ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

تاریخ طبری

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۲۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

معتبرترین مرجع تاریخ ایران و اسلام

تاریخ الرسل و الملوک که نگارش ان در سال ۳۰۲ هجری از سوی مورخ و مفسر نامی ایران زمین ؛ محمد بن جریر طبری ؛ پایان پذیرفت از جمله مشهورترین ؛ مهمترین و ارزشمندترین مجموعه های مفصل تاریخ عمومی اسلام به شمار می اید . در تاریخ طبری ؛ غالبا روایتها و گزارشهای مختلفی که درباره رویدادها وجود داشته ذکر شده و البته دقیقا به همین سبب است که این کتاب در مقام مقایسه با سایر کتابهای تاریخی نگاشته شده در سده های نخستین اسلامی از جامعیت افزون برخوردار است .

آنچه روشن است ؛ تاریخ الرسل و الملوک طبری و شیوه نگارش روایی خاص ان موجب شد تا بیشتر علما و دانشمندانی که پس از عهد طبری به نگارش تاریخ روی اوردند ؛ تاریخ وی را سرمشق و الگو قرار دهند و تلاش کنند اثار خویش را به سبک و سیاق به کار رفته در کتاب او پدید اورند .

در حقیقت ؛ شیوه مورد کابرد طبری ؛ این دانشمند نامدار مسلمان ؛ چنان مقبول نویسندگان و تاریخنگاران وافع شد که حتی قرنها بعد نیز شیوه او مورد اقبال گسترده قرار داشت. به عنوان نمونه ؛ خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی ؛ سیاستمدار و اندیشمند عهد فرمانروایی ایلخانان ؛ چهار قرن بعد از طبری ؛ برای نگارش کتاب ارزشمند خود ؛ جامع التواریخ ؛ که به تعبیر تاریخ پژوهی چون دیوید مورگان ؛ اهمیت و تاریخنگاری عصر مغول مدیون و مرهون وجود ان است از سبک طبری تاثیر پذیرفت و همچنین ؛ پژوهشگری چون جان بویل ؛ ان را دایره المعارف تاریخی خوانده و البته بزرگی چون دکتر زرین کوب از ان به عنوان عظیم ترین و جسورانه ترین طرح در تاریخ نویسی مسلمانان و نیای فراموش شده تواریخ امروز کمبریچ یاد کرده است ؛ از سیوه ای بهره جست که پیشتر طبری به کار برده بود .

تاریخ الرسل و الملوک همچنین ماخذ عمده تمام کسانی واقع شد که بعد از طبری برای تالیف تاریخ ایران و اسلام اهتمام ورزیدند . به عنوان نموه ؛ ابوعلی مسکویه رازی که اهل فلسفه و حکمت بود و تاریخ را به منزله اینه عبرت تلقی می کرد در قرن پنجم هجری برای نگارش کتاب ؛ تجارب الامم و تعاقب الهمم ؛ از تاریخ طبری بهره گرفت . عزالدین علی بن اثیر نیز در قرن هفتم هجری برای نگارش کتاب ؛ الکامل فی التاریخ ؛ که خود تاریخ عمومی مفصل و مشهوری است ؛ از تاریخ الرسل و الملوک طبری سود جست . در حقیقت ؛ منبع اصلی و مرجع عمده مورد استفاده ابن اثیر برای نگارش تاریخ سده های نخستین اسلامی ؛ تاریخ طبری ؛ بود . این نکته ای است که ابن اثیر خود در اغاز کتاب خویش به ان اساره کرده و صراحتا اذعان داشته که کتاب طبری محل رجوع و مورد اعتماد او بوده است ؛ البته نیاز به یاداوری است که ابن اثیر در ذکر روایات مختلف و گزارشهای گوناگون ؛ روش طبری را رعایت نکرده ؛ بلکه کاملترین روایت و گزارش را نگاشته یا انکه روایاتی را که به نظر او درست تر بوده یا انچه خود از منابع دیگر یافته ؛ ذکر کرده است .

