ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

تأثیر و نقش زنان در تاریخ وفرهنگ اصفهان تا پایان عصر صفوی

سوشیانت | سه شنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۲:۳۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

«مقاله وارده»

نقش زنان در عرصه های تاریخ، فرهنگ و تمدن ایران زمین قابل ملاحظه است از جمله تأثیر این مسئله در منطقه اصفهان چشمگیر و مطرح بوده است. اگر چه به این موضوع کمتر توجه شده است لکن با توجه به برخی منابع و استناد به بعضی آثار می توان در این خصوص مطالبی را دریافت. در این مقاله سعی بر آن است که هر چند به اختصار، تأثیر زنان این خطه را در عرصه های مختلف تا پایان دوره صفویه تبیین کنیم.

موقعیت و جایگاه زنان در تاریخ کشور ما، بعد از اسلام محسوس تر است. چرا که بانوان به سبب ارزشی که تعالیم اسلامی برای آنان قائل گردید وضعیت بهتری یافتند اما نمونه هایی از شخصیت زنان مؤثر در دوران باستان و حکایات اساطیری نیز وجود داشته که برخی مربوط به منطقه اصفهان بوده و یا در آن ناحیه تأثیرگذار بوده اند. از جمله

می توان به بانوانی مانند «هما» معروف به چهرآزاد دختر «بهمن بن اسفندیار» اشاره نمود که او را بانی و باعث عمران و عمارت هایی در اصفهان و برخی از شهرهای ایران دانسته اند.(1) و یا دختر «برزین» که از عوامل مؤثر در خاندان ساسانی بوده است.(2)

در برخی از منابع تاریخی معتبر آمده است که اولین زن ایرانی که به دین مبین اسلام گروید، بانویی به نام «امة الفارسیه» و اصفهانی بوده است و حتی آمده است که او اولین مسلمان ایرانی بوده چرا که قبل از سلمان، اسلام را انتخاب نموده و سلمان فارسی به راهنمایی این خانم به محضر پیامبر اکرم(ص) راهنمایی شده است.(3) عبداللّه بن عباس از قول سلمان آورده: چون بر عزیمت به یثرب (مدینه) مصمم شدم و قصد پای بوسی خواجه کائنات حضرت محمد مصطفی صلی اللّه علیه و آله و سلم، نمودم در آنجا زنی اصفهانی را دیدم که در وصول به یثرب و دولت دریافت سعادت اسلام بر من سبقت گرفته بود و او مرا به سوی آن حضرت راهنمایی کرد.(4) برخی نیز اولین ملاقات سلمان با «امة الفارسیه» را در مکه ذکر کرده اند.(5)

شهر اصفهان در قرون اولیه هجری نقش مؤثری در تمدن اسلامی داشت و به عنوان پایگاهی برای تعلیم و تربیت بسیاری از دانشوران مسلمان به حساب آمده به طوری که یاقوت حموی (متوفی 626ه··· .ق) در بیان اوصاف اصفهان آورده است: به آن مقداری که از این شهر عالمان و پیشوایان در هر فن و علمی خارج شده اند در هیچ بلدی از بلاد مانند آن نبوده است.(6) و این موضوع البته در باره زنان این شهر نیز مصداق داشته است به گونه ای که کتاب «التحبیر فی معجم الکبیر»(7) از ابوسعد سمعانی مروزی (562 ـ 506ه··· .ق) در این باب اخبار بسیاری به ما می دهد و یا نگارش دیگر او یعنی «الانساب» نیز اطلاعاتی در اختیار ما می گذارد. همو (سمعانی) که شمار استادانش دهها نفر بوده اند، مدتی را نیز در اصفهان به سر برده است و از محضر تعداد قابل توجهی از زنان این شهر استفاده های علمی برده و استماع حدیث نموده که تعداد این بانوان بیش از سی نفر می شده است. همچنین از خلال نوشته های اشخاصی همچون علی بن حسن دمشقی معروف به ابن عساکر (571 ـ 499ه··· .ق) مؤلف تاریخ دمشق و یا مطالب محمد بن نقطه بغدادی معروف به ابن نقطه (629 ـ 579ه··· .ق) و یا «ذیل تاریخ بغداد» خطیب بغدادی (463 ـ 392ه··· .ق) از محمد بن سعید معروف به ابن دبیش (637 ـ 588ه··· ق) و برخی آثار دیگر می توان دریافت که زنان اصفهان تا قرن هفتم هجری در عرصه های مختلف معنوی و علمی تا چه حد پیشرفته بودند،(8) که در اینجا مناسبت دارد تعدادی از ایشان را یاد نماییم:

