روزه در آیین های ایرانی
روزه در آیین زرتشت؛
روزه در دین زرتشت چهار روز در ماه است. زرتشتیان برای افراط نکردن در خوردن گوشت حیوانات روزهای دوم و دوازدهم و چهاردهم و بیست و یکم هر ماه زرتشتیان از خوردن گوشت پرهیز می کنند. این چهار روز متعلق به چهار امشاسپند وُهومَن (روز دوم از هر ماه) ، ماه (روز دوازدهم از هر ماه)، گوش (روز چهاردهم از هر ماه) و رام4 (روز بیست و یکم از هر ماه) که از میان چهارپایان هستند می باشد.
در نزد زرتشتیان برای هر سی روز ماه، اسم خاصی وجود دارد. یکی از این روزها «وُهومَن» است که بعدها به نام بهمن تغییر شکل داده به معنای منش نیک است. روز «ماه»، «گوش» و «رام»نیز به همراه «وهومن» روزهایی هستند که گوشت خوردن درآن روزها حرام است و اصطلاحا به آن «نَبُر» می گویند. نبُر یعنی نبریدن که البته به خاطر زندگی شهری اکنون باید تعبیر نخور را به کار ببریم. بعضی از زرتشتیان قدیم در کل ماه بهمن نیز لب به گوشت نمی زدند. نماد بهمن سپیدی و پاکی است از همین رو موبدان زرتشتی سپید می پوشند چرا که، منش نیک یعنی سپیدی، این چهار روز پرهیز از خوردن گوشت خود یک نوع «حفظ الصحه» است.
زرتشتیان پس از مرگ یکی از نزدیکانشان نیز به مدت سه شب از پختن یا خوردن گوشت اجتناب میکنند که این هم از جمله روزههای زرتشتیان است. همچنین سفارش شده که درسیزده روز عید ناهار خورده نشود.
روزه مینوی (معنوی)؛
زرتشتیان در تمام اوستا وبه خصوص در گاتها بسیار به روزه مینوی تشویق شده اند و زمان آن طول سال است. در اوستا مفهوم روزه به روزه باطنی نسبت داده می شود وروزه ظاهری وجود ندارد اگرچه امساک و تحت فشار قرار دادن جسم برای تمرکز بیشتر بر اعمال و مناسک دینی عملی ستودنی است. زرتشتیان باید در سه بخش مینوی شنوایی، اندیشه و حساس همیشه روزه داشته باشیم به آن معنا که از طریق این سه حس از نیکی دور نشویم و “اندیشه و حساس و شنوایی” مان همیشه سرشاز از نیکی باشد. همچنین در اوستا بر روزه بزرگتری تاکید شده است و آن حفظ هفت عضو بدن، مشتمل بر دو چشم، دو دست، دو پا و زبان در تمام طول زندگی از هر گونه آلودگی است و این هفت عضو همیشه باید پاک نگه داشته شوند که از این عمل نیز تحت عنوان روزه یاد می شود.
روزهداری در دین مانوی
مانویان دو نوع روزه داشتند که یکی از آنها دوروز کامل و دیگری از صبح تا غروب بود.و بر اساس شواهد نجومی زمانش تعیین می گشت.مانستانهای مانوی پنج تالار داشت که یک تالار مربوط به روزهداران و دعاهای ایشان بود.آنها عیدی نیز داشتند که در روز پایانی ماه روزه برگزار می شد.در آن تصویر مانی را در دست گرفته و به گناهان خود اعتراف می کرند,یک تخت یا کرسی برای مانی خالی می گذاشتند.آنان این عید را "بما" می نامیدند.
[۵۹] آنها عیدی نیز داشتند که در روز پایانی ماه روزه برگزار میشد. در روز عید، مردم تصویر مانی را در دست گرفته و به گناهان خود اعتراف میکردند و یک تخت یا کرسی برای مانی خالی میگذاشتند. این عید را «بما» مینامیدند.
«روزه در ادیان» (فارسی). بازبینیشده در ۸ سپتامبر ۲۰۱۲.
iPendar.Blog.Ir