ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۱۰۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هخامنشیان» ثبت شده است

جاده های هخانشی و ایستگاه های آن

سوشیانت | جمعه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۱، ۰۳:۳۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

جاده های هخانشی و ایستگاه های آن

لوحه‌های تخت جمشید وجود جاده‌های عظیم را تأیید می‌کنند. در این لوحه‌ها حرکت گروه‌ها یا افرادی که وارد ایران می‌شده یا در ایران مسافرت می‌کرده‌اند ثبت شده‌است و ما می‌توانیم از آن‌ها پی ببریم که هندوستان، آراخوزیا، کرمان و بلخ همگی از طریق نظام عظیم راه‌های ایران با هم ارتباط داشته‌اند. (کورت ۱۳۸۹: ۱۱۵)
متون به دست آمده از تخت جمشید گواه آن است که شبکه‌ی جاده‌ها سراسر امپراتوری پهناور ایران را پوشش می‌داده و از این روی، سیستم نگهبانی و تدارک راه‌ها و مسافران در تمام ایالات از شرق تا غرب عمل می‌کرده است.(Graf 1995:167-189)در میان لوحه‌ها به چهار سفر میان سارد و شوش (یا تخت جمشید) برمی‌خوریم. از بسیاری مناطق دیگر امپراتوری نظیر بلخ، کرمان، هندوستان، آراخوزیا یا قندهار، هرات، بابلیه، ماد، مصر نام برده شده است. (برای دیدن ارجاعات این لوحه‌ها بنگرید به بریان ۱۳۸۸: ۱۱۴)

  • سوشیانت

شگفتی های تخت جمشید

سوشیانت | جمعه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۱، ۰۲:۴۹ ق.ظ | ۰دیدگاه

شگفتی های تخت جمشید

در سال ۵۱۸ پیش از میلاد، تعداد زیادی از با تجربه ترین مهندسان، معماران و هنرمندان از چهار گوشه عالم فرا خوانده شدند تا با مشارکت و هم اندیشی، اولین بنایی را برپا سازند که بتواند هزاران سال نمادی از وحدت جهانی و صلح و برابری باشد.

ایرانیان در قرن ششم پیش از میلاد در سایه رهبری کورش بزرگ و در دوران حکومت داریوش بزرگ موفق به تشکیل یک دولت جهانی شدند که از رود دانوب در اروپا تا دریای آرال در آسیای مرکزی و از اقیانوس هند و رود سند تا حبشه و لیبی گسترش داشت. در واقع آنان بر نیمی از دنیای آن روز فرمان می راندند و آنرا اداره می کردند.

در سال ۵۱۸ پیش از میلاد داریوش فرمان به ساخت کوشک شاهانه‌ایی در سرزمین فارس داد و سرانجام بناهای باشکوه و شگفت انگیز تخت جمشید بر صخره بزرگی در کوه مهر، در مرودشت ساخته شد.

  • سوشیانت

مختصری در مورد تخت جمشید

سوشیانت | جمعه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۱، ۰۱:۵۳ ق.ظ | ۰دیدگاه

براساس شواهد و بررسی‌های تاریخی و باستان‌شناسی و آنچه از کتیبه‌ها و نوشته‌ها و آثار ‌یافته‌شده در منطقه به دست آمده، محوطه باستانی مرودشت از گذشته بسیار دور از اهمیت و اعتبار خاصی برخوردار بوده است. می‌دانیم که صفه تخت جمشید در دامنه کوه رحمت ساخته شده است. می‌توان گفت این کوه که به نام میترا یا مهر نیز نامیده می‌شود برای اقوام پیش از آریایی و همچنین آریایی‌ها قداست داشته که به نوعی تمامی سازه‌های تخت جمشید را در پناه خود دارد.

