ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نوروز ایرانی‌» ثبت شده است

شادباش نوروز

سوشیانت | جمعه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۳، ۰۵:۱۲ ب.ظ | ۱دیدگاه

 

گشت گرداگرد مهر تابناک ، ایران زمین / روز نو آمد و شد شادی برون زندر کمین

 

ای تو یزدان ، ای تو گرداننده ی مهر و سپر / برترینش کن برایم این زمان و این زمین

 

نوروز باستانی، یادگار جمشید خردمند پدر ایرانیان، این آیین افسانه ای، روشنی بخش همچو پاکی آتش زرتشت، یادآور مهرورزی میترا، این نماد شکوه و شادمانی آریایی ها، بر ایرانیان پاک پندار؛ راست گفتار و نیک پندار همایون باد.

نوروز یادگار جمشید برای نوادگان کوروش بزرگ است، واهشته مهر زرتشت، بزرگی کوروش، سالاری داریوش، جام جمشید، کمان آرش، پاکی سیاوش، رخش رستم، شیدایی فرهاد، میهن پرستی پاپک برای آریایی ها است.

نوروز هنگامه نو شدن است و چه زیبایت به پاسداشت نو شدن گیتی و سپهر اندیشه هایمان را تازه کنیم، بدی ها را دور ریخته و نیکی ها را پراکنده نماییم، هنگامه ای برای پنداری نوین، کرداری نو و گفتاری نیکو. نوروز پیام آور مهر و مهربانی است، در این جش باستانی همچو میترا به هم مهرورزیده و مانند نیاکان پرآوازه مان شادمان و خنده رو باشیم و به هم شادی پیشکش کنیم. امید دارم که هفت سین زندگی تان سرسبز بوده و در کنار هم، پیام نوروز را که همانا دوست داشتن، شیدایی و در کنار هم بودن می باشد به کارگیریم.

نوروز یادگار ماندگار پاکی ها، نیکی ها، پهلوانی ها و سربلندی نیاکان نیک سرشتمان است که جاودانه و همیشگی می باشد. در این رستاخیز گیتی به یاری اهورامزدا برای برپایی شادی و سرخوشی به پاخیزیم و بهروزی و پیروزی را به هم پیشکش نماییم و همانند بهار در ستیز با تاریکی و به امید گام برداریم.

  • سوشیانت

نوروز کهن ترین جشن گیتی

سوشیانت | دوشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۰:۲۷ ق.ظ | ۰دیدگاه

نوروز باستانی ترین جشن دنیا


     نوروز جشنی است باستانی ، که هزاران سال پیشینه دارد . نوروز نه تنها در فرهنگ و تاریخ ما و ملل و کشور های همسایه و هم ریشه با ما پر سابقه ترین جشن است ، بل اصلاً در جهان نیز هم طرازی ندارد .

به قرار اسطوره های ویدا و اوستا  ، جشن نوروز در زمان یما ( جمشید ) سرسلاله شاهان پاراداتا یا پیشدادیان بلخ بنیاد یافته است . این اسطوره ها به هزاران سال پیش بر می گردند  و تثبیت وجود شخصیت های اسطوره یی و زمان وقوع رویدادها در آن ها تا کنون ممکن نشده اند  . و اما در روایات قدیمی از پنج تا هفت هزار سال و بیشتر از آن تذکر رفته است .

در یکی از روایات آمده است که چون یما بر اورنگ شاهی نشست ، با دیوان به جنگ پرداخت ، آنان را شکست داد و تابع کرد و به فرمانبرداری و کار مجبورشان کرد . یمای درخشان دیوان را بفرمود تا کان ها بکنند و جواهرات برون بیاورند و به قعر دریا ها بروند و گوهر ها برون نمایند و مردمان را راه ثروت بیاموزند ، عطر های خوشبو فراهم بکنند و جامه های رنگین ببافند .

