ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۶۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بابک خرم دین» ثبت شده است

مردادماه

سوشیانت | يكشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۲:۴۶ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

مردادماه: ماه آرزو برای پایندگی ایران و اهمیت آن در آیین‌ها و سالشماری‌های ایرانی

واژه «اَمِـرِتات» در اوستا به معنای نمیرندگی و بی‌مرگی، و در اوستای نو به چهره امشاسپند بانوی نگاهبان گیاهان و خوراک‌های گیاهی در می‌آید. این واژه با تغییرات آوایی که در گذر زمان روی می‌دهد، در متون پهلوی متأخر به گونه «اَمُـرداد/ اَمُـردات» و در زبان فارسی به شکل «مرداد» تغییر می‌یابد که از ظاهر هیچکدام از آواها و نگارش‌های سه‌گانه اخیر، معنای اصلی اوستایی آن برنمی‌آید. اما با این وجود، تمامی نویسندگان متون پهلوی و ادبیات فارسی، معنای امرداد و مرداد را همچنان «بی‌مرگی/ نمردنی» دانسته‌اند.

نگارش واژه «مرداد» به شکل «امرداد» (آنگونه که برخی بر آن اصرار می‌ورزند) در زبان و ادبیات فارسی سابقه‌ای ندارد و در شاهنامه فردوسی و دیگر آثار ادبی، تاریخی و نجومی، این نام بگونه «مرداد» نوشته شده و از آنجا که آثاری همچو شاهنامه، خود مرجع و معیار زبان فارسی است، بعید است که حق دستکاری در آنرا داشته باشیم و بخود اجازه اشتباه دانستن گفتار گزارنده شاهنامه‌ای را بدهیم که نه تنها سخنش بنیاد و داور زبان فارسی، که گستره ادبیات پهلوی نیز مرجع واژگان سروده‌های او بوده است. تغییر آوای امرتات به امرداد و مرداد محصول تطور و پیشرفت زبان است و بسیاری از واژگان دیگر، و از جمله آوا و تلفظ نام تمامی یازده ماه دیگر سال نیز دیگرگون شده است. واژه اوستایی «امرتات» خود شکل دگرگون شده آغازین هندواروپایی آن، یعنی «نْـمِـر/ نْـمُـرتو» بوده است.

  • سوشیانت

تقسیم‌بندی سال خورشیدی و مبدأهای آن

سوشیانت | يكشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۲:۴۲ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

تقسیم‌بندی سال خورشیدی و مبدأهای آن

در سنت تقویم‌نگاری باستان که شیوه‌ها، تعریف‌ها و مفاهیم آن تا اندازه زیادی تاکنون زنده مانده‌اند؛ طول یک سال خورشیدی با تعریف‌های خاصی به اجزای کوچکتری تقسیم می‌شود. این تقسیم‌بندی بجز چند استثنا (همانند تقویم «مایا» و «آزتک» در آمریکای لاتین باستان) در میان همه مردمان جهان متداول بوده و هنوز هم هست.

در این تقسیم‌بندی، طول سال خورشیدی به فصل، برج (ماه خورشیدی)، هفته و روز تقسیم می‌شوند. این تقسیم‌بندی‌ها مفاهیمی از زمان هستند که در تقویم طبیعی (خورشیدی یا مهی) وجود دارند و با اقتباس از طبیعت به گونه قراردادی وضع شده‌اند. با اینکه در انتخاب مبدأ برای یک برج یا ماه خورشیدی و نیز فصل‌های سالیانه اختلاف چندانی دیده نمی‌شود، اما در تعیین مبدأهای شبانروز، هفته و سال، تفاوت‌ها بسیار فراوان هستند. آگاهی از تعریف مبدأ هر یک از اجزای سال، می‌تواند در تعیین و تنطیم رویدادهای تاریخی اهمیتی فراوان داشته باشند.

