اقتصاد ایران در دوره قاجاریه
نگاهی به اقتصاد ایران در دوره قاجاریه
ایران از نظر اقلیمی منطقه ای خشک محسوب می شود و میزان بارندگی آن در مقایسه با بسیاری از ممالک، ناچیز است. به همین دلیل از دیرباز ایرانیان تحت شرایط خاص جوی سرزمین خویش قرار داشته و مبارزه سخت و پی گیر میان آنها و شرایط طبیعی در جریان بوده است استفاده از شیوه های مختلف برای دست یافتن به آب و نیز نگهداری آن که از دوران باستان در ایران رواج داشته است بیانگر این مبارزه است ایرانی ها با استفاده از قنات اقدام به دستیابی به آبهای زیرزمینی کردند کیلومتر ها قنات که از هزاران سال پیش در مناطق مختلف حفر گردیده است باعث می شد تا اندازه ای مشکل کم آبی خود را رفع کنند. این روش از ایران به دیگر ممالک خاورمیانه و سپس به شمار آفریقا راه یافت. از آنجایی که به دست آوردن آب در ایران به سختی و هزینه بالایی به حاصل می شد لذا دخالت مستقیم دولت و پرداخت هزینه ها لازم بود.
در مواردی که جنگ و یا اشغال نظامی صورت می گرفت و یا از سوی دولت مردان در این زمینه اهمال کاری صورت می گرفت ضربه سختی به تاسیسات آب رسانی و در نهایت به کشاورزی وارد می شد.شاید در دوره نخستین شاهان قاجار ( آقا محمد خان و فتحعلی شاه ) که جنگهای داخلی و خارجی در جریان بود چنین بی توجهی نیز انجام گرفته باشد ولی در دوره حکومت محمد شاه با صدارت حاجی میرزا آقاسی شرایط به گونه ای دیگر رقم خورد، وی مشکل اصلی مملکت را خراب و وضع کشاورزان و فقدان عمران و آبادی می دانست و به همین جهت با بوجود آوردن روستاها، آباد کردن مزارع و بویژه حفر قنوات و تغییر مسیر رودخانه کرج به تهران اقداماتی انجام داد.
جانشین او امیرکبیر در آغاز حکومت ناصرالدین شاه در این زمینه کارهایی انجام داد و در بخش های مختلف مملکت به آبیاری توجه زیادی کرد. وی سد ناصری را بر رودخانه کرخه در خوزستان احداث کرد. با این حال در سال 1882 م فقط در خوزستان یازده سد مخروبه وجود داشت و علیرغم تصمیم هایی که برای ساخت مجدد آنها صورت گرفت ولی هیچکدام به نتیجه ای نرسید. از سوی دیگر اصلاحاتی که امیرکبیر در مورد مالیات انجام داد باعث شد که زمین های موات زیر کشت برود ولی پس از مرگ وی زیاده ستانی ها آغاز گردید و به دنبال آن قحطی های سالهای 88-1286 ( 72-1869) اکثر اراضی خالصه و اربابی بار دیگر به صورت اراضی موات در آمدند. البته اقدامات امیرکبیر در تمامی زمینه ها آن چنان اساسی و مهم بود که در صورت استمرار مطمئنا تاثیر بسزایی بر سیاست، اقتصاد و فرهنگ ایران بر جا می گذاشت پس از آقا محمد خان اراضی گسترده ای از مملکت به عنوان تیول به افراد واگذار گردید خانم لمبتون در این باره می نویسد
اصطلاح تیول مانند زمان صفویه مشتمل بر انواع مختلف از عطایا بود. در بعضی موارد تیول عبارت بود از اختصاص عوایدی که به مناصب معین تعلق می گرفت و در برخی موارد عبارت بود از اعطای زمین خالصه بجای حقوق و مواجب. در پاره ای از موارد خاصه در نواحی عشایر نشین تیولدار متعهد بود که قوای نظامی بنیجه فراهم کند در موارد دیگر تیول فقط عبارت بود از اعطای حق وصول مالیات ناحیه ای که یا زمین خالصه به شمار می رفت یا ملک شخص ثالث یا ملک کسی که تیول به او داده شده بود و در مورد اخیر معنی تیول معاف بودن از پرداخت مالیات بود. وی اضافه می کند که از انواع تیول های مذکور نوع دوم بیش از هم معمول و متداول بوده است. به دست آوردن زمین برای مالک آن سود نسبتان فراوانی داشت و وی را قادر می ساخت عده ای از ملازمان مسلح را به خدمت خویش به گمارد که به دنبال آن قدرت زیادی به دست می آورد. در حقیقت این مسئله باعث می شد که مالکان عمده از حیثیت اجتماعی و قدرت سیاسی برخوردار شوند. از این رو در دوره قاجار بر عده زمین داران افزوده گردید. ماموران حکومتی برخی تجار و کسانی که می توانستند سرمایه ای به کار اندازند افراد این طبقه را تشکیل می دادند.