یکی از این بانوان «عایشه ورکانیه»(9) معروف به ام الحسن و متوفی به سال 460ه··· .ق بوده است. وی از مشهورترین علماء، دانایان و واعظان عصر خویش بوده است و به نوشته سمعانی، جماعتی از مردان و زنان زمان او حضور وی را درک کرده اند و بسیاری از این افراد از شهرها و مناطق دیگر راهی مجلس درس او شده اند. از جمله می توان در بین آنها به ام الرضا «ضوء» دختر حمد بن علی حبال، ابوالعز حسن بن هادی علوی و ابومنصور حسین بن طلحه صالحانی اشاره نمود.(10)

از دیگر زنان شایسته و مبرز از جهت علمی و معنوی «ام البهاء اصفهانی» معروف به فاطمه است. در کتاب های تذکره از وی به نیکی یاد کرده اند. ام البهاء از حیث علمی سرآمد هم گنان و حدیث دان و حدیث شناس بوده است. وی در دوران فراگیری علم در شهر اصفهان از محضر مشاهیر دانشمندان زمان خود بهره گرفت. ابوسعد سمعانی و گروهی از دانشمندان عصر او از محضرش استفاده علمی برده اند از جمله آنان محمد بن منصور مؤذن و بدر بن ابی الفتوح بوده اند. این زن پارسا و پرتلاش چندان زیست که مرگ بسیاری از نزدیکانش را به چشم خود دید. وفات وی به سال 539ه··· .ق بوده است.(11)

از مشهورترین زنان در آن اعصار یکی فاطمه عقیلی جوزدانی اصفهانی معروف به فاطمه جوزدانیه متوفی سال 524ه··· .ق است. وی علاوه بر صفات حمیده، حدیث شناس، صاحب نظر در مسائل دینی و در آن روزگار تنها زنی بود که «معجم کبیر» و «معجم صغیر» طبرانی(12) را تدریس نموده و ذهبی، دانشمند معروف از او به عنوان «مُسْنِدَه» اصفهان یاد کرده است.(13) از جمله کسانی که از محضر وی استفاده نمود دانشمند و سیاستمدار معروف و وزیر مشهور عصر سلجوقی خواجه نظام الملک طوسی بوده است.(14)

از جمله زنان عالم و دانشمند در آن دوران می توان از ام الکرام اصفهانی معروف به فخرالنساء، شهر آزرمیه اصفهانی، ام الفتوح لنبانی، ام العز اصفهانی، ام الشمس اصفهانی معروف به خجسته و ام النجم سودرجانی یاد نمود.(15)

