ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

نوروز کهن ترین جشن گیتی

سوشیانت | دوشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۰:۲۷ ق.ظ | ۰دیدگاه

نوروز باستانی ترین جشن دنیا


     نوروز جشنی است باستانی ، که هزاران سال پیشینه دارد . نوروز نه تنها در فرهنگ و تاریخ ما و ملل و کشور های همسایه و هم ریشه با ما پر سابقه ترین جشن است ، بل اصلاً در جهان نیز هم طرازی ندارد .

به قرار اسطوره های ویدا و اوستا  ، جشن نوروز در زمان یما ( جمشید ) سرسلاله شاهان پاراداتا یا پیشدادیان بلخ بنیاد یافته است . این اسطوره ها به هزاران سال پیش بر می گردند  و تثبیت وجود شخصیت های اسطوره یی و زمان وقوع رویدادها در آن ها تا کنون ممکن نشده اند  . و اما در روایات قدیمی از پنج تا هفت هزار سال و بیشتر از آن تذکر رفته است .

در یکی از روایات آمده است که چون یما بر اورنگ شاهی نشست ، با دیوان به جنگ پرداخت ، آنان را شکست داد و تابع کرد و به فرمانبرداری و کار مجبورشان کرد . یمای درخشان دیوان را بفرمود تا کان ها بکنند و جواهرات برون بیاورند و به قعر دریا ها بروند و گوهر ها برون نمایند و مردمان را راه ثروت بیاموزند ، عطر های خوشبو فراهم بکنند و جامه های رنگین ببافند .

به شکرانه وفور نعمت و آسایش و رفاه بود ، که یمای بزرگ و درخشان جشنی برپا ساخت . در همین جشن آفریدگار یما را از زمستان سخت با سرمای نابودی آور ، که در پیش بود ، آگاه گردانید‌. به یما هوشدار     می شود که سرما از قله بلند کوه ها تا قلب دره ها و دریا ها را فرا خواهد گرفت و همه جا از برف پوشیده خواهد بود و تنها یک سوم از جانوران ، که در بیابان ها و دره ها و کوه ها بسر می برند ، خواهند توانست بگریزند و بقیه هلاک خواهند شد و یما را بفرمود تا برای حفظ آدمیان و جانوران و نباتات پناهگاه بسازد ، تا دوران سرما آن جا باشند و تباه نگردند . پس یما چنان کرد و برای مردمان پناهگاه بساخت و از حیوانات و نباتات هم از هر نوع دسته‌یی را در آن جاگرد آورد .

اسطوره ها حکایت دارند ، که زمستان براستی پر از سردی و یخبندان طولانی بیامد ، اما بالاخره مژده پایان آن هم رسید و به شکرانه آن یما جشنی پرشکوه برپا کرد ، که همین جشن نوروز است و تا امروز برغم همه سرد و گرم روزگار و آن همه تیغ و آتش که زادگاهش را باربار درید و برید و پاره کرد و بسوخت و خاکستر ساخت و غرقه در خون نمود ، وارثان فرهنگ آریایی آن را فراموش نکردند و ترک ننمودند .

و اما در اسطوره ها یما خود دچار فرجام سخت می گردد : چون دیوان را کار گران آمد پیش ابلیس برفتند و نزد او بنالیدند و چاره بخواستند . ابلیس خود را در صورت فرشته بر یما ظاهر ساخت و او را فریب داد و در نتیجه بر او زوال نعمت شد .

این ضحاک یا اژی دهاکا که به گونه حیوان بزرگ ، زورمند و آدم خوار ، با سه سر و هفت چشم تمثیل شده ، در واقع پادشاه سامی بین النهرین بوده است . چند هزار سال پیش دولت پیشدادیان در اثر لشکرکشی پادشاه سامی بین النهرین سقوط کرده و یما تاج و تخت خود را و همراه با او مردم همای بخت خویش را از دست داد . ضحاک بر مردمان ظلم بسیار و طاقت فرسا روا داشت ، تا این که تریتونا ( فریدون ) برادر زاده یما، قیام نمود و ضحاک را بکوفت و کشور و مردم را از ظلم و برده‌گی نجات داد .