  • سوشیانت

نوروز از زبان دکتر علی شریعتی

سوشیانت | دوشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۲، ۰۹:۰۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

نوروز از زبان دکتر علی شریعتی

«در اسفند سال 46 دانشجویان تاریخ به عنوان سفر علمی به عراق رفتند و من نیز ابتدا عازم بودم اما در آخرین لحظات ناگهان قسمت نشد. چون نوروز را در سفر بودند و آنجا جشن می گرفتند این نوشته را به در خواست همکارات گرامی بر سر راه نوشتم تا در آن اجتماع بخوانند. و اینک به یاد آن حادثه:

سخن تازه از نوروز گفتن دشوار است. نوروز یک جشن ملی است، جشن ملی را همه می شناسند که چیست نوروز هر ساله برپا می شود و هر ساله از آن سخن می رود. بسیار گفته اند و بسیار شنیده اید پس به تکرار نیازی نیست؟ چرا هست. مگر نوروز را خود مکرر نمی کنید؟ پس سخن از نوروز را نیز مکرر بشنوید. در علم و و ادب تکرار ملال آور است و بیهوده «عقل» تکرار را نمی پسندد: اما «احساس» تکرار را دوست دارد، طبیعت تکرار را دوست دارد، جامعه به تکرار نیازمند است و طبیعت را از تکرار ساخته اند: جامعه با تکرار نیرومند می شود، احساس با تکرار جان می گیرد و نوروز داستان زیبایی است که در آن طبیعت، احساس، و جامعه هر سه دست اندرکارند.

  • سوشیانت

نگاهی به آئین‌های نوروزی در گذر تاریخ

سوشیانت | شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۱:۴۳ ق.ظ | ۰دیدگاه

 آئین‌های نوروزی در گذر تاریخ

زن‌ شرقی، زن‌ ایرانی‌ ام، هویت‌ فرهنگی‌ بالنده‌ دارم. قرنهاست‌ مشتاقانه‌ راهی‌ دراز، پرنشیب ‌و فراز، پیموده‌ام. کوله ‌باری‌ سرشار از گوهرهای‌ فرهنگیِ دلپذیر و خواستنی‌ دارم. باز هم‌ در نوروز کوله‌ بار خویش‌ می‌گشایم. پر توانم، پر تلاش؛ همه‌ ذرات‌ وجودم‌ شوق‌ است. باز هم‌ برآنم‌ تا آیینی‌ کهن‌ از نو برپا کنم. چون‌ طبیعت‌ حیاتی‌ دوباره، تولدی‌ دیگر دارم. خستگی‌ ره، غبار از تن‌ می‌زدایم؛ شادمانم. روی‌ به‌ گلاب؛ و خانه‌ و هر آنچه‌ باشد به‌ آب‌ زلال‌ می‌شویم. چشم‌ دل‌ بر نعمت‌های‌ الهی‌ می‌گشایم. چون‌ گیاه‌ سر از خاک‌ بر می‌دارم. نماز می‌‌گزارم. سالهاست‌ در نوروز هر آنچه‌ هست‌ می‌‌شویم. جامه ‌ای‌ ساده‌ می‌دوزم. خوراکی‌ مطبوع‌ می‌پزم. غبار می‌‌زدایم، خانه‌ می‌آرایم. سفره‌ می‌چینم، سبزه‌ می‌‌رویانم. دستانم‌ از زر خالی‌ است‌ اما از مهر و صفا سرشار است‌ و سالهاست‌ با همین‌ دست‌ها، آیین‌ دوره‌ باستان‌ نگه‌ داشته‌ام.
سفره‌ هفت‌ سین‌ را می‌‌گسترانم. ماهی‌ سرخ‌ کوچکی‌ در تنگ‌ آب‌ رها می‌کنم. نارنجی‌ خوش ‌رنگ‌ و بو در کاسه‌ آب‌ می‌اندازم‌ تا در لحظه‌ تحویل‌ سال‌ به‌ چرخش‌ آن‌ بنگرم‌ و زیر لب‌ زمزمه‌ کنم: دور گردون‌ گر دو روزی بر مراد ما نگشت دائماً یکسان‌ نباشد حال دوران غم‌ مخور... سیب‌ سرخی‌ که‌ نشان‌ از مهر و محبت‌ دارد در برابر آیینه‌ می‌نهم‌ تا مهرمان‌ افزونتر شود؛ و هفت‌ گونه‌ گیاه‌ و خوردنی‌ دستچین‌ شده‌ در سفره‌ می‌‌چینم‌ تا رونق‌ و برکت‌ سفره‌مان‌ افزون‌ شود.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