نگاهی به زندگی نامه شیخ محمود شبستری
سعدالدّین محمودبن امینالدّین عبدالکریمبن یحیی شبستری (معروف به: شیخ محمود شبستری) یکی از عارفان و شاعران سده هشتم هجریست. با توجه به مطالب مندرج در کتاب روضات الجنان جلد ۲، وی معاصر شیخ بابا ابی شبستری (متوفی به سال ۷۴۰) بوده و در همان سال فوت نموده، لذا سن شیخ محود شبستری در زمان فوت باید ۵۲ یا ۵۳ بوده باشد. وی از مشاهیر عرفای ایران است و بیشتر شهرت او در این است که سراینده گلشن راز میباشد.
نیمه آخر قرن ششم و نیمه اول قرن هفتم از ادوار مهم و در عین حال پر آشوب تاریخ ایران و ملل اسلامی است، در آن ایام مرزهای اسلام به اوج پیشرفت رسیده بود، از دامنه های هندوکش تا رودخانه جیحون و دریاچه آرال و کرانه های دریای خزر و دربند قفقاز و آسیای صغیر و سراسر شمال افریقا و عربستان و ایالات جنوبی اسپانیا در تصرف مسلمانان بود، در حالی که همه این سرزمین های پهناور به ظاهر زیر رایت اسلام بود، اما کشمکش های سیاسی بین امرا و سلاطین سلسله های مختلف امن و آسایش را از مردم گرفته بود.
ایام زندگی شیخ محمود شبستری مصادف بود با سال های پایانی حکومت مغول در ایران، این دوران علاوه بر این که عصر رونق تفکرات عرفانی و نفوذ و گسترش بیش از پیش تصوف در میان توده مردم است، عصر شکوفایی ادبی ایران نیز به شمار می رود، این امر به نوبه خود مرهون نزدیکی روز افزون عرفان و ادبیات بوده است، همچنین به علت رواج آداب و رسوم تصوف، کثرت خانقاه ها و عده صوفیان، حمایت ایلخانان و توجه وزرا، اقبال عام و خاص و رونق تصوف خانقاهی وجود عرفای عالی قدری چون شیخ صفی الدین اردبیلی و شیخ محمود شبستری در این دوران در تاریخ ایران تشخص و اهمیت یافته است.
برای درک درست از فضای عرفانی شبستری باید به شرایط و کیفیت سیر و سلوک عرفانی وی پرداخته شود، بهترین منبع در این زمینه کتاب نفایس الفنون فی عرئس العیون، اثر علامه شمس الدین محمد بن محمود آملی، دانشمند قرن هشتم است، که معاصر شیخ محمود شبستری است، در این دوران تصوف و عرفان تسلیم بی قید وشرط در برابر اسلام و شریعت را شرط اصلی سیر و سلوک می دانست و شریعت و طریقت به هیچ وجه تفکیک پذیر نبودند.
شیخ شبستری از صوفی نمایان اشاره شده است، که در این راستا آمده است، نظر منفی شبستری به نهاد خانقاه که خود به آن تعلق داشت و انتقاد او از صوفی نمایان انعکاس رسوایی رایجی بود که دیگر محققان صوفیه نیز از آن یاد کرده اند، و این آفات را نتیجه همگانی شدن بی ضابطه تصوف می دانسته اند..