از قرن هفتم هجری به بعد تا به قدرت رسیدن صفویان، اطلاعات چندانی از مشاهیر زنان اصفهان در دست نیست مگر مواردی اندک، و این را می توان به خاطر مصایب و صدماتی دانست که در تهاجم مغولان، حمله تیمور و یا دوران ملوک الطوایفی به ویژه عصر سلطه ترکمانان بر این شهر رفته، دانست. البته زنان ناموری مانند سلطان بخت آغا، معروف به خان سلطان و یا بنت اصفهانیه که آوازه او، وی را به دربار سلاجقه روم کشانید در این عصر می زیسته اند. سلطان بخت آغا دختر امیر غیاث الدین کیخسرو، برادرزاده شیخ ابواسحاق از پادشاهان آل اینجو و زن سلطان محمود آل مظفر است.(16) اقدامات بسیاری در باره مسائل فرهنگی از جمله ایجاد مؤسسات آموزشی و عام المنفعه در زمان خود داشته است. که در حال حاضر بقایای این مراکز در محله تاریخی در دشت اصفهان قرار دارد. این بانو در سال 769ه··· .ق به قتل رسید. آرامگاه او در کنار مدرسه ای که به فرمان وی ایجاد گردید قرار دارد.(17) دختر حسام الدین سالار اصفهانی از زنان شاعر قرن هفتم هجری است که تذکره ها از او به بنت اصفهانیه یاد کرده اند. پدرش ملقب به «حجة الحق» و «استاد الدنیا» شاعر و فیلسوف نیمه دوم قرن ششم هجری بود. بنت اصفهانیه مدت ها در شهر موصل زیسته است. او اشعار بسیاری سروده است. قصیده ترکیب بندی در هفتاد و دو بیت در مدح عزالدین کیکاوس اول (سلطنت: 617 ـ 607ه··· .ق) از امرای سلجوقی آسیای صغیر سرود و نزد او به قونیه فرستاد.(18)

 

دوران صفویه

با ظهور دولت صفویه به ویژه انتقال پایتخت در اوایل قرن یازدهم هجری به اصفهان در دوره سلطنت شاه عباس اول (1038 ـ 996ه··· .ق) اصفهان نه تنها به عنوان یک پایگاه برجسته سیاسی بلکه از لحاظ فرهنگی، علمی و هنری نیز سرآمد گردید. در این دوران نیز شاهد درخشش تعداد قابل توجهی از بانوان در عرصه های مختلف علمی و فرهنگی هستیم. این بانوان از خانواده های سرشناس و اهل علم زمان خود بودند و یا از سایر طبقات مردم و حتی در برخی موارد از طبقات حاکم چون زنان و دختران پادشاهان، درباریان و سران کشور که در علم آموزی یا تأسیس مؤسسات فرهنگی و علمی و عام المنفعه مانند مدارس، کتابخانه ها، مساجد، کاروانسراها و ... در زمان خود فعال و مثمرثمر بوده اند. در عرصه های فرهنگی و تعلیم و تربیت، زنان نامور و شایسته ای بودند که هنوز پس از گذشت چندین قرن آثار علمی آنان بر جای مانده است از جمله آنان «آمنه خاتون» یا «آمنه بیگم» یکی از چهار دختر ملامحمدتقی مجلسی (1070 ـ 1003ه··· .ق) معروف به مجلسی اول است. مؤلف «ریاض العلماء» که همزمان با وی زیسته است از او تحت عنوان فاضله، عالمه، صالحه و متقیه یاد کرده است. او را «بنت المجلسی» نیز می گفته اند.(19)آمنه بیگم همسر دانشمند و فقیه والامرتبه ملامحمد صالح مازندرانی بوده است و شوهرش با همه علم و فضلی که داشت در حل بعضی مسائل علمی با وی مباحثه و مذاکره نموده است.(20) از اولاد آمنه بیگم تعداد کثیری دانشمند و از جمله فقیه، فیلسوف، محدث، مفسر، اصولی به وجود آمده است. از ذریه این بانو خاندان طباطبایی بروجردی است.(21) از آمنه بیگم تألیفات متعددی بر جای مانده و علاوه بر آن در جمع آوری اخبار بعضی از جلدهای بحارالانوار به برادرش علامه ملامحمدباقر مجلسی کمک کرده است.(22)

در همین دوره یعنی عصر صفوی زنان دانشمند و فرهیخته دیگری در زمینه های مختلف علمی و ادبی برخاسته اند؛ از جمله می توان به حمیده رویدشتی و خدیجه سلطان بیگم داغستانی ادیب و شاعر معروف اشاره داشت.

