بایستگی پژوهش کهن نگاری
شاید برای بسیاری از شما و خوانندگان و جوانان امروزی کهن نگاری ودانستن گذشته کاری بی ارزش و کم اهمیت باشد و دلبستگی ای به خواندن کهن نگاری و نوشتارهای کهن نگاریی و دیدن تازنماهای کهن نگاری نداشته باشد،بسیاری از ما نمی دانیم برای چه باید کهن نگاری بخوانیم و همواره این پرسش برایشان پیش بیاید که سرگذشت گذشتگان چه سودی برایشان دارد و بگویند هر چه بوده تمام شد،ودیگر رفته در بایگانی زمان . کهن نگاری چیزی جز اندیشه و پنداشت انسانها در گذشته نیست.
و یا بگویند ما در زمان اکنون زندگی میکنیم و به آینده میاندیشیم، پس چرا باید به کندوکاو در گذشتههای دور بپردازیم؟بیگمان پرداختن به کهن نگاری،که خود دانشی گران مایه می باشد میتواند به برنامهریزی هرکشور برای پیشرفت در آینده کارساز باشد.برای داشتن دیدگاهی درست از فراز و فرودهای پیشرفت دانشین(علمی) یک مردم، نخست باید بر اندازه دانستنیها خود دربارهی کهن نگاری علم آن مردم بیفزاییم. هرچه پژوهشهای بیشتر و ژرف تری از کهن نگاری علم داشته باشیم، به دانستنیها بیشتر و از این روی به بینشی روشنتری دست مییابیم.و می توانیم بهتر در باره آینده گزینش نیکو بکار گیریم.بازخوانی کهن نگاریمیتواند مردم را از چندبارگی(تکرار) پیشامدها کهن نگاری درپناه بدارد و اشتباهات گذشته دیگر چندبارگی نشود و از تباه کردن سرمایه و زمان جلوگیری کرد،که همانا زمان گران قدر ترین داشته آدمی است.
- ۶دیدگاه
- ۱۳ شهریور ۹۲ ، ۰۰:۲۳