ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۲۰۹ مطلب در اسفند ۱۳۹۱ ثبت شده است

امشاسپند

سوشیانت | دوشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۱، ۰۹:۴۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

امشاسپند

 (در اوستاى نو: «اَمِشَ سْپِنْتَ» و در پهـلوی  . : «اَمِشُ سْپَند» یا «اَمَهرْسْپَند») را در پارسى امروزین مى توان به معناى «نامیراى مقدّس» یا «وَرجاوندِ جاودانه» گرفت. این واژه در ادبیات زرتشتى لقب هر یک از مِهین ایزدان یا فروزه هاى خداى بزرگ یا اهوره مزداست. سخن مشهور در میان دین پژوهان آن است که زرتشتِ پیامبر، به برکت قوّه ابتکارِ خویش، این موجودات روحانى و غیر مادّى را برجاى ایزدان قدیمِ اقوام آریایى برنشاند. (دینهاى ایران، ص۱۰۳ـ۱۰۴). صدالبته باید دانست که استعمال واژه «امشاسپند» و «امشاسپندان» براى اوّلین بار در گاهان هفت فصل یا هِپْتَنْگ هائیتى آغاز مى شود. این گاهان هفت فصل با زباناوستایى کهن، امّا به شکل منثور نگاشته شده و چنان مى نماید که اندکى پس از گاهان و به منظور نزدیک کردنِ آموزه هاى پیامبر با باورهاى کهن، تدوین شده باشد. (طلوع و غروبزردشتى گرى ، ص۸۳ ـ۸۴).

شمار امشاسپندان را در دین زرتشتى معمولاً هفت گفته اند که به اعتقاد مرحوم مهرداد بهار، این امر با «تقدّس عظیم عدد هفت در آسیاى غربى و گروه هاى هفت گانه خدایان و دیوان قرابت دارد». (ادیان آسیایى، ص۵۰).

تعداد امشاسپندان؛ شش یا هفت

همانﮔونه که ذکر شد تعداد اصلی امشاسپندان شش است، در حالیﻛه معمولا از هفت امشاسپند سخن به میان میﺁید. این اختلاف از آنجا ناشی میﺷود که در متنﻫای متاخر، ایزد سروش را یکی از امشاسپندان به حساب میﺁورند و تعداد آنﻫا را به هفت میﺭسانند. گروهی نیز خود اورمزد را بهﻋنوان هفتمین امشاسپند در راس آنﻫا قرار میﺩهند و برخی معتقد به آفرینش سپندمینو به عنوان نخستین امشاسپند هستند.

  • سوشیانت

فردوسی ، پدر زبان پارسی

سوشیانت | يكشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۱، ۰۶:۰۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

  

منم بنده‏ی اهل بیت نبی    ستاینده‏ی خاک و پای وصی
حکیم این جهان را چو دریا نهاد   رانگیخته موج ازو تندباد
چو هفتاد کشتی برو ساخته    همه بادبانها برافراخته
یکی پهن کشتی بسان عروس    بیاراسته همچو چشم خروس
محمد بدو اندرون با علی    همان اهل بیت نبی و ولی
خردمند کز دور دریا بدید    کرانه نه پیدا و بن ناپدید
بدانست کو موج خواهد زدن    کس از غرق بیرون نخواهد شدن
به دل گفت اگر با نبی و وصی    شوم غرقه دارم دو یار وفی
همانا که باشد مرا دستگیر    خداوند تاج و لوا و سریر
خداوند جوی می و انگبین    همان چشمه‏ی شیر و ماء معین
اگر چشم داری به دیگر سرای    به نزد نبی و علی گیر جای
گرت زین بد آید گناه منست    چنین است و این دین و راه منست
برین زادم و هم برین بگذرم    چنان دان که خاک پی حیدرم
دلت گر به راه خطا مایلست    ترا دشمن اندر جهان خود دلست
نباشد جز از بی‏پدر دشمنش    که یزدان به آتش بسوزد تنش
هر آنکس که در جانش بغض علیست    ازو زارتر در جهان زار کیست
نگر تا نداری به بازی جهان    نه برگردی از نیک پی همرهان
همه نیکی ات باید آغاز کرد    چو با نیکنامان بوی همنورد
از این در سخن چند رانم همی    همانا کرانش ندانم همی