حمیده دختر مولانا محمدشریف بن شمس الدین محمد رویدشتی اصفهانی است. پدرش به ملاشریفا معروف بوده و از شاگردان شیخ بهایی (متوفی 1031ه··· .ق) به شمار رفته است.(23) مؤلف «ریاض العلماء» که معاصر او بوده در توصیف شخصیت این بانو آورده است:

«او رحمة اللّه علیها، فاضله، عالمه و استاد بانوان عصر خود بوده و در علم رجال اطلاع کافی داشته است و هم دارای نوشته های پرمایه و پاکیزه ای بوده است. وی بازمانده فضلای سرشناس، و در بین مردم زنی پرهیزگار بود، از او بر بعضی کتاب های حدیثی مانند «استبصار» شیخ طوسی، حواشی و تدقیقاتی بر جای مانده که نشانگر نهایت و حتی آمده است.

فهم او و دلالت بر دقت نظر و اطلاع وی می کند. به ویژه در آنچه مربوط به تحقیق در علم رجال است.»(24)

افندی در باره برخی آثار او می نویسد:

«و من نسخه ای از استبصار را دیده ام که تا آخر کتاب را حاشیه زده و گمان می کنم به خط خود او بوده است، پدرم «قدس سره» بارها حواشی او را در کتب حدیث نقل می کرد و می گفت که نیکو نوشته و آن را تحسین می نمود. نسخه ای از کتاب «استبصار» در نزد ما است که حواشی حمیده به خط پدرم تا آخر کتاب صلاة بر آن است و دارای فواید نیکویی می باشد.»(25)

در دوران صفویه علاوه بر اینکه تعدادی از زنان در عرصه های مختلف حضور داشتند به مناطق مختلف ایران و حتی سایر کشورها جهت کسب معلومات و علم آموزی و یا سیاحت و زیارت مسافرت می نمودند؛ از جمله به هند، عراق، شام، حجاز و یا سایر ممالک و حتی آثاری در این زمینه منتشر شده است به طوری که خانمی که نامش ذکر نشده و تنها به خاطر نام شوهرش که «میرزا خلیل» بوده او را «زوجه میرزا خلیل رقم نویس» یاد کرده اند. وی در سفری که به قصد زیارت بیت اللّه الحرام داشته و به تبع آن از عتبات و شام دیدار کرده و اشعاری را مشتمل بر هزار و دویست بیت به نظم در آورده و دقیقا مناظر و مسائل مهم و قابل توجه در سفر را به تصویر کشیده است، این اشعار بیانگر وسعت بینش، دقت و ذوق ادبی اوست.(26) بانوی اصفهانی در سفر خود به سوی بیت اللّه از شهرهای بسیاری گذشته لکن به دلیل علاقه مندی بسیار به موطن خود همواره از اصفهان یاد کرده است. زمانی که به حلب می رسد، این شهر را در آبادی شبیه اصفهان می بیند و به همین دلیل به یاد اصفهان اشکش جاری می شود.(27)

