز از جهان رخت بربندد در جامعه مانوی ” برگزیدگان ” بایستی در تجرد بمانند و بیش از غذای یک روز و جامه یکسان چیزی نداشته باشند.

  • سوشیانت

زبان‌ها و گویش‌های کهن ایرانی

سوشیانت | يكشنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۵۴ ب.ظ | ۰دیدگاه
زبان‌ها و گویش‌های کهن ایرانی
زبان‌های ایرانی از نظر تاریخی به سه دسته تقسیم می‌شوند:
۱٫ زبان‌های ایرانی باستان
۲٫ زبان‌های ایرانی میانه
۳٫ زبان‌های ایرانی نو

زبان‌های ایرانی نو

زبان‌های ایرانی نو به دو دسته بخش می‌شوند:
۱٫ شرقی
۲٫ غربی
زبان‌های ایرانی نو با این که اساساً در ایران، افغانستان و تاجیکستان متمرکز شده‌اند اما حقیقتاً گستره جغرافیایی بسیار وسیع تری را در بر می‌گیرند شامل مناطقی در قفقاز، آسیای میانه، ترکستان چین، پامیر، ترکیه، سوریه، عراق و شبه قاره هند.در قسمت زبان ها و گویش های معاصر ایران به این زبان‌ها می پردازیم.

زبان‌های ایرانی‌تبار شرقی

نمونه زبان‌های شرقی ایرانی تبار این‌ها هستند: پشتو، آسی، زبان‌های پامیری، پاشایی، یغنابی

زبان‌های ایرانی‌تبار غربی
زبان‌های ایرانی تبار غربی به دو گروه دسته بندی می‌شوند:
• غربی شمالی
• غربی جنوبی
نمونه‌های غربی شمالی
زبان آذری، تالشی، تاتی، تبری، گیلکی، دیلمی، سمنانی، سنگسری، زبان‌های کردی‌تبار (سورانی، کرمانجی، کلهری، لکی)، بلوچی، زازا- گورانی، زبان‌های ایران مرکزی
نمونه‌های غربی جنوبی
فارسی، لری، لارستانی، بشاکردی، کومزاری
  • سوشیانت

جنگ ذوقار

سوشیانت | جمعه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۲۰ ق.ظ | ۰دیدگاه

جنگ ذوقار (به عربی: یوم ذی قار) به جنگی گفته می‌شود که بین سپاه خسرو پرویز و قبایل بکر بن وائل، در جنوب عراق در گرفت. در این جنگ سپاه ایران که متشکل از چند قشون بود، در نزدیکی پایتخت لخمی‌ها، حیره که امروزه شهر کوفه نامیده می‌شود، از چند طایفهٔ عربی شکست خوردند. در مورد زمان این جنگ نقل قول‌های متفاوتی وجود دارد اما به احتمال قوی این جنگ پیش از بعثت پیامبر اسلام رخ داده‌است. علت رخداد جنگ ذوقار کشته شدن نعمان بن منذر، آخرین امیر ملوک لخمی به دست خسرو پرویز و حوادث متعاقب آن بود. ملوک لخمی دست نشاندهٔ ساسانیان و مدافع منافع ایران در بین اعراب محسوب می‌شدند.

کشتن و برانداختن نعمان بن منذر که در تمام بادیه حسن شهرت داشت و جایگزینی او با یک والی ایرانی نژاد، ناخوشنودی اعراب را در پی داشت و در اثر آن دوستی دیرین مردم آن سرزمین با ایرانیان به دشمنی گرائید و همچنین از نظر سیاسی دولت حائل بین ایران و اعراب از بین رفت و مداخلهٔ مستقیم ایران در امور عرب، ناخوشنودی اعراب را قوی‌تر کرد. از سوی دیگر داستان شکست ایران در نزدیکی پایتخت از قبایل عربی، چنان انعکاس عظیمی در تمام عربستان پیدا کرد که نقل تمام مجالس شد. این شکست از نظر روحی موجب تجری و تشویق اعراب بر ضد ایران گردید و تأثیر زیادی در فتوحات بعدی اعراب داشت.

  • سوشیانت

نبرد اُلیس

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۵۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

جنگ اُلیس

جنگ اُلیس این جنگ به نهر الدم نیز مشهور است. در ماه صفر (در صحت این تاریخ جای تردید است.‌) سال دوازدهم هجری ۶۳۳ میلادی و در زمان خلافت ابوبکر، بین سپاه ایران و اعراب در حمله اعراب به ایران در منطقهٔ الیس در عراق در ناحیهٔ البادیه در نزدیکی رود فرات اتفاق افتاد. در این جنگ افراد قبیلهٔ بکر بن وائل به دوقسمت تقسیم شدند، قسمتی به سپاهیان ایران کمک می‌کردند، و قسمت دوم به لشکر خالد بن ولید پیوستند.

