ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

سلطان ملک شاه

سوشیانت | چهارشنبه, ۴ دی ۱۳۹۲، ۰۹:۳۰ ق.ظ | ۰دیدگاه

جلال‌الدین ابوالفتح حسن ملک‌شاه (455-485 ه‍. ق)

ملک‌شاه علاوه بر ممالک تحت حکومت سلطان آلب ارسلان شام و دیار – بکر و انطاکیه و یمن و حجاز و کاشغر را نیز به ممالک خود اضافه کرد. در زمان وی ممالک نفوذ سلجوقیان به آخرین حد توسعه خود رسید. دوره وحدت سی ساله ممالک تحت امیر سلجوقی در حقیقت توسط خواجه نظام‌الملک بوجود آمد این دوره شامل ده سال حکومت آلب ارسلان و بیست سال حکومت ملک‌شاه بود (455-485 ه‍. ق) در این دوره ایران از یک شکوفایی فکری و فرهنگی برخوردار بود و تجارت و کشاورزی و صنعت آن رونق فراوانی یافت. هرج و مرج‌ها و بی‌نظمی‌هایی که ترکمانان علت آن بودند با سیاست منحرف کردن آن‌ها به غربی‌ترین نواحی ممکن شد.

تقویم جلالی از شاهکارهای دوران ملک‌شاه می‌باشد. که به امر آن پادشاه اصطلاحاتی در آن بوجود آمد. این تقویم از تقویم گریگوری که ششصد سال بعد در اروپا رایج شد مهمتر و بهتر است. در تقویم گریگوری در هر ده هزار سال سه روز خطا وجود دارد، در حالی که در تقویم جلالی این نسبت دور روز می‌باشد. همچنین در عصر وحدت سی ساله در تمامی رشته‌های دیگر علمی پیشرفت‌های بی‌نظیری نصیب ایرانیان شد. صدها مدرسه و دانشگاه و کتابخانه‌ عمومی ساخته شد. و هزاران نفر در آن‌ها به فراگیری علم و مطالعات عمومی مشغول شدند.

درباره عدالت ملک‌شاه راوندی در کتاب آل سلجوقی می‌نویسد:

روزی ملک‌شاه مظلومی را گریان می‌بیند سبب را می‌رسد وی می‌گوید: چند خربزه‌ای را چیدم تا آن را بفروشم و با آن خرج عیال و اصل سرمایه‌ام را بدست بیاورم ترکی آن را از من گرفت و رفت در حالی که از بدبختی من می‌خندید، من از ظلم او گریان بودم. در آن موقع خربزه تازه رسیده بود و هنوز چیزی از آن در شهر یافت نمی‌شد. ملک‌شاه به یکی از خواصان خود می‌گوید، هوس خربزه دارم آن خواص بطلب خربزه برمی‌خیزد. یکی از امرا به او می‌گوید که نزد من خربزه‌ای هست که غلامم آورده است. چون ملک‌شاه از این امر آگاهی یافت شاکی را خوانده و می‌گوید: دست این امیر را بگیرد او مملوک من است و من او را به تو می‌بخشم آن امیر با دادن سیصد دینار صاحب خربزه‌ها را راضی می‌کند و خود را از دست وی رها می‌کند. در تاریخ ایران کمبریج جلد پنجم صفحه 89 آمده است. بدستور ملک‌شاه منادیانی به اطراف امپراطوری سلجوقی فرستاده شدند و در شهرها با جار زدن و با خطابه‌های خود به آگاهی مردم رساندند که سلطان شخصاً به مظالم می‌نشیند و به کلیه شکایات گوش فرامی‌دهد، و چنان که بر کسی ستمی رفته باشد بررسی می‌کند. در امپراطوری سلجوقی در زمان ملک‌شاه امنیت کامل برقرار بود و مردم در رفاه اقتصادی بودند، جاده‌ها کاملاً امن بود و مردم به راحتی به سفر حج مشرف می‌شدند. کاروانسراها و قنات‌ها و چاه‌های آب زیادی در سرتاسر ایران بخصوص در سر راه زائرین ایرانی به حج ایجاد شده بود و خراسان مرکز نشر علم و فرهنگ بود.

در اواخر سلطنت ملک‌شاه نفوذ باطنیه در حکومت سلجوقی بسیار زیاد شده بود و این همان چیزی است که خواجه نظام‌الملک را نگران کرده بود، خواجه معتقد بود که اسماعیلی – قرمطی – رافضی –خرم‌دینی و مزدکی در اصل همه از یک ریشه‌اند که می‌خواهند اسلام را ریشه‌کن کنند. اول خویشتن را به راستگویی و پارسایی و محبت آل رسول فرا می‌نمایند تا مردم را حیله کنند چون قوت گرفتند در آن می‌کوشند که امت محمد صلى الله علیه وسلم را تباه کنند و دین او را بزیان آورند.

