جشن های ایرانی به روایت ابو ریحان
ابوریحان و جشن های ایران باستان
«نوروز چیست؟
- نخستین روز است از فروردین ماه و از این جهت، روز نو نام کردهاند؛ زیرا که پیشانی سال نو است و آن چه از پس اوست از این پنج روز [= پنج روز اول فروردین] همه جشنهاست. و ششم فروردین ماه را «نوروز بزرگ» دارند؛ زیرا که خسروان بدان پنج روز حقهای حشم و گروهان و بزرگان بگزاردندی و حاجتها روا کردنی، آن گاه بدین روز ششم خلوت کردندی خاصگان را. و اعتقاد پارسیان اندر نوروز نخستین آن است که اول روزی است از زمانه و بدو، فلک آغازید گشتن.
تیرگان چیست؟
- سیزدهم روز است از تیرماه. و ناماش تیر است هم نام ماه خویش، و همچنین است به هر ماهی آن روز که همناماش باشد، او را جشن دارند. و بدین تیرگان گفتند که «آرش» تیر انداخت از بهر صلح منوچهر که با افراسیاب ترکی کرده است بر تیر پرتابی از مملکت…
مهرگان چیست؟
- شانزدهم روز است از مهرماه و ناماش مهر. و اندر این روز «افریدون» ظفر یافت بر «بیوراسپ» جادو، آن که معروف است به ضحاک. و به کوه دماوند بازداشت و روزها که سپس [= پس از] مهرگان است، همه جشناند بر کردار (= مانند) آن چه از پس نوروز بود. و ششم آن مهرگان بزرگ بود و «رام» روز نام است و بدین دانندش.
پروردگان چیست؟
- پنج روز پسین اندر آبان ماه [است] و سبب نام کردن آن چنان است که گبرکان [= زرتشتیان] اندرین پنج روز خورش و شراب نهادند روانهای مردگان را. و همی گویند که جان مرده بیاید و از آن غذا گیرد. و چون از پس آبان ماه پنج روز افزونی بوده است، آنک [= اینک] «اندرگاه» خوانند. گروهی از ایشان پنداشتند که این روز «پروردگان» است و خلاف به میان آمد و اندر کیش ایشان مهم چیزی بود. پس هر دو پنج [روز] را به کار بردند از جهت احتیاط را. و بیست و ششم روزِ آبان ماه، فروردگان [= پروردگان] کردند و آخرشان، آخر دزدیده. و جمله فروردگان ده روز گشت.
برنشستن کوسه [= سوار شدن مرد بدون موی صورت] چیست؟
- آذر ماه به روزگار خسروان، اولِ بهار بوده است. و نخستین روز از وی - از بهر فال - مردی بیامدی کوسه، برنشسته بر خری و به دست کلاغی گرفته و به بادبیزن خویشتن باد همیزدی و زمستان را وداع همیکردی و از مردمان بدان چیزی یافتی. و به زمانهی ما به شیراز همیکردهاند و ضریبت [= خراج] پِذرفته از عامل، تا هر چه ستاند از بامداد تا نیمروز به ضریبت دهد و تا نماز دیگر [= نماز عصر] از بهر خویشتن را بستاند و اگر از پسِ نماز دیگر بیابندش، سیلی خورد از هر کسی.
بهمنجه چیست؟
- بهمن روز است از بهمن ماه [= دومین روز ماه]. و بدین روز، بهمن [= برف] سپید به شیر خالص پاک خورند و گویند که حفظ [= حافظه] فزاید مردم را و فرامشتی [= فراموشی] ببرد. و اما به خراسان مهمانی کنند بر دیگی که اندر او از هر دانهی خوردنی کنند [= بریزند] و گوشت هر حیوانی و مرغی که حلالاند و آن چه اندر آن وقت بدان بقعت [= ناحیه] یافته شود از تره و نبات.
سده چیست؟
- آبان روز است از بهمن ماه و آن دهم روز بود. و اندر شباش که میان روز دهم است و میان روز یازدهم، آتش زنند به گوز [= درخت گردو] و بادام و گرد بر گرد آن شراب خورند و لهو و شادی کنند. و نیز گروهی از آن بگذرند بسوزانیدن جانوران. اما [وجه تسمیهی سده] چنان است که از او [= روز سده] تا نوروز، پنجاه روز است و پنجاه شب. و نیز گفتند که اندرین روز از فرزندان پدر نخستین [= گیومرث]، صد تن تمام شدند.
