ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کردار نیک» ثبت شده است

پندهای زرتشت

سوشیانت | دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۵:۲۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

۱. گفتار نیک پندار نیک کردار نیک

۲. اشا یا اشویی برابر راستی ، پاکی ، سامان ، آرامش جهان ، هنجار هستی ، درستی ، پارسایی ، پرهیز کاری ، داد ، نیکویی ، پیمان داری ، و ... می باشد ، درستکار آنست که اگر راستی و آشویی به زیان اوست دست از آن بر ندارد و از آن نگریزد . رستگاران همیشه راست و درست اند . " وهمن برگ 28 شماره یکم "

۳. کسی را فریب مده تا دردمند نشوی

۴.آنچه را گذشته است فراموش کن و بدانچه نرسیده است رنج و اندوه مبر

۵. راستی فضیلت است. راستی شادمانی است. شادمانی از آن کسی است که همیشه راستگو و درست‌کردار است

۶. عاشق عاشقی باش و دوست داشتن را دوست بدار،از تنفر متنفر باش و به مهربانی مهر بورز، با آشتی آشتی کن و از جدایی جدا باش

  • سوشیانت

اوستا

سوشیانت | سه شنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۱، ۰۹:۱۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

اوستا

اوستا کهن ترین نوشته ایرانیان و کتاب دینی زرتشتیان است. بخش های گوناگون این کتاب، طی صدها سال تدوین شده است. کتاب اوستا در روزگار باستان دارای ۸۱۵ فصل در بیست و یک نسک (کتاب) بوده و در شکل کنونی خود شامل شش بخش گاهان، یَسنه یا یسنا )شامل گاتها و غیر آن)، یشت‌ها، وندیداد، ویسپرد و خرده‌اوستا است.

بخش‌های اوستا بنا بر تحقیق آنوبانینی در دوران‌های مختلف توسط اشخاص متعدد تالیف شده است. قدیمی ترین بخش اوستا، گاهان نامیده می شود و گفته می شود بخشی از آن، سروده هایی است که به زرتشت الهام شده و بر زبان وی جاری شده است. اوستا را از نظر زمانی می توان به سه بخش تقسیم کرد. بخش نخست اوستای کهن که مضامین آن از نظر زمانی متعلق به روزگار پیش از زرتشت (پیش از حدود دو هزار و هشتصد سال پیش) است؛ اما نگارش آن متعلق به عصرهای پس از زرتشت است و هنگام این نگارش و بازنویسی دگرباره، تا اندازه‌ای مضامین و باورهای جدیدتر را به متن‌های کهن اضافه کرده‌اند.

  • سوشیانت

قیام مزدک

سوشیانت | دوشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۱، ۰۱:۱۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

قیام مزدک

تیسفون ، شهر بیکرانه ، مکعب ها و چهارگوش هائى از سنگ و گل تا بى نهایت ، میلیونها آبراهه ، کوى ها و کوچه هاى بیشمارش تا دل شب کشیده شده بود. شهر کاخ ‌ها و آتشکده ها…
انبوه مردم ، به دور مکعب سیاهى گرد آمده اند که آتشکده اى بسیار بزرگ و بى در و پنجره است . همه نگاهها به آن سو است . سپس مردم تکانى مى خورند و پس مى روند…
آى مزدک … آى !… آى !
آوایى که در یک زمان از هزاران سینه بیرون مى آید… مردى سرخپوش پدیدار مى شود؛ چشمان درشت کبودش با حالتى هوشمندانه و زیرکانه انبوه مردم را در مى نوردد. مزدکخطاب به انبوه جمعیت مى گوید:
این اهریمنان ناپاک را دروغ و کینه و ویرانى زنده مى کند. اما از این ها نیز بدتر، زردوستى و خواسته اندوزى است . همان گونه که الگ آسیابان پر از گندم و خس و خاشاک است که سرانجام از هم جدا خواهند شد، جهان امروز نیز آمیزه اى از روشنائى و تیرگى ، خوبى و بدى است …
مزدک در این هنگام با دست اشاره به مرده اى در میدان مى کند:
نان این مرد را که خورده ؟ زنى را که آفریدگار براى او فرستاده بود، چه کسى از او گرفته ؟
مزدک در جمع موبدان و دبیران و اسپهبدان فریاد زد:
… آئین ما به ما مى آموزد که هر چه هست ، از سه گوهر است که مزدا به مردم ارزانى داشته ؛ این سه گوهر جاودان آتش ، آب و خاک است . خداوندگار، در آفرینش گیتى ، این سه گوهر را پخش نکرد تا از آن به یکى اندک ، و به دیگرى بیشتر دهد؛ میوه هاى برآمده از این سه گوهر را نیز به همگان داد. شادى زیستن را به برابرى به همه داد. نظم مزدا این است . هر چه جز این ، آشفتگى و تیرگى است .

  • سوشیانت

فروهر نمادی فراتر از انسانیت

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۱، ۰۱:۲۵ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

فَروَهَر (اهورا مزدا)

 فروهر

نشان پیکر بالدار که در دیدگاه فراگیر باستان‌شناسان و ایران‌شناسان، نگارهٔ اهورامزدا شناخته می‌شود، گاه به آن نام فروهر هم گفته ‌می‌شود. نماد خورشید بالدار در فرهنگ خاورمیانه و در فرهنگ مصر ، سوریه، و آشور کهن نگاریی دیرپایی دارد و نماد فروهر برداشتی از آن است. نامیدن این نماد از روی فروهر به سده نوزدهم میلادی برمی‌گردد و مدرکی دال بر این که این نماد وابسته به دین زرتشتی باشد هستی ندارد. دانشمندان همواره در زمینه نماد فروهر ناهم‌نگری داشته‏‌اند. بسیاری از نوشته‌‏های دانشین ، این نماد را اهورامزدا می‌‏دانند، اما‌در دین زرتشت، اهورامزدا پنداشتی است و هیچ‏ نگاری برای او قائل نیستند. نگاره آدمین بالای نماد بالدار، هیچ نام و نشان ویژه‌ای ندارد و هیچ مدرکی هم دال بر این‏که نگاره زرتشت باشد، بودِش نیست.

ریشه‌شناسی :

هارولد بیلی، زبان‌شناسی زبان‌های ایرانی ریشهٔ این واژه را از ریشهٔ ایرانی var- (پوشش، نگهبانی ) و fra- (پس راندن) می‌داند و چَم مهادین نخستین واژهٔ فروهر را «دلاوریِ نگهداری  کننده» گفته میشود.

این واژه در زبان اوستایی فْـرَوَشی (fravashi)، در زبان پارسی باستان فْـرَوَرتی

 (‎𐎳‎‎𐎼‎‎𐎺‎‎𐎼‎‎𐎫‎‎𐎡)(fravarti)، و در پارسی میانه )زبان پهلوی( فْـرَوَهْـر (fravahr) خوانده می‌شود.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