دیائوکو
یکی از پادشاهان ماد دیائوکو بود........
مصائب و رنج هایی که دست اندازی های اشوریان بر مردم غرب فلات ایران وارد می اورد پیدایش یک اتحادیه نیرومند را ایجاب می کرد تا از زمین و هویت مردم در برابر اشوریان حفاظت کند. ایرانیان مردمی مسالمت جو بودند، در تجمعات کوچک و بزرگشان می زیستند و به کشاورزی و دام پروری شان مشغول بودند ولی اشوریان زندگی انها را با دست اندازیهای مداوم برهم می زدند و اسایش را از انها سلب می کردند.
در دهه 770 پ م نیروهای اشور مصروف مقابله با تهاجمات دولت ارمنیه در ناحیه دریاچه وان بود که با شاهان«مان نا» و «پارس وائی»( همسایگان ایرانی ارامنیه در شرق و جنوب) وارد پیمان اتحاد شده و درصدد بود که زمین های ارمینه را که پیشترها به تصرف دولت اشور در امده بود باز پس گیرد. تلاش ارمنیه خطر بزرگی را در پشت مرزهای شمالی اشور پدید اورده بود. جنگهای اشور با ارمنیه برای قبایل غرب ایران اهمیت بسیار داشت زیرا انها را برای مدتی از تجاوز اشوریان مصون نگاه داشت و در این فاصله اتحادیه نیرومندی را تشکیل دادند. در این هنگام قبایل ماد به رهبری بزرگ مردی که او را تاریخ به نامی با تلفظ اشوری دیائوکو می شناسد تشکیل اتحادیه دادند(دهه 760 پ م) و نخستین سلطنتشان را با مرکزیت هنگمتانه تاسیس کردند. هنگمتانه که تلفظ نوترش «همه تنه» و «همه دانه» می شود (و اکنون همدان گوئیم) به معنای «مرکز همگان» است
نام دیائوکو هم در اسناد اشوری و هم در گزار هرودوت به همین شکل امده است و هر دو تلفظ نمی تواند که درست باشد. اما تلفظ درست این نام می تواند چه باشد؟
در گزارش رخدادهای زمان هخامنشی نام وهوکه چندبار امده است که برخی از بزرگان ایرانی داشته اند. درصدد یافتن شکل درست نام دیائوکو می شود که به ان مراجعه کرد. نام دیائوکو می تواند که ترکیبی از وهوکه و یک نام دیگر باشد. تصور اینکه دیائوکو از «دیو» و «وهوکه» ترکیب شده بوده است(دیو وهوکه) خردپذیر به نظر می رسد. نیز میتوان ان را ترکیبی از «دیو» و «آکاش»(اسمان / ملکوت) دانست و ان را «دیوآکاش» خواند.
به هر حال، این نام چه «دیو وهوکه» باشد و چه« دیوآکاش»، میتوان گفت که او از قبیله ایی بوده که هنوز القاب کهن اریایی را با خود داشتند. ولی نام پدر دیائوکو که فرورتیش بوده معنای آشکار دارد و تا امروز هم کم و بیش به همین لفظ(معنی فروهر) ادا می شود. به نظر می رسد که تا زمان تولد فرورتیش – پدر دیائوکو – که احتمالا در اوائل سده هشتم پ م بوده تعالیم زرتشت و اصطلاحات دینی مربوط به آئین زرتشت در میان ایرانیان این منطقه گسترش یافته بوده، زیرا لقب فرورتیش خبر یقینی درباره این رخداد می دهد.
هرودوت بنابر ان چه که از روایتهای ایرانیان شنیده بوده است نوشته که دیائوکو پسر فرورتیش یزرگ زاده ایی از ماد بود و ماد از ابادیهای بیشماری تشکیل شده بود. مادها بر ان شدند که یوغ بردگی اشوریان را که 520 سال بود در اسیا فرمان روایی می کردند را از گردن بیندازند و به ازادی برسند. لذا بر ان شدند که دیائوکو را به رهبری خویش برگزینند و سلطنت را به او بسپارند.هرودوت سپس به چگونگی انتخاب دیائوکو توسط سران ماد اشاره می کند که داستان تشکیل انجمن سران قبایل برای انتخاب رئیس در هر اتحادیه ایی است.