شبیه اصفهان دیدم حلب را
به ایران توأمان دیدم حلب را

به دکان و به بازار و به میدان
همه چیزش مهیا چون صفاهان

چو توأم دیدم آن را با صفاهان
روان شد اشک خونینم ز چشمان

وطن آمد به یاد من در آن روز
کشیدم از جگر آه جهان سوز

ز فرزندان و خویشان یاد کردم
چون نی نالیدم و فریاد کردم

به هر روی، از این اشعار می توان تا حدودی با زندگی این زن فرهیخته دوره صفوی آشنا شد و روحیات او را نیز تا اندازه ای دریافت. گفتنی است با توجه به اشاره وی به آقاکمال، خزانه دار شاه سلطان حسین صفوی (سلطنت: 1135 ـ 1105ه··· .ق) می توان به حدس قوی گفت که او در اواخر عهد صفوی، یا به عبارت بهتر در نیمه نخست قرن دوازدهم هجری زندگی می کرده است. در باره اشعار او باید گفت: اشعار یادشده با سادگی و روانی سروده شده، و از نظر قوای شعری مشکلی ندارد. تنها گاه به دلیل یاد از نام شهرها، مشکل سلاست دارد که با توجه به ضرورت یاد از نام شهرها، چنین امری به راحتی قابل پذیرش است. تا آنجا که جستجو شده از دوره صفوی سفرنامه خاصی را نمی شناسیم به همین دلیل متن موجود (سفرنامه منظوم حج) را باید بسیار با ارزش بدانیم، به ویژه به این دلیل که این کار به نظم صورت گرفته است. این خود، هنر دیگری است که علاوه بر جنبه های تاریخی و مذهبی، آن را به عنوان یک اثر ادبی مطرح کرده است. این بانو از اهمیت ویژه ای برخوردار است که مهم ترین جنبه آن، این است که سراینده زنی است فرهیخته و این خود در تاریخ ادبیات فارسی یک گوهر به شمار می آید. به علاوه، پرداختن وی به جنبه های جغرافیایی نیز ارزش خاص خود را دارد. آشنایی با راه سفر حج در آن دوران، آشنایی با مشکلات زائران ایرانی در این سفر، و نیز نحوه حج گزاری زائران خانه خدا، از ویژگی های این سفرنامه است. به عنوان مثال وی به تفصیل از جشن هایی که به مناسبت عید قربان در منا برگزار شده سخن گفته است. برداشت وی از کعبه و تشبیهات او از برخی مکان های مقدس آن دیار نیز ره آوردی دیگر از بعد مذهبی ـ ادبی سفرنامه این بانو است.(28)در این باره اشاره به چند نمونه می تواند مفید باشد. او در موردی که احساس خویش را در شدت فراق از کعبه بیان می کند

چنین می سراید:

چو خوش بُد کعبه گر رفتن نمی داشت

چو رفتن داشت برگشتن نمی داشت

و جای دیگری در وصف کعبه می گوید:

ز وصف خانه یزدان چه گویم

که بالاتر بُوَد از آنچه گویم

بلاتشبیه گویا نوجوانی

به قامت بود چون سرو روانی

قبای محمل مشکین به بر داشت

کمر را بسته از زرین کمر داشت

حجر در آستانش پاسبان بود

رخ او بوسه گاه حاجیان بود

وی در مدینه منوره نیز عشق و علاقه خویش را به اهل بیت ـ علیهم السلام ـ نشان داده و از اینکه دیده است که در آستان امامان، بوریا پهن بود، سخت آشفته خاطر شده است. وی در همان جا از نسیم خواسته است تا شاه ایران را از این وضع آگاه کرده و از او بخواهد تا فرش های عالی برای این آستان ارسال کند:

مشرّف چو شدم زان خلف رضوان

روان گشتم به پابوس امامان

چه بر آن آستان عرش بنیان

که می شد تازه از وی دین و ایمان

رسیدم دیده را روشن نمودم

جبین خویش را بر خاک سودم

ندیدم اندر آن ارض مطهر

به جز نور فروزان زیب دیگر

میان یک ضریحی چهار مولای

گرفته هر یکی در گوشه ای جای

زمینی کو بُدی بالاتر از عرش

به کهنه بوریایی گشته بُد فرش

مکانی را که بُد توأم به جنّت

ندادندش از قندیل زینت

نسیما سوی اصفاهان گذر کن

در آن سلطان ایران را خبر کن

بگو کای شاه عادل در کجایی

از این جنّت سرا غافل چرایی؟(29)

برخی از بانوان هم که در زمینه های علمی و فرهنگی تلاش نداشتند در جهت تداوم آموزش و فرهنگ و کمک به تقویت علوم و دانش ها کمک شایانی داشته اند، که در عصر صفوی این موضوع قابل توجه است. مثلاً تعدادی از نهادهای آموزشی عصر صفوی به همت زنان، دایر شده است که برخی از این مدارس خوشبختانه هنوز هم پابرجاست و برکات علمی آن تا به حال استمرار داشته است. از جمله می توان به مدارسی مانند نیم آور (نیم آورد) اشاره نمود که در کنار یکی از ورودی های بازار بزرگ اصفهان بنا گردیده و بانی آن زینب بیگم اردستانی بوده است. این بانو همسر محمدمهدی حکیم الملک اردستانی بوده که در عهد سلطنت شاه سلطان حسین صفوی علاوه بر بنای آن، اموال و املاک زیادی را وقف بر مدرسه کرده است.(30) مدرسه نیم آورد از سال 1117ه··· .ق تاکنون از مهم ترین نهادهای آموزش و جزو مدارس فعال حوزه علمیه اصفهان به شمار می رود که علاوه بر سکونت عده قابل توجهی از طلاب، مجالس درس و بحث در علوم اسلامی و فقه شیعی نیز در آن برقرار است. نکته بااهمیت گذشت و ایثار یک زن است در عصر صفویه و بخشش ثروتش در راه ایجاد یک مؤسسه آموزشی و معنوی که تاکنون فعالیت آن مستمر بوده و خاستگاه مراجع علمی و عرفا و دانشمندان بسیاری بوده است.(31)

