ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۱۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نبرد» ثبت شده است

نبرد جلولا

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۰۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

جنگ جلولا

جنگ جلولا یکی از رشته جنگ‌های صدر اسلام که بین ایران و اعراب در سال شانزدهم هجری قمری مطابق با سال ۶۳۷ میلادی به وقوع پیوسته‌است. این جنگ چون در محلی موسوم به جلولا اتفاق افتاده، به همین اسم معروف‌است.

پس از جنگ تیسفون و سقوط پایتخت ساسانیان ، یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی تیسفون را ترک گفته رهسپار حلوان که شهر کوچکی در نزدیک خانقین کنونی بود، شد تا مقدمات اعزام نیرویی را فراهم آورد. بعد از چندی به سعد بن ابی وقاص خبر رسید که یزدگرد سوم در حلوان قشونی جمع کرده، در صدد جنگ‌است. سعد کس نزد عمر فرستاد تا از وی دربارهٔ تعقیب یزدگرد اجازت کند. عمر در پاسخ دستور داد خود سعد در مدائن بماند ولی برادرزادهٔ هاشم ابن عتیبه با دوازده هزار نفر تن از سپاهیان را بدانجا بفرستد.

  • سوشیانت

جنگ انبار

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۵۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

جنگ انبار یا ذات العیون

جنگ انبار ، یکی از جنگ‌های منجر به اشغال ایران توسط اعراب است که در دوران خلافت ابوبکر و در ماه دسامبر ۶۳۳ میلادی به وقوع پیوسته‌است. این جنگ به فرماندهی خالد بن ولید رخ داده‌است.

پیشینه شهر

این شهر در زمان ساسانی به پیروز شاپور مشهور بود و در غرب نهر فرات و در ۶۲ کیلومتری غرب شهر بغداد قرار داشت. این شهر یکی از شهرهایی است که شاپور یکم مورد بازسازی و تجدید بنا قرار داد و در آن انبارهای بزرگ اسلحه و موادغذائی برای سپاهیان ساسانی ایجاد کرد. اهمیت شهر انبار بدان جهت بود که در سر اولین نهر بزرگی که قابل کشتی‌رانی بود و از فرات جدا می‌شد و به دجله می‌ریخت، واقع بود.

  • سوشیانت

نبرد اُلیس

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۵۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

جنگ اُلیس

جنگ اُلیس این جنگ به نهر الدم نیز مشهور است. در ماه صفر (در صحت این تاریخ جای تردید است.‌) سال دوازدهم هجری ۶۳۳ میلادی و در زمان خلافت ابوبکر، بین سپاه ایران و اعراب در حمله اعراب به ایران در منطقهٔ الیس در عراق در ناحیهٔ البادیه در نزدیکی رود فرات اتفاق افتاد. در این جنگ افراد قبیلهٔ بکر بن وائل به دوقسمت تقسیم شدند، قسمتی به سپاهیان ایران کمک می‌کردند، و قسمت دوم به لشکر خالد بن ولید پیوستند.

پیشینه جنگ

در اثنای جنگ مذار یا جنگ رودخانه گروه زیادی از اعراب بکر بن وائل و بنی عجل بر خاک هلاکت افتادند. از آنجا که بخش عظیمی از این کشته شدگان مسیحی بودند، ترسایان اهواز و حیره و موصل به دربار ایران نامه نوشته اظهار داشتند که ما در خاک ایران بسر می بریم و آماده‌ایم تا دولت را در امر نبرد یاری کنیم و با مسلمانان بجنگ برخیزیم. و از ایران خواستند که آنها را از لحاظ نیرو و نفر یاری کند. یکی از سرداران ایرانی بنام بهمن جادویه که در جنگ ولجه حضور داشت، از این قضیه آگاه شد و از دربار خواست تا وی را دربارهٔ رفتاری که می‌بایستی با مسیحیان مزبور در پیش گیرد، راهنمایی کنند. پادشاه ساسانی پیامی به بهمن جادویه که در قسیاثا بود، نوشت که در هر صورت با لشکرت همراه با اعراب بکر بن وائل و بنی عجل متحد شده به سوی الیس حرکت کن. بهمن جادویه همراه با یکی دیگر از فرماندهان سپاه بنام بهمن جاپان به سوی الیس حرکت کردند، در نیمه راه مابین دو راهی حیره و آبله خبر بیماری پادشاه به بهمن رسید، بهمن جادویه ناچاراً از سردار بهمن جاپان جدا شد و به تیسفون برگشت.

