گاهنبار
گاهنبار یا گاهبار یا گهنبار دراسطورههای زرتشتی و آریایی آن شش روزی است که خدا دنیا را آفرید و در کتاب زند از زرتشت نقل میکنند که اهورامزدا دنیا را در شش گاه آفرید و اول هر گاهی نامی دارد و در اول هر گاهی جشنی سازند. همانطور که در دینهای سامی آفریدگار جهان هستی را در شش روز میآفریند در دین ایرانیان کهن نیز اهورامزدا آفرینش جهان مادی را در شش گاهنبار به انجام میرساند. به این ترتیب که در یسنا آمدهاست:
Maidh-yo-zarem : (میدیوزَرِیم) – نخستین گاهنبار روز پانزدهم اردیبهشت ماه، چهل و پنجمین روز از اول سال که در آن آسمان آفریده شد.
Maidh-yo-shema : (میدیوشـِیم ) – روز پانزدهم تیر ماه صد و پنجمین روز سال که در این روز آب آفریده شد.
Paiti-shahem : (پَـیتهشَـهیم) – روز سیام شهریور ماه صد و هشتادمین روز سال که در این روز زمین آفریده شد.
Aya-threm : (اَیاسرِم ) - سیام مهر ماه دویست و دهمین روز سال که در آن گیاه آفریده شد.
Maidh-ya-rem : (میدیارِم) – بیستم دیماه دویست و نودمین روز سال که جانوران آفریده شدند.
Hamas-path-maedem : (هَـمَـسپَـتمَـدٌم): در آخرین روز کبیسه ی سال یعنی سیصد و شصت و پنجمین روز سال که وهیشتواشت گاه مینامند واقع است که مردمان آفریده شدند.
هر یک از جشنهای ششگانه ی گاهنبارها پنج روز بطول میانجامیده و آخرین روز هر گاهنبار مهمترین روز جشن بودهاست.
پیشینه
پیدایش گاهنبار را از روزگار پیشدادیان میدانند. نخستین بنیانگذار گهنبار، جمشید دانسته شدهاست. گاهنبارها با پیشه دیرینه زندگی ایرانیان گره خوردهاست. گهنبارها با کشاورزی و دامداری و زندگی کشاورزی پیوند بنیادین دارند. گهنبار در آغاز جشن کشاورزی بودهاست. هر کدام از گهنبارها، برابر با زمانی است که دگرگونیهای بنیادین برای کشاورزان رخ میدهد و این دگرگونیها با خود جشن و شادی میآورد.
چیستی گهنبار و باورهای پیوسته به آن
گهنبارها جشن بزرگداشت آفرینش هستند زیرا در اسطورههای زرتشتی جهان در هفت مرحله آفریده شدهاست. نخست آسمان، سپس آب، سوم زمین، چهارم گیاه، پنجم جانور، ششم انسان، هفتم آتش که همانا انرژی، نیرو و توان جنبش در هستی ست. شش گهنبار جشن پاسداشت این آفریدههاست و به همین سبب برخی دانشمندان نوروز را جشن آفرینش آتش و بزرگداشت آن میدانند. این آفرینشها در تفسیر پهلوی و پازند و فارسی آفرینگان گهنبار نیز آمدهاست.
گاهنبار در آیین زرتشت
«گاهانبار» یا «گهنبار»(در پهلوی: «گاسانبار»)؛ نام شش جشن، در شش گاه از سال است. گهنبار از با شکوه و مهمترین جشنهای مردمی زرتشتیان است که هدف برجسته آن، باردادن یعنی بخشش و داد و دهش و ایجاد همبستگی و همازوری و پی بردن زرتشتیان از وضع یکدیگر در جامعهاست.
زرتشتیان در این جشنها به ستایش اهورامزدا و سپاسگزاری از او برای دادهها و آفریدههای نیک اش میپردازند. موبد آفرینگان گهنبار میخواند و بر توانگر و ناتوان، دارا و ندار بایستهاست که در این آیین شرکت کنند. خویشکاری هر زرتشتی این است که بخشی از درآمد خود را به داد و دهش و یاری به بینوایان کند. بنا بر این باور بسیاری از نیکوکاران زرتشتی پیش از درگذشت همه یا بخشی از دارایی خود را از به مانند زمین و باغ و آب و خانه و ... وقف مراسم گهنبار و داد و دهش و یاری به دیگران میکنند. شش چهره گهنبار، گاه دادودهش است.