از جمله نهادهای آموزشی دیگر آن زمان که به همت بانوان در اصفهان تأسیس گردیده مدارس جده بزرگ و جده کوچک واقع در بازار اصفهان است که این مدارس هم خوشبختانه تاکنون دایر و منشأ برکات علمی و معنوی بوده است. مؤسس مدرسه جده کوچک دلارام خانم، مادربزرگ یا جده شاه عباس دوم (سلطنت: 1077 ـ 1052ه··· .ق) است. بانو دلارام به عنوان پشتوانه برای این مدرسه موقوفاتی نیز قرار داده است که برخی از دکان های قسمتی از بازار اصفهان از آن جمله است.(32)

البته برخی نهادهای آموزشی دیگر که آن نیز توسط زنان دوره صفوی احداث شده بود تا نیم قرن گذشته پا بر جا بوده ولی تخریب و مورد تصرف واقع شده است، از جمله می توان به مدرسه مریم بیگم در محله حسن آباد اشاره نمود که به فرمان مریم دختر شاه صفی (سلطنت: 1052 ـ 1038ه··· .ق) احداث شده است.(33)

علاوه بر تأسیس و ایجاد مؤسسات علمی و آموزشی مساعدت های قابل ملاحظه تعدادی از بانوان باعث حیات و رونق مراکز علمی و آموزشی دوران صفوی گردیده است. به عنوان نمونه، مدرسه چهارباغ یا مدرسه علمیه امام صادق(ع) که در دوران شاه سلطان حسین ایجاد شده است.(34) این مدرسه را مدرسه مادر شاه نیز می گفته اند و علت آن، این بود که مادرِ شاه سلطان حسین صفوی سرای فتحیه که مدت هاست جای آن مهمانسرای عباسی ساخته شده است و همچنین بازارچه بلند که امروزه در اصفهان به عنوان بازار هنر معروف است را وقف بر مدرسه کرده تا منافع آن به مصرف این واحد آموزشی و دانش آموختگان و مدرسان آن برسد. این دو اثر ارزشمند که از مادر پادشاه صفوی به عنوان پشتوانه ای برای نهاد آموزش مذکور باقی مانده اند از جاذبه های تاریخی و هنری شهر اصفهان هم به حساب می آیند.(35)

در عصر صفوی گاهی یک زن سعی می نمود هر چند با وقف یک سنگاب، در امور خیریه و عام المنفعه شرکت کند که این مسئله را در برخی عمارات و ابنیه آن زمان می توان مشاهده نمود. از جمله زنان خیّر دوره صفوی بانویی است به نام شاه میر (شاهمر) که دختر حاج میرزا علی جزی برخواری بوده است و در حال حاضر تنها اثر بر جای مانده از وی، سنگابی است در صحن امامزاده اسماعیل واقع در خیابان هاتف اصفهان که مربوط به سال 1049ه··· .ق است.(36)

 

پی نوشتها:

1 ـ مجمل التواریخ و القصص، ص418.

2 ـ ترجمه محاسن اصفهان، ص67.

3 ـ ر.ک، اعیان الشیعه، ج7، ص283.

4 ـ ترجمه محاسن اصفهان، ص70.

5 ـ اسدالغابه، ج7، ص25.

