شهر باستانی شاپورخواست
شاپورخواست به عقیده بسیاری از مورخین و محققین نام باستانی شهر خرمآباد کنونی بودهاست. بسیاری از محققان بر این عقیده هستند که شهر باستانی شاپورخواست که به دستور شاپور اول در دوره ساسانی و قرن نخست هجری بنا شدهاست در مکان فعلی شهر خرمآبادقرار داشتهاست.
در کتب مورخین و جغرافیا نگاران دوره اسلامی اطلاعات ارزندهای در رابطه با شهرهای لرستان نوشته شدهاست که در شناسایی موقعیت آنها کمک میکند . براساس این متون شاپورخواست یکی از شهرهای مهم این منطقه محسوب شده که در طول این دوران از عمران و آبادانی برخوردار بودهاست. در لرستان آثار و مناطقی منسوب به شاپور ساسانی وجود دارد که از آن جمله میتوان از شهر شاپورخواست، دژ شاپورخواست، پل شاپوری، پل شاپوری کاکارضا و شاهپورآباد در شهرستان الیگودرز نام برد.
شهر خایدالو
خایدالو یکی از شهرهای مهم تمدن عیلام و نام باستانی شهر خرمآباد بوده و گفته میشود شهر شاپورخواست به دستور شاپور اول ساسانی بر خرابههای آن ساخته شده است. از دیگر شهرهای بزرگ عیلام باستان میتوان به سیمره و شوش اشاره کرد.
بنای شاپورخواست
پس از انقراض عیلامیان توسط آشور بانیپال پادشاه آشور خایدالو بخشی از دولت آشور میشود و در زمان هخامنشیان، لرستان و خایدالو به اتفاق ایلام کنونی و خوزستان ایالت سوم این امپراتوری عظیم بودند. در زمان اشکانی این سرزمین یکی از ساتراپهای (ایالت)این سلسله بودهاست و سرانجام اینکه در زمان ساسانیان برجای شهر خایدالو شاپور اول ساسانی، شهر شاپورخواست را بنا میکند که از مهمترین شهرهای پهله بودهاست.
برخی محققین بهترین سند تاریخی را اشعار شاهنامه فردوسی میدانند، فردوسی عقیده دارد که این شهر در زمان شاهپور ذوالاکتاف ساخته شدهاست و در این خصوص میگوید:
به تخت کیان اندر آورد پای همی بود چندی جهان کدخدای
از آن پس ابر کشـور خوزیان فرستاد بسیار سود و زیان
زبهر اسیران یکی شهـر کرد جهان را از آن بوم و بر بهر کرد
کرا خرمآباد بود نام شهـر از آن بوم خرم کرا بود بهر
کسی را که از پیش ببریددست براین مرز بودیش جای نشست
برو بوم آن یکسر او را بدی سرسال نو خلعتی بستدی
فردوسی همچنین تاریخ شاپورخواست را با ساخت جندی شاپور یکی دانسته و میگوید:
به اهواز کرد آن سیم شارسان بدو اندر و کاخ و بیمارسان
کنام اسیرانش کردند نام اسیر اندرو یافتی خواب و کام
برخی محققین معتقدند خرمآباد فعلی در عهد ساسانیان در محل خایدالو واقع بوده هر چند هیچ سند باستانشناسی تاکنون در خصوص موقعیت شهر خایدالو یافت نشدهاست .اما برخی دیگر از محققین معتقدند این که گفته شدهاست که توصیفی از خرمآباد در شاهنامه فردوسی آمدهاست، باید گفت که منظور او خرمآباد لرستان نبودهاست.همچنین این محققین معتقدند که اتابکان لر کوچکنیز خرمآباد را روی خرابههای شهر ساسانیان بنا کردهاند. با این حال در متون تاریخی صدراسلام بجز چهار جایگاه در بلخ، ری، مرو و طبرستان نامی از خرمآباد آورده نشدهاست و موقعیت مکانی مناطق گفته شده و فاصله آنها با شهر خرمآباد تا جندی شاپور، ذکر نام خرمآباد مورد نظر فردوسی بر آنها را کاملاً منتفی میکند.