  • سوشیانت

رصدخانه نیمروز

سوشیانت | يكشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۲:۴۰ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

رصدخانه نیمروز

سرزمین سیستان یا زابلستان که خط «نیمروزان» (نصف‌النهار مبدأ باستانی) نیز از آن می‌گذرد، از مینوی‌ترین و ورجاوندترین جایگاه‌ها در فرهنگ ایران دانسته می‌شده و با گاهشماری ایرانی پیوندی ژرف و طولانی دارد.

تقویم آفتابی یا رصدخانه نیمروز که به نام «بنای شماره ۳ دهانه‌ غلامان»(QN3)   شناخته می‌شود، بنایی چهارگوش است که طول هر ضلع آن به ۵۴ متر می‌رسد. این بنا به تمامی از خشت و گل ساخته شده است. در چهار سوی حیاط مرکزی، ایوان‌ها و ستون‌هایی پله‌مانند قرار دارد که در رصد سایه‌ها به ترتیب خاصی کاربری دارند.

  • سوشیانت

نبرد تشتر و اپوش در آسمان ایران‌زمین(تیرگان)

سوشیانت | يكشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۲:۳۷ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

جشن تیرگان: نبرد تشتر و اپوش در آسمان ایران‌زمین

ایجاد شرایط آب‌وهوایی گرم و خشک و سال‌های کم‌باران در فلات ایران به ویژه در حدود چهار هزار سال پیش موجب پیدایش برخی باورهای کیهانی در دوران باستان شده است. در نمونه‌ای از این اعتقادها، ستاره «تِـشتَـر» (شباهنگ/ شِعرای یمانی) ستاره باران‌آور دانسته شد و ستاره «اَپوش» (اَپَـئوشَـه/ قلب‌العقرب) دیو خشکسالی و از بین برنده آب‌ها و هماورد تشتر بشمار آمد. در «تشتر یشت» اوستا که به راستی یکی از کهن‌ترین نمایشنامه‌های بشری است، به روشنی نبرد تشتر و اپوش گزارش شده است. در این نبردها، گاه پیروزی از آن تشتر و گاه از آن اپوش است.

پرسش اینجا است که چه رویدادی در آسمان موجب پیدایش چنین باورهایی در میان مردمان شده است؟ برای پاسخ باید ابتدا اندکی با این دو ستاره و زمان‌های طلوع و غروب سالانه آنها آشنا شویم.

  • سوشیانت

کتیبه پنجم داریوش‌شاه در شوش

سوشیانت | يكشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۲:۳۲ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

کتیبه پنجم داریوش‌شاه 

از داریوش بزرگ، کتیبه‌های فراوانی در شهر شوش به دست آمده است که بر روی سنگ‌های مرمرین، پاستون‌ها، لوح‌های گلین و یا بر آجر نگاشته شده‌اند. بیشتر این کتیبه‌ها، مانند دیگر نبشته‌های هخامنشی به سه خط و زبان فارسی باستان، عیلامی و بابلی هستند. متن زیر گزارش فارسیِ یکی از مهمترین کتیبه‌های داریوش بزرگ، یعنی کتیبه پنجم او در شوش (DSe) است که در آن اندیشه‌های داریوش در زمینه صلح‌جویی و همبستگی سرزمین‌ها، آبادانی و سامان شهرها، پاسداشت ناتوانان، پایندگی میهن و بسا نکات مهم دیگر آمده است. این کتیبه کوتاه، همراه با نویسه اصلی میخیِ فارسیِ باستان، آوانوشت و برخی توضیحات از سوی این نگارنده در دست چاپ است و ترجمان آسان‌خوانِ آن در اینجا منتشر می‌شود.

  • سوشیانت

نوروز از نگاه اسلام

سوشیانت | سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۱، ۰۷:۵۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

اعجاز نوروز

همانطور که می دانید ایرانی ها در بسیاری از زمینه ها و یا به عبارتی در تمامی علوم و فنون از عهد باستان تا کنون پیشرفته بودند و مبدع خیلی از اختراعات بشری می باشند و امور را به بهترین نحو انجام می دادند و برای هر اتفاقی دلیل می یافتندو از مردمان زمانه خود بسیار پیشرفته تر و قرن ها جلوتر بودند.در زمانی که اروپاییان و ساکنان قاره آمریکا در جهالت به سر می بردند ایرانیان دارای تمدن های با شکوه،قانون مند و پیشرفته بودند.