داریوش در کتیبه خود در دیواره جنوبی صفه صراحتا بیان می‌کند که تا پیش از این، هیچ بنا یا معبد یا نیایشگاه و ساختمانی در این محل وجود نداشته است. پس بی‌تردید زمین این مکان اهمیت داشته است. محوطه تخت جمشید از نقش رستم که مکانی متبرک بوده و همچنین با مرکز استقرار قوم پاسارگاد که از سوی کوروش به عنوان پایتخت انتخاب می‌شود و آرامگاه او نیز در همان جا واقع است، فاصله بسیار کمی دارد

  • سوشیانت

تخت سلیمان

سوشیانت | سه شنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۱، ۰۳:۱۳ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

تخت سلیمان

 نام محوطهٔ تاریخی بزرگی، در نزدیکی تَکاب و روستای تخت سلیمان (در گذشته نصرت‌آباد) در استان آذربایجان غربی و 45 کیلومتری شمال شرقی این شهر است.

تاریخچه 

گنزک یا کنزک، گنجک، گنزه، جنزه، گنجه، گزن، گنگ و به ارمنی گنزکا یا کادزا، به سریانی گنذزک یا گنژگ، به یونانی گنزکا، گادزاکا، گادزا، مؤرخان تازی آن را جزن یا جزنق نام برده‌اند، مغولان آن را ستوریق گفته‌اند. نام دیگر این شهر، شیز بوده‌است. شیز معرب جیس استپلوتارک مؤرخ یونانی این شهر را فراد نوشته‌است. در نوشته‌های دیگر پهلوی شیچ خوانده شده، در شاهنامه چیچست به کار رفته و کهن‌ترین از همهٔ این نوشته‌ها، در اوستا ست که نام آن را، چئچست آورده‌استامروزه تمام این نام‌ها از بین رفته و این محل را تخت سلیمان می‌نامند.

این شهر باستانی در ادوار مختلف محل سکونت اقوامی مانند، مادها، هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان و مغولان بوده و در هر یک از دورانهای فوق، این محل در اوج قدرت و تمدن زمان مربوط بخود بوده‌است. اکنون نشانی از این شهر در آذربایجان دیده نمی‌شود، بر باد شده یک سر، با خاک شده یکسان.

هانری راولنسن مؤرخ انگلیسی در قرن نوزدهم نوشته‌است که شیز و آتشکده شکوهمند و پرجلال آن چنان از صفحهٔ روزگار پاک شده‌است که بین دانشمندان و محققان در تعیین محل آن اختلاف پدید آمده‌است.

  • سوشیانت

فروهر نمادی فراتر از انسانیت

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۱، ۰۱:۲۵ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

فَروَهَر (اهورا مزدا)

 فروهر

نشان پیکر بالدار که در دیدگاه فراگیر باستان‌شناسان و ایران‌شناسان، نگارهٔ اهورامزدا شناخته می‌شود، گاه به آن نام فروهر هم گفته ‌می‌شود. نماد خورشید بالدار در فرهنگ خاورمیانه و در فرهنگ مصر ، سوریه، و آشور کهن نگاریی دیرپایی دارد و نماد فروهر برداشتی از آن است. نامیدن این نماد از روی فروهر به سده نوزدهم میلادی برمی‌گردد و مدرکی دال بر این که این نماد وابسته به دین زرتشتی باشد هستی ندارد. دانشمندان همواره در زمینه نماد فروهر ناهم‌نگری داشته‏‌اند. بسیاری از نوشته‌‏های دانشین ، این نماد را اهورامزدا می‌‏دانند، اما‌در دین زرتشت، اهورامزدا پنداشتی است و هیچ‏ نگاری برای او قائل نیستند. نگاره آدمین بالای نماد بالدار، هیچ نام و نشان ویژه‌ای ندارد و هیچ مدرکی هم دال بر این‏که نگاره زرتشت باشد، بودِش نیست.

ریشه‌شناسی :

هارولد بیلی، زبان‌شناسی زبان‌های ایرانی ریشهٔ این واژه را از ریشهٔ ایرانی var- (پوشش، نگهبانی ) و fra- (پس راندن) می‌داند و چَم مهادین نخستین واژهٔ فروهر را «دلاوریِ نگهداری  کننده» گفته میشود.

این واژه در زبان اوستایی فْـرَوَشی (fravashi)، در زبان پارسی باستان فْـرَوَرتی

 (‎𐎳‎‎𐎼‎‎𐎺‎‎𐎼‎‎𐎫‎‎𐎡)(fravarti)، و در پارسی میانه )زبان پهلوی( فْـرَوَهْـر (fravahr) خوانده می‌شود.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