نامی از خرمآباد در وقایع تاریخی صدراسلام که اعراب توانستند در سال ۲۱ هجری بخشهای مهمی از ایران را به تصرف خویش درآورند نیامدهاست، اما به این مطلب اشاره شدهاست که در اواخر حکومت عثمان مردم شاپورخواست شورش کرده در مقابل عربها ایستادگی کردند. این موضوع نشانگر، اهمیت فوقالعاده این شهر در آن زمان بودهاست. اعراب پس از تسخیر منطقه دو مرکز حکومتی را در ماسبذان و مهرجانقذق که تحت سیطره ایالت کوفه اداره میشد دایر کردند. محققین عقیده دارد که پس از تسخیر لرستان توسط اعراب، خرمآباد مجدداً به پر اهمیتترین نقاط سوق الجیشی تبدیل شدهاست پس از این موضوع ظلم و ستم خلفای اموی و عباسی موجب گردید که اهالی لرستان و ایلام بارها دست به طغیان و شورش بزنند و با مخالفان خاندانهای اموی و عباسی هم پیمان شوند که به شرکت اهالی لرستان و ایلام در قیام بابک خرمدین علیه مامون عباسی میتوان اشاره کرد. در کتاب حدودالعالم من المشرق الی المغرب ۳۷۲ هجری قمری در ذکر شهرهای جبال (لرستان) بعد از ذکر نام شهر نهاوند و لیشتر به شهر سارجلست اشاره شده است که با توجه به این که شهرهای نهاوند و الشتر و شاپورخواست در مسیر راه باستانی همدان به خوزستان که توسط مقدسی و اصطخری بدان اشاره شده واقع شدهاند، احتمالاً همان شاپورخواست است. در مجمل التواریخ والقصص در خصوص شاپور آوردهاست :
در سیر الملوک چنان است که شاپور اردشیر بود و الله اعلم. اما همتی بزرگ داشت، اندر داد و انصاف و آبادانی عالم برسان پدر و شادروان شوشتر او کرد که عجایب عالم است . شهرها بسیار کرد چون شاپور و بیشاپور و بدان اندیوشاپور و شاپورخواست و بلاش شاپور.
همچنین نویسنده مجمل التواریخ والقصص، شاپورخواست را متعلق به دوران ساسانی و بانی آن را شاپور یکم ذکر کرده و آوردهاست که شاپور از پادشاهان نامی ایران است که علاقه زیادی به شهرسازی و عمران و آبادانی از خود نشان داده و یادگارهای ارزندهای در این زمینه و همچنین بناهای عام المنفعه مثل سد و پل از خود به یادگار گذاشتهاست.
کهنترین منبع جغرافیایی و تاریخی که توصیفی از شاپورخواست ارائه میدهد کتاب البلدان ابن فقیه ( ۲۹۰ قمری / ۹۳۰ میلادی ) است، وی چهار کلمه راجع به موقعیت شاپورخواست نوشته که متن آن چنین است:
......و بطن ماستر وهو شابورخواست و......
دکتر علی اشرف صادقی در این زمینه نوشتهاست : شاپورخواست نام قدیم خرمآباد است اما بطن ماستر که معادل شاپورخواست است معلوم نیست چیست، بطن در عربی به معنای زمین، دره و زمین گود است. از جایی به نام تل ماستر یاد میکند که مورد توجه قباد بن فیروز بودهاست و آن را در ردیف ماسبدان و مهر جانقذق نوشتهاست. بنابراین مکان یابی شاپورخواست که در قرن سوم مورد توجه ابن فقیه قرار گرفته منوط به یافتن بطن ماستر که همان شاپورخواست بوده میباشد و دره خرمآباد با وضعیت قیفی شکل خود میتواند همان " تل ماستر " باشد که ابن فقیه از آن یاد کردهاست.
حمدالله مستوفی همچنین در ذکر موقعیت شاپورخواست در توصیف راه نهاوند به اصفهان میگوید:
آن طرف (جنوب) بروجرد راه دو شعبه میشود شعبه راست به شاپورخواست و شعبه چپ که جاده اصلی است به سمت مشرق به کرج ابودلف میرود.
در کتاب معجم البلدان آورده شدهاست : سرماج قلعه حصینه بین همدان و خوزستان فی الجبال کانت لبدربن حسنویه الکردیه صاحب سابورخواست و هی من احسن قلاعه و اشدها امتناعا و در خصوص نام قلعه سابورخواست نوشتهاست : اسم قلعه مدینه سابورخواست دز بز و منها اخذ فخرالملک ابو غالب اموال بدربن حسنویه المشهوره.
