نماد شیر و خورشید
نشان شیر و خورشید
شیر و خورشید نیز بیگمان یکی دیگر از نشانهای ملی ایران است که سابقهای بسیار کهن دارد. کهنترین پیشینه این اثر ملی مربوط به استوانهای است مربوط به «پادشاه سوسهتر پادشاه میتانی» است که در حدود 1450 سال پیش از میلاد سلطنت میکرده است. در این استوانه شکل خورشید با بالی گشوده نمایان است و میلهای در وسط آن قرار دارد و دو شیر در طرفین آن واقع است. آثار دیگر هخامنشان و چندین سنگ نگاره از شیرنشان از قدرت کشور ایران دارد.
این نشان تلفیقی از سنن کهن میانرودان، ایران، عرب، ترک، یهودی و مغول است. شیر و خورشید در اصل نشان ستارهبینی، خورشید در صورت فلکیِ اسد (شیر) در منطقةالبروج بودهاست.
در دوران حکومت سلسلههای ترک و از حدود قرن ششم هجری، علامت شیر و خوشید از ستارهبینی وارد کارهای هنری در قلمرو اسلامی از مصر تا آسیای میانه شد. از دوران سلجوقیان روم سکههایی با نقش شیر و خورشید میتوان یافت و سپس این نشان از قرن نهم هجری/پانزده میلادی به طور ناپیوسته بر روی پرچمهای ایران نقش بستهاست.
نشان شیر و خورشید در هر دورهای از تاریخ به صورت مختلفی تعبیر شدهاست. در ابتدا تنها نشانی ستارهبینی بودهاست نه مظهر حکومت. در دوران صفویه این نشان تعبیری شیعی/ایرانی پیدا میکند. از زمان شاهان بعد از آغامحمدخان قاجار و همزمان با تحولات فکری و اجتماعی در آن زمان، تعبیر شیعی نشان بهتدریج کمرنگ میشود.
از این نشان بر روی سکه های قیمی نیز استفاده می شده است.
نخستین تصویر بر روی پرچم ایران
در سال 355 خورشیدی 976 میلادی که غزنویان، با شکست دادن سامانیان، زمام امور را در دست گرفتند، سلطان «محمود غزنوی» برای نخستین بار دستور داد نقش یک ماه را بر روی پرچم خود که رنگ زمینه آن یکسره سیاه بود زردوزی کنند. سپس در سال 410 خورشیدی 1031 میلادی سلطان «مسعود غزنوی» به انگیزه دلبستگی به شکار شیر دستور داد نقش و نگار یک شیر جایگزین ماه شود و از آن پس هیچگاه تصویر شیر از روی پرچم ملی ایران برداشته نشد تا انقلاب ایران در سال 1357خورشیدی.
ریشه در سنتهای سامی
الکساندر کرَپ طی مطالعاتی که بر روی تمدنهای باستانی میان رودان، مصر و آناتولی انجام دادهاست به ارتباط نزدیک بین خورشید و شیر در باورها، اساطیر و خدایان در این تمدنها اشاره مینماید. او ردپای ارتباط شیر و خورشید را از سنتها خاور نزدیک به ستارهبینی در میان رودان و از ستارهبینی تا نشان شیر و خورشید مرسوم در ایران ردیابی میکند. از نمونههای پیوستگی نزدیک شیر و خورشید کرَپ به شَمَش خدای خورشید بابلیان اشاره میکند که به صورت شیر نمایش داده میشدهاست. یا آهی بزرگ فرعون مصر «شیر فرزند خدای خورشید» نامیده میشدهاست. در فلسطین، سامسون پهلوان کشنده شیر، خود در اصل شیری بودهاست که فرزند بَعل شَمَش خدای خورشید بودهاست.