نفوذی‌های باطنیه در دستگاه سلجوقی مقدمات نارضایتی بین ملک‌شاه و خواجه‌ نظام‌الملک را می‌چینند. صاحب کتاب بعض فضایح الروافض می‌گوید: روافض در میان ترک‌ها نفوذ فراوانی کسب کرده‌اند و قول خواجه را تأیید می‌کند. بالاخره تاج‌الملک ابوالغنایم قمی با دستیاری ترکان خاتون زن ملک‌شاه وی را وادار به عزل خواجه نظام‌الملک می‌کند. و قول خواجه نظام‌الملک در این که به ملک‌شاه گفته بود که دولت آن تاج بر این دولت بسته است. هر گاه این دولت برداری آن تاج بردارند به حقیقت پیوست. چرا که بدنبال آن ملحدان در 12 رمضان 485 خواجه که بعد از نماز مغرب راهی خانه‌اش بود را به شهادت رساندند و بدنبال آن 40 روز یا بقول دیگر 18 روز بعد ملک‌شاه نیز درگذشت که کمی تأمل در این باره می‌رساند که در حقیقت ملحدان وی را نیز شهید کرده‌اند. ابوالمعالی نحاس در پی عزل خواجه در حق سلطان سروده است:

زبوعلی بدو از بورضا و از بوسعد
 

 

شب‌ها که شیر به پیش تو همچو میش آمد
 

در آن زمانه ز هرچه آمدی بخدمت تو
 

 

مبشر ظفر و فتح‌نامه پیش آمد
 

زبوالغنایم و بوالفضل و بوالمعالی باز
 

 

زمین مملکت را نبات پیش آمد
 

گر از نظام و کمال و شرف تو سیر شدی
 

 

زتاج و مسجد و سدیدت نگر چه پیش آمد
 

 

خدمات نظام‌الملک

خواجه علاوه بر رتق و فتق امور مملکتی و حل مشکلات عدیده اجتماعی و اخلاقی و سایر مسائل مملکتی دست به ایجاد مدارسی زد که در تاریخ بنام وی به مدارس نظامیه مشهور است و همان مدارسند که سرمشق دانشگاه‌ها شدند. که مهمترین آن‌ها عبارت بودند از نظامیه‌های بغداد – موصل – نیشابور – بلخ – هرات – مرو – آمل – گرگان – بصره – موصل – شیراز – اصفهان.

نهضتی که نظام‌الملک با ساختن نظامیه‌های متعدد بوجود آورد بزودی و با سرعتی شگفت‌آور در سراسر بلاد ایران و بسیاری دیگر از بلاد کشورهای اسلامی دنبال شد، بطوری که در قرن‌های پنجم و ششم هیچ شهری نبود که در آن مدارس متعددی وجود نداشت چه کوچک چه بزرگ و امرا و حاکمان نیز به پیروی از وی یا برای نشان دادن علاقه خود به علم به احداث مراکز تعلیم در شهرهای خود همت گماشتند. در این مدارس درس‌های زیر تدریس می‌شد. فقه – حدیث – تفسیر – علوم ادبی – ریاضیات– طب و حکمت همچنین کلیه مدارس دارای کتابخانه‌های معتبر بودند. در این مدارس هر دانشجوئی حجره‌ای خاص خود داشت و مقرری ماهیانه می‌گرفت. خوراک و خوابگاه نیز برعهده دانشگاه بود. خواجه نظامیه نیشابور را برای امام الحرمین ابوالمعالی عبدالملک عبدالله الجوینی ساخت. امام الحرمین بمدت بیست سال در این مدرسه به تدریس اشتغال داشت و شاگردانی همچون امام محمد غزالی تربیت کرد.

نظام‌الملک نظامیه بغداد را نیز بمدت دو سال (از ذی‌الحجه سال 457 تا ذی‌القعده سال 459) ساخت و برای آن موقوفاتی معین کرد. که نه تنها برای مزد کارکنان و استادان کافی بود بلکه مقداری از آن نیز همه ساله در راه طالبان علم صرف می‌شد. از جمله موقوفات نظامیه بغداد عبارت بودند از گرمابه‌ها – مخزن‌ها – دکان‌ها و بازارهایی چند و شش هزار دانشجو داشت علاوه بر مدارس خواجه بیمارستانی در نیشابور و رباطی نیز در بغداد ساخت.