در آمدهای مالیاتی در دوره قاجاریه را به مقاطعه می گذاشتند. به هنگامی که عباس میرزا فرمانروای آذربایجان بود تا حدی این رسم را برانداخت. وی به تثبیت میزان مالیات ایالت بر اساس طبقه بندی منظم و مرتب و وصل آنها و اجرای این امر پرداخت. در ایران با توجه به اجرای عدالت، به دریافت مالیات می پرداختند. از آنجایی که دستگاه قضایی و مالی مملکت تحت ریاست یک تن بود لذا این اقتدار بسته به خلق و خوی او برای مردم شوم و یا فرخنده بود. پیوسته از یک سو میان حاکم ولایت و قره نوکرهای او و از سوی دیگر روستاییان، ضابطان و کدخدایان کشمکش بود.
در این میان دادن و گرفتن رشوه و انعام معمول و متداول بود.مسئله ای که باعث بینوایی و تنگدستی دهقانان می گردید، مالیات هایی بود که تحت عنوان تفاوت عمل از آنها می گرفتند. تفاوت عمل، مالیات هایی بود که دهقانان باید علاوه بر مالیات های معمول جهت مخارج و ابواب جمعی نواحی که در اختیار ماموران حکومت بود می پرداختند به مروز زمان این عوارض بر مالیات اصیل افزوده گردید و با ماموران محلی به جهت تامین مخارج خود به جمع مبالغ بیشتری مبادرت کردند خانم لمبتون به نقل از مالکوم می نویسد: زمینهای خالصه را دهقانان طبق شرایطی که بسیار بصرفه کشاورزان بود زراعت می کردند. هنگامی که مامور دیوان مقدارغله را در محل معلوم می کرد اگر زراع بذری از دیوان گرفته بود به همان مامور پس می داد.
سپس ده درصد از محصول را برای دروگر و خرمن کوب کنار می گذاشتند و مابقی بنسبت متساوی میان شاه و رعیت تقسیم می شد. مالیات زمینهایی که در تصرف افراد بود بر حسب وضع آبیاری محلی پرداخته می شد... تا آنجا که ممکن بود دهقانان را از کشت و زرع زمین های دیم دیوان باز می داشتند. اگر کشاورز در آن بذر عمل می آورد شاه 10 درصد آن را می گرفت. زمینهای دیم اگر متعلق به اشخاص بود بندرت زراعت می شد. محصولات دیمی گاهی فراوان بود ولی غالبا عمل نمی آمد. این نرخهای مالیاتی که به آن اشاره کردیم بغلات تعلق می گرفت و برنج را هم مشمول این قاعده می کردند. در مورد سایر محصولات باید دانست که بذرع را فراهم می کرد و یک سوم محصول عاید دیوان می شد. در مجموع لازم به تذکر است از آنجایی که ایران کشوری کشاورزی بود لذا عمده در آمدهای دولت قاجار نیز بر اساس مالیات هایی که کشاورزان دریافت می گردید. تامین می شد. این مالیات ها به دلیل نیاز روز افزون دولت، افزایش می یافت و در نتیجه فشار عمده به کشاورزان وارد می آمد.