در ایران باستان جشن ها و آئین های بسیاری وجود داشت که به نظر نگارنده هیچ کدام بی علت و بی حکمت نمی تواند باشد.

یکی از بزرگترین این مراسم ها و جشن های کهن و باستانی،عید نوروز می باشدکه از هزاران سال گذشته تا کنون پاسداشت و برگزار می شود و در بین تمامی آریاییان و اقوام مختلف ایرانی و آریایی به زیبایی هر چه تمام تر برگزار می شود و این سنت زیبا را حفظ کرده اند.

جشن نوروز یادگار جمشید پادشاه استوره ای و افسانه ای ایران زمین؛که پدر همه ما ایرانیان می باشد و به گفته تاریخ داراری «فَر» کیانی بوده که اکنون از آن به عنوان پیامبری تعبیر کردند می باشد که برای همه ما آنرا به ارث گذاشته و چه میراث ارزشمندی است که به نوعی می توان گفت که هویت ما ایرانیان و نقطه عطفی در زندگی همه ما می باشد.

  • سوشیانت

گاهشماری گاهنباری

سوشیانت | دوشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۰۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

گاهشماری گاهنباری: کهن‌ترین نظام گاهشماری شناخته‌شده در ایران

در آثار کهن ایرانی از شش جشن سالیانه نام برده شده است که با نام «جشن‌های گاهنباری» شناخته می‌شوند. نام و هنگام برگزاری این جشن‌ها در آثار گوناگون با تفاوت‌های فراوانی ثبت شده است که خود از نشانه‌های دیرینگی بسیار آن می‌باشد. این جشن‌ها (با مبدأ آغاز تابستان) به ترتیب چنین هستند: «میدیوشـِم» (در اوستایی: «مَـئیذیوشِـمَـه») به معنای میانه تابستان، «پَـتیـه‌شَـهیم» (پَئیتیش‌هَهیـه) به معنای پایان تابستان، «اَیاثرِم» (اَیاثرِمَـه) به معنای آغاز سرما (منظور میانه پاییز)، «میدیارِم» (مئیذیائیریه) به معنای میانه سال (منظور پایان پاییز، بر مبنای سالی با مبدأ آغاز تابستان)، «هَـمَـسپَـت‌مَـدَم» (هَـمَـسپَـت‌مَـئیدَیـه) به معنای برابری شب و روز یا برابری سرما و گرما (منظور پایان زمستان و هنگام اعتدال بهاری)، «میدیوزَرِم» (مَـئیذیوئی‌زَرِمَـیـه)، به معنای میانه فصل سبز (منظور میانه بهار).

  • سوشیانت

آناهید ستاره آب‌های روان

سوشیانت | دوشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۵۹ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

آناهید

در باورهای ایرانی ستاره یا به تعبیر امروزی، سیاره «آناهید/ ناهید/ آناهیتا» ستاره آب‌های روان دانسته شده است و از همین رو نیایشگاه‌های ناهید نیز در کنار جویباران و چشمه‌ساران برساخته شده بوده است. همچنین برای آناهید شخصیتی مؤنث قائل بوده‌اند که در نتیجه آب‌های چشمه‌ها و قنوات را متعلق به او و او را حامی و پشتیبان آن‌ها می‌دانستند. اینکه در اندیشه‌های کهن ایرانی، مظهر چشمه‌ها جایگاه آناهید دانسته می‌شد و مردان را اجازه نزدیک شدن بدان نبود، از همین باور سرچشمه می‌گیرد.

اما پرسش اینجاست که چه رویدادی در طبیعت موجب پیدایش باورهای ارتباط ستاره آناهید با آب‌های روان شده است؟

از ستاره آناهید در متون مکتوب ایرانی همراه با نامی دیگر موسوم به «اَردویسور» یاد شده است و در سراسر آبان یشت اوستا که در ستایش و گرامی‌داشت او سروده شده؛ از او با نام «اردویسور آناهید» یاد شده است. به گمان نگارنده، این نام و شخصیت منسوب به آن پیش از آنکه در دوره‌های بعدتر به ایزدبانوی بزرگ آب‌ها تبدیل شود؛ نامی برای یک رود و برای یک ستاره بوده است. «اَرِدْوی» یا «اردویسور» نام یک رود، و «آناهید» نام یک ستاره و نیز لقب آن رود بوده‌اند.