بنوشته کیندرمن در دانشنامه اسلام نشان شیر و خورشید در ایران بعد اسلام عمدتاً برگرفته از نشان ستارهبینی، خورشید در برج اسد است. واضح است که هنر اسلامی بسیاری از سنن را بدون تغییر آشکاری از تمدنهای قبل به عاریت گرفته بود. ناممکن است که شروع چنین باوری را پیدا کرد. در دوران باستان از اشکال ستارگان برداشتها و تفسیرهایی میکردند. بابلیان طالع سلاطین را درصورت فلکی شیر میدیدند. آنها شیر را به عنوان سلطان حیوانات را در برجی که انقلاب تابستانی در آن بوقوع میپیوندد قرار دادند. این به عنوان نشانه غلبه خورشید بود و از همین رو است که عیسی شیر یهودا )بعنوان غلبه کننده بر مرگ) و علی شیر خدا نام داشت.
در سنتهای ایرانی
در ایران پیش از اسلام، خورشید (به صورت یک مرد) همیشه سلطنت را در ایران تداعی میکردهاست: «تصویر بلورین خورشید» سراپرده سلطنتی داریوش سوم را متمایز مینمودهاست. درفش اشکانیان با تصویر خورشید تزیین میشدهاست. بر بالای تاج سلاطین ساسانی گویی قرار داشت که نماد خورشید بود. مالالاس رومی به نامهای اشاره میکند که در آن شاه ایران را «خورشید شرق» و قیصر روم را «ماه غرب» نامیدهاند. شیر نیز پیوند نزدیکی با شاهنشاهی در ایران داشتهاست: ردیفهایی از شیران زینت بخش تخت و ردای شاهان هخامنشی بودهاست. تاج آنتیوخوس اول شاه پارسی تبار کوماژن )حک: ۳۴ـ ۶۹ پیش از میلاد) با تصویر شیر تزیین شده بود. در نقش برجسته مراسم اعطای مقام در نقش رستم، اردشیر یکم زرهی با تصویر شیر به تن داشتهاست. شیر نقش تزیینی مشابهی برای عضدالدوله دیلمی داشتهاست. در برخی لهجهها و گویشهای شرق ایران، واژه شاه، شیر تلفظ میشود.
تأثیر سنتهای اسلامی، ترکی و مغولی
به گفتهٔ شاپور شهبازی در دانشنامه ایرانیکا سنن عربی-اسلامی، ترکی و مغولی همیشه بر پیوند نمادین شیر و پادشاهی تأکید کرده و جاذبه ی جادویی خورشید را نیز تأیید میکردند، و مغولها حرمت نهادن به خورشید، بهویژه در حال طلوع، را دوباره در ایران رواج دادند.
در بین اعراب شبه جزیره عربستان، به مانند سایر نقاطی از آسیا و اروپا که شیر در آن وجود نداشت، شیر به مانند جانوری شبه افسانهای تصور میشد که شاه حیوانات بود و تعجبی نداشت که نماد قدرت پادشاهی باشد. به گفتهٔ کیندرمن در دانشنامه اسلام این جانور در فرهنگ اعراب سمبل دلیری، شجاعت و جوانمردی بود. در هنر دورهٔ اسلامی نقش شیر پرکاربردترین و مرسومترین از میان حیوانات بود. بجز معنای ستارهبینی که در نشان «شیر و خورشید» وجود داشت. در سایر کاربردها تنها جنبهای تزئینی داشته و اهمیت و معنای خاصی نداشتهاست. از فرمهای رایج میتوان به صورت گرد در فوارههای الحمرا یا سرامیکهای ایرانی قرن ۱۲ تا ۱۴ میلادی (عمدتاً به عنوان وسایل ریختن مایعات یا عوددان)، به صورت تنها در حال حمله و یا حمله به جانوری دیگر )برگرفته از سنتهای ایرانی قبل از اسلام) اشاره نمود. یکی از کاربردهای شیر، استفاده به صورت نشان حکومتی مانند آنچه مملوکان مصر و یا احتمالاً سلجوقیان روم (به همراه خورشید) استفاده میکردند که برگرفته از نشانهای روی سکه که خود عمدتاً برگرفته از نشانهای طالعبینی و ستارهبینی و صورفلکی بودهاست.
