ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مرداد» ثبت شده است

امشاسپندان

سوشیانت | يكشنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۲، ۰۶:۱۱ ب.ظ | ۲دیدگاه

امشاسپندان یا اَمِشَه سپَنتَه جمع امشاسپند است که امشاسفند، اموسپند و امهوسپند نیز گفته‌اند. امشاسپندان از صفات پاک اهورامزدا هستند. در هیچ جای گات‌ها به واژهٔ امشاسپند بر نمی‌خوریم ولی از همهٔ آنها کراراً به صورت مجردات و صفات اهورامزدا یاد شده‌است. این از خصایص دین زرتشتی است که هر یک از صفات خداوند، یکی از ایزدان نگهبان جنس بشر است.این واژه به معنی جاودانان پاک یا مقدسان بی‌مرگ یا نامیرایان فزونی‌بخش است که از دو جز اَمِشَه به معنی جاودانی و بی‌مرگ و سپنته به معنی پاک و مقدس و فزونی‌بخش تشکیل شده‌است. در زبان اوستایی نام آنها بصورت امِشَه سپِنتَه آمده است. متون پهلوی نام آنهارا امشاسپندان ثبت کرده‌است.

  • سوشیانت

مردادماه

سوشیانت | يكشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۲:۴۶ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

مردادماه: ماه آرزو برای پایندگی ایران و اهمیت آن در آیین‌ها و سالشماری‌های ایرانی

واژه «اَمِـرِتات» در اوستا به معنای نمیرندگی و بی‌مرگی، و در اوستای نو به چهره امشاسپند بانوی نگاهبان گیاهان و خوراک‌های گیاهی در می‌آید. این واژه با تغییرات آوایی که در گذر زمان روی می‌دهد، در متون پهلوی متأخر به گونه «اَمُـرداد/ اَمُـردات» و در زبان فارسی به شکل «مرداد» تغییر می‌یابد که از ظاهر هیچکدام از آواها و نگارش‌های سه‌گانه اخیر، معنای اصلی اوستایی آن برنمی‌آید. اما با این وجود، تمامی نویسندگان متون پهلوی و ادبیات فارسی، معنای امرداد و مرداد را همچنان «بی‌مرگی/ نمردنی» دانسته‌اند.

نگارش واژه «مرداد» به شکل «امرداد» (آنگونه که برخی بر آن اصرار می‌ورزند) در زبان و ادبیات فارسی سابقه‌ای ندارد و در شاهنامه فردوسی و دیگر آثار ادبی، تاریخی و نجومی، این نام بگونه «مرداد» نوشته شده و از آنجا که آثاری همچو شاهنامه، خود مرجع و معیار زبان فارسی است، بعید است که حق دستکاری در آنرا داشته باشیم و بخود اجازه اشتباه دانستن گفتار گزارنده شاهنامه‌ای را بدهیم که نه تنها سخنش بنیاد و داور زبان فارسی، که گستره ادبیات پهلوی نیز مرجع واژگان سروده‌های او بوده است. تغییر آوای امرتات به امرداد و مرداد محصول تطور و پیشرفت زبان است و بسیاری از واژگان دیگر، و از جمله آوا و تلفظ نام تمامی یازده ماه دیگر سال نیز دیگرگون شده است. واژه اوستایی «امرتات» خود شکل دگرگون شده آغازین هندواروپایی آن، یعنی «نْـمِـر/ نْـمُـرتو» بوده است.

  • سوشیانت

امشاسپند

سوشیانت | دوشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۱، ۰۹:۴۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

امشاسپند

 (در اوستاى نو: «اَمِشَ سْپِنْتَ» و در پهـلوی  . : «اَمِشُ سْپَند» یا «اَمَهرْسْپَند») را در پارسى امروزین مى توان به معناى «نامیراى مقدّس» یا «وَرجاوندِ جاودانه» گرفت. این واژه در ادبیات زرتشتى لقب هر یک از مِهین ایزدان یا فروزه هاى خداى بزرگ یا اهوره مزداست. سخن مشهور در میان دین پژوهان آن است که زرتشتِ پیامبر، به برکت قوّه ابتکارِ خویش، این موجودات روحانى و غیر مادّى را برجاى ایزدان قدیمِ اقوام آریایى برنشاند. (دینهاى ایران، ص۱۰۳ـ۱۰۴). صدالبته باید دانست که استعمال واژه «امشاسپند» و «امشاسپندان» براى اوّلین بار در گاهان هفت فصل یا هِپْتَنْگ هائیتى آغاز مى شود. این گاهان هفت فصل با زباناوستایى کهن، امّا به شکل منثور نگاشته شده و چنان مى نماید که اندکى پس از گاهان و به منظور نزدیک کردنِ آموزه هاى پیامبر با باورهاى کهن، تدوین شده باشد. (طلوع و غروبزردشتى گرى ، ص۸۳ ـ۸۴).

شمار امشاسپندان را در دین زرتشتى معمولاً هفت گفته اند که به اعتقاد مرحوم مهرداد بهار، این امر با «تقدّس عظیم عدد هفت در آسیاى غربى و گروه هاى هفت گانه خدایان و دیوان قرابت دارد». (ادیان آسیایى، ص۵۰).

تعداد امشاسپندان؛ شش یا هفت

همانﮔونه که ذکر شد تعداد اصلی امشاسپندان شش است، در حالیﻛه معمولا از هفت امشاسپند سخن به میان میﺁید. این اختلاف از آنجا ناشی میﺷود که در متنﻫای متاخر، ایزد سروش را یکی از امشاسپندان به حساب میﺁورند و تعداد آنﻫا را به هفت میﺭسانند. گروهی نیز خود اورمزد را بهﻋنوان هفتمین امشاسپند در راس آنﻫا قرار میﺩهند و برخی معتقد به آفرینش سپندمینو به عنوان نخستین امشاسپند هستند.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