و اما اصطخری در توصیف راهی که از همدان به خوزستان میرود و ذکر مسافات آن آوردهاست که اول از همدان تا رود آور و از رود آور تا نهاوند هفت فرسنگ و از نهاوند تا لاشتر (الشتر) ده فرسنگ و از لاشتر تا شابرخاست دوازده فرسنگ و از شابرخاست تا لور سی فرسنگ است و ابن حوقل نیز به همین اندازه مسافت از نهاوند تا لاشتر ده فرسخ و از لاشتر تا شاپورخواست دوازده فرسخ اشاره کردهاست.
در پژوهشی که تحت عنوان " بررسی راه شاهی" در سال ۱۳۷۵ به انجام رسید، مسیرهای مورد اشاره مورخین و جغرافیا نگاران مورد بررسی قرار گرفت که مسیر نهاوند به لاشتر (الشتر) از طریق نورآباد و معبر دره آش صورت گرفته که فاصلهای در حدود ۶۰ کیلومتر یعنی همان ده فرسنگ میباشد و بین الشتر تاخرمآباد نیز حدود ۵۰ کیلومتر است، بنابراین خرمآباد فعلی همان شاپورخواست قدیم است و اگر به این مسیر طول شهر خرمآباد را اضافه کنیم باز این مسیر به ۶۵ کیلومتر میرسد که حدود ۱۱ فرسخ است، البته شهر قدیم الشتر نیز در ۶ کیلومتری شمال شهر فعلی الشتر یعنی نزدیک سراب امیر واقع بودهاست که با احتساب آن، موقعیت شهر شاپورخواست را میتوان در حدود مناره آجری، سنگ نبشته و منطقه قاضیآباد تا پشته حسینآباد دانست. سرهنری راولینسون در سفرنامه خود، گذر از ذهاب به خوزستان، که در سال ۱۸۳۶ میلادی از خرمآباد گذشتهاست، خرمآباد را همان شاپورخواست ساسانی میداند. چریکوف در ۱۸۵۰به خرابههای یک شهر قدیمی اشاره میکند که تمامی اضلاع و حتی بخش جنوبی قلعه را محاصره کردهاست. و همین طور ارنست هرتسفلد در ۱۹۲۸ با قرائت و استناد به مدرک باستانشناختی سنگ نبشته در مورد موقعیت شهر شاپورخواست چنین نوشت :
مهم این است که این کتیبه مکان او (یعنی شهر خرمآباد) را چندین بار با نام شابرخواست که به معنای سد شاپور معروف بوده ذکر کرده که موقعیت مطمئنی را برای مکان یابی جغرافیای تاریخی منطقه به ما میدهد.
علاوه بر سنگ نبشته و روایات عامیانه در خصوص دژ شاپورخواست وپل شاپوری میتوان به دو موقعیت مکانی دیگر در نزدیکی خرمآباد به نام تپه صبور و همچنین تپه ماسور اشاره کرد. اما تپه صبور در حدی نیست که بتوان آن را بقایای یک شهر دانست و تپه ماسور نیز فاقد شواهد معماری شهری متعلق به دوره ساسانی و صدراسلامی است. با این حال، وجود سنگ نبشته در خیابان شریعتی خرمآباد به عنوان یک سند باستانشناسی که از منطقه علفچر شهر شاپورخواست نام میبرد نشان میدهد که ما بایستی موقعیت شهر شاپورخواست را در فاصلهای نه چندان دور از این سنگ جست و جو کنیم. علفچر یا مرتع مناطقی بودهاند که قابلیت کشاورزی نداشتهاند از طرفی وجود آثاری از قرون اولیه اسلامی همچون مناره آجری، پل شکسته، گرداب سنگی، آسیاب گبری و همچنین شواهد باستانشناسی در منطقه قاضیآباد تا نزدیک آسیاب گبری از یک شهـر قدیمی حکایت میکند که به طور اتفاقی در حین عملیات گاز رسانی و آب رسانی آثاری از آن کشف میگردد که عمدتاً با معماری لاشه سنگ و گچ همراه میباشد، میتوان نتیجه گرفت که شهر قدیم شاپورخواست در محدوده مذکور واقع شدهاست. البته کاوشهای باستانشناسی در این محدوده میتواند در رسیدن به یک نتیجه قطعی کمک نماید. با این وجود همچنان که اشاره شد شهر شاپورخواست که در مسیر راههای مهم ارتباطی فلات ایران به جنوب و غرب واقع بودهاست از اهمیت بسیاری برخوردار بوده و در قرن چهارم هجری ( ۳۶۹ – ۴۰۵ هجری قمری ) به مقر فرمانروایی اتابکان لر کوچک تبدیل شدهاست.