با وجود ضعف و انحطاطی که با سقوط صفویه در ایران رخ داده بود، ایرانیان در تولید و صادرات برخی محصولات کشاورزی همچون ابریشم، پنبه و تنباکو نقش داشتند و از این راه در آمدهای درخور توجهی به دست می آوردند. ابریشم که از دوره صفویه یکی از مهمترین اقلام صادراتی کشور بود، در سده هیجدهم به دلیل تورم شدید این محصول، در نیمه نخست سده نوزدهم افزایش شدیدی یافت. در نیمه دوم سده نوزدهم در سال 1864 به اوج خود رسید علت این توسعه، فعالیت شرکتهای مختلف یونانی و سایر شرکتها نظیر شرکت برادران رالی بود که وجوه لازم را در اختیار تولید کنندگان قرار می داد. شیوع بیماری ماسکاردین در سال 1873 منجر به نابودی بخش قابل توجهی از ابریشم گیلان گردید و آن را به یک سوم کاهش داد با این حال دولت مرکزی همان مالیات ارضی پیشین را از منطقه دریافت می کرد. ضربه ای که به اقتصاد شمال ایران از نابودی ابریشم وارد آمد با کشت گسترده برنج و صادرات آن، جایگزین گردید. از سوی دیگر کشت پنبه بویژه از زمانی که جنگهای داخلی آمریکا آغاز گردید، متناسب با نیاز کشورهای صنعتی گسترش یافت و در واپسین سالهای سده سیزدهم و آغاز سده چهاردهم به یک چهارم ارزش صادرات ایران بالغ گردید.
حتی عیسوی به نقل از میلبورن پنبه را در آغاز سده نوزدهم یکی از صادرات مهم بندر بوشهر ذکر می کند. در نیمه نخست سده نوزدهم 1840 تنباکو نیز از مهمترین اقلام صادراتی ایران به شمار می آمد که به هند، عثمانی و مصر صادر می شده است. در این زمان تنباکو در بیشتر قسمت های ایران کشت می شد. علاوه بر این ها صادرات خشکبار نیز رشد فزاینده ای داشت و از 3 درصد کل صادرات در 1268 به 18 درصد در سال 1289 رسید. تلاش دولت برای افزایش حجم صادرات به منظور جبران کسری تراز بازرگانی یا کاستن از آن صورت می گرفت. در حقیقت نیازی که برای صدور مواد غذایی وجود داشت به کمبود شدید مواد غذایی و بروز قحطی منجر گردید. بر اساس گزارشی که جمالزاده از اقلام صادراتی ایران در دوره مورد نظر به دست می دهد بجز بخش اندکی مواد معدنی و صنایع دستی، بقیه شامل محصولاتدامی و کشاورزی می شوند، قالی و قالیچه پشمی، برنج، ابریشم، پیله ابریشم، پوست، تریاک، صمغ، پشم، دواجات نباتی، نمکهای معدنی، مواد رنگی و حیوانات اهلی همچون شتر، اسب، استر، خر، سگهای شکاری و گوسفند و بز و بره. وی معتقد است از آنجایی که صنعت چندان در این مملکت پایی نگرفته است ناچار همه چیز از ممالک بیگانه و مخصوصا اروپا به ایران می آید. از آنجایی که در آغاز سده نوزدهم بار دیگر انگلیسیان فعالیتهای سیاسی و اقتصادی گسترده ای را در منطقه به ویژه در ایران پی گرفته بودند، کارگزاران آنها سعی می کردند با بررسی ظرفیت های اقتصادی ایران و ارائه گزارش به مقامات بالای منافع ملی خود را اگر چه ضرر ملت هایی چون ایرانیان تامین نماید جان ملکم در گزارشی تحت عنوان the Melville papers برخی از منابع ایران را به قرار زیر توضیح می دهد: ابریشم،پشم کرمان، آهن، مس و قلع،غلات که یکی از منابع اصلی صادراتی ایران به دریای احمر، بصره و ساحل جنوبی خلیج فارس و بعضی اوقات به سورات و بمبئی می باشد.
شرا، در صورتی که تعصبات مذهبی اجازه بدهد بهترین شراب می تواند در ایران تولید شود و به مقدار قابل توجهی یکی از کالاهای ارزشمند صادرات ایران گردد. خشکبار که هم اکنون هم صادرات آن قابل ملاحظه می باشد. گوگرد، قالی که مقدار تولیدی آن در ایران به اندازه مقدار تولیدی اش در جهان است. تنباکو و مازو، وی راه دریایی خلیج فارس را بویژه برای تجارت با هند مهم می داند. همچنین از این راه با عربستان نیز روابط تجاری برقرار است. از سوی دیگر از راه دریایی خزر با روسیه و از راه خشکی بوسیله کاروان با ترکیه، کابل و بخارا چنین روابطی دارد. این راههای زمینی برای مسافران با سختی و مشقت زیادی همراه بودند زیرا وسایل راحتی سفر همچون کالسکه سفری، واگن قطار و کشتی بخار در ایران وجود نداشت. رودخانه قابل کشتی رانی نیز در داخل کشور نبود. فقدان این وسایل، نه تنها باعث سختی و کاهش امر تجارت در مملکت می گردید بلکه باعث افزایش هزینه ها و در نتیجه گرانی کالاها می شد.