نگاهی گذرا در آثار شیخ نشان می دهد، که او تا چه حد در فنون و معارف رایج عصر خویش تبحر داشته است، این ویژگی نه تنها در مهم ترین اثر او گلشن راز، بلکه در سایر آثارش نیز هویداست؛ نقد صاحب کشاف، اشارت به حکمت اشراق و نقد و نقل حکمای یونان در سعادت نامه، آنچه را از این معنی در گلشن راز هم برمی آید، تأیید می کند، نقد او از ابوعلی سینا و ناصر خسرو در سعادت نامه نشان دهنده تأملش بر آثار آن دو است، در سعادت نامه هم مانند گلشن راز، سخن او در نقد مذاهب مخالف، اعم از فلسفی و قدری، خالی از برهان نیست، اما گاهی وجه طعن آلود آن جلوه بیشتری دارد، و شاید تا حدی از طرز تلقی غزالی نسبت به این طوایف متأثر باشد. یکی از آثار منظوم او سعادت نامه است، این مثنوی، بر وزن حدیقةالحقیقه سنایی، در 1571 بیت سروده شده و حدود 567 بیت بیشتر از گلشن راز است، اما اهمیت و شهرت آن را نیافته است، تاریخ تصنیف سعادت نامه معلوم نیست، از آن جا که شبستری در مقدمه گلشن راز، اظهار می کند که پیش از آن هرگز مثنوی نسروده، می توان مطمئن بود سعادت نامه پس از گلشن راز سروده شده است، یعنی زمانی بین 717 ق و مرگ شاعر در حدود 740 ق در واقع این کتاب پخته ترین اثر شعری اوست. این اثر منظومه ای در زمینه مسائل کلامی است. شبستری ضمن مطرح کردن مباحث کلامی به نقد آراء بعضی از متفکران و متکلمان و رد عقاید برخی از فرق و مکاتب می پردازد، و به رسم عارفان در باره هر موضوع با عنوان های علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین، بحث می کند و در بیان هر مطلب به آیات قرآنی و احادیث نبوی استاد می جوید. شیخ در این منظومه گاهی از اوج مروت و آزادگی و تساهل خاص عارفان به سطح مجادلات تعصب آمیز متکلمان و تنگ نظری های متشرعان نزول می کند. شبستری در ابتدا بر آن بوده است، که سعادت نامه را در هشت باب به نظم آورد، ولی به علتی نامعلوم پس از سرودن چهار باب از ادامه کار منصرف شده و کتاب را با این ابیات ختم کرده است:
حالیا درکشم عنان سخن را
زان بی حد بود بیان سخن
همه را خوی خوب عادت باد
جمله را ختم بر سعادت باد
کتاب حق الیقین فی معرفة رب العالمین، می باشد، این اثر دارای یک مقدمه وهشت باب به ازای درهای بهشت بوده، هر بابی از آن نیز مشتمل بر حقایق و دقایق و لطایف است، که در ادامه ضمن بیان باب های آن به اینها اشاره کرده است، باب اول در ظهور ذاتی حضرت حق تعالی و بیان مقام معرفت، باب دوم در ظهور صفاتی حق تعالی و بیان مقام علم معرفت، باب سوم در مظاهر و مراتب آن و بیان مبدأ...
تفکر حقیقی از نظر شبستری رفتن از باطل به سوی حق است. از نظر اهل عرفان، فقط تفکر قلبی می تواند انسان را به شهود حق و معرفت حقیقی برساند، تفکر قلبی که مبتنی بر استدلال و ادراک حسی و عقلی است از ایجاد تغییر و تحول وجودی در انسان عاجز است و تا زمانی که انسان این تحول و دگردیسی وجودی را تجربه نکند به مقصود نایل نمی گردد. حکما و فیلسوفان که در باره تفکر از دیدگاه فلسفی و منطقی بحث های فراوانی کرده اند، از این حقیقت غافل مانده اند که شرط اصلی درک حقیقت پاک شدن از هواهای نفسانی و توجه به مجاهده و تزکیه قلبی است، چنین کسی موفق به شهود انوار الهی می شود، فیلسوف می خواهد به کمک منطق و فلسفه و از طریق موجودات امکانی و این جهان ممکن الوجود به اثبات خداوند بپردازد، در حالی که وجود خدا بدیهی است و نیازی به اثبات ندارد، چنان که شبستری تصریح کرده:
حکیم فلسفی چون هست حیران
نمی بیند ز اشیا جز که امکان
ز امکان می کند اثبات واجب
از این حیران شد اندر ذات واجب
زهی نادان که او خورشید تابان
به نور شمع جوید در بیابان
با این همه شبستری تذکر می دهد که آدمی توانایی فکر کردن به ذات خدا را ندارد، پس همچنان که در حدیث آمده است، نباید در ذات خدا اندیشه کرد بلکه باید به نعمت های الهی اندیشید، چرا که ذات الهی حاصل و حاضر است و چنان که اهل منطق می گویند به دست آوردن چیزی که هست، محال است.