در تاریخ جهانگشای جوینی در شرح حرکت سلطان جلاالدین به سوی بغداد نوشته شدهاست: « اوایل ماههای سال ۶۲۱ هجری بود که سلطان تصمیم گرفت به تستر (شوشتر) رود و زمستان آنجا اقامت کند، سلطان وقی به شابورخواست رسید، یک ماه در آنجا ماندگار شد. شابورخواست شهری بزرگ و معروف بوده که در تاریخهای معروف نام آن برده شدهاست، ولی اکنون شمایی از آن نماندهاست.» جوینی در اینجا از شاپورخواست تحت عنوان " شابورخواست " یاد شدهاست. در فارسنامه ابن البلخی بنای شهر شاپورخواست به شاپور بن اردشیر نسبت داده شده و آوردهاست که شاپورخواست پهلوی الاشتر (الشتر) است. در تاریخ گزیده که در سال ۷۳۱ هجری به رشته تحریر درآمدهاست، حمدالله مستوفی در ذکر شهرهای آباد لر کوچک نوشتهاست
و از شهرهای آنجا سه معمور است، بروجرد و خرمآباد و شاپورخواست و آن در اول شهری بود و از هر جنس مردم در آنجا بودند و بغایت معمور و آراسته بود و تختگاه پادشاهان بود و اکنون قصبهاست.
با استناد به متون تاریخی، شهر شاپورخواست تا قرن هشتم هجری به حیات خویش ادامه دادهاست، مستوفی در آن زمان از آن به عنوان قصبهای یاد کردهاست وی در کتاب نزهت القلوب که ده سال بعد در سال ۷۴۰ هجری قمری به رشته تحریر درآوردهاست، دیگر نامی از شاپورخواست به میان نمیآورد و تنها از " خرماباد " نام میبرد که:
خرمآباد شهری نیک بوده، اکنون خراب است.
شاید انتخاب قلعه فلک الافلاک به عنوان ارگ حکومتی اتابکان لر کوچک در این تغییر و تحول مؤثر بودهاست و از قرن هشتم هجری به بعد خرمآباد در طول تاریخ، پیوسته به حیات خویش ادامه دادهاست. در مراصدالاطلاع صفی الدین عبدالمؤمن بغدادی که در سال ۷۳۹ هجری درگذشتهاست درباره شاپورخواست نوشتهاست نام شهری است از ولایتی واقع در بین خوزستان و اصفهان، در بیست فرسنگینهاوند، و شهر لور بین این شهر و خوزستان است .
در اواخر قرن هفتم هجری شهر شاپورخواست به کلی ویران و خالی از سکنه شد و مردم آن به قسمت غربی قلعه فلک الافلاک که از لحاظ داشتن آبفراوان و موقعیت مناسب تر و همچنین امنیت، برتری داشت نقل مکان کردند، در حقیقت قلعه در این زمان هسته اصلی شهر خرمآباد فعلی را تشکیل داد و موجب شکل گیری آن در این منطقه شد. البته به نظر میرسد که آب شهر شاپورخواست از طریق نهری که از قسمت شرقی شهر میآمده تأمین میشدهاست که شاید خشک شدن این نهر عامل ترک این منطقه شدهاست. سعادت خودگو عوامل متعددی چون موقعیت سیاسی، ارتباطی و جغرافیایی در شکل گیری شهر خرمآباد دخیل دانسته و در این مورد نوشتهاست :
در این میان قلعه فلک الافلاک نیز نقشی کلیدی داشتهاست. موقعیت جغرافیایی ویژه این قلعه، قرار گرفتن آن بر سر راههای مختلف ارتباطی غرب به شرق و شمال به جنوب در دره حاصل خیز و پر آب خرمآباد و برخورداری از موقعیتی کاملاً نظامی و استراتژیکی، همگی سبب شد تا در طی قرون مذکور قلعه فلک الافلاک به عنوان مقر حکومتی اتابکان لر کوچک و هسته اولیه شهر خرمآباد درآید.