علاوه بر انگستان، فرانسه نیز متوجه ایران گردید، توسعه طلبی های ناپلئون و جنگهایی که با برخی دولتهای اروپایی همچون انگلستان داشت باعث شد از مرزهای فرانسه پای خود را بیرون بگذارد و در آفریقا و خاور میانه منافع آن دولت را مورد تهدید قرار بدهد. بویژه در خاورمیانه ایران به دلیل همجواری با هندوستان از اهمیت ویژه ای برخوردار بود. زیر فرانسویان می توانستند با استفاده از ایران و مرزهای گسترده ای که با آن مملکت داشت هند را به خطر بیاندازند. به همین منظور روابط سیاسی دو طرف با رفت و آمد هیئت هایی وارد مرحله نوینی گردید و قرار داد مهم « فن کن اشتان » در سال 1807 (1222) میان دوطرف امضا گردید. هیئت ژوبر یکی از هیئت هایی بو دکه از سوی ناپلئون به ایران آمد و زمینه ساز معاهده مذکور گردید. وی با بررسی مسایل مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران، گزارش مفصلی برای ناپلئون تهیه کرد. او در میان گزارش خود به علل عمده موانع تجارت ایران چنین اشاره می کند:
«اول این که در این سرزمین هر کس می تواند برای خود خرید و فروش کند و در حقیقت همه فروشنده و خریدارند، کسی از فروش محصول مزرعه یا باغ خویش بدون وساطت دیگری ابا ندارد و گاهی خود شاه از تخت به زیر آمده برای خرید پارچه یا جواهر چانه می زند. دوم: نفرت فوق العاده و غیر قابل تجلی که همیشه ایرانیها از دریا و بحر پیمایی داشته اند کار را به جایی رسانیده که عبور از لم یزرع ترین و خشکترین صحاری خطرناک را به کوتاه ترین خطوط کشتیرانی ترجیح می دهند. نداشتن نیروی دریایی و عدم علاقه به مسافرتهای دریایی نتایج شومی برای ایرانیان داشته، موسسات عدیده منفعتی که در بحر خزر داشته اند از دستشان رفته و از طرف دیگر جزایر خارک و کیش و هرمز و بحرین واقع در خلیج فارس را اعراب و وهابیها متصرف شده و درصددند به دولتی که بیرقش در آن سواحل در اهتزار نیست اعتنایی نکنند. سوم: عدم مبادلات بانکی و نبودن اسکناس و برات است چون عموما از ظاهر ساختن تمول خود حتی بطریق غیر مستقیم بیمناکند. باب معاملات بسته شده است خاصه با دوری مسافت اماکن که مانع هر گونه معامله است چه رسد به مبادله.»
ژوبر اظهار امیدواری می کند که با توجه به ذوق صنعتی ایرانیان و موقعیت جغرافیایی ممتازی که کشورشان را میان دو بخش از ثروتمند ترین ممالک جهان قرار داده است و امنیتی که راههای ایران از آن برخوردار است و نیز کمی مخارج حمله و نقل مال التجاره و امید منفعت، ایرانیها از سهل انگاری آسیایی همه مستثنی شوند. با توجه به تحولاتی که در سطح منطقه و بین الملل در جریان بود، تجارت خارجی ایران در سالهای آغازین سده نوزدهم دچار تغییرات اساسی گردیده، بویژه از سده هجدهم در غرب دگرگونی های عمیقی صورت گرفت «اکتشافهای نو، پیدایش و پیشرفت دانش های نو، گسترش جامعه شهرنشینی و رشد سرمایه داری فراگیر شدن حوزه فعالیت و نفوذ طبقه ای نوپا به نام بورژوازی یا طبقه میانه را در اروپای غربی به همراه داشت. انقلاب صنعتی انگلیس در نیمه دوم سده 18 و نیاز هر چه بیشتر به مواد خام ف نیروی کار ارزان، گسترش بازرگانی و بازار فروش فرآورده های صنعتی سبب شد که کشورهای پیشرفته و برخوردار از دانش، کارشناس فنی وصنعت، برنامه های فروزنخواهانه و بهره کشانه و همچشمی های استعماری خویش را به شیوه ای بنیادی و در چارچوب سوداگری و سودگرایی بورژوازی پی گیرند.این دگرگونی ها شرق را به طریقه اولی ایران را به شدت تحت تاثیر خود قرار داد زیر بورژوازی نوین غربی برای به جریان انداختن کارخانه های خود که دایما در حال افزایش بود نیاز به مواد خام داشت که از طریق ممالک شرقی می توانست آن را تامین کند و چرخهای کارخانه های خود را به گردش در آورد.
