ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

تمدن خوزیه

سوشیانت | شنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۲، ۰۶:۱۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

 (بخش اول)

خوزی ها بک قوم بسیار کهن بودند که در خوزستان زندگی میکرد....

خوزی ها در تاریخ ایران یک قوم بسیار کهن بودند که در سرزمینی که اکنون نیز خوزستان نامیده می شود سکونت داشتند و سرزمینشان به نام خودشان منسوب بود و تا امروز همین نام را حفظ کرده است. در سنگ نبشته داریوش بزرگ از کشور انها با نام«خوجیه»(مثل خبجیه) و از خودشان با نام«خوجی» یاد شده است. ایرانیان پیش از زمان ماد و هخامنشی این شکور را «بوری» می نامیدند. نام کشور بوری در اوستا نیز امده است. قوم خوزی که مردمی تیره پوست و نسبتا کوتاه اندام بودند( بقایایشان را هنوز در منطقه بوشهر و در جاهایی از خوزستان می توان دید) تا سده های سوم و چهارم هجری با همین نام در خوزستان می زیستند و در نوشته های مورخان عربی نگار سده های نخستین اسلامی از انها به عنوان یک قوم با زبان خاص یاد شده است. از این قوم در اسناد بابلی و تورات اسرائیلیان با نام«عیلم» و عیلام» یاد شده است که به معنای«بالایی ها» است( یعنی مردمی که در زمین های بالا می زیستند).

گرچه نام این قوم نزد ایرانیان زمان هخامنشی خوجی بوده ولی تاریخ نگاران ما عموما همان نام عیلام را برای انها می نویسند. اما من خوش ندارم که نام اصلی و شناخته شده انها را به کنار بگذارم و یک نام ساختگی را برایشان بیاورم که تریخ نگاران عربی – صرفا بر مبنای تعصبشان به نام های توراتی – برایشان به کار می برند. انها قوم خوزی بودند و کشورشان نیز خوزیه بود و امروز نیز همان نام را دارد. پس چه دلیلی دارد که ما انها را با نام خوشان ننامیم و نامی بی معنا و مفهوم را به انها بدهیم و انها را «عیلامی» بنامیم که معنایی به جز «مردم بالایی» ندارد.

باستان شناسان  و زبان شناسان در باره اصل و نژاد خوزی ها سخن خردپذیری ندارند ولی معلوم می شود که خوزی ها از بومیان همین سرزمین بوده اند و از دیرگاهان تاریخ در خوزستان می زیسته اند. انها نه با اقوام اریایی خم ریشه بوده اند و نه ریشه در میان اقوام میان رودان داشته اند بلکه یک قوم مشخص و مجزا با شکل و شمایل و زبان خاص خودشان بوده اند. تا کنون هیچ پیوند نژادی ایی میان اقوام اسیایی با اینها یافت نشده است. برخی از پژوهش گران علاقه دارند که خوزی ها را با قوم دراویدی که در شبه قاره هند می زیست(بومیانی که روزگاری تمدن شکوهمند دره سند را به وجود اوردند) هم ریشه بدانند ولی تلاش شان برای اثبات این گمانه تاکنون به جایی نرسیده است جز ان که همسانی های شکلی و جسمانی ایی میان این دو یافته اند. تلاش های که زبان شناسان برای یافتن ریشه های قومی خوزی ها به کار برده اند تا کنون به جائی نرسیده است. حضور جماعات اریایی در بخش هایی از خوزستان دوران سلطنت خوزیه را از اثار به دست امده می توان بازشناخت. این اثار عبارت است از دخمه های زیرزمینی در زیر کاخ ها که خاکستر ناشی از اجساد سوزانده شده در ان دفن کرده اند. بعلاوه اثاری از اذرگاه که متعلق به هزاره دوم پ م یا پیشتر ان ان است. خوزی ها چنین رسومی نداشته اند و این اثار می بایست که متعلق به جماعات اریان دیرینه بوده باشد که دینی شبیه دین اریانی داشته اند که به هند مهاجرت کردند. شاید در کاوش های اینده که انجام شود اثار بیشتری از بومیان اریایی در نیمه شرقی خوزستان کنونی به دست اید.