خواجه بنوشته تجارب السلف در بستر مرگ از علماء و بزرگان دین می‌خواهد که محضری در چگونگی رفتار او با بندگان خدایی بنویسند و آن را در قبرش بگذارند. علماء به سبب نیکو اعتقادی خواجه این محضر را نوشتند و هر کدام از بزرگان دین شهادت خود را بر آن محضر ثبت کردند. امام ابواسحق فیروزآبادی صاحب تنبیه با آنکه مدرس نظامیه بود و منظور نظر احسان و انعام خواجه بود، چون آن محضر به خدمتش بردند بر آن نوشت: حسن خیرالظلمة چون محضر پیش خواجه بردند وقتی خط ابواسحاق را دید گریست و گفت: هیچکس از این بزرگان این چنین راست ننوشته است. بعد از وفات خواجه را در خواب دیدند که خواجه گفت حق تعالی بر من ببخشید و رحمت کرد به سبب آن سخن راست که خواجه ابواسحق نوشت.

از مدارسی که به تقلید نظامیه ساخته شدند یکی مدرسه ملک‌شاه بود که وی برای پیروان هر چهار فقه اهل سنت احداث کرد. دیگری مدرسه مستنصریه بود که آن هم دارای چهار شعبه بود و هر شعبه مخصوص یکی از مذاهب اهل سنت که در هر کدام از این شعبه‌ها 62 تن از دانشمندان به کار تعلیم شاگردان می‌پرداختند. ابن جبیر اندلسی در سفرنامه خود می‌نویسد: در سال 580 ه‍. ق در بغداد سی مدرسه وجود داشت که مشهورترین آن‌ها نظامیه بغداد بود.

علاوه بر کارهای مختلف مملکتی خواجه نظام‌الملک کتاب‌هایی نیز نوشته است که بیانگر میزان نبوغ و استعداد خدادادی وی در اداره مملکت است. وی بینان مملکت‌داری را بر عدل و دادگستری استوار می‌داند و این نکته را بارها به صورت‌های گوناگون گوشزد می‌کند. رضای حق تعالی، و قوت سلطان ملک‌شاه و صلاح لشکر و رعیت را به عدل و احسان می‌بیند و معتقد است که ملک با کفر بپاید و با ستم و ظلم نپاید.

امیرالشعرا معزی به حق در مدح خواجه سروده است:

تو آن خجسته وزیری که از کفایت تو
 

 

کشید دولت سلجوقی سر به علیین
 

تو آن ستوده مشیری که در فتوح و ظفر
 

 

شدست کلک تو با تیغ شهریار قرین
 

 

آثار نظام‌الملک عبارتند از: سیاست‌نامه یا سیرالملوک و وصایای نظام‌الملک یا دستور الوزارت.

سیاست‌نامه از بهترین کتاب‌هایی است که در زمینه مملکت‌داری به رشته تحریر درآمده است. همچنین این کتاب فرق مختلف باطنیه را بخوبی شناسانده است.

خواجه اولین کسی است که به دست ملحدان اسماعیلی بشهادت رسیده است. خواجه در بستر مرگ ابیات زیر را انشاء کرد:

سی سال با قبال تو ای شاه جوانبخت
 

 

گردستم از چهره ایام ستردم
 

چون شد ز قضا مدت عمرم نود و شش
 

 

اندر صفر از ضربت یک تیغ بمردم
 

منشور نکونامی و طغرای سعادت
 

 

پیش ملک العرش بتوقیع تو بردم
 

بگذاشتم این خدمت دیرینه بفرزند
 

 

او را بخدا و خداوند سپردم
 

 

خواجه در جواب مخالفان دانشگاه‌های نظامیه گفت: مصلحت سلطان و احکام عدل، ما را ملزم می‌سازد که برای مستثنی کردن دیگران به هیچ مذهبی تمایل نیابیم، هدف ما تقویت مذهب سنت و مجری کردن احکام آن است، نه دامن زدن به ستیزه‌های فرقه‌ای، ما این مدرسه را تنها به قصد حمایت از علما و برای نفع عامه ساخته‌ایم، نه اینکه باعث جدال و نفاق گردد.

بن مایه :

تاریخ ایران پس از اسلام

  • ۹۲/۱۰/۰۴
  • سوشیانت

دیدگاه (۰)

هیچ دیدگاهی هنوز بیان نشده

ارسال دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
تحلیل آمار سایت و وبلاگ