رازی به روایت استاد حلبی
محّمد زکریای رازی
تازیان و ایرانیان
1-1- اگر چه ایران، تسلیم تازیان شد ولیکن فرزندان برومند این سرزمین که با فرهنگ باستانی میهن خود آشنایی داشتند و زبان و فرهنگ و تاریخ قوم غالب را نیز به خوبی میدانستند درصدد برآمدند که هم تازیان را به عظمت فکری پارسیان و نیاکان خویش آگاه کنند و هم، هممیهنان خویش را که کمکم داشتند آداب و رسوم پدران را فراموش میکردند- به یاد تمدن و فرهنگ قدیم خودشان بیندازند از این جماعت، یکی که از مردم فیروزآباد فارس بود که پس از پذیرفتن دین جدید به نام (عبداللّه) شناخته شد او در این کار همت نمود و هر چه میتوانست از کتب ایرانی و هندی که به پهلوی در آمده بود، به زبان تازی ترجمه کرد و بدین واسطه هم تمدن قدیم ایران را زنده کرد و به یادها انداخت و هم اهمیت ایرانیان و مقام آنان را در تمدن عالم به منصه بروز و ظهور نشانید. و از آنجا بود که برخلاف دورهی امویان که در آن اعراب با تعصب شدید به شعر و تاریخ و انساب و آداب خود پای بند بودند و تحقیر و ظلم را نسبت به ایرانیان و رومیان به منتهی درجهی شدت خود رسانده بودند، چون در روزگار عباسیان کمکم از حالت بدویت و تنگ نظری بیرون آمدند و به شهر نشینی خوگرفتند، دانستند که غیر از شعر و حداء شتر (آوازی که شتران را بدان رانند) در دنیا علوم دیگری نیز وجود دارد، این بود که به اقتباس از علوم و آداب کشورهای غیرعربی پرداختند و هر کجا در مدارس « حران » و « جندی شاپور » و دیگر حوزههای علم و دانشمندی و یا صاحب فضیلتی سراغ گرفتند، به دور خود جمع کردند و با صلات و عطایای بزرگ بنواختند.
- ۰دیدگاه
- ۲۱ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۴۳