از دیگر سوی ؛ تاریخ طبری از چنان جامعیت و مقبولیتی برخوردار شد که بسیاری از تاریخنگاران را وادار کرد در سده های متمادی بر ان ذیل ها و تکمله هایی بنویسند . به عنوان نمونه ؛ ابومحمد عبدالهه بن محمد فرغانی ؛ در قرن چهارم هجری تکمله ای بر تاریخ طبری نگاشت حوادث رخ داده تا سال ۳۱۲ هجری را بیان کرد . عریب بن سعد کاتب قرطبی نیز در ذیلی که بر تاریخ طبری نوشت ؛ از حوادث رخ داده در فاصله سالهای ۳۶۵-۳۰۲ هجری یاد کرد . محمد بن عبدالملک همدانی نیز در تکمله ای که بر تاریخ طبری نگاشت و ان را تکمله تاریخ الطبری نام نها ؛ رویدادها را تا سال ۴۸۷ هجری دنبال کرد . انچه روشن است به غیر از این بزرگان ؛ تاریخنگارانی دیگر همچون ثابت بن سنان در قرن چهارم ؛ هلال بن محسن صابی و محمد بن هلال بن محسن صابی در سده پنجم ؛ محمد بن عبدالملک و نجم الدین صالح ایوبی در قرون ششم و هفتم هجری نیز تاریخ طبری را تا حوادث روزگار خود تکمیل کردند .

گفتنی است که اعتبار بسیار تاریخ الرسل و الملوک طبری سبب شد تا بسیاری از دانشمندان به تلخیص ان و همچین بسیاری دیگر از علما به ترجمه ان به زبانهای دیگر روی اورند . از جمله کسانی که به تلخیص تاریخ طبری پرداختند ؛ می توان به محمد بن سلیمان هاشمی و ابوالحسن شمشاطی اشاره کرد . در سده هفتم هجری نیز جرجیس نصرانی مشهور به مکین بن الامد ؛ تاریخ طبری را هم تلخیص و هم تکمیل کرد که البته بعدها بخشی از ان توسط ؛ ارپینوس ؛ به لاتین و از سوی ؛ وایته ؛ به فرانسه ترجمه شد .

تاریخ الرسل و الملوک طبری همچنین در روزگار فرمانروایی خاندان سامانی ؛ که به تعبیری عصر طلایی ایران بعد از اسلام از نظر توجه به علم و فرهنگ بود ؛ به دستور امیر منصور بن نوح و از سوی وزیر بادرایت و خردمند او ؛ ابوعلی محمد بن عبدالله بلعمی ؛ با حذف روایتهای مکرر و سلسله اسناد و افزودن پاره ای مطالب نوین و همچنین برخی تصرفات به پارسی ترجمه شد . نیازمند یادکردن است که در قرون ۹ و ۱۰ هجری نیز دو ترجمه به زبان ترکی از روی تاریخ بلعمی انجام گرفت .

به هرحال در اهمیت و ارزش افزون تاریخ الرسل و الملوک طبری همان بس که فردی چون ابن خلدون ؛ که دارای برداشتی متفاوت با همه تاریخنگاران پیش از خود بود و به تقریب بر همه انها نقدها و ایرادهایی روا می داشت و همچنین همواره می کوشید وقایع تاریخی را از طریق طرح و تدوین علمی و مبتنی بر اصول صحیح نقادی درک و تفسیر کند ؛ در کتابهاب مقدمه و العبر خود از محمد بن جریر طبری با احترام بسیار یاد کرده و او را به عنوان مورخ و محدث ستوده است . این ارج و احترام او برای طبری چندان بود که هنگامیکه با امیر تیمور گورکان ؛ موسس سلسله گورکانی ؛ به گفتگو و مباحثه نشست برای سندیت بخشیدن به گفتار خویش بیان داشت که « من به استناد قول طبری با شما بحث می کنم . »

  • ۹۲/۰۳/۲۹
  • سوشیانت

دیدگاه (۰)

هیچ دیدگاهی هنوز بیان نشده

ارسال دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
تحلیل آمار سایت و وبلاگ