اگر از فروعات بگذریم ، آنچه باقی می ماند ما را از ورای غبار ابهام هزاران سال به گذشته بسیار دور به جایی می رساند ، که مردی نیکو صورت و نیکو سیرت ، خردمند و توانا و دادگر ، دولت پیشدادیان را در بلخ بنیاد می گذارد و کار نامه درخشان او نامش را در حافظه ملی به صورت یمای درخشان جاودانه می سازد ، چنان که همه حوادث در هزاران سال یاری نابودی آن را نمی یابد . جشنی هم که یمای دادگر و خردمند و درخشان بنیاد می نهد و ما به نام نوروز می شناسیم ، با غلبه بر همه مصایب گذشته ، تا امروز زنده مانده است .

این جشن از سوی بنیادگذار آن و هم از سوی شاهان و شاهنشاهان سرزمین ما و هم سوی آنانی که این فرهنگ را پذیرفتند ، با شکوه و جلال و حشمت زیاد برگزار می شده است . برگزاری جشن های بزرگ در دربار ، ساز و آواز و شادمانی و رقص و پایکوبی ، بخشش ها و صله های در خور برای شاعرانی که اشعار خوب و برازنده پیشکش می کردند ، همچنان بخشش و صله به کارگزاران دولت و سرداران سپاه که خدمات شایان شان شایسته گرامی داشت می بود ، باریابی مردم و رسیده‌گی به شکایات مردم از سوی شاه ، بخشش معیاد باقیمانده حبس زندانیان ، نشانی کردن اسپ ها در داغگاه ها و ده ها رویداد شاد و امید بخش دگر به نوروز شکوه می بخشید .

آنچه که نوروز را جاودانه ساخته ، بیش از همه منطق اجتماعی و طبیعی نوروز می باشد . با نوروز سال نو خورشیدی آغاز می یآبد و پس از سردی و رکود زمستان ، فصل کار و کوششی شروع می گردد ، که زنده‌گی و سطح محصول و در نتیجه سطح رفاه در سال آینده ، به آن بستگی دارد . هزاران سال چنین بوده و اکنون نیز چنین است . در فرهنگ و مدنیتی که زراعت و مالداری زیربنای آن بشمار می رفته ، رویداد و روز و جشن و امید و سرور اجتماعی مهم تر از نوروز نمی توانسته وجود داشته باشد .

از جمله به دلیل بالا نوروز در کشور ما به مثابه جشن دهقان نیز برگزار میگردد . در این روز دهقانان ، باغبانان و مالداران و در مجموع شاغلین ساحه زراعت و مالداری دستاورد های برازنده خود را تؤام با آماده‌گی ها برای کار و کوشش در سال نو به نمایش گذاشته ، توجه جامعه را در زمینه جلب می کنند . این رسم نوروزی نیز ، که بیشتر از تشریفات درباری در تاریخ معاصر کشور برازنده گردیده ، در فرهنگ و مدنیت باستانی کشور ما ، که در آن زراعت و مالداری مقام قابل ستایش و گرامیداشت را دارا بود ، ریشه دارد و پاسخگوی نیازمندی های امروزی ما نیز می باشد . در این رابطه یکی از شایسته ترین کار ها مراسم نهال شانی می باشد ، که یکی از عنعنات ارزنده ملی ما بوده و اکنون هم اگر هر فرد با آرزوی پایان جنگ ، استقرار صلح و اتحاد ملی و فراهم سازی زمینه بهروزی مردم و سرسبزی و آبادانی کشور ، کم از کم یک اصله نهال بر زمین بنشاند و دل را از کینه و دشمنی پالوده سازد ، شکی نیست که پس از سالی چند مزارع ، باغ ها و جنگلات ، همچنان دهات و شهر ها باز سبز و خرم خواهد شد و توان آن پدید خواهد آمد ، تا زمین های بایر و دشت های ناآباد و حتی تپه ها و بلندی ها و کوه هاسرسبز و خرم ساخته شود .