از سوی دیگر تولیدات انبوه این کارخانه ها نیاز به بازار مصرف داشت که ممالک مذکور بهترین بازار مصرف برای مصنوعات آنها محسوب می گردید. از آنجایی که کارخانجات جدید اروپایی به وسیله نیروی بخار کار می کرد و به کارگر کمتری برای حجم بسیار زیادتر تولید نیاز بود.بنابراین قیمت تمام شده این کالاها از تولیدات دستی و سنتی ایران و کشورهای همچون ایران بسیار ارزان تربود به همین دلیل در صحنه رقابت، تولیدات آنها پیروز می شدند. از سده نوزدهم که حجم انبوه این کالاها به بازارهای ایران سرازیر گردید یکی پس از دیگری کارگاهها ما را به وروشکستگی و تعطیلی کشاندند مقاومت های بارگانان ایرانی هم نتوانست مانع این روند گردد،اندک اندک بازرگانان ایرانی نیز در خدمت بیگانگان در آمدند و به معامله کالهای آنها پرداختند. تاسیس کارخانه، بویژه کارخانه های نساجی در هند توسط انگلیسیان باعث سرازیرشدن محصولان آنها به ایران گردید. در سال 1822 فریزر متذکر گردید که چیت ها و پارچه های پنبه ای نقشدار جای منسوجات انگلسی، فرانسونی و آلمانی را گرفت، در اواسط همان سده مصرف کالاهای اروپایی رو به افزایش گذاشت و در مقابل مصرف کالاهای محلی کاهش یافت.برای نمونه در کاشان که یکی از مراکز مهم نساجی ایران بود این اتفاق افتاد. نمونه دیگر اصفهان است که گفته شده در دوره سلطنت فتحعلی شاه تعدادی از آن باقی مانده بود.
برای مقابله با وضعیت نامطلوبی که برای صنایع داخلی بویژه صنعت نساجی پیش آمده بود علاوه بر تجار، شاهان قاجار فتحعلی شاه و نیز محمد شاه تلاش کردند و حتی فتحعلی شاه اقدام به پاداش به اشخاصی که پارچه ای هم چون چلوار مدرس ببافند خواهد کرد، این کار نیز نتیجه مطلوبی نداشت.با وجود اینکه به واسطه جنگهای خونین ناپلئون در اروپا، ورود کالاهای اروپایی به ایران به شدت کاهش یافته بود ( در سالهای آغازین حکومت فتحعلی شاه) ولی مسایلی پیش آمد که اوضاع را هم از نظر سیاسی و هم از نظر اقتصادی دگرگون کرد. در سطح بین المللی، شکست ناپلئون توسط دولتهای اروپایی (1814-1815) که منجر به تصفیه امور کشورهای مذکور در کنگره وین گردید. و در سطح منطقه ای جنگهای خونین روسیه و ایران طی دو دوره که به عهدنامه های صلح گلستان1813 و ترکمانچای در 1828 انجامید.شکست ناپلئون باعث گردید که دولت های مقتدر اروپایی ضمن بازسازی اقتصاد خویش با آرامش به مناطق دیگر دست اندازی کنند و همان گونه که می دانیم مملکت ما که در آن هنگام در دام جنگ با روسیه و نیز رقابت های دولتهای اروپایی گرفتار شده بود از قبل این مساله خسارت زیادی را تحمل کرد
.بویژه در خصوص جنگهای روسیه و ایران علاوه بر جنبه سیاسی و نظامی،باید به جنبه اقتصادی آنها نیز توجه شود. خسارتهای فراوان اقتصادی هم از نظر سرمایه هایی که ایرانیان هزینه کردند و هم پرداخت غرامت سنگین به دشمن بود که بر دوش دولت و ملت ایران سنگینی می کرد ولی آن چه از نظر اقتصادی مهمتر و پایدارتر بود، قرار داد تجاری بود که روس ها در کنار عهدنامه ترکمانچای بر ایرانیان تحمیل کردند و سپس کلیه کشورهای استعمارگر اروپایی به اعتبار اصل دولتهای کامله الوداد از امتیازات آن برخوردار شدند، دولت ایران ملزم گردید از اتباع روسیه و اموال منقول و غیر منقول آنها در هر نقطه از ایران حمایت کند. همچنین بازرگانان روس امتیاز تجارت هر نوع کالا و معافیت از حقوق گمرکی را جز یکبار، هنگام ورود یا خروج، آن هم به میزان پنج درصد به دست آوردند.
