ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مغولان» ثبت شده است

الغ بیگ تیموری

سوشیانت | يكشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۴۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

فرمانروایی دانشمند و دانش دوست

با گذشت مدت زمانی نزدیک به 50 سال از درگذشت ابوسعید بهادرخان، آخرین ایلخان مغول و هرج و مرج‌های پیامد آن و در حالی که خرابی‌های ناشی از یورش مغولان به طور کامل ترمیم نیافته بود و حتی در اثر رقابت‌های امرا و شاهزادگان در این دوران فترت رو به فزونی نهاده بود، ایران زمین دگربار به مصیبتی گران در اثر تهاجم امیرتیمور لنگ دچار شد.

نتیجه تهاجمات پیاپی لشکریان تیمور چون حملات مغولان چیزی به جز کشتار، ویرانی و تاراج نبود. در حقیقت، تیمور به‌سان چنگیز جهانگیری را وجهه همت خویش ساخت و در نیل بدین هدف از هیچ کاری فروگذار نکرد. او که به تعبیر یحیی بن عبداللطیف قزوینی، نویسنده لب‌التواریخ، در «کشورگشایی و جهانگیری نظیر چنگیزخان» بود در کشورگشایی‌ها و فتوحاتش نیز چون چنگیز رفتار می‌نمود و این با توجه به نوشته‌های تاریخ‌نگاران امری مسلم است، چنان که بقای بلخی، نگارنده تذکره مقیم خانی، به هنگام بیان وقایع اصفهان پس از حمله تیمور، از کشتار گسترده مردم آن سامان توسط سپاهیان تیموری و به امر تیمور سخن گفته است:

«بعد از فتح صفاهان قتل‌عام جمهور انام فرماید و در بعضی از تواریخ مسطـور است کـه حدود 40 هـزار کس را در آن روز علف سیوف آبدار گردانیدند.»

  • سوشیانت

قیام مزدک

سوشیانت | دوشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۱، ۰۱:۱۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

قیام مزدک

تیسفون ، شهر بیکرانه ، مکعب ها و چهارگوش هائى از سنگ و گل تا بى نهایت ، میلیونها آبراهه ، کوى ها و کوچه هاى بیشمارش تا دل شب کشیده شده بود. شهر کاخ ‌ها و آتشکده ها…
انبوه مردم ، به دور مکعب سیاهى گرد آمده اند که آتشکده اى بسیار بزرگ و بى در و پنجره است . همه نگاهها به آن سو است . سپس مردم تکانى مى خورند و پس مى روند…
آى مزدک … آى !… آى !
آوایى که در یک زمان از هزاران سینه بیرون مى آید… مردى سرخپوش پدیدار مى شود؛ چشمان درشت کبودش با حالتى هوشمندانه و زیرکانه انبوه مردم را در مى نوردد. مزدکخطاب به انبوه جمعیت مى گوید:
این اهریمنان ناپاک را دروغ و کینه و ویرانى زنده مى کند. اما از این ها نیز بدتر، زردوستى و خواسته اندوزى است . همان گونه که الگ آسیابان پر از گندم و خس و خاشاک است که سرانجام از هم جدا خواهند شد، جهان امروز نیز آمیزه اى از روشنائى و تیرگى ، خوبى و بدى است …
مزدک در این هنگام با دست اشاره به مرده اى در میدان مى کند:
نان این مرد را که خورده ؟ زنى را که آفریدگار براى او فرستاده بود، چه کسى از او گرفته ؟
مزدک در جمع موبدان و دبیران و اسپهبدان فریاد زد:
… آئین ما به ما مى آموزد که هر چه هست ، از سه گوهر است که مزدا به مردم ارزانى داشته ؛ این سه گوهر جاودان آتش ، آب و خاک است . خداوندگار، در آفرینش گیتى ، این سه گوهر را پخش نکرد تا از آن به یکى اندک ، و به دیگرى بیشتر دهد؛ میوه هاى برآمده از این سه گوهر را نیز به همگان داد. شادى زیستن را به برابرى به همه داد. نظم مزدا این است . هر چه جز این ، آشفتگى و تیرگى است .

  • سوشیانت

تخت سلیمان

سوشیانت | سه شنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۱، ۰۳:۱۳ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

تخت سلیمان

 نام محوطهٔ تاریخی بزرگی، در نزدیکی تَکاب و روستای تخت سلیمان (در گذشته نصرت‌آباد) در استان آذربایجان غربی و 45 کیلومتری شمال شرقی این شهر است.

تاریخچه 

گنزک یا کنزک، گنجک، گنزه، جنزه، گنجه، گزن، گنگ و به ارمنی گنزکا یا کادزا، به سریانی گنذزک یا گنژگ، به یونانی گنزکا، گادزاکا، گادزا، مؤرخان تازی آن را جزن یا جزنق نام برده‌اند، مغولان آن را ستوریق گفته‌اند. نام دیگر این شهر، شیز بوده‌است. شیز معرب جیس استپلوتارک مؤرخ یونانی این شهر را فراد نوشته‌است. در نوشته‌های دیگر پهلوی شیچ خوانده شده، در شاهنامه چیچست به کار رفته و کهن‌ترین از همهٔ این نوشته‌ها، در اوستا ست که نام آن را، چئچست آورده‌استامروزه تمام این نام‌ها از بین رفته و این محل را تخت سلیمان می‌نامند.

این شهر باستانی در ادوار مختلف محل سکونت اقوامی مانند، مادها، هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان و مغولان بوده و در هر یک از دورانهای فوق، این محل در اوج قدرت و تمدن زمان مربوط بخود بوده‌است. اکنون نشانی از این شهر در آذربایجان دیده نمی‌شود، بر باد شده یک سر، با خاک شده یکسان.

هانری راولنسن مؤرخ انگلیسی در قرن نوزدهم نوشته‌است که شیز و آتشکده شکوهمند و پرجلال آن چنان از صفحهٔ روزگار پاک شده‌است که بین دانشمندان و محققان در تعیین محل آن اختلاف پدید آمده‌است.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