وی همچنین به نقل از ایرج افشار علت وجودی شهر خرمآباد را دره طبیعی و قیفی شکل و پر آب آن و همچنین قلعه فلک الافلاک دانسته که محلی امن و سنگری محکم برای حکام در مقابل متعرضان به حساب میآمدهاست. همچنین خلاء نزدیکی بین دژ و شهر شاپورخواست به همراه سایر عوامل طبیعی و انسانی بالاخره موجب شد که ساکنین آن به تدریج به اطراف دژ نقل مکان نموده و قلعه بعنوان ارگ یا کهندژ، هسته مرکزی شهر خرماباد را تشکیل دهد. از آثار قدیمی این بخش از شهر میتوان به قبرستان قدیمی آن اشاره کرد که مقبره زین ابن علی در آن واقع شدهاست که بنابر متون تاریخی زین ابن علی درگزینی در سال ۵۲۷ وزیر طغرل دوم سلجوقی بوده و در شاپورخواست به دار آویخته شدهاست. همچنین مقبره باباطاهر که برخی آن را متعلق به مقبره باباطاهر عریان و برخی دیگر لقب او را عطایی ذکر میکنند. این قبر براساس شواهد باستانشناسی متعلق به دوره سلجوقی میباشد که در دورههای بعد مورد مرمت و بازسازی قرار گرفتهاست. مسیو چریکوف در سال ۱۸۵۰ سه عنصر طراحی در شهر خرمآباد را نام میبرد که از نظر نشانههای توالی تاریخی دارای اهمیت یکسانی هستند و در این رابطه مینویسد : « قلعه قدیمی به شکل پنج ضلعی نامنظم با هشت برج . شاید این قلعه هسته شهر باستانی بودهاست . هنگامی که شهر بر مبنای قلعه شکل میگیرد یک چنین نمونههایی در طراحی شهری شرق و غرب وجود دارد، قلاع توسعه و ارتقاء مییابند، اما هسته تاریخی، ماهیت اصلی خود را از دست میدهد و به عنوان میراث تاریخی و معماری به جا میمانند.» وی قلعه را هسته توسعه شهر به طرف شمال غربی معرفی میکند که براساس ساختار طراحی محدوده شهر از طرف قلعه با محلههای کوچک و خیابانهای منحنی شکل در حال توسعه در مسیر شمال غربی بودهاست. نکته قابل توجه دیگری که در گزارش هیئت روسی دیده میشود ذکر دروازههای قدیمی شهر خرمآباد است.
- دروازه خوز بر سر راه کاروان رو به سوی دزفول.
- دروازه گرداب بر سر راه کاروان رو به سوی کرمانشاه.
پلی قدیمی که محل ایاب و ذهاب عابرین خارجه و داخلهاست و بر سر راه بروجرد واقع شدهاست .
این پل در قسمت شرقی شهر خرمآباد واقع بودهاست که اشاره ایشان قطعاً به پل گپ بوده و یکی از دروازههای قلعه نیز به نام همین پل یعنی دروازه پل معرفی شدهاست بدون شک استعداد طبیعی و بالقوه این دره همواره زمینه ساز شکل گیری و استمرار شهرهای قدیمی بودهاست. به نظر میرسد که همان عواملی که در شکل گیری شهر شاپورخواست مؤثر بودهاند و همچنین واقع شدن شهر خرماباد در سه راهی ارتباطی بین مسیر اراک، بروجرد، خوزستان و مسیر کرمانشاه به خرماباد و همدان به خوزستان و بالعکس در شکل گیری و توسعه آن نقش مهمی داشتهاست . و به همه این موارد بایستی نقش جغرافیای تاریخی را اضافه نمود .
منبع:
- لوح فشرده سیمای فرهنگی، تاریخی و گردشگری خرمآباد. انتشار یافته توسط سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان لرستان
- مهراریان