باید یادآوری کرد که در آن هنگام از کالاهای تولید شده داخلی در ایالت ها و شهرهای مختلف با عنوان گوناگون (راهداری،دروازه بانی و...) چندبار عوارض دریافت می کردند و این مسئله باعث می شد کالاهای خارجی به رقابت به کالاهای ایرانی بپرداند. در واقع گرچه با عهدنامه گلستان و ترکمانچای بخش مهم و جمعیت قابل توجهی از ایران جدا گردید، عهدنامه تحمیلی تجاری تاثیری به مراتب بدتر بر جای گذاشت، استقلال ایران با این عهدنامه دچار خدشه جدی گردید، عهدنامه تحمیلی تجاری تاثیری به مراتب بدتر بر جای گذاشت،استقلال ایران با این عهدنامه دچار خدشه جدی گردید.اطلاعاتی که در مورد تجارت ایران در سده نوزدهم در دست است بیشتر اطلاعات حدسی است. ارزیابی «ملکم » در مورد تجارت سال 1800،تنها ارزیابی است که در رابطه با بخش نخست این سده به عمل آمده است، وی کل تجارت ایران را 2500000 لیره برآورد کرده است، این رقم شامل واردات، صادرات، صادرات مجدد می باشد. «فریزر» کل صادرات ایران را در 1821-1820 نزدیک به 1225000 لیره می داند «بلو»نیز کل تجارت ایران را در سال 1857حدود6000000 لیره ذکر می کند. گرچه در نیمه نخست این سده، تجارت ایران و انگلیس از طریق ترکیه، خلیج فارس و هند افزایش یافت ولی در نیمه دوم آن سهم روسیه (بویژه پس از سال 1880) رشد کرد.
«جمالزاده» در این ارتباط می نویسد:
ایران اگر چه با اغلب دول مناسبات تجارتی دارد ولی می توان گفت که تجارت ایران در احتکار روس و انگلیس و منحصر به این دو دولت است. یعنی تجارت شمال با روسیه و تجارت جنوب با انگلستان و هند است. چنانچه اگر تجارت ایران را به شت قسمت نمائیم قریب به هفت قسمتش با دو دولت مذکور است و از این هفت قسمت نیز چهار قسمت و نیم با روسیه و دو قسمت و نیم با انگلستان و هند است و بعباره ا خری بیش از نصف تجارت ایران با روسیه است و ربع آن با انگلستان و ربع دیگر با دول دیگر مقدار صادراتی که از ایارن به روسیه می رود و وارداتی که از روسیه نسبت مال التجاره که از ایران به انگلیس و هند می ورد و مال التجاره که از آن دو مملکت به ایران می آید تقریبا نسبت یک است به پنج یعنی صادرات ایرانی به انگلیس و هند خمس وارداتی است که از آن دو مملکت به ایران می آید.»
وی مهمترین دولتهای دیگر را عثمانی، فرانسه، آلمان و اتریش می داند. مشکلاتی که در زمینه تجارت خارجی ایران پیش آمد، علاوه بر از میان رفتن توازن صادرات و واردات کشور، همچنین تغییر و تحول در ساخت و ترکیب آن بود. منسوجات که یکی از اقلام مهم صادراتی به شمار می رفت،یکی از اقلام اصلی واردات گردید زیرا صنایع دستی محلی تواناییی رقابت با فراورده های ماشینی اروپایی را نداشتند. یکی دیگر از تغییرات مهم در زمینه واردات،افزایش بسیار زیاد کالاهای مستعمراتی بود بویژه چای و شکر. همچنین به تدریج ایران از مقام صادر کننده حبوبات به وارد کننده آنها تنزل کرد.همان گونه که ذکر شد امضای قرار دادهای تجار میان ایران و دولتهای ارو.پایی که ابتدا با روسیه آغاز شد.و سپس با انگلستان و دیگران نیز چنین قرادادهایی امضا گردید، آغاز راهی بود که به وابستگی ایران ختم می شد. عکس العمل بازرگانان ایرانی در برابر چنین سلطه ای و نیز استبداد داخلی پادشاهان قاجار، مهاجرت بخشی از آنها به کشورهای همجوار بویژه هندوستان بود که از یک سو به وخیم تر شدن ساخت نظام حاکم می انجامد و از سوی دیگر نظام کهنه ایلی – عشیره ای موانع بیشتری بر سر راه توسعه در درونزای صنعت بومی ایجاد می کند.