6 ـ معجم البلدان، ج1، ص209.

7 ـ این کتاب ارزشمند نام تعدادی از زنان که سمعانی از حضور آنان بهره علمی برده را آورده است که بسیاری از این بانوان دانشمند مربوط به منطقه اصفهان بوده اند.

8 ـ ر.ک، مشاهیر زنان اصفهان، صص6 ـ 5.

9 ـ به نوشته یاقوت حموی در کتاب نفیس «معجم البلدان»، ورکان، منطقه ای از مناطق اصفهان بوده و جماعتی از علما و دانشوران به آنجا منسوب بوده اند. (معجم البلدان، ج5، ص373)، احتمال این می رود که ورکان، همان فلاورجان باشد زیرا در گذشته آن را ورکان یا پل ورکان می خوانده اند.

10 ـ الانساب، ج5، ص592؛ التحبیر، ج1، ص269.

11 ـ ر.ک، شذرات الذهب، ج4، ص123؛ التحبیر، ج2، ص432؛ اعلام النساء، ج4، ص101.

12 ـ شیخ ابوالقاسم بن احمد طبرانی (360 ـ 260ه··· .ق) از محدثین بزرگ اهل سنت، اصلاً از مردم شام بوده و در اصفهان از دنیا رفته است. از جمله آثارش در اخبار و حدیث معاجم ثلاثه (الصغیر، الاواسط، الکبیر) است.

13 ـ اعلام النساء، ج4، ص68.

14 ـ التحبیر، ج2، ص429؛ اعلام النساء، ج4، ص68؛ اعلام زرکلی، ج5، ص131.

15 ـ ر.ک، مشاهیر زنان اصفهان.

16 ـ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص29.

17 ـ ر.ک، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، صص320 ـ 319؛ آثار ملی اصفهان، صص427 ـ 426.

18 ـ ر.ک، اخبار سلاجقه روم، ص47؛ مشاهیر زنان ایرانی و پارسی گوی، صص93 ـ 92.

19 ـ ریاض العلماء، ج5، ص407.

20 ـ علامه مجلسی، صص49 ـ 48.

21 ـ همان، ص564.

22 ـ اعیان الشیعه، ج3، ص607؛ ریاحین الشریعه، ج3، ص329؛ علامه مجلسی، صص49 ـ 48.

23 ـ مشاهیر زنان اصفهان، ص149.

24 ـ ریاض العلماء، ج5، ص405.

25 ـ همان، صص405 و 404.

26 ـ ر.ک، مشاهیر زنان اصفهان، ص79؛ الذریعه، ج19، ص207.

27 ـ مقدمه سفرنامه منظوم حج، صص12 ـ 9.

28 ـ همان، صص17 ـ 13.

29 ـ همان.

30 ـ تاریخ اصفهان و ری، ص306؛ آثار ملی اصفهان، ص506.

31 ـ ر.ک، مقاله وقف پشتوانه نهادهای علمی و آموزشی دوره صفویه در نشریه «میراث جاویدان»، ش19 و 20، ص147، اثر نگارنده مقاله حاضر.

32 ـ ر.ک، گنجینه آثار، صص556 ـ 553.

33 ـ ر.ک، تاریخ مدارس ایران، ص283؛ تاریخچه اوقاف اصفهان، صص301 ـ 300؛ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج3، ص294.

34 ـ ر.ک، وقایع السنین و الاعوام، ص563.

35 ـ ر.ک، مقاله: مدرسه چهارباغ در «فصلنامه فرهنگ اصفهان»، از محمدحسین ریاحی، مندرج در شماره اول، سال اول، پاییز 1374، صص60 ـ 53.

36 ـ گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص1049؛ مشاهیر زنان اصفهان، ص209.

کتاب شناسی

1ـ آثار ملی اصفهان، ابوالقاسم رفیعی مهرآبادی، تهران، انتشارات انجمن آثار ملی، چاپ اول، 1352ش.

2ـ اخبار سلاجقه روم، ابن بی بی منجمه، به اهتمام: محمدجواد مشکور، انتشارات کتابفروشی تهران، چاپ اول، 1350ش.