پیشینه جنگ

در اثنای جنگ مذار یا جنگ رودخانه گروه زیادی از اعراب بکر بن وائل و بنی عجل بر خاک هلاکت افتادند. از آنجا که بخش عظیمی از این کشته شدگان مسیحی بودند، ترسایان اهواز و حیره و موصل به دربار ایران نامه نوشته اظهار داشتند که ما در خاک ایران بسر می بریم و آماده‌ایم تا دولت را در امر نبرد یاری کنیم و با مسلمانان بجنگ برخیزیم. و از ایران خواستند که آنها را از لحاظ نیرو و نفر یاری کند. یکی از سرداران ایرانی بنام بهمن جادویه که در جنگ ولجه حضور داشت، از این قضیه آگاه شد و از دربار خواست تا وی را دربارهٔ رفتاری که می‌بایستی با مسیحیان مزبور در پیش گیرد، راهنمایی کنند. پادشاه ساسانی پیامی به بهمن جادویه که در قسیاثا بود، نوشت که در هر صورت با لشکرت همراه با اعراب بکر بن وائل و بنی عجل متحد شده به سوی الیس حرکت کن. بهمن جادویه همراه با یکی دیگر از فرماندهان سپاه بنام بهمن جاپان به سوی الیس حرکت کردند، در نیمه راه مابین دو راهی حیره و آبله خبر بیماری پادشاه به بهمن رسید، بهمن جادویه ناچاراً از سردار بهمن جاپان جدا شد و به تیسفون برگشت.

  • سوشیانت

جنبش گئومات مُغ

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۳۶ ق.ظ | ۰دیدگاه

جنبش گئومات مُغ یکی از قدیمی‌ترین جنبش‌های اجتماعی در تاریخ ایران است که یکی از بزرگان زرتشتی به نام گئوماتای مغ در زمان شاهنشاهی کمبوجیه آغاز کرد.

داریوش و قتل گئومات

داریوش با ترور بردیا که ادعا شد غاصب است، با همکاری شش خانواده اشرافی ایرانی دیگر، بر تخت نشست و صبح روز بعد تاجگذاری کرد.

به گفته هرودوت، داریوش قبل از بدست گرفتن قدرت "بدون هیچ نتیجه ای در آن زمان"، بعنوان یک نیزه دار در عملیات حمله کمبوجیه دوم به مصر شرکت کرده بود و بعد امپراطور ایران شد.

به سلطنت رسیدن داریوش دو روی متفاوت از داستان دارد. منابع ما (کتبیبه بیستون و هرودوت) هر دو داستان مشابهی را که در زیر می آید نقل میکنند. با اینحال تاریخ دانان از این دو چنین نتیجه میگیرند که احتمالا به قدرت رسیدن داریوش غیرقانونی بوده است. محتمل به نظر میرسد که "گوماتا" (گئومات) در اصل همان بردیا بوده باشد، که داریوش زیر پوشش شورش، وارث سلطنت را کشت و خود آن را بدست گرفت. این حقیقت که در آن زمان (طبق کتیبه بیستون) پدر و پدربزرگ داریوش هنوز زنده بودند حاکی از این حقیقت است که او در مراتب سلطنت موروثی در نوبت بعدی نبوده است.

  • سوشیانت

سلسله هخامنشیان

سوشیانت | چهارشنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۱۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

نگاهی گذرا به سلسله هخامنشیان

 در این سلسله که با شکوه ترین سلسله شاهنشاهی در تاریخ ایران و به زمان خود در جهان بود؛سیزده پادشاه در ۲۲۹ سال حکومت کردند.

دومین گروه از آریاییهایی که وارد ایران زمین شدند. پارسیان بودند که با توجه به لیاقت، کفایت، هوشمندی و توانایی بزرگ شاهانی همچون کوروش کبیر، داریوش بزرگ و دیگر شاهان موفق به تشکیل سلسله ای گردیدند که نامشان به تنهایی در دوران باستان ما همچنان بر تارک تاریخ این مرز و بوم عزیز می درخشد. در سایه اقتدار این دولت که بنا به نیای بزرگشان هخامنش به این نام مشهورند. نیمی از دنیای باستان در سیطره قدرت آنان قرار گرفت. و همچنین بدلیل فرهیختگی پادشاهان هخامنشی و به لطف توجه آنان چنان آرامش، رفاه و پیشرفتی در کشور پدیدار شد که بزودی ایران را صاحب باشکوه ترین تمدن، غنی ترین فرهنگ و وسیع ترین مرزها نمود. اوج پیشرفت سیستم های مختلف کشور، از لحاظ ارکان سیاسی، ‌اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی ، نظامی و از همه زیباتر هنری در این زمان بوده است. به گونه ای که به جرات می توان گفت که شکوه و عظمتی که آنان برای ایران، این عزیز سرزمین کهن به ارمغان آوردند، هیچ دولت دیگری در طول تاریخ برای کشور ما رقم نزده است. روحشان جاویدان و اندیشه پاکشان گرامی.

  • سوشیانت

جنگ بابل

سوشیانت | شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۱، ۰۷:۱۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

جنگ بابل

 نبرد کوروش کبیر و نبونید پادشاه بابل

در حالی که هارپاگ ، فرمانده ی سپاه پارسی ، آسیای صغیر و جزایر یونانی نشین غرب ایران را ـ در پی فتح لیدیه ـ مطیع پادشاه پارس می کرد ، کوروش با احساس خط از ناحیه ی آسیای مرکزی ، به سوی مشرق رفت تا با مردمان آن دیار که پیش از این از پادشاه ماد تبعیت می کردند و با سقوط ماد ، بر وی شوریده بودند ، نبرد کند . برخوردهایی که بین سالهای 545 تا 539 ق . م میان کوروش و قبایل این منطقه رخ داد ، مبهم و اندک گزارش شده است .

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