 

حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی

حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی (زادهٔ ۳۱۹ خورشیدی، ۳۲۹ هجری قمری - درگذشتهٔ پیش از ۳۹۷ خورشیدی، ۴۱۱ هجری قمری در توس خراسان)، سخن‌سرای نامیایران و سرایندهٔ شاهنامه حماسهٔ ملی ایرانیان است. فردوسی را بزرگ‌ترین سرایندهٔ پارسی‌گو دانسته‌اند.

زایش و نام و نشان

بر پایهٔ دیدگاه بیشتر پژوهشگران امروزی، فردوسی در سال ۳۲۹ هجری قمری برابر با ۳۱۹ خورشیدی (۹۴۰ میلادی) در روستای پاژ در شهرستان توس (طوس) در خراسان دیده به جهان گشود.

  • سوشیانت

مهرگان

سوشیانت | يكشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۱، ۰۳:۴۳ ب.ظ | ۰دیدگاه

مهرگان

جشن مهرگان در ایران باستان که آنرا میتراکانا می نامیدند و در 16 مهر ماه آغاز و به مدت شش روز ادامه می یافت، پس از نوروز بزرگترین جشن ایرانیان بود. در آن روزگار، سال به دو فصل تابستان بزرگ هفت ماهه و زمستان بزرگ پنج ماهه بخش می شد، که نوروز جشن بزرگ آغاز تابستان و مهرگان جشن بزرگ آغاز زمستان بودند. از اینرو، این دو جشن جایگاه والایی در ایران داشتند.  روز آغاز جشن مهرگان،  " مهرگان همگانی" و روز انجام آن " مهرگان ویژه" نام دارد. در ایران باستان، هر کدام از روزهای ماه نامی داشتند مانند فروردین، تیر و اردیبهشت و ... ، زمانی که نام ماه با نام روز مصادف می شد آن روز را جشن می گرفتند. ازاینرو چون روز شانزدهم هر ماه مهر نام  داشت، جشن مهرگان در شانزدهم مهر ماه با شکوه فراوان برگزار می گشت.

مهرگان یا جشن مهر یکی از بزرگترین جشن‌های ایران است که در مهر روز از برج مهر برگزار می‌شود. «مهرگان» پس از نوروز بزرگترین جشن ایرانیان باستان بوده‌استاین جشن در جوامع ایرانی خارج از ایران نیز به گستردگی برگزار می‌شود.

  • سوشیانت

جشن چهارشنبه سوری

سوشیانت | يكشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۱، ۰۳:۰۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

جشن چهارشنبه سوری


آتش در نزد ایرانیان آریایی مظهر روشنی‌، پاکی ، طراوت ، سازندگی و تندرستی و در نهایت مظهر اهورا مزدا «خداوند» است، بیماریها ، زشتی‌ها ، بدیها و همة آفات و بلایا در عرصه تاریکی و ظلمت مظهر و نماد اهریمن می‌باشند‌

در روز شمار ایرانیان باستان هریک از سی‌روز ماه را نامی است که نام دوازده ماه سال نیز در میان آنهاست ، ایرانیان باستان در هر ماه که نام روز با نام ماه برهم منطبق و یکی می‌شدند آن را به فال نیک گرفته و آن روز را جشن می‌گرفتند ، اغلب جشنهای ایرانیان آریایی چه آنهایی که امروز برگزار می‌شوند و چه آنهایی که فراموش شده‌اند ریشه در آئین کهن زرتشتی دارد، به قول پرفسور مری بریس شادی کردن، تکلیفِ دلپذیرِ دینی این جماعت است. در کتیبه‌های هخامنشی هم شادی و جشن ودیعه‌ای الهی «اهورایی» خوانده شده است. پیوند ایرانیان آریایی قبل از اشو زرتشت با ایزدان خود نه پرپایه جهل و ترس از آنان بلکه بر اساس مهر و دوستی استوار بود و مردم در مقابل نعمات و سلامتی عطا شده به آنان به جشن (یَزَشْنْ = نیایش شادمانه) می‌پرداختند و آنان بایستی با خشنودی و شادی و پایکوبی (نه غم و سوگ‌ و گریه و زاری که از صفات و علامات اهریمنی می‌باشد) و در عرصه روشنایی و آگاهی به نیایش و ستایش ایزدان می‌پرداختند.