دوران سلسلههای ترک
در زمان خوارزمشاهیان یا سلجوقیان سکههایی زده شد که بر روی آن نقش خورشید بر پشت شیرآمده بود. اولین سکه موجود با نقش شیر و خورشید به دوران پادشاهی کیخسرو از سلاجقه روم میرسد. ابن عبری تاریخ نگار و دانشمند در کتاب مختصر تاریخ الدول روایتی عاشقانه از این سکه ارایه میدهد که افسانه نجم آبادی این داستان را دور از واقعیت و صحت تاریخی میداند. ابن عبری مینویسد که غیاث الدین کیخسرو فرزند علاءالدین کیکاووس، از شاهان خاندان سلجوقیان روم، دل به شاهزادهای گرجی میبازد. کیخسرو چنان شیفته میشود که به درخواست دختر گرجی برای ضرب سکهای با چهرهٔ او بر آن موافقت میکند اما نزدیکان کیخسرو برای پاس داشت دین اسلام، روا نمیدانند تا چهره زنی نامسلمان بر سکهها نقش بندد. با پایفشاری کیخسرو، چارهای اندیشیده میشود تا از این بن بست بیرون آیند. پیکرهٔ شیری بر سکه نگاشته میشود و بر فراز آن، خورشید که نشان از چهرهٔ زیباروی گرجی است جای میگیرد و بدینگونه خواستهٔ دلبر بر آورده میگردد.
دوران گورکانیان هند
سلسله گورکانیان هند از ۱۵۲۶ تا ۱۸۵۷ میلادی در بخش بزرگی از شبه قاره هند حکومت میکردند، پرچم اصلی و شناخته شده این حکمرانان «علم» نام داشت این پرچم دارای نشان شیر و خورشید بود.مغولان هند پیشینه علم خود را به تیمور نسبت میدادند.
نخستین پرچمهای شیر و خورشید دار
قدیمیترین پرچم شیر و خورشید دار شناخته شده به سال ۸۲۶ هجری قمری (حدود ۱۴۲۳ میلادی) همزمان با دورهٔ تیموریان بر میگردد. این پرچم در مینیاتوری از شاهنامه شمس الدین کاشانی (منظومهای دربارهٔ جهانگشایی مغولان) به تصویر کشیده شدهاست. این مینیاتور که حمله مغولان به حصار شهر نیشابور را نشان میدهد. سربازان )مغول!) را نشان میدهد که پرچمی مزّین به نشان شیر و خورشید در کنار پرچمی دیگر مزین به هلال ماه حمل میکنند.
فؤاد کوپریلی در مورد پرچمهای دوره ایلخانان و تیموریان مینویسد که آنان در سپاه از پرچمهایی به رنگهای زرد و قرمز نیز استفاده میکردند و بر روی آنها تصاویر گوناگونی از قبیل اژدها، شیر، قره قوش (نوعی عقاب) و شیر و خورشید نقش میبستهاست. احتمال زیاد وجود دارد که تمغاهای شخصی نیز روی پرچمها به کار میرفتهاست. در نسخهای از شاهنامه استنساخ شده در قرن نهم هجری (زمان مغولها) نگارهای وجود دارد که پرچمی را با تصویر شیر و خورشید در وسط آن نشان میدهد. این پرچم احتمالاً متعلق به ایلخانیان میباشد، زیرا آنها این نقش را روی سکههای خود نیز به کار میبردند.