شاید به دلیل عوامل مذکور بود که علی رغم رشد کمی و کیفی سکه ها در دوره فتحعلی شاه، ارزش پول کشور پیوسته پایین آمد و کم شد به طوری که یک تومان زرین در اوایل حکومت فتحعلی شاه با ارزش پول کشور پیوسته پایین آمد و کم شد به طوری که یک تومان زرین در اوایل حکومت فتحعلی شاه با وزن حدود 96 حبه ضرب می شد. اما در اواخر حکومت وی وزن این سکه به حدود 53 حبه رسید و یک ریال سیمین از 180 حبه به 142 حبه تنزل کرد و به جهت همین تغییر وزن و عیار سکه بود که در سال 1236 قمری از سوی دولت جدولی تهیه و برای اجرا به ضرابخانه ها ابلاغ گردید.
در سخن از اقتصاد ایران، علی رغم اینکه کشوری کشاورزی بود وضع کشاورزی آن به گونه ای گردید که در زمینه هایی از صادر کننده به وارد کننده تبدیل شدیم. وضع تجاری مملکت نیز به آن روز افتاد که بطور مختصر ذکر شد، می شود نتیجه گیری کرد که اوضاع صنعتی ایران که اصولا به عنوان کشوری صنعتی شناخته شده نیست چگونه می گردد ! عیوسی از عقب افتادگی ایران نسبت به سایر ملتهای خاورمیانه در سده نوزدهم سخن می گوید و دلیل آن در نتیجه ساخت اجتماعی و سیاسی ایران بود که تلاشهای متجددین و مصلحین متقدم چون عباس میرزا ولیعهد و امیرکبیر را عقیم می گذاشت... ولیکن مهمترین عامل، اثر خنثی کننده رقابت انگلیس و روسیه در ایران بود... عامل بعد فقدان خطوط آهن قلت معاملات تجاری بریتانیا در روسیه در ایران بود علی رغم این ها باید اذعان کرد که در دوره قاجار تلاش های زیادی برای صنعتی کردن کشور و راه اندازی صنایع جدید صورت گرفت. در این راستا هم اقدام به وارد کردن کارخانه و هم استخدام صنعتگر و اعزام دانشجو به خارج برای تحصیل رشته های فنی و مهندسی کردند ناکامی دولت مردان ایران در رواج صنایع جدید در ایران کاملا محسوس بود.
دولت قاجار از ابتدای تاسیس با توسعه طلبی روسها مواجه گردید. جنگ هایی که میان آنها رخ داد. برتری کاملا محسوس تکنیکها و ادوات جنگی روسها بر ارتش ایران از عواملی بود که توجه برخی رهبران ایران همچون عباس میرزا و قائم مقام را به گسترش صنایع نظامی جلب کرد. ضعف ایران در قضیه هرات نیز حاج میرزا آقاسی را متوجه توسعه صنایع نظامی کرد، کاری که جانشین او امیرکبیر در دوره کوتاه زمامداری اش آن را دنبال کرد. در این زمینه نیز گرچه بطور محدود کارخانه هایی تاسیس گردید و اسلحه هایی ساخته شد ولی به دلیل عدم پی گیری دولت مردان و صلح و آرامشی که بر مملکت حاکم گردید آن دستاوردهای اندک نیز از میان رفت. در دوره پهلوی ایرانی به وارد کننده مهم مهمات و اسلحه دولتهای غربی تبدیل گردید.
