ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

سرکوب شورش مصریان

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۱، ۱۰:۴۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

نافرمانی مصریان از حکمرانان ایرانی خود و سرکوب شدن آنان توسط سربازان اعزامی از کرمان و پارس

تا اول ژوئیه سال 425 پیش از میلاد، دیگر برحکمران ایرانی مصر مسلم شده بود که آتنی ها بار دیگر به تحریک مصریان بر ضد امپراتوری ایران دست زده بودند. مصریان در یکصدمین سال حکومت ایرانیان بر آنان، در پرداخت مالیات به حکمران ایرانی مصر تعلل می کردند و این تعلل که به تدریج عمومیت یافته بود سوء ظن حکمران را برانگیخته بود و در این زمینه دست به بررسی گسترده زده بود. تحقیقات حکمران به این نتیجه رسیده بود که محرک مصریان در این نافرمانی و کارشکنی، آتنی ها بودند که با دولت ایران به دلیل حمایت از اسپارتی ها دشمنی داشتند. آتنی ها از دیر زمان با مصریان داد و ستد داشتند و با کشتی های خود به بنادر مصر رفت و آمد می کردند. به علاوه، مصر دارای جوامع کوچک آتنی بود. در آن زمان میان اسپارت و آتن جنگ بود و دولت ایران با کمک مالی، ارسال اسلحه، تدارکات و کشتی از اسپارتی ها حمایت می کرد و سرانجام همین کمکها باعث پیروزی اسپارت شد.این جنگها که سالها طول کشید، در تاریخ به «جنگهای پلوپونز/ Poloponnesian War» معروفند که «توسیدس Thucydides» مورخ، گزارشگر عینی این جنگها بود و تحت همین عنوان تاریخ مشهور خود را نوشت. آتنی های آن زمان دولت ایران را «امپریالیست» می خواندند که این اصطلاح از همان زمان باقی مانده و رواج یافته است. مصر در سال 526 پیش از میلاد به دست «کامبیز Cambyses ( کامبوزیا - کامبوجیا ) پسر و جانشین کوروش بزرگ فتح شد و ایرانیان قسمتهای از سودان [در آن زمان: نوبی] و لیبی را هم به آن اضافه کردند. نافرمانی مصریان در سال 425 پیش از میلاد که سومین نافرمانی ایشان در طول سلطه ایران بود؛ با اعزام نیروی اضافی از فارس امروز و کرمان از طریق دریا سرکوب شد و آتنی ها از مصر اخراج و ممنوع الورود به آن سرزمین شدند. در آن زمان کشتی ها از خلیج فارس از طریق آبراهی که به تصمیم داریوش بزرگ حفر شده بود تا اعماق مصر و دریای مدیترانه رفت و آمد می کردند. حکومت ایران برمصر 20 سال پس از نافرمانی سال 425 پیش از میلاد، جمعا 120 سال و چند ماه، ادامه یافت.دولت ایران مصر را به نام یک ساتراپی ( استان ) خود اداره می کرد.به همین دلیل، مورخان شاهان هخامنشی ایران را سلسله بیست و هفتم مصر بشمار آورده اند. پس از آن نیز تا قرنها، یهودیان مصری خود را همچنان اتباع امپراتوری ایران معرفی می کردند. باید دانست که به دستور داریوش بزرگ میان دریای سرخ و رود نیل یک آبراه حفر شده بود تا کشتی ها از خلیج فارس مستقیماً به مصر روند و به همین جهت، نیروهای ایرانی مستقر در مصر در طول 120 سال حکومت ایران و نیز کارمندان دولت و حکام ایرانی مصر از کرمان و فارس اعزام می شدند که به خلیج فارس نزدیکتر بودند و هر دو شورش سالهای 425 و 454 پیش از میلاد مصر توسط سربازان تازه نفس اعزامی از کرمان سرکوب شد. آثار آبراه دریای سرخ- رود نیل و لوح مربوط به سه دهه پیش توسط باستانشناسان کشف و در دسترس است.