این که اتحادیه ایی که دیائوکو تشکیل داد چه دامنه ایی داشته و چه سرزمین هایی را در بر می گرفته است، نمی توان به طور قطع چیزی گفت ولی در این زمان در غرب اذربایجان کنونی یک سلطنت محدود اما نسبتا نیرومند به نام «ما نا» وجود داشت که از جنوب با اشور و از غرب با ارمنیه همسایه بود و ان را در گفتار گذشته شناختیم. این سلطنت در همسایگی اتحادیه ایی واقع شده بود که دیائوکو ایجاد کرد. دیائوکو برای ان که در برابر دست اندازی های اشوریان، حمایت اطمینان بخش داشته باشد با شاه مان نا که اشوریان نامش را ایران زو نام نوشته اند وارد پیمان دوستی و حمایت متقابل شد.
در سال 744 پ م اشوریان به صدد گسترش قلمروشان در شمان به سرزمین های جنوبی دریاچه وان که جزو قلمرو ارمنیه بود لشکر کشیدند. شاه ارمنیه از انها شکست یافت و سرزمین های جنوبی دریاچه وان دیگر باره به تصرف اشوریان در امد. به دنبال ان شاه اشور به مان نا لشکر کشید و شاه مان نا که خود را قادر به مقابله با وی نمی دید ناچار از پیمان ارمنیه بیرون شد و به اطاعت شاه اشور در امد و ایران زو – شاه مان نا – پس از ان درصدد گسترش قلمروش در اذربایجان تا دره سفید رود را به تصرف در اورد. در همین سال اشوریان به سرزمین ایرانی نشین پارس وائی( ناحیه سلیمانه و شهر زور) لشکر کشیدند. مردم پارس وائی که تاب مقاومت در برابر اشوریان را نداشتند ابادیها را رها کرده به درون کوهستان گریختند. اشوریان ابادیها را ویران کردند و سرزمین پارس وائی را ضمیمه کشور اشور کردند و امیری از سوی خودشان بر ان گماشتند. در کتیبه تیگلات پل نصر سوم از بردن پیشه وران اسیر شده و رمه های اسپان ارس وائی های کوه نشین به اشور و از کوچاندن جماعاتی از پارس وائی ها به سرزمین هایی در شمال سوریه کنونی در سال 738 پ م خبر داد شده است( که میتوان تصور کرد نیاکان کردهای کنونی سوریه بوده باشند)
اشوریان پس از ان درصدد پیش روی در خاک ماد بر امدند. دیائوکو همپیمان شاه مان نا بود که متحد اشور به شمار می رفت ولی شاه اشور به این هم پیمانی توجه نکرد. هدف از این لشکرکشی ها، علاوه بر تاراج اموال و برده گیری، گسترش دین خدایشان بود. انها معمولا در هر ابادی ایرانی که تصرف می کردند معبدی برای خدایشان برپا می داشتند و پیکره های خدایانشان را در ان برمی افراشتند تا مغلوب شدگان را مجبور به پرستش انها کنند. اثار این خداخانه ها که خبرش را شاهان اشور با افتخار در کتیبه هایشان اورده اند را می توان در مناطق کوهستانی غرب ایران تا نزدیکی های شرق بغدادی کنونی دید. در این سال باج های گزافی بر مادها تحمیل شده که – بر اساس ان چه اشوریان به مناسبت پیروزی هایشان در این لشکرکشی ها از خود به یاد گذاشته اند – عبارت بود از 300 تالان (9 تن؟) سنگ لاجورد و 500 تالان(15 تن؟) مصنوعات مفرغی. ولی معلوم می شود که مادها از پرداختن این باجها کلان سرباز زدند؛ زیرا سه سال بعد دیگر باره اشوریان به ماد لشکر کشیدند و دست به تاراج و کشتار زدند. لشکرکشی دیگری نیز پس از ان صورت گرفت که طی ان اشوریان چندین ابادی را به اتش کشیدند و 5 هزار اسپ و رمه های بزرگ بز و میش را از ایرانیان باج گرفتند.