  • سوشیانت

سده جشن بزرگ آتش با خاستگاه کیهانی

سوشیانت | دوشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۵۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

جشن سده: جشن بزرگ آتش با خاستگاه کیهانی

این گفتار در کتاب «نوروزنامه: پنجاه گفتار در زمینه پژوهش‌های ایرانی» (تهران، ۱۳۸۶) از همین نگارنده منتشر شده است.

جشن «سَـدَه» بزرگترین جشن‌ آتش و یکی از کهن‌ترین آیین‌های گروهی و اشتراکی شناخته شده در ایران باستان است. در این جشن و در آغاز شامگاه دهم بهمن‌ماه، همه مردمانِ سرزمین‌های ایرانی بر بلندای کوه‌ها و بام خانه‌ها، آتش‌هایی برمی‌افروخته و هنوز هم کم‌‌وبیش بر می‌افروزند. مردمان نواحی مختلف در کنار شعله‌های آتش و با توجه به زبان و فرهنگ خود، سرودها و ترانه‌های گوناگونی را خوانده و آرزوی رفتن سرما و آمدن گرما را می‌کنند. همچنین در برخی نواحی، به جشن‌خوانی، بازی‌ها و نمایش‌های دسته‌جمعی نیز می‌پردازند.

گستره جشن

در گذشته، جشن سده در گستره پهناوری از آسیای کوچک (آناتولی) تا استان سین‌کیانگِ چین یعنی در سرتاسر فلات ایران، در بین همه مردمان، فارغ از هر قومیت یا گرایش دینی رواج داشته و به مانند نوروز در روایت‌های مکتوب تاریخی به آن اشاره شده است.

امروزه تا آنجا که نگارنده آگاهی دارد، این مراسم در میان روستا‌نشینان شمال شرقی کشور (همچون آزادوَر و روستاهای دشت جوین)، در بخش‌هایی از افغانستان و آسیای میانه (با نام «خِـرپَـچار»)، در کردستان (پیرامون سلیمانیه و اورامانات)، نواحی مرکزی ایران (با نام‌های «هله‌هله»، «کُـرده»، «جشن چوپانان») و در میان برخی روستانشینان و عشایر لرستان، کردستان، آذربایجان و کرمان رواج دارد.

  • سوشیانت

 

آگاهی ایرانیان از گردش زمین بر گرد خورشید

می‌دانیم که اثبات گردش زمین بدور خورشید که ناقض نظریه «زمین‌مرکزی» پیشینیان بوده، به یوهانس کپلر (سده هفدهم میلادی) منسوب است. اما پیش از او گالیله و کوپرنیک (هر دو در سده شانزدهم) به فرضیه خورشید مرکزی اعتقاد داشته، اما موفق به اثبات آن نمی‌شوند. در نتیجه افتخار اثبات ریاضی این پدیده از آنِ کپلر است. کوپرنیک در کتاب «درباره گردش افلاک آسمانی» صادقانه بیان می‌کند که تحت تأثیر افکار «ابن شاطر» قرار داشته است.

منابع موجود ایرانی نشان‌دهنده این است که هر چند ایرانیان موفق به اثبات حرکت زمین نشده بودند (و یا دستکم منابعی در این زمینه در اختیار ما نیست)؛ اما گروهی از دانشمندان ایرانی بر چنین نظریه‌ای اعتقاد داشته‌اند که در واقع خورشید ثابت بوده و زمین بر گرد آن در چرخش است. یکی از شواهد مکتوب، کتاب «اعلاق‌النفیسه» نوشته ابن‌رسته اصفهانی (قرن سوم هجری/ نهم میلادی) است که تنها یک جلد از هفت جلد آن باقی مانده است.  

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