فؤاد کوپریلی همچنین میگوید:«تصویر شیر و خورشید در سکه های برخی از فرمانروایان این سلسله [آق قوینلوها] و بعضی سلسلههای دیگر ترک فقط نقشی نجومی است نه مظهر حکومت.» با توجه به این پرچم و نمونههای مشابه آن در قرن نهم هجری قمری (پانزده میلادی)، مراجع معتبری مانند دانشنامه بریتانیکا و دانشنامه ایرانیکا زمان اولین مدارک موجود از استفاده شیر و خورشید در پرچمهای ایران را این دوران میدانند.
افزوده شدن نقش خورشید بر پشت شیر
در مورد علت استفاده از خورشید دو دیدگاه وجود دارد، یکی اینکه چون شیر گذشته از نماد دلاوری و قدرت، نشانه ماه مرداد (اسد) هم بوده و خورشید در ماه مرداد در اوج بلندی و گرمای خود است، به این ترتیب همبستگی میان خانه شیر (برج اسد) با میانه تابستان نشان داده میشود. نظریه دیگر بر تاثیر آیین مهرپرستی و میتراییسم در ایران دلالت دارد و حکایت از آن دارد که به دلیل تقدس خورشید در این آیین، ایرانیان کهن ترجیح دادند خورشید بر روی سکهها و پرچم بر پشت شیر قرار گیرد.
پرچم در دوران صفویان
پرچم ایران در بقیه دوران حاکمیت صفویان سبز رنگ بود و شیر و خورشید را بر روی آن زردوزی میکردند. پرچم سه رنگ عهد نادر مادر پرچم سه رنگ فعلی ایران است. زیرا در این زمان بود که برای نخستین بار این سه رنگ بر روی پرچمهای نظامی و ملی آمد، هر چند هنوز پرچمها سه گوشه بودند.
تغییر اساسی در شکل و رنگ پرچم داده شد، یکی این که شکل آن برای نخستین بار از سه گوشه به چهارگوشه تغییر یافت و دوم این که «آقامحمدخان» سه رنگ سبز و سفید و سرخ پرچم نادری را برداشت و تنها رنگ سرخ را روی پرچم گذارد. دایره سفید رنگ بزرگی در میان این پرچم بود که در آن تصویر شیر و خورشید به رسم معمول وجود داشت با این تفاوت بارز که برای نخستین بار شمشیری در دست شیر قرار داده شده بود.
پرچم در دوران قاجار
در عهد «فتحعلی شاه قاجار»، ایران دارای پرچمی دوگانه شد. یکی پرچمی یکسره سرخ با شیری نشسته و خورشید بر، پرچمی سفید رنگ منقوش به شیر و خورشید و شمشیر. سالها بعد، «امیرکبیر» از این ویژگی پرچمهای سه گانه دوره فتحعلی شاه استفاده کرد و طرح پرچم امروزی را ریخت و علاوه بر آن همان رنگهای پرچم نادر را پذیرفت و دستور داد شکل پرچم مستطیل باشد. برای نخستین بار در زمان محمدشاه قاجار (جانشین فتحعلی شاه) تاجی بر بالای خورشید قرار داده شد.
در سال 1252 هجری قمری در زمان محمد شاه قاجار نظام نامهای تدوین شد که درباره پرچم ایران چنین نوشته است: «پس برای هر دولتی نشانی ترتیب دادهاند. دولت ایران را هم نشان شیر و خورشید متداول بوده است و هماکنون نیز همین است. قریب سه هزار سال بلکه بیشتر از زمان زرتشت هم این علامت بوده زیرا نشان آفتاب و نیروی شگفتانگیز خداوند است و شیر هم نشان از قدرت و هم برای آنکه اکثر شهرهای ایران در اقلید چهارم واقع است و حرکت شمس هم در فلک چهارم است از این جهت شیر و خورشید را تغییر ندادهاند و همان قرار سابق امروز برقرار است.»
