اصول کلی انقلاب خراسان علیه حکومت اموی
انقلاب خراسان علیه امویان
- امامت: هر که عادل و عامل به قرآن و سنت باشد شایسته آن است و امامت تنها به اتفاق آراء مسلمانان پا میگیرد.
- مساوات بین همه ملتهای مسلمان برقرار باشد و جزیه از مسلمانان نوپای گرفته نشود.
- ستیز با استبداد و یاری حق که اسلام آن را به رسمیت میشناسد.
- سهیم بودن ایرانیان مسلمان در اموال و عطایای بیتالمال.
- حکومت باید با ایرانیان مسلمان و غیر مسلمان طبق قانون اسلام عمل کند.
از علل مهم شورش خراسانیها بر علیه امویه زردشتیها بودند. بهرام سیس از زردشتیان خراسان که متصدی جمعآوری خراج در آن سامان بود به کمک سایر جمعآورندگان مالیات که همگی زردشتی بودند، به بهانههای مختلف از کسانی که اسلام میآورند، جزیه میگرفتند تا بدین طریق مانع مسلمان شدن ایرانیها شوند. هم چنان که قبلاً گفته شد این کار باعث شده بود که در آن هنگام حدود سی هزار نفر از مسلمان هنوز جزیه میدادند، در حالی که هشتاد هزار ذمی در عمل از مالیات دادن معاف بودند. بعلاوه آنها بیشتر از آنچه که مقرر بود از مردم مالیات میگرفتند و تنها مقدار کمی از آن را به حکومت میدادند، این کار سبب شده بود که این متصدیان مالیات روز بروز ثروتمندتر شوند. در نتیجه روز بروز بر نارضایتی عمومی از بنیامیه افزوده میشد.
در همان اوان این نارضایتی با دعوت سری عباسی حالت جنگی به خود گرفت و مسلمانان خراسان نقش اول در براندازی حکومت امویه و بقدرت رساندن بنیعباس بازی کردند. در سال 129 ه. ق مردم مرو بر حاکم اموی خود شوریدند. ابومسلم خراسانی به دستیاری جمعی از ایرانیان در سال 130 ه. ق مرو را گرفت و نصربن سیار حکمران خراسان گریخته در ساوه فوت میشود. خراسانیها بقیه سپاهیان نصر را در نهاوند منهزم میکنند و جماعتی هم از اتباع ابراهیم امام در 14 محرم 132 ه. ق کوفه را تصرف میکنند. به این ترتیب قسمت شرقی خلافت بنیامیه بدست آل عباس میافتد.
بدنبال دستگیری ابراهیم امام در شام بدست مروان. مردم کوفه در ربیعالاول سال 132 ه. ق به ابوالعباس سفاح برادر ابراهیم امام دست بیعت دادند. بدنبال آن مروان برای جلوگیری از پیشرفت لشکریان عباسی با سپاهی یکصد و بیست هزار نفری به طرف وادی علیای نهر زاب کبیر پیش میآید و در جنگی که رخ میدهد و نه روز طول میکشد در نتیجه رشادت خراسانیها سپاه مروان شکست سختی خورده و به دمشق میگریزد. مروان بعد از فرار در ماه ذیحجه سال 132 در مصر بدست یکی از هواداران بنیعباس کشته میشود و قاتل سر وی را به کوفه پیش سفاح میفرستد. بعد از آن آل عباس پایتخت امویان را تصرف کرده سپس مصر را نیز تصرف میکنند و به این ترتیب عباسیان جای امویان را میگیرند.
برگرفته از :
ایران در زمان بنیامیه، عبدالله مهدی الخطیب، مترجم محمود رضا افتخارزاده و تاریخ مردم ایران، جلد دوم، زرینکوب.
- ۹۲/۰۹/۲۳