با توجه به این یافته ها، نمی توان خوزستان را سرزمینی خاص قوم خوزی دانست، بلکه نشانه ها حکایت از ان دارند که جماعات خوزی بخش غربی خوزستان را داشته اند و تمرکزشان از شوش به سوی غرب و جنوب بوده است. البته قلمروشان سرزمین های تسخیر شده اریایی نشین همسایه را نیز شامل می شده است. جائی که اکنون مسجد سلیمان است در اوایل هزاره نخست پ م منطقه اسکان قبایل ایرانی بوده که در اسناد اشوری از انها با نام پارسوماش یاد شده است و جائی که اکنون ایذه است نیز سرزمین اریایی بوده و بخشی از سرزمینی به نام انشان را تشکیل می داده است. پارسوماش و انشان از دیرگاهان در قلمرو خوزیه قرار داشته اند و دارای امیران نیمه خود مختار بوده اند که توسط شاهان خوزیه گماشته می شده اند. شوشتر هم ساکنانش اریایی بوده اند که با نام پالاهوتوپ از انها یاد شده است(نیاکان لرهای کنونی). امیران این منطقه در سده هشتم پ م اریایی و از بومیان منطقه بوده اند ولی در سده های پیش از ان نام های خوزی نیز در میان امیران این منطقه دیده می شود که فرستادگان و گماشتگان شاه خوزیه بوده اند. معلوم می شود که در هر زمانی که دولت خوزیه ضعیف می شده بومیان ایرانی قدرت می گرفته و امیر خودشان را می نشانده اند وهر گاه دولت خوزیه قدرتمند می شده امیری را شاه خوزیه از شوش می فرستاده است.

از چگونگی بدایات تشکیل جامعه سیاسی خوزیه اثاری به دست نیامده (کاوش های کافی در این زمینه صورت نگرفته است) ولی مسلم شده که در هزاره چهارم پ م و همراه اغاز شهرنشینی سومری، در خوزستان زندگی شهرنشینی وجود داشته است. از ان زمان تا سده  هفتم پ م سلسله های متعددی بر این سرزمین حکومت کردند. در هزاره دوم پ م دامنه های سلطه خوزی ها تا اواسط پارس کنونی – که بی تردید زیست گاه بومیان ایرانی بود – می رسید و بندر بوشهر که در زمان قدیم«لیان» نامیده می شد از بنادر مهم خوزیه بود.

خوزی ها علاوه بر ان که کشاوری را در کشورشان بسیار رونق دادند مردمی تجارت پیشه بودند. شوش که پایتخت خوزیه بود در میان دو مرکز بزرگ تمدنی جهان قرار گرفته بود: یکی سند و دیگر میان رودان. کاروان های بازرگانی خوزی در خشکی از یک سو تا نواحی رغه و هیرکانیه(شمال ایران) داد وستد می کردند و از سوی دیگر تا سیستان در مرکز شرقی ایران؛ و در دریا کشتی های خوزی با بنادر سند در ارتباط بودند و در مواردی بنابر شواهدی که از کاوش های باستان شناسی در مصر به دست امده است به مصر نیز سفر بازرگانی داشتند. انها از هزاره دوم پ م سلطان بلامنازع بنادر دریای پارس بودند و از رهگذر بازرگانی گسترده شان ثروت های کلانی اندوختند و به صنایع محلی که مشتریان فراوانی در اطراف و اکناف داشت رونق و توسعه دادند. خوزی ها برای خودشان خطوط و رموز نگارشی ویژه ایی ابداع کرده بودند که ابتدا تصویر نگاری بود. در سده های نخستین هزاره پ م انها خط میخی میان رودان را اقتباس کرده با اصلاحاتی که در ان ایجاد کردند نگارش ویژه خودشان را به وجود اوردند.

 

دیدگاه (۰)

هیچ دیدگاهی هنوز بیان نشده

ارسال دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
تحلیل آمار سایت و وبلاگ