  • سوشیانت

جنبش موالی

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۲۸ ق.ظ | ۰دیدگاه

جنبش موالی

به هنگامیکه تازیان به سوی ایران تاختند بر خلاف اصول اسلام که آوای برابری و برادری سر می‌دادند، شهرها و قلعه‌های بسیاری را ویران بساختند و دودمانهای زیادی را ازمیان برداشتند. عربان مال و ثروت توانگران و اغنیا را غارت نموده و غنایم وانفال نام نهادند و دختران و زنان ایرانی را در بازارهای حجاز به نامهایی بسان سبایا و اسرا فروختند و از کشاورزان و پیشه وران ایرانی که اسلام را نمی‌پذیرفتند به زور باج گرفته و نام جزیه بر آن نهادند. بدیهی است که تمامی این اعمال در سایه تازیانه و شمشیر انجام می‌پذیرفت. اما ایرانیان نیز که به ویژه پس از تأسیس سلسله موروثی امویان به دست معاویه بن ابوسفیان که پایه‌های حکومت خویش را برپایه برتری نژادی اعراب و تحقیر غیرعربان بنا نهاده بود مورد ستم وازار بیشتری نسبت به دوران حکومت خلفای راشدین قرار گرفته بودند و بسیار پست شمرده می‌شدند و با انان بسان بندگان رفتار می‌گشت و موالی خوانده می‌شدند سکوت اختیار نکرده و از هر فرصتی سود جسته و برای بدست آوردن فر و شکوه پیشین خویش تلاش نموده و برای خلفا دردسر فراهم می‌ساختند.

  • سوشیانت

جنگ ایسوس

سوشیانت | شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۱، ۰۶:۵۳ ب.ظ | ۰دیدگاه

جنگ ایسوس

 دومین جنگ داریوش سوم و اسکندر مقدونی

 ) 333 ق . م . ) در ایسّوس نزدیک خلیج اسکندرون داریوش انتظار ورود لشگر اسکندر را داشت و در این جا نقشه ای در نظر گرفته بود که اگر قشون او مشق کرده و فرماندهی به عهده سردار متین و رشیدی بود اسکندر در خطر بزرگی می افتاد ولیکن حضور داریوش مانع از گرفتن نتیجه گردید . توضیح آن که چون اسکندر از تنگه آمان گذشته به طرف سوریه رهسپار گردید داریوش از کوه های آمان عبور کرده در ایسّوس اردو زد و پشت لشگر اسکندر را گرفت . انتشار این خبر در اطراف و اکناف عالم اثر عجیبی نمود چنان که در آتن شادی ها کردند چه مطمئن بودند که روابط اسکندر با مقدونی قطع شده و اضمحلال لشگر او حتمی است . ولیکن اسکندر همین که وضع را چنین دید جبهه لشگر خود را برگردانده بی پروا به سپاهیان سنگین اسلحه ایرانی در میسره حمله کرد و این ها عقب نشسته فرار کردند . داریوش چون عزیمت اینان را دید خود نیز فرار نمود ( در این موقع ایرانی های رشید خیلی فداکاری کرده نگذاشتند اسکندر به شاه برسد و او فرصت یافت که بر اسب نشسته فرار کند ) بعد از این واقعه آن قسمت های قشون ایران هم که دلیرانه جنگ می کردند متزلزل گردیده فرار نمودند . عده سپاهیان داریوش را در این جنگ 600000 نوشته اند .

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