ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

کت(قنات)

سوشیانت | سه شنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۳۴ ب.ظ | ۱دیدگاه

کت

ایران سرزمین قنات‌هاست و ایرانیان مبتکر قنات هستند. پس طبیعی است که در زبان مردم ایران برای این سازهٔ مهم تأمین آب و آبرسانی، نام‌های مختلفی وجود داشته باشد. یکی از این نام‌ها «کت» (kat) است که از واژهٔ پهلوی کتس (katas) به زبان فارسی نوین رسیده است و دست کم دو هزار سال قدمت دارد. این واژه مانند واژهٔ کاریز و دیگر واژه‌هایی که به معنی قنات به کار می‌رود هنوز کمابیش متداول و یادآور این نکته است که در طول تاریخ چند هزار سالهٔ قنات، نام‌های مختلفی برای آن به وجود آمده و از میان رفته است، هرچند قنات همچنان زنده است. پژوهش در نام‌های قنات روشن کنندهٔ راه برای تحقیق در تاریخ قنات و تاریخ نام‌های آن است. در این مقالهٔ کوتاه به بررسی واژهٔ «کت» در نام یکی از آبادی‌های دشت شیراز و ارتباط آن با قنات می‌پردازیم.


نام‌های روستاهای ایران

نام‌های روستاها و آبادی‌های ایران همگی زیبا و با معنی و مانند خود روستاییان ساده و دل انگیزند. نام‌ها اغلب به گونه‌ای صادقانه، بازگو کنندهٔ رویدادهای تاریخی یا بیان کنندهٔ واقعیت‌های طبیعی و جغرافیایی محل یا گویای چگونگی بنیانگذاری روستاها هستند. به همین دلیل مجموعهٔ نام‌های روستاها و آبادی‌های ایران به منزلهٔ گنجینه‌ای است که بخشی از تاریخ، جغرافیا، فرهنگ و زبان کشور را در خود جای داده و از این رو، حفظ این نام‌ها و کوشش برای درست به کار بردن آن‌ها و پژوهش در یافتن معنی درست آن‌ها از وظایف ملی ما و تغییر بی‌مورد و نابجای حتی یکی از آن‌ها خیانت به ملیت و هویت ایرانی است.

 

روستاهای جلگهٔ شیراز

در جلگهٔ شیراز روستاهای زیادی قرار دارند. با گسترش سریع شهر شیراز به ویژه در بیست سال گذشته شماری از این روستاها به شیراز پیوستند و به صورت محله‌های جدید شهر درآمدند. مانند پدنک (podonak)، ده کره (deh korre)، قصردشت، ابیوردی و چوگیا (chowgiya). برخی هنوز از شیراز فاصله دارند و روستا بودن خود را حفظ کرده‌اند. مانند ده پیاله، ماه پیروزان، برم دلک (barm e delak)، نیلگونک، کفترک، کوشکک و بابونک. گروهی دیگر به سرعت گسترش یافتند و تبدیل به شهر یا شهرک‌های مستقل شدند مانند بزین (bezeyn) و اکبرآباد. در هر مورد نام‌ها باید به شکل اصلی و واقعی خود حفظ شوند. بسیار حسرت انگیز خواهد بود اگر روزی نام‌های اصیل، با معنی و زیبایی مانند پدنک و بابونک یا پس کوهک و دو کوهک یا برم شور و برم دلک یا کفترک و نیلگونک فراموش شده باشند.

 

روستای کت– اسپس (aspas kat)

نام یکی از روستاهای کهن شیراز که در یک فرسنگی جنوب این شهر واقع شده کت – اسپس است. این نام از دو قسمت ساخته شده است. قسمت اول کت است. کت در زبان فارسی به معنی قنات یا کاریز است و در زبان پهلوی به صورت کتس و به همین معنی به کار می‌رود. از همین واژه، کتگر و کتکن به معنی چاهکن، چاهجو و قنات کن آمده است. با توجه به این که ایران سرزمین قنات‌هاست و ایرانیان مبتکران قنات هستند، طبیعی است همچنان که قنات سازندهٔ بسیاری از روستاها بوده، واژهٔ کت نیز در ساختن نام آبادی‌ها به کار رفته باشد. از این روی است که در بسیاری از نقاط ایران و احتمالاً خارج از آن، روستاها و آبادی‌هایی را می‌توان پیدا کرد که واژهٔ کت – و مترادف‌های آن، کاریز و قنات – در نام آن‌ها به کار رفته باشد.

در استان فارس شماری آبادی واژهٔ کت جزیی از نام آن‌هاست، مانند: کت گنبد (e gonbed kat) در سروستان، سرکت (sarkat) در تشک (tashk)، خان کت در استهبان، کت سنگ (e sang kat) و کت نو در آباده و کتک (katak) (کت + ک خردی) در ارسنجان، لارستان و فیروزآباد. همچنین یکی از سه رشته قنات زرقان (زرغون) کت رزک (e rezak kat) (کت + رز + ک خردی) و کاریزی که از رودخانهٔ تنگاب فیروزآباد آب می گیرد، کتاب (katab) (کت + آب) و قناتی که از روستای سعدی و آرامگاه می‌گذرد و بخشی از دشت شیراز را آبیاری می‌کند، کت سعدی نام دارد.

حال به قسمت دوم نام کت - اسپس می‌پردازیم. در شیراز و پیرامون آن روستای مورد بحث را گاهی کت – اسپس (kat asbes) و گاهی کت – اسفس (kat asfes) و چیزهایی شبیه این‌ می‌خوانند. بنا بر این بخش دوم نام این روستا بر اساس آنچه مردم می‌گویند اسبس یا اسفس است. حاج میرزا حسن حسینی فسایی یک قرن پیش در کتاب فارسنامهٔ ناصری از این روستا به نام کت – اسپست (kat espest) یا کت اسپست (kat e espest) یاد کرده است. مجموعهٔ این تلفظ‌ها و ساختار نام روستاها و واقعیات طبیعی و نام‌های مشابه، نگارنده را به سمت واژهٔ اