ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۴۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شاهنامه» ثبت شده است

محاکمه خسرو پرویز

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۴۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

محاکمه و دفاعیات خسرو پرویز

در کتب ایرانی و عربی در مورد بازپرسی و محاکمهٔ انقلابی خسرو پرویز (در سال ۶۲۸ میلادی) به تفصیل سخن رفته‌است. اصل نامه به زبان پهلوی در دست نیست، ولی اقتباس‌هایی از ترجمهٔ عربی آن در کتاب‌های عربی و فارسی نقل شده‌است. مفصل‌ترین تحریر این نامه در شاهنامه، تاریخ طبری و تاریخ بلعمی آمده‌است. در شاهنامه، شیرویه پسر خسروپرویز، هفت اتهام بر پدر وارد کرده‌است. در تاریخ طبری، هشت اتهام ذکر شده‌است، ولی در تاریخ بلعمی، تعداد اتهامات به نه می‌رسد. از گفتهٔ فردوسی بر می‌آید که خسروپرویز این سخنان را به صورت پیام شفاهی بیان داشته و بعد آنرا بصورت مکتوب درآورده‌اند. علاوه بر پاسخ به اتهامات مطرح شده، نامهٔ خسروپرویز متضمن نصایحی به فرزند خود دربارهٔ چگونگی امور کشور است و باید آنها را از نوع اندرزهای سیاسی به شمار آورد.

صورت استنطاق را بزرگ دبیران دربار، به خسرو داد و پاسخ مفصلی از جانب او، به شیرویه آورد. جواب‌های شاه مخلوع، گرچه غرور‌آمیز بود ولی با مهارت از خود دفاع کرده، پسر را مورد ملامت قرار داده‌بود که خیانت کرده و حتی از معنی سؤال‌های خود نیز آگاه نیست. در این که چنین مکاتبه‌ای صورت گرفته باشد، جای تردید است. نلدکه اعتقاد دارد که این محاکمه و گفتگو، چندی بعد از قتل خسرو، توسط یکی از رجالی که کاملاً در قضایا وارد بوده، و می‌خواسته از خسرو دفاع کند، نوشته شده‌است.

  • سوشیانت

سیمرغ افسانه ای

سوشیانت | سه شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۱۶ ب.ظ | ۷دیدگاه

سیمرغ

سیمرغ، این پرنده ی افسانه ای کهن نگاری ایران زمین و یکی از نماد های ادب سار پارسی، این نشان شاهنشاهی در روزگار ساسانی، در کهن نگاری و فرهنگ ما از پاکی و پارسایی ویژه ای برخوردار می باشد که با زندگی ما ایرانیان گره خورده و آمیخته می باشد.
سیمرغ پرنده افسانه‏ اى است که هم در ادب‌سار(ادبیات) عرفانى ما، هستی دارد و هم در ادب‌سار حماسى. در منطق‏الطیر عطار، سیمرغ، نماینده داد(حق) یا تجلى خودِ داد است که بر فراز نوک کوه قاف سرای دارد. هزاران مرغ به رهبرى شانه بسر ، که در‌دادیقت پیشوا فرگشته یا ولى بی‌چون و چرا است، براى رسیدن به‌داد و آستان‌ بوسى سیمرغ، از باختر ‌زمین به سوى خاور  زمین پرواز کردند و- پس از طى راه و گذار از وادیهاى هفتگانه (خواستن ، پاکبازی ، بینشمندی ، استغنا   ، یگانگی ، شگفتی ، نیستی) (طلب، عشق ، معرفت ، استغنا، توحید، حیرت، فنا) که همان‏هفت شهر پاکبازی عطار نیشابورى است و بعد ازتحمل سختی ها بسیار- سرانجام تنها سى مرغ یا سى پرنده از آنها باقى ماند و دیگران ‌در میان راه یا نابود شدند یا بازگشتند؛ و همین سى مرغ به پیوستن سیمرغ رسیدند.

سیمُرغ نام آورترین چهرهٔ استوره ای-افسانه‌ای ایرانی است. او چهره شایانی در داستان های شاهنامه دارد. کنامش کوه استوره ای قاف است. دانا و خردمند است و به رازهای نهان آگاهی دارد. زال را می پرورد و همواره او را زیر بال خویش پشتیبانی می‌کند. به رستم در نبرد با اسپندیار رویین تن یاری می‌رساند و... جز در شاهنامه دیگر چامه سرایان پارسیگوی نیز سیمرغ را چهرهٔ داستان خود جای داده‌اند. از آن دسته‌است منطق الطیر عطار نیشابوری.

  • سوشیانت

فردوسی ، پدر زبان پارسی

سوشیانت | يكشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۱، ۰۶:۰۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

  

منم بنده‏ی اهل بیت نبی    ستاینده‏ی خاک و پای وصی
حکیم این جهان را چو دریا نهاد   رانگیخته موج ازو تندباد
چو هفتاد کشتی برو ساخته    همه بادبانها برافراخته
یکی پهن کشتی بسان عروس    بیاراسته همچو چشم خروس
محمد بدو اندرون با علی    همان اهل بیت نبی و ولی
خردمند کز دور دریا بدید    کرانه نه پیدا و بن ناپدید
بدانست کو موج خواهد زدن    کس از غرق بیرون نخواهد شدن
به دل گفت اگر با نبی و وصی    شوم غرقه دارم دو یار وفی
همانا که باشد مرا دستگیر    خداوند تاج و لوا و سریر
خداوند جوی می و انگبین    همان چشمه‏ی شیر و ماء معین
اگر چشم داری به دیگر سرای    به نزد نبی و علی گیر جای
گرت زین بد آید گناه منست    چنین است و این دین و راه منست
برین زادم و هم برین بگذرم    چنان دان که خاک پی حیدرم
دلت گر به راه خطا مایلست    ترا دشمن اندر جهان خود دلست
نباشد جز از بی‏پدر دشمنش    که یزدان به آتش بسوزد تنش
هر آنکس که در جانش بغض علیست    ازو زارتر در جهان زار کیست
نگر تا نداری به بازی جهان    نه برگردی از نیک پی همرهان
همه نیکی ات باید آغاز کرد    چو با نیکنامان بوی همنورد
از این در سخن چند رانم همی    همانا کرانش ندانم همی