 

  • سوشیانت

عیلام

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۱، ۰۶:۲۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

عیلام

تمدن عیلامیان تمدن ایلام نام کشوری ست که بخش بزرگی از فلات ایران را در پایان هزاره سوم قبل از میلاد دربرمی گرفت ولی در دوره هخامنشیان به منطقه سوسیانا تقلیل یافت. نام عیلام از واژه یونانی Aylam مشتق شده که خود از ʿElām عبری وام گرفته شده است. عیلامیان کشور شان را هلمتی (Ha(l)tamti/Hatamti) «سرزمین پروردگار» می خواندند ، اکدیان بدان Elamtu و سومریان نیم به معنای بالا، می گفتند.

تمدن ایلام یکی از قدیمی‌ترین و نخستین تمدن‌های جهان است. بر اساس بخش‌بندی جغرافیایی امروز، ایلام باستان سرزمین‌های خوزستان، ایلام ، کهگیلویه و بویراحمد و بخش‌هایی کوچک از استان‌های فارس ، بوشهر، لرستان، استان چهارمحال و بختیاری، و کرمانشاه و در دوران‌هایی تا جنوب دریاچه ارومیه را شامل می‌شد. احمد سواری )جعفری)می نویسد یکی از باستان شناسان تاکید کرده است که «ایران بهشت باستان شناسان است و خوزستان بهشت آثار باستانی ایران » او می نویسد بین النهرین واقعی و تاریخی که اکنون به میان رودان دجله و فرات عراق گفته می شود در واقع میانه رودان کارون و رود دجله بوده است زیرا رود فرات تا سده های اخیر قبل از میلاد سکونتگاه قابل ملاحظه ای نبوده است و خوزستان آباد ترین مکانها بوده و در آن رودخانه های بزرگی از جمله کارون، کرخه، دّز،شط العرب(اروند)،الجراحی و شاوور،سیمرة،مارون و... وجود داشته و منطقه ای باران خیز بوده است. تپه های باستانی خوزستان از 4 هزار سال تا 7 هزار سال می رسد پرفسور "هینس" اعتقاد دارد شوش، پایتخت ایلامیان بوده وتمدن ایلامی یا هیلامیت جنوب ایران و خلیج فارس و جیرفت را هم در برمی گرفته و "شهر سوخته"را هم شامل می شده است به همین دلیل بعضی مردمان این تمدن را با دراویدیان مشابهت داده اند.شکی نیست که المیت ها تمدنی بر پایه کشاورزی داشته اند.

  • سوشیانت

تمدن نیا-ایلامی تمدنی کهن در فلات ایران

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۱، ۰۶:۲۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

 

نیا-ایلامی

کهن‌ترین دبیره ایلامی که نیا-ایلامی نام گرفته نخستین بار به سال ۲۹۰۰ پیش از میلاد در شهر شوش، پایتخت عیلامیان، در جنوب غرب ایران بکار گرفته شد . گویا دبیره نیا-ایلامی گسترش یافته از دبیره میخی سومری یا دبیرهٔ باستانی سومری باشد.

دبیرهٔ نیا-ایلامی دارای ۱۰۰۰ نشانه است و به نظر می‌رسد که باید بخشی از آن واژه‌نگار باشد. این دبیره هنوز رمزگشایی نشده‌است، و زبانی را که نمایش می‌دهد هنوز ناشناخته است.

 

نام

نام این قوم هالتامتی (Haltamti) و سپس آتامتی (Atamti) بود که اکدیان آن را ایلام تلفظ می‌کرده و در کتابِ مقدس یهودیان نیز به همین شکل آورده شده‌است. این واژه به معنای «کوهستانی» است، که به محل زندگی این مردمان در دامنه‌های زاگرس اشاره دارد.

بر اساس یک نظریه دیگر نام ایلام از یکی از نوه‌های نوح گرفته شده‌است. در تورات نام یکی از پسران سام، ایلام می‌باشد که بر اساس کتاب جاشر به منطقه خوزستان کنونی مهاجرت کرده و در آنجا تمدن تشکیل می‌دهد. یکی از پسران او دارای نام شوشان است که شهر شوش به نام او نامگذاری گردیده‌است.

نظریه ای دیگر حاکی از این است که واژه ی « ایلام » گویش دیگر واژه ی « ایران » می باشد ، در زبان چینی نام کشور ایران را « yilang ییلانگ » می گویند

هم چنین در زبان کره ای نام کشور ایران را « ilan ایلان » می گویند ، به عبارت دیگر « ایلامیان » همان « ایرانیان ( آریاییان ) » بوده اند.