فرهنگ باستانی ما ، که زراعت و مالداری و آبادی و سرسبزی را برای رفاه و آسایش آدمی و بقای سلامتی محیط زیست می خواهد ، طبعاً با بزرگترین مصیبت اجتماعی یعنی جنگ ، که کار و کوشش های سازنده را مانع شده و دستاورد های آن را نابود می سازد و بدتر از آن آدمی را به دست آدمی نابود می کند سازگار نمی تواند باشد . بر خلاف اگر به ادبیات کلاسیک و هم به ضرب المثل های عامیانه که خرد تجربه قرون را بازتاب می دهد مراجعه کنیم ، آنجا سخن همه از ستایش کار و کوشش ، خدمت و آبادانی و توصیه گذشت ، برده باری ، مدارا و مروت است و آن جا هم که از قهرمانان و جنگاوران و سپه سالاران ستایش شده برای نبرد شان به خاطر صلح ، آزادی و داد و کوتاه ساختن دست متجاوز و زورگو و ستمکار و هواخواهی از ملت ، مردم ، شرافت ، عدالت و انسانیت و دستگیری از نیازمندان در میان می باشد .

در کنار رسوم دارای خصلت اجتماعی ، در نوروز رسومی پسندیده دیگری نیز است ، که بیشتر به کانون خانوده‌گی و استواری و نیکبختی آن ارتباط دارد . از این جمله است باورهای قدیمی در باره برگشت روح نیاکان و مردگان برای کومک به وارثان و بازماندگان در آستانه جشن نوروز . چنان که روشن است ، یک سال خورشیدی ۳۶۵ روز و پنج ساعت و چهل و هشت دقیقه و پنجاه ثانیه می باشد . چون سال را به دوازده ماه تقسیم می کردند و هر ماه را سی روز قیاس می نمودند ، باکسر دقیقه ها و ثانیه ها ، پنج روز دیگر اضافی می ماند . به همین سبب ۳۶۰ روز را گاه زنده ها و ۵ روز آخر سال را از آن مرده‌گان می دانستند . باور گذشتگان بر آن بود ، که در همین پنج روز آخر سال ارواح مردگان به سوی خانه و کاشانه بر می گردند ، تا به وطن و خانواده خود کمک نمایند و جمعاً ده روز را میان خانواده خویش بسر برند . به همین سبب کوشش می شده تا بخصوص در هنگام سال نو و آستانه آن بیشتر و بهتر از هر زمانی کانون خانواده در تفاهم ، همدلی و خوشی کامل باشد ، زیرا باور داشتند که در غیر آن ارواح گذشته‌گان ناخشنود شده و خانواده را پیش از سپری شدن موعد ترک خواهند کرد .

ورود بهار نیز حاصل همین فرود دسته جمعی ارواح نیاکان و گذشتگان ، که باور بر مقدس بودن و بهشتی بودن شان بود ، پنداشته می شد . روشن کردن چراغ قبل از تاریکی هوا در آستانه نوروز و نیز این که در نوروز باید در خانه و با خانواده خود بود ، در همین باور ریشه دارد .

رسم دیگر نوروزی که آن هم در ظاهر بیشتر خانوادگی می نماید ، و با بهروزی اجتماعی نیز پیوند عمیق دارد و با تقدیس کشت و زرع و سبزی و خرمی و پاکی محیط زیست همریشه میباشد ، همانا رسم هفت سین است .

عدد هفت از زمان فرهنگ ویدایی در سرزمین ما عدد نیک و حتی مقدس پنداشته می شد . به گونه مثال در آیین میترایی بر هفت اصل تاکید می شده است . باور به پروردگار یکتا ، داشتن تنها یک همسر ، مخالفت با برده‌گی و برده‌داری ، اسیر افسون ثروت نشدن ، انتخابی بودن زمامداران و رهبران دینی و دولتی ، از شمار همین اصول است .

به همین سان هفت مرحله سلوک ــ طلب ، عشق ، معرفت ، استغنا ، توحید ، حیرت و فنا ــ وجود داشته ، که شیخ عطار از آن در منطق الطیر به نام هفت وادی سلوک یادکرده است .