  • سوشیانت

جنگ بابل

سوشیانت | شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۱، ۰۷:۱۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

جنگ بابل

 نبرد کوروش کبیر و نبونید پادشاه بابل

در حالی که هارپاگ ، فرمانده ی سپاه پارسی ، آسیای صغیر و جزایر یونانی نشین غرب ایران را ـ در پی فتح لیدیه ـ مطیع پادشاه پارس می کرد ، کوروش با احساس خط از ناحیه ی آسیای مرکزی ، به سوی مشرق رفت تا با مردمان آن دیار که پیش از این از پادشاه ماد تبعیت می کردند و با سقوط ماد ، بر وی شوریده بودند ، نبرد کند . برخوردهایی که بین سالهای 545 تا 539 ق . م میان کوروش و قبایل این منطقه رخ داد ، مبهم و اندک گزارش شده است .

  • سوشیانت

جنگ سارد

سوشیانت | شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۱، ۰۷:۰۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

جنگ سارد

نبرد کوروش کبیر با کرزوس

کوروش که در سال 546  ق . م  تنها لقب پادشاه پارس را بر خود داشت ، در سال 549  ق . م  با نام شاه انشان در الواح ظاهر شد و پس از پیروزی بر ماد در سال 550  ق . م  لقب شاه پارس را برگزید . لقب جدید کوروش ، در آغاز کارش ، برای او از جانب نبونید پادشاه بابل تهدیدی ایجاد نمی کرد ولی کرزوس ، پادشاه لیدی که پس از آلیات به قدرت رسیده بود ، به سرعت بر فتوحاتش در شرق می افزود و صلحی را که در زمان آلیات میان لیدیه و ماد منعقد شده بود ، زیر پا گذاشته بود .

  • سوشیانت

جنگ گاوگاملا

سوشیانت | شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۱، ۰۶:۵۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

جنگ گاوگاملا

دفاع مردانه ژنرال آریو برزن در برابر سپاه اسکندر

جنگ خونین ژنرال آریو برزن با هنگ 1200 نفری خود در برابر سپاه اسکندر

بر پایه یادداشتهای روزانه "کالیستنسCallisthenes "  مورخ رسمی اسکندر، 12 اوت سال 330 پیش از میلاد، نیروهای این فاتح مقدونی در پیشروی به سوی "پرسپولیس" پایتخت آن زمان ایران، در یک منطقه کوهستانی صعب العبور (دربند پارس، تکاب در کهگیلویه) با یک هنگ ارتش ایران (1000 تا 1200 نفر) به فرماندهی ژنرال «آریو برزن Ario Barzan « رو به رو و متوقف شدند و این هنگ چندین روز مانع ادامه پیشروی ارتش دهها هزار نفری اسکندر شده بود که مصر، بابل و شوش را قبلا تصرف و در سه جنگ، داریوش سوم را شکست و فراری داده بود.