نام دو استان در ایران امروز برگرفته از نام آنان است. علاوه بر استان ایلام، نام خوزستان نیز از واژه Ūvja آمده که از روی کتیبه نقش رستم و کتیبه‌های داریوش در تخت جمشید و شوش، به معنای ایلام بوده و بنا به گفته ایرج افشار در «نگاهی به خوزستان: مجموعه‌ای از اوضاع تاریخی، جغرافیایی، اجتماعی و اقتصادی منطقه» در یونانی Uxi تلفظ می‌شده و اگر گفته ژول آپِر را بپذیریم در ایلامی Xus یا Khuz بوده‌است. سِر هنری راولینسون نیز تلفظ پهلوی Ūvja را Hobui دانسته که ریشه نام اهواز و خوزستان است. این لفظ از حاجوستان و هبوجستان به دست آمده که در «مجمع التواریخ و القصص» (ابتدای قرن ششم هجری) در اشاره به خوزستان آمده‌است.

  • سوشیانت

مشروطه

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۱، ۰۵:۲۱ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

قیام مشروطه ایران

مجموعه کوششها و رویدادهائی است که در دوره مظفرالدین شاه قاجار و سپس در دوره محمدعلی شاه قاجار برای تبدیل حکومت استبدادی به حکومت مشروطه رخ داد و منجر به تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب اولین قانون اساسی ایران شد.

از اوائل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار نارضایتی مردم از ظلم وابستگان حکومت رو به رشد بود. تأسیس دارالفنون و آشنایی تدریجی ایرانیان با تغییرات و تحولات جهانی اندیشه تغییر و لزوم حکومت قانون و پایان حکومت استبدادی را نیرو بخشید. نوشته‌های روشنفکرانی مثل حاج زین‌العابدین مراغه‌ای و عبدالرحیم طالبوف و میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا ملکم خان و میرزا آقاخان کرمانی و سید جمال الدین اسدآبادی و دیگران زمینه‌های مشروطه خواهی را فراهم آورند. سخنرانیهای سیدجمال واعظ و ملک المتکلمین توده مردم مذهبی را با اندیشه آزادی و مشروطه آشنا می کرد. نشریاتی مانند حبل المتین و چهره ‌نما و حکمت و کمی بعد ملانصرالدین که همه در خارج از ایران منتشر میشدند نیز در گسترش آزادی خواهی و مخالفت با استبداد نقش مهمی داشتند.

کشته شدن ناصرالدین شاه به دست میرزا رضای کرمانی که آشکارا انگیزه خود را قطع ریشه ظلم و نتیجه تعلیمات سیدجمال الدین دانسته بود، کوشش بیشتر در روند مشروطه خواهی را سبب شد.

  • سوشیانت

جانشینان نادرشاه

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۱، ۰۵:۱۱ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

جانشینان نادرشاه

بعد از نادرشاه، کریمخان )از سرداران نادر) که از طایفه زند بود به‌قدرت رسید و حکومت بازماندگان افشار محدود به‌خراسان شد و کریمخان این منطقه را به‌احترام نادر که او را ولی‌نعمت خود می‌دانست در اختیار جانشینانش باقی گذاشت.

نادر زمینه را برای جانشینی مناسب از بین برد. وی بسیاری از اطرافیان خود را از پای درآورد. پس از مرگ وی سرداران او نیز در گوشه و کنار علم استقلال بر افراشتند؛ کریمخان زند وکیل الرعایا در شیراز، احمدخان ابدالی در افغانستان، آزادخان افغان در آذربایجان و حتی محمد حسن خان قاجار در مازندران شروع به حکومت کردند. در خراسان نیز علیقلی‌خان افشار (برادرزاده نادر( بسیاری از اولاد و خانواده نادر را قتل عام کرد و خود را «عادلشاه» نامید و شروع به حکومت کرد. وی که مردی خونریز و عیاش بود، محمدحسن خان قاجار را شکست داده، پسرش آقامحمد خان را مقطوع‌النسل کرد. اما سرانجام توسط برادر خود ابراهیم خان، کور و سپس کشته شد. نوه نادر، به نام شاهرخ میرزا را به‌قدرت رساندند. یکسال بعد، او نیز مخلوع و کور شد، اما دوباره به قدرت رسید و با حیله و نیرنگ شاه سلیمان ثانی )از خاندان صفوی که مورد احترام عموم بود) از پای درآمد. شاهرخ نابینا چهل و هشت سال سلطنت کرد، اما فقط بر خراسان. پس از مرگ کریم خان، آقامحمدخان به قدرت رسید و به خراسان حمله کرد و شاهرخ را با شکنجه کشت. نادر میرزا فرزند شاهرخ، پدر پیر و نابینا را در دست خونخواران قاجار رها کرد و به افغانستان گریخت و در زمان فتحعلی شاه ادعای سلطنت کرد که دستگیر و کور شد. زبانش را بریدند و او را کشتند. بدین سان آخرین مدعی سلطنت از خاندان افشار از میان برداشته شد.