چگونگی برگزاری
در هر یک از شش گاهنبار، آیینهای ویژهای برپا میشود و مردم «میزد»ها (میهمانیها) برگزار کنند و خورند و دهند تا «کرفه» (:ثواب) بسیار برند وگرنه «پادافره» (جزا)ی آن را کشند. جشن هر چهره گاهنبار پنج روز است که روز پنجم آن دیگر روزها والاتر است و جشن بزرگ به شمار میرود. نخست موبدان بخشهایی از اوستا به نام آفرین گهنبار را میخوانند، آنگاه سفره عام میکشند و هر کس – از نادار و دارا – برسر سفره گهنبار مینشینند و از آن بهره میجویند. پیش از برآمدن آفتاب روز اول هر چهره از گاهان بار، موبدان به همراه دیگر مردم، آیین واژیشت آن گهنبار را برگزار میکنند. چه توانگر و چه بی نوا همه درآن شرکت میکنند. آنهایی که خود نمیتوانند خرج آن را بدهند، باید در آیینی که دیگران برپا میکنند و یا از درآمد موقوفات است شرکت کنند و از خوان گهنبار که در همه جا گسترده میشود بهرهمند شوند.
گهنبارها در اوستا
از چهار آفرینگان در خردهاوستا، یکی به نام آفرینگان گهنبار نامگذاری شدهاست. این آفرینگان که به همراه اوستاهای دیگر در جشنهای شش گانه سال خوانده میشود، بخشی است از هادخت نسک و درباره شکوه و جایگاه و بزرگی این شش جشن سخن میگوید. در بندهای ۷ – ۱۲ آفرینگان گهنبار، ماه و روز برگزاری جشنهای گهنبار و نیز روزهای دوری آنها از یکدیگر روشن شدهاست.
آفرینگان گاهنبار
روش برگزاری و متن آفرینگان گاهنبار:
به خشنودی اهورامزدا، برزبان میآورم و میخوانم بهترین نیایشها را. برزبان میآورم ازجان، با باوری نیک که مزدا پرست زرتشتی و دشمن همه بدیها و پیرو آیین اهورایی میباشم. نیایش و آفرین میخوانم همه گاهها و هنگامهای روز و ماه و جشنهای سال (گهنبار) را که ردان وسروران هستند و با خشنودی ستایش میکنم، و این نیایش را به هنگام بامدادان میسرایم . نیایش میکنم و آفرین میخوانم بر همه گهنبارهای سال، هنگام هر جشنی که باشد، به نام بر زبان میآورم و آیینهای ویژه میگذارم. نیایش و آفرین خوانی میکنم برای گهنبار، میدیوزرم، میدیوشم، پیته شهیم، ایاسرم، میدیارم، همسپتمدم؛ که همه ردان و سروران هستند. داد و دهش هایتان را ای مزدیسنان در جشنهای ششگانه سال پیشکش کنید. از برای گهنبارها «میزد» (خوانهای گسترده گهنبار) را از برای این ردان و سروران بدهید. یک گوسفند سالم و تندرست و جوان. هرگاه توانایی نداشتید، نیاز کنید نوشابه مقدس هوم را و بنوشانید به داناترین و آگاهترین و راستگوترین و آنانکه بهتر و شایسته تر فرمان دهد از میان مردمان، که یار و همراه بینوایان و مددکار غریبان و دور از شهرها و آموزنده دین و در اشویی و راستی برگزیدهترین باشد. هرگاه توانایی نیاز آن نیز نبود، بدهید برای آنچنان کسان، باری از هیزم خشک و خوب سوز را. هرگاه آن هم نشد، به خانه آن ردگهنبار (روحانی زرتشتی که اجرا کننده این مراسم است) ببرید یک پشته هیزم. بسرایید سرود بزرگی خداوند را و اهورامزدا را به نام بخوانید در یکتایی و بی همتایی پروردگار جهان، اینچنین : بی گمان شهریاری زیبنده و سزاوار آن کس است که بهتر شهریاری کند، و اوست اهورا مزدا که با بهترین راستی برابراست و بندگی و عبادت خود را به پیشگاه وی تقدیم میکنیم و باشد که این چنین «میزد»ی پذیرا شده و ردگهنبار را خشنود و شادمان کند، و این است گهنبار ...(نام گهنبار).
گهنبارها در نوشتههای پهلوی
در همه کتابهای پهلوی بارها از گهنبارها یاد شدهاست و به جای آوردن آیینهای دینی در این جشنها دارای پاداش بزرگ یاد شده و نرفتن به گهنبار و برگزار نکردن آنها گناهی بزرگ دانسته شدهاست. در آغاز فصل ۲۵ بندهش که از تقویم مزدیسنا یاد شده آمدهاست: «آفرینش جهان از من (اهورامزدا) در ۳۶۵ روز، که از شش گهنبار سال باشد، انجام گرفت». در روایات داراب هرمزدیار بنای این جشنها را به جمشید نسبت دادهاند. در بندهش آمدهاست: «اگر کسی در سال یکبار به گاهان بار برود بر کارهای نیکی که کردهاست افزوده خواهد شد.»
بر گرفته از:
ویکی پدیا