  • سوشیانت

جنگ ایسوس

سوشیانت | شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۱، ۰۶:۵۳ ب.ظ | ۰دیدگاه

جنگ ایسوس

 دومین جنگ داریوش سوم و اسکندر مقدونی

 ) 333 ق . م . ) در ایسّوس نزدیک خلیج اسکندرون داریوش انتظار ورود لشگر اسکندر را داشت و در این جا نقشه ای در نظر گرفته بود که اگر قشون او مشق کرده و فرماندهی به عهده سردار متین و رشیدی بود اسکندر در خطر بزرگی می افتاد ولیکن حضور داریوش مانع از گرفتن نتیجه گردید . توضیح آن که چون اسکندر از تنگه آمان گذشته به طرف سوریه رهسپار گردید داریوش از کوه های آمان عبور کرده در ایسّوس اردو زد و پشت لشگر اسکندر را گرفت . انتشار این خبر در اطراف و اکناف عالم اثر عجیبی نمود چنان که در آتن شادی ها کردند چه مطمئن بودند که روابط اسکندر با مقدونی قطع شده و اضمحلال لشگر او حتمی است . ولیکن اسکندر همین که وضع را چنین دید جبهه لشگر خود را برگردانده بی پروا به سپاهیان سنگین اسلحه ایرانی در میسره حمله کرد و این ها عقب نشسته فرار کردند . داریوش چون عزیمت اینان را دید خود نیز فرار نمود ( در این موقع ایرانی های رشید خیلی فداکاری کرده نگذاشتند اسکندر به شاه برسد و او فرصت یافت که بر اسب نشسته فرار کند ) بعد از این واقعه آن قسمت های قشون ایران هم که دلیرانه جنگ می کردند متزلزل گردیده فرار نمودند . عده سپاهیان داریوش را در این جنگ 600000 نوشته اند .

  • سوشیانت

جنگ های کوروش کبیر جهت بست قلمرو هخامنشی

سوشیانت | شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۱، ۰۶:۴۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

جنگ های کوروش کبیر جهت بست قلمرو هخامنشی

کوروش در زمان جوانی تصمیم می گیرد که قوم پارس را متحد کند تا بتواند بر علیه آستیاگ وارد جنگ شود. هارپاک که از درباریان و خویشاوندان آستیاگ بود در این راه کمک زیادی به کوروش کرد و درنهایت آستیاگ پس از 35 سال پادشاهی سرنگون می شود. ولی کوروش او را نکشت و نزد خود نگاه داشت. کوروش تعدادی از مغان مادی را کشت ، چون مخالف او بودند. او توانست اکباتان یا هگمتانه (همدان امروزی) پایتخت دولت ماد را تصرف کند. کوروش در سال 555 ( پ. م ) دژ مادی را تسخیر کرد که تاریخ نگاران یونانی آنرا بنام پاسارگاد نوشته اند. نام دیگر پاسارگاد مشهد مرغاب است چون شهر پاسرگاد بر روی دشت مرغاب ساخته شده بود.

  • سوشیانت

جنگ آرت میزیوم

سوشیانت | شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۴۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

جنگ آرت میزیوم

 نبرد خشایارشا با یونانیها  

 نبردهای آرت میزیوم  و فرار نیروی دریایی یونان به سالامیس  :

     پس از شکست آتنیها در نبرد ترموپیل یونانی ها در آرت میزیوم ماندند و نبرد دریایی آغاز شد. کشتی های ایرانی چون تعداد کم کشتی های یونانی را دیدند ، آنها را دور زدند و تعدادی از آنها پشت کشتی های یونانی قرار گرفتند .بدین ترتیب نیروی دریایی یونان محاصره شد. خشایارشا کشتی های ایرانی را بصورت نیم دایره درآورد و دستور حمله به ناوگان یونان را صادر کرد ، در نتیجه جنگ سختی درگرفت. آنها تلفات زیادی به کشتی های ایرانی وارد کردند ولی در نهایت یونانی ها شکست خوردند. سپس یونانی ها مجلس مشورتی تشکیل دادند و تمیستوکل (طراح اصلی جنگ های یونان) پیشنهاد کرد که یونانی ها عقب نشینی کنند و به سالمین بروند. یک نفر خبرچین به ایرانی اطلاع داد که یونانی ها از آرت میزیوم فرار کرده اند.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