اقتصاد ایران که با سقوط صفویه و هرج و مرج ناشی از سقوط دچار رکود جدی شده بود، پس از روی کار آمدن قاجاران و ایجاد امنیت و آرامش نسبی در مملکت باید از رکود خارجی می شد ولی چنین نشد این مسئله از سویی به ماهیت اجتماعی قاجارها بر می گشت که مردمانی ایلیاتی بودند و دارای دیدگاه برنامه ریزی و آینده نگری نبودند. استبداد شدید این حکمرانان و اینکه خود را از مالک جان و مال مردم می دانستند نیز لطمه شدیدی به تجارت و سرمایه گذاری در ایران می زد. عدم اطمینان تجار از دولت مرکزی و عمال آن باعث خروج آنها از مملکت می گردید. جنگهای خارجی و طغیان های داخلی و چنگ اندازی دولتهای استعمارگر بر اقتصاد ایران و امضای قرار دادهای استعماری و ورود کالاهای ارزان و با کیفیت بالاتر اروپایی لطمه های شدیدی به اقتصاد ایران در سده نوزده وارد کرد. تلاش برخی شاهان قاجار و برخی وزرای این سلسله برای رفع مشکلات نیتجه مثبتی در پی نداشت.
منابع و مآخذ
1. رابرت گرانت واتسن، تاریخ قاجار، ترجمه عباسقلی آذری، بی جا، بی نا، 1340
2. فرزام اجلالی، بنیان حکومت قاجار، نظام سیاسی ایلی و دیوانسالاری مدرن، تهران، نشر نی، 1373
3. میرزا مهدی نواب طهرانی، دستور الاعقاب، تصحیح سید علی آل داوود، تهران، نشر تاریخ ایران، 1376
4. حسین سعادت نوری، زندگانی حاج میرزا آقاسی، تهران، انتشارات وحید، بی تا.
5. فریدون آدمیت، امیرکبیر و ایران، تهران، انتشارات خوارزمی، 1362.
6. ابراهیم فیوضات توسعه صنعتی و موانع آن در ایران، تهران، چاپخش، 1374
7. لمبتون، مالک و زارع در ایران، ص 282.
8. عیسوی، تاریخ اقتصاد ایران، ص 355.
9. ابراهیم رزاقی، اقتصاد ایران، تهران، نشر نی، 1368، خورشیدی، چ دوم
10. خسرو معتضد، حاج امین الضرب و تاریخ تجارت و سرمایه گذاری صنعتی در ایران، تهران، انتشارات جانزاد، 1366
11. بارون دوبد، سفرنام لرستان و خوزستان ترجمه محمد حسین آریا، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1371
12. آلفونس، تره زال، یادداشتهای ژنرال در سفر بایران (سالهای 1780-1812 م) به اهتمام ر، ب، دوما، ترجمه عباس اقبال، تهران، انتشارات فرهنگ ، 1361
13. سفرنامه لایارد، ترجمه مهراب امپری، تهران، انتشارات نازان،1376،
14. محمد علی مهمید، پژوهشی در تاریخ دیپلماسی ایران قبل از هخامنشیان تا پایان قاجاریه، تهران، نشر میترا، 1361
15. هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران، ص 23-2010.
16. معتضد، حاج امین الضرب و تاریخ تجارت و سرمایه گذاری صنعتی در ایران،
17. حائری، نخستین رویارویی های اندیشه گران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب،
18. فریدون تفضلی، تاریخ عقاید اقتصادی از ا فلاطون تا دوره معاصر، تهران، نشر نی، 1375،چ دوم،
19. لیدی ماری شیل، خاطرات لیدی ماری شیل، ترجمه حسن ابوترابیان،تهران، نشرنو، 1368،
20. فلور، جستارهایی از تاریخ اجتماعی ایران در عصر قاجار دوم،
21. .هنری، و، لیتل، تاریخ اروپا از سال 1815 به بعد، ترجمه فریده قره جه داغی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی 1366خورشیدی چ دوم،
22. محمود محمودف تاریخ روابط خارجی ایران و انگلیس در قرن نوزدهم میلادی، بی جا، بی نا، 1328،
23. اصغر شمیم ایران در دوره سلطنت قاجار، تهران،انتشارات مدبر،1375خورشیدی، اکثر صفحات.
24. ابراهیم رزاقی، آشنایی با اقتصاد ایران،تهران، نشر نی، 1376، خورشیدی
25. داریوش شهبازی فراهانی، تاریخ سکه دوره قاجاریه، تهران، نشر پلیکان، 1378 خورشیدی، ص 123.