همین است که مولانا جلال الدین بلخی می فرماید :

هفت شهر عشق را عطار گشت

ما هنوز در خم یک کوچه ایم

به همین ترتیب هفت مرتبت روحانیت و هفت رنگ محترم وجود داشته است . چنان که نظامی می گوید :

هفت رنگ است زیر هفت اورنگ

نیست بالا تر از سیــاهـی رنـــگ

در آیین زردشتی نیز عدد هفت مقدس بوده است ، چنانچه پیروان این آیین بایستی راستی و درستی ، پاک منشی ، پندارنیک ، گفتارنیک و کردارنیک ، عشق و محبت و خدمت گذاری به انسان و جامعه را رهنما قرار می دادند .

در ادیان موسوی و عیسوی و همچنان در دین مقدس اسلام نیز عدد هفت به تکرار آمده است .

به هر رو در سفره رنگین نوروزی هفت خوردنی که نام آن با حرف سین آغاز گردد ، قرار داده می شود . مثلاً سیر ، سرکه ، سمنک ، سمارق ، سنجد ، سیب ، سبزی ( پالک ) ، سبزه و غیره . چنان به نظر می رسد ، هفت سین در گذشته های دور هم نزدیک به رسم امروزی بوده باشد ، گرچه پسان تر ها سفره نوروزی با شمع ، شاخه های گل ، شاخه برخی درختان بارور ، خوشه غله جات ، حبوبات ، آب ، شیر ، عسل و تخم مرغ هم تزیین میشد .

هفت میوه یا میوه تر کرده نیز از شمار سنن نوروز است . چند روز مانده به نوروز انواع شیرین کشمش ، آب جوش ، شکر پاره و امثالهم را می شویند و در آب تر می کنند . یک روز پیش از نوروز خسته باب چون چهارمغز ، بادام ، خسته و پسته را نیز پوست گرفته ، به میوه های دیگر اضافه می کنند . یک مشت سنجد هم پا پوست اضافه می شود . این ترکیب خوشمزه و در عین زمان بسیار مفید و صحی ، معمولاً در نوروز بعد از غذای ظهر صرف می گردد . از شمار غذا های نوروزی رایج ترین آن سبزی چلو و ماهی است .

داماد ها به خانه نامزد خود خوانچه نوروزی می برند . ماهی و جلبی جز اصلی خوانچه را تشکیل می دهد . سایر خوردنی ها و نیز تحفه ها نظر به سلیقه و توان طور دل خواه بر آن اضافه شده می تواند . بردن گل هم نزد خانواده های شهری و روشن فکر رایج گشته ، که هم با روحیه نوروز هم خوانی دارد و هم به هر رو پسندیده و نیکو است .
  .

به همین سان سال هجرت حضرت پیامبر اسلام ( ص ) بحیث مبدأ سالشماری پذیرفته شده ، گرچه تقویم رایج مبتنی بر سال خورشیدی است و تنها مناسبت های دینی بر اساس سال قمری محاسبه و تعیین می شود .

با نوروز یک سلسله جشن ها و میله های بهاری آغاز می یابد ، که در آن عام و خاص امکان شرکت را دارند . از این شمار می توان از میله گل سرخ در تورغوندی ، میله ارغوان در اطراف کابل ، میله گل نسترن در باغ بالا و میله گل نارنج در جلال آباد نام برد .

در فصل گل نارنج و تحت نام میله گل نارنج ، در جلال آباد سالیانه مشاعره بزرگ نیز صورت میپذیرد‌.

به هر رو نوروز جشن خوشی و امید ، جشن آغاز بهار و سال نو ، جشن یاددهانی از رسم و رواج ها و سنن پسندیده ملی و روشنترین مظهر فرهنگ باستانی سرزمین ما است .

نوروز در کشور های هم جوار که با ما دارای رشته های متعدد روابط بشری ، تاریخی و فرهنگی اند ، نیز جشن گرفته می شود .

برگرفته از :

شیرین ادب

دیدگاه (۰)

هیچ دیدگاهی هنوز بیان نشده

ارسال دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
تحلیل آمار سایت و وبلاگ