 

حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی

حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی (زادهٔ ۳۱۹ خورشیدی، ۳۲۹ هجری قمری - درگذشتهٔ پیش از ۳۹۷ خورشیدی، ۴۱۱ هجری قمری در توس خراسان)، سخن‌سرای نامیایران و سرایندهٔ شاهنامه حماسهٔ ملی ایرانیان است. فردوسی را بزرگ‌ترین سرایندهٔ پارسی‌گو دانسته‌اند.

زایش و نام و نشان

بر پایهٔ دیدگاه بیشتر پژوهشگران امروزی، فردوسی در سال ۳۲۹ هجری قمری برابر با ۳۱۹ خورشیدی (۹۴۰ میلادی) در روستای پاژ در شهرستان توس (طوس) در خراسان دیده به جهان گشود.

  • سوشیانت

مهرگان

سوشیانت | يكشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۱، ۰۳:۴۳ ب.ظ | ۰دیدگاه

مهرگان

جشن مهرگان در ایران باستان که آنرا میتراکانا می نامیدند و در 16 مهر ماه آغاز و به مدت شش روز ادامه می یافت، پس از نوروز بزرگترین جشن ایرانیان بود. در آن روزگار، سال به دو فصل تابستان بزرگ هفت ماهه و زمستان بزرگ پنج ماهه بخش می شد، که نوروز جشن بزرگ آغاز تابستان و مهرگان جشن بزرگ آغاز زمستان بودند. از اینرو، این دو جشن جایگاه والایی در ایران داشتند.  روز آغاز جشن مهرگان،  " مهرگان همگانی" و روز انجام آن " مهرگان ویژه" نام دارد. در ایران باستان، هر کدام از روزهای ماه نامی داشتند مانند فروردین، تیر و اردیبهشت و ... ، زمانی که نام ماه با نام روز مصادف می شد آن روز را جشن می گرفتند. ازاینرو چون روز شانزدهم هر ماه مهر نام  داشت، جشن مهرگان در شانزدهم مهر ماه با شکوه فراوان برگزار می گشت.

مهرگان یا جشن مهر یکی از بزرگترین جشن‌های ایران است که در مهر روز از برج مهر برگزار می‌شود. «مهرگان» پس از نوروز بزرگترین جشن ایرانیان باستان بوده‌استاین جشن در جوامع ایرانی خارج از ایران نیز به گستردگی برگزار می‌شود.

  • سوشیانت

هستی در نگاه ایرانیان باستان

سوشیانت | شنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۱، ۱۲:۰۹ ق.ظ | ۰دیدگاه

هستی در نگاه ایرانیان باستان

در گذشته‌های بسیار دور، مردم دیده‌ها، شنیده‌ها و پندارهای خود را در چارچوب داستان، افسانه یا اسطوره ماندگار می‌کردند و توجیه بسیاری از پدیده‌های طبیعت را نیز در همین چارچوب انجام می‌دادند. شاید به نظر مردمان امروزی این افسانه‌ها یا اسطوره‌‌ها غیرعادی و خیال‌پردازانه به نظر برسند، اما به طور کامل دور از حقیقت نیستند. افسانه‌ها یا اسطوره‌ها شاید به همان صورتی که روایت شده‌اند رخ نداده باشند ، اما کاوش در آن‌ها می‌تواند سرنخ‌هایی از اندیشه‌ی پیشینیان به ما بدهد. از این رو، در این‌جا می‌کوشیم با نگاهی به برخی اسطوره‌های ایرانی تا اندازه‌ای با چگونگی نگرش ایرانیان باستان به جهان هستی آشنا شویم.  

  • سوشیانت

حماسه آرش کمان گیر

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۱، ۰۱:۳۰ ب.ظ | ۰دیدگاه


آرش کمانگیر

آرش معروف به کمانگیر، از پهلوان‌های باستانی و اسطوره‌ای ایران است که در تیراندازی بسیار زبردست و بی‌مانند بود. او پس از شکست ایرانیان از تورانیان برای تعیین مرز دو کشور تیری را از نقطه‌ی شکست، ساری یا آمل، پرتاب کرد. تیر آرش پس از زمان درازی بر تنه‌ی درختی در مرو فرود آمد. مرز ایران این گونه تعیین شد، اما پیکر آرش، که همه‌ی نیروی خود را برای پرتاب آن تیر گذاشته بود، پاره پاره شد و او جان خود را در راه میهن از دست داد. کهن‌ترین نوشته‌ای که در آن از آرش سخن رفته، کتاب اوستا(یشت هشتم، بند ششم) است که در آن از قهرمانی به نام ارخشه با ویژگی‌هایی مانند تیزتیر و تیزتیرترین ایرانیان، یاد شده است.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