3ـ اسدالغابه فی معرفه الصحابه، عزالدین بن اثیر، تحقیق و تعلیق: محمدابراهیم البنا، دار الشعب، بی تا.

4ـ اعلام النساء، عمررضا کحاله، بیروت، مؤسسه الرساله، 1404ق / 1984م.

5ـ اعیان الشیعه، سیدمحسن امین العاملی، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، بی تا.

6ـ الاعلام، خیرالدین زرکلی، بیروت، دارالعلم للملائین، 1990م.

7ـ الانساب، ابوسعد عبدالکریم سمعانی، تعلیق: عبداللّه عمر البارودی، بیروت، دارالجنان، 1408ق / 1988م.

8ـ التحبیر فی معجم الکبیر، ابوسعد عبدالکریم سمعانی، تحقیق: منیره ناجی سالم، بغداد، ریاسه دیوان الاوقاف، 1395ق / 1975م.

9ـ الذریعه الی تصانیف الشیعه، آقابزرگ طهرانی، بیروت، دارالاضواء، الطبعه الثالثه، 1403ق / 1983م.

10ـ تاریخ اصفهان وری، میرزا حسن جابری انصاری، تهران، ناشر عمادزاده، 1321ش.

11ـ تاریخچه اوقاف اصفهان، عبدالحسین سپنتا، انتشارات اوقاف اصفهان، 1346ش.

12ـ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، مصلح الدین مهدوی، قم، نشر الهدایه، چاپ اول، 1367ش.

13ـ تاریخ مدارس ایران، حسین سلطان زاده، تهران، انتشارات آگاه، 1364ش.

14ـ ترجمه محاسن اصفهان، حسین بن محمد ابن الرضا آوی، به اهتمام عباس اقبال، ضمیمه مجله یادگار، 1328ش.

15ـ دانشمندان و بزرگان اصفهان، مصلح الدین مهدوی، اصفهان، انتشارات ثقفی، 1348ش.

16ـ ریاحین الشریعه، ذبیح اللّه محلاتی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، بی تا.

17ـ ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، میرزا عبداللّه افندی، کتابخانه آیت اللّه العظمی نجفی مرعشی، 1401ق.

18ـ سفرنامه منظوم حج، سراینده: بانوی اصفهانی از دوره صفوی به کوشش: رسول جعفریان، نشر مشعر، 1375ش.

19ـ شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ابی الفلاح عبدالحی بن عماد حنبلی، بیروت، دارالفکر، 1399ق / 1979م.

20ـ علامه مجلسی (بزرگمرد علم و دین)، علی دوانی، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، 1370ش.

21ـ گنجینه آثار ملی اصفهان، لطف اللّه هنرفر، اصفهان، ثقفی، چاپ دوم، 1350ش.

22ـ مجمل التواریخ و القصص، تصحیح: ملک الشعراء بهار، به همت: محمدرضا رمضانی، کلاله خاور، بی تا.

23ـ مشاهیر زنان اصفهان، محمدحسین ریاحی، اداره کل ارشاد اسلامی استان اصفهان، چاپ اول، 1375ش.

24ـ مشاهیر زنان ایرانی و پارسی گوی، محمدحسین رجبی، تهران، انتشارات سروش، چاپ اول، 1374ش.

25ـ معجم البلدان، یاقوت حموی، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، 1399ق / 1979م.

26ـ نشریه «فرهنگ اصفهان» فصلنامه اداره ارشاد اسلامی استان اصفهان، سال اول، شماره اول، پاییز 1374.

27ـ نشریه «میراث جاویدان (وقف)»، سال پنجم، پاییز و زمستان 1376، ش سوم و چهارم.

28ـ وقایع السنین و الاعوام، عبدالحسین خاتون آبادی، تصحیح: محمدباقر بهبودی، تهران، اسلامیه، 1352ش.

دیدگاه (۰)

هیچ دیدگاهی هنوز بیان نشده

ارسال دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
تحلیل آمار سایت و وبلاگ