  • سوشیانت

پادشاهی نادر

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۱، ۰۵:۰۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

پادشاهی نادرشاه

در سال ۱۱۴۸ قمری نادرشاه کلیهٔ حکمرانان و کدخدایان ایران را در دشت مغان جمع کرد (بالغ بر ۲۰٬۰۰۰ نفر). او در شورای دشت مغان اعلام کرد که وظایف خود را انجام داده و تصمیم به‌استراحت و کناره‌گیری از کارها دارد. بزرگان کشور که می‌دانستند او باطناً مایل به سلطنت است، وی را به سلطنت پذیرفتند. بدین ترتیب شاه عباس سوم صفوی از شاهی برکنار شده و حکومت سلسلهٔ افشار با پادشاهی نادر آغاز شد. نادر اندکی بعد در ۱۱۴۸ ه.ق. تاجگذاری نمود. شاعری به نام قوام الدین، ماده تاریخ تاجگذاری وی را «الخیر فی ماوقع» سرود که بر روی سکه‌های دوره افشاریه نیز منقوش گردید.

او به مدت ۱۲ سال پادشاهی کرد و در این مدت دائماً به لشکرکشی به نواحی گوناگون مشغول بود. در این مدت توانست بحرین، قندهار، خوارزم، بخارا و بسیاری نواحی دیگر که برای سال‌ها از ایران جدا شده‌بود را به ایران بازگرداند. مهم‌ترین فتح او فتح هندوستان بود.

  • سوشیانت

نادر شاه

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۱، ۰۵:۰۵ ب.ظ | ۰دیدگاه

زندگینامه نادرشاه افشار

 پیش از پادشاهی

نادرشاه افشار در سال ۱۰۶۶ه‍.ش در ایل افشار در درگز در شمال خراسان به دنیا آمد. این ایل به دو شعبه بزرگ تقسیم می‏شد: یکی قاسملو و دیگری ارخلو یا قرخلو؛ نادر شاه افشار از شعبه اخیر بود. طایفه قرخلو را شاه اسماعیل از آذربایجان به خراسان کوچاند و در شمال آن سرزمین، در نواحی ابیورد و دره گز و باخرز تا حدود مرو مسکن داد؛ تا در برابر ازبکان و ترکمانان مهاجم سدی باشند. تعداد بسیاری از این ایلها در زمان شاه عباس اول در ایل شاهسون ادغام گشتند.

نام اصلی او «نادرقلی» بود و هنوز به ۱۸ سالگی نرسیده بود که همراه با مادرش در یکی از یورشهای ازبک‌های خوارزم به‌اسارت آنها درآمد. بعد از مدت کوتاهی از اسارت گریخته و به خراسان برگشت و در خدمت حکمران ابیورد باباعلی بیگ بود. او گروه کوچکی را به دور خود جمع کرده بعد از کنترل چند ناحیه خراسان خود را «نادرقلی بیگ» نامید.

  • سوشیانت

مشروطه خواهی(جنبش تنباکو)

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۱، ۰۴:۴۳ ب.ظ | ۰دیدگاه

جنبش تنباکو

در ایران نخستین جنبش عمومی و گسترده ناشی از اتحاد عمومی با علما بود ناصرالدین شاه با عقد یک قرار داد در ماه رجب سال ۱۳۰۷ امتیاز تنباکو را به مدت پنجاه سال به یکی از اتباع انگلیسی به نام تالبوت سپرد.

اعطای این امتیاز به تالبوت کشت کاران تنباکو خریداران و فروشندگان آن را مواجه با نگرانی و آسیب می‌کد با این اقدام در حقیقت انبوه اصناف بازاریان تنباکو به یک شرکت بیگانه فروخته شدند و این عده ناگهان متوجه شدند که در واقع از کسب و کار مستقل خود منع و تبدیل به فروشندگانی شده‌اند که در مقابل کار برای یک شرکت انگلیسی دستمزد دریافت می‌دارند.