گهنبار چیست؟
- روزگار سال، پارها کرده است زرادشت و گفته است که به هر پارهای [از سال]، ایزد تعالی گونهای [از مخلوقات] را آفریده است؛ چون آسمان و زمین و آب و گیاه و جانور و مردم، تا عالم به سالی تمام آفریده شد. و به اول هر یکی از این پارهها، پنج روز است، نامشان «گهنبار»
سالشمار زندگی ابوریحان بیرونی
362 قمری/351خورشیدی: روز پنجشنبه سوم ذیالحجه/هجدهم دیماه در روستایی بیرون شهر کاث به دنیا آمد.
368 قمری/357خورشدی: در مکتب شهر جرجانیه برای یکسال درس خواند.
369قمری/ 358خورشیدی: درسش را در مکتب روستا ادامه داد.
379قمری/ 358خورشیدی: در هفده سالگی به اندازهگیری ارتفاع نیمروزی خورشید در شهر کاث پرداخت.
385قمری/373خورشیدی: انقلاب تابستانی را در دهکدهای در جنوب شهر کاث رصد کرد.
387 قمری/375خورشیدی: روز شنبه یازدهم جمادیالاول/7 خردادماه، خورشید گرفتگی را رصد کرد.
391قمری/379خورشیدی: کتاب آثار الباقیه را در گرگان به نام قابوسبنوشمگیر آلزیار نوشت.
393قمری/381خورشیدی: روز شنبه چهاردهم ربیعالثانی/6 اسفند ماه و روز یکشنبه سیزدهم شوال29 مرداد، دو ماهگرفتگی را در گرگان رصد کرد.
394 قمری/382 خورشیدی: روز یکشنبه دوازدهم شعبان/20 مردادماه، ماهگرفتگی را در جرجانیه رصد کرد.
408 قمری/396 خورشیدی: همراه سلطان محمود غزنوی از جرجانیه به غزنه رفت.
409 قمری/397خورشیدی: عرض جغرافیایی جیخور، در نزدیکی کابل، را با کمک شاقول اندازه گرفت.
412 قمری/400خورشیدی: اعتدال بهاری و پاییزی و انقلاب تابستانی و زمستانی را در شهر غزنه رصد کرد.
416قمری/404خورشیدی: نگارش کتاب تحدید نهایات الاماکن را به پایان رساند.
418قمری/ 405خورشیدی: رسالهی استخراجالاوتار فیالدایره را نوشت.
420قمری/407خورشیدی: نگارش کتاب التفهیم لاوائلالصناعهالتنجیم را به پایان رساند.
421قمری/ 408خورشیدی: کتاب تحقیق ماللهند را نوشت و رسالهی قانون مسعودی را به سلطان مسعود غزنوی هدیه داد.
425قمری/ 412خورشیدی: فهرست کتابها و نوشتههای محمدبنزکریای رازی و فهرست 113جلد کتاب خود را نوشت.
442قمری/429خورشیدی: روز جمعه سوم رجب/6 آذرماه، به سوی پروردگار خود رفت.
گفتارهایی از ابوریحان
یکی از راههایی که می تواتند جامعه را نیکو کند تقلید و به کار گیری اخلاق و رفتار علما و دانشمندان است .
به هر انسانی واجب است که از کوششهای پیشینیان سپاسگذاری نماید و لغزشهای آنها را بی پروا باز گفته و در اصلاح آن بکوشد.
برتری آدمیان بر جانوران تنها به دانش و علم است . شادی و لذت راستین در پرتو علم بدست می آید .
کسی می تواند عالم و دانا باشد که امروز برای فردای خویش تدبیر و تفکر نماید و چون فردا رسید از تفکر و تدبیر درباره آنروز بی نیاز باشد .
علم دانشمند باید چنان باشد که کسی نتواند بین او و علمش جدایی بیفکند .
دانش ثمره تکرار است . دانشمند باید با تکرار علم خویش را صیقل دهد و هر روز بر کیفیت آن بیفزاید .
استاد ابو ریحان از نظر دانشمندان جهان نیز یکی از بزرگترین خدمتگزاران دانش و فرهنگ بوده است . سازمان علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) تصویب کرد که در سال 1352 در سراسر جهان برای او مراسم بزرگداشتی برگزار کنند.