با پیروزی جنبش مشروطهخواهی تدوین قانون اساسی در اصل پنجم متمم قانون اساسی آمده بود: «الوان رسمی بیرق ایران، سبز و سفید و سرخ وعلامت شیر و خورشید است»
این نشان بنا به گفته مورخین به زمان شاهنشاهی «بهرام گور» باز میگردد. بنا به گفته فردوسی بزرگ بهرام گور شاهنشاه ساسانی خود را یکی از وارثان اصلی تاج و تخت کیانی ایران زمین میدانسته ولی میدید که به جای او خسرو به تخت شاهنشاهی رسیده و بزرگان کشور به پادشاهی او رای دادهاند.
پس بنای پس گرفتن تاج کیانی از خسرو را گذاشت و به همین جهت تاج شاهنشاهی ایران بنا به درخواست او در وسط میدان شهر گذاشته شد و دو شیر را برای حفاظت از آن رها کردند. مقرر شد هر یک از دو شاهزاده (خسرو و بهرام) اگر توانستند تاج شاهنشاهی ایران را از بین دو شیر رها سازند آن شخص پادشاه رسمی ایران خواهد شد. روز موعود خسرو از این کار دوری کرد و ریسک اش را نپذیرفت و میدان به بهرام واگذار شد.
بهرام با شجاعت و مهارت و نبردی طولانی توانست تاج را بردارد و در نهایت با گرزی هر دو شیر را از پای در آورد. هم این امر موجب شد از زمان ناصرالدین شاه سرداران و فرماندهان بر کلاه خود همچنین علامتی را نصب کنند. مهر سلطنتی ایران نیز که دو شیر محافظت از تاج شاهنشاهی را بر عهده دارند از آن زمان سرچشمه گرفته است. امروزه کشور پادشاهی انگلستان نیز نمادی بسیار شبیه به این نشان ایرانی برای خود بر گزیدهاند.
رضا شاه پهلوی و پرچم
در زمان وی سه درفش ملی وجود داشت:
پرچم رسمی ایران (دولتی):
سبز و سفید و قرمز با شیر و خورشید و تاج سلطنتی و شمشیر
پرچم نظامی:
سبز و سفید و قرمز به همراه شیر و خورشیدی و تاج شاهنشاهی که اطراف آن را برگ خرما گرفته است.
شمشیرپرچم ملی:
سبز و سفید و قرمز بدون شیر و خورشید که برای جشنها موسسات و اماکن برافراشته میشد. رضا شاه به همراه درفش تاجگذاریاش جنس درفش رضا شاه پهلوی از ابریشم به رنگ آبی آسمانی بوده است و در بالای آن آرم شیر و خورشید به همراه تاج سلطنتی و برگهای خرما منقوش بوده است .
پرچم ملی:
سبز و سفید و قرمز بدون شیر و خورشید که برای جشنها موسسات و اماکن برافراشته میشد.
محمد رضا شاه پهلوی و پرچم
در سال 1336 منوچهر اقبال، نخست وزیر وقت به پیشنهاد هیاتی از نمایندگان وزارتخانههای خارجه، آموزش و پرورش و جنگ طی بخشنامهای ابعاد و جزییات دیگر پرچم را مشخص کرد. بخشنامه دیگری در سال 1337 در مورد تناسب طول و عرض پرچم صادر شد و طی آن مقرر شد طول پرچم اندکی بیش از یک برابر و نیم عرضش باشد .
منابع :
شکیباپور، عنایتاله. اطلاعات عمومی. کتابفروشی اشراقی، ۲۹۷.
حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه فردوسی
تاریخچه شیر و خورشید. چاپ رشدیه. بازدید در تاریخ مهر ۱۳۸۷.
کوپریلی، فؤاد. «تاریخچه پرچم در جهان اسلام». دانشنامه بزرگ اسلامی.
کمیسیون ویژگیهای پرچم رسمی جمهوری اسلامی ایران. پرچم جمهوری اسلامی ایران. ویرایش سوم. موسسه استاندارد ایران، اسفند ۱۳۷۱.
- ۹۱/۱۲/۱۴