  • سوشیانت

فروهر نمادی فراتر از انسانیت

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۱، ۰۱:۲۵ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

فَروَهَر (اهورا مزدا)

 فروهر

نشان پیکر بالدار که در دیدگاه فراگیر باستان‌شناسان و ایران‌شناسان، نگارهٔ اهورامزدا شناخته می‌شود، گاه به آن نام فروهر هم گفته ‌می‌شود. نماد خورشید بالدار در فرهنگ خاورمیانه و در فرهنگ مصر ، سوریه، و آشور کهن نگاریی دیرپایی دارد و نماد فروهر برداشتی از آن است. نامیدن این نماد از روی فروهر به سده نوزدهم میلادی برمی‌گردد و مدرکی دال بر این که این نماد وابسته به دین زرتشتی باشد هستی ندارد. دانشمندان همواره در زمینه نماد فروهر ناهم‌نگری داشته‏‌اند. بسیاری از نوشته‌‏های دانشین ، این نماد را اهورامزدا می‌‏دانند، اما‌در دین زرتشت، اهورامزدا پنداشتی است و هیچ‏ نگاری برای او قائل نیستند. نگاره آدمین بالای نماد بالدار، هیچ نام و نشان ویژه‌ای ندارد و هیچ مدرکی هم دال بر این‏که نگاره زرتشت باشد، بودِش نیست.

ریشه‌شناسی :

هارولد بیلی، زبان‌شناسی زبان‌های ایرانی ریشهٔ این واژه را از ریشهٔ ایرانی var- (پوشش، نگهبانی ) و fra- (پس راندن) می‌داند و چَم مهادین نخستین واژهٔ فروهر را «دلاوریِ نگهداری  کننده» گفته میشود.

این واژه در زبان اوستایی فْـرَوَشی (fravashi)، در زبان پارسی باستان فْـرَوَرتی

 (‎𐎳‎‎𐎼‎‎𐎺‎‎𐎼‎‎𐎫‎‎𐎡)(fravarti)، و در پارسی میانه )زبان پهلوی( فْـرَوَهْـر (fravahr) خوانده می‌شود.

  • سوشیانت

قیام های ایرانیان بر ضد عباسیان

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۱، ۱۱:۳۵ ق.ظ | ۸دیدگاه

قیام ایرانیان

در گذر روزمهان(تاریخ) ایرانیان سر به روی هیچ زورگو و ستمکاری  فرود نیاوردند و به هر روشی برای نگهداشت خودسالاری (استقلال) خود کوشش می کردند و کم و بیش هیچ گاه همگی ایران به دست دشمنان نیافتاده است،و شاید این راز ماندگاری کهن  نگاری و پیشینه و زبان شیوای پارسی باشد. پس از پانهادن تازیان،ایرانیان در گوشه و کنار این خاک سپنتا (مقدس) به شورش در برابر چنگ اندازان دست زدند،پهوانان و استوره های میهنی مانند : مقنع،ابومسلم،سنباد،استادسیس،بابک خرمدین،مازیار ، . . . در درازنای استیلای تازیان که باز هم نتوانسته بودند به گونه همه‌گیر ایران را بچنگ بیاورند،در برابر آنها به پا خواستند و جنبش های مردمی و شورش های پهلوانی(حماسی)‌به راه انداخته اند که برآیند همه این جنبش ها به کوتاهی دست تازیان از خاک پاک ایران زمین شد. در این میان سنباد آهنگ ویران کردن کعبه داشت، استادسیس داوی پیامبری می کرد و مقنع داوی خدایی داشت.

اما‌‌صد افسوس که از این پهلوانان و دلاوران در کهن نگاری ،بویژه کهن نگاری امروزی(معاصر) نامی‌در خور آنها نیامده و بایستگی( وظیفه) ما می باشد که پویش در زنده نگاه داشتن نام و دلاوری های آنها کنیم.این سرداران بخش تاریک و فراموش شده کهن نگاری ما می باشند که رو به فراموشی می باشند.

در این نوشتار هر چند کوتاه نگاهی به آنها  میکنیم.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