تاریخ عرفان تصوف از قرن هفتم و هشتم به بعد همواره تحت تأثیر دو چهره شاخص و شخصیت بزرگ بوده است، که همچون دو قله بلند در افق تفکر معنوی جلوه گری می کند، بی هیچ مبالغه مولوی بلخی و محی الدین عربی دو اندیشمند عارف جریان ساز و کم نظیر در تاریخ تفکر بشری به شمار می روند، اغلب عارفانی که از قرن هفتم به بعد ظهور کرده اند به نوعی تحت تأثیر این دو شخصیت استثنایی بوده اند، در این میان رشد و شیوع تفکر ابن عربی در میان عاربفان ایرانی بسیار گسترده و چشمگیر بوده است، مولوی نقطه اوج سنت عرفان ایران اسلامی بود، سنتی که شخصیت های بزرگی مانند بایزید بسطامی و ابو الحسن خرقانی و ابوسعید ابوالخیر و احمد غزالی و عین القضات همدانی و سنایی و عطار را در خود پرورده است.
در دنباله این بحث به جریان های سه گانه ی فکری و عرفانی که در تکوین شخصیت معنوی شیخ محمود مؤثر بوده، اشاره شده است: تصوف سنتی اشعری، تعلیمات خاص مکتب ابن عربی، عرفان عاشقانه و رندانه عطار که انعکاس آن مخصوصا در مباحث پایانی گلشن رازیعنی توضیح الفاظ و اصطلاحاتی از این قبیل آشکار است، ابرو، باده، بت، پیرخرابات، پیمانه،...
در میان تعداد پرشمار شاعران عارف و عارفان شاعر ایرانی برخی چون شیخ محمود شبستری مجال آن یافتند که به یمن شهرت اثری چون گلشن راز مرزهای تاریخ را درنوردند و نقش درخشانی در ادبیات و فرهنگ معناگرای امروز ایران ایفا کنند، شیخ محمود شبستری، که احوال و آرای او موضوع کتاب حاضر است، عارف و شاعری بزرگ از اهالی شبستر، یکی از قراء تبریز بود که در سفرهای فراوانش از محضر بزرگترین اساتید عرفان و تصوف کسب فیض کرد و به زودی شهرت و مرجعیت تام پیدا کرد و با مشاهیر و بزرگان عصر خود مراوده و مکاتبه یافت، شیخ محمود گرچه در جوانی و در 33 سالگی درگذشت اولاد و نوادگانش در کرمان طایفه ای به نام خواجگان تشکیل دادند و طریقش را ترویج کردند. گلشن راز اثر جاودان او منظومه ای است در 993 بیت، که شیخ محمود آن را در پاسخ به هفده پرسش منظوم امیر سید حسین هروی، صوفی معروف آن عصر، سروده است، این اثر، به علت عمق معنا و دل انگیزی صورت، بیش از دیگر آثار شیخ شهرت یافته است.
فرهنگ و تمدن امروز ایران اسلامی مدیون همه بزرگانی است که در ساختن و پرداختن آن بنای عظیم یاری رساندند و هر کدام به فراخور توان جسمی و ذهنی خود سنگی بر بنای آن افزودند، شناخت و معرفی این بزرگان و نقش و سهم هر یک در فرهنگ و تمدن امروز وظیفه هر اندیشمند و مطلعی در ایران امروز است.
بر گرفته از
کتاب شیخ محمود شبستری(آفرینندگان فرهنگ و تمدن اسلام بوم ایران)دکتر علی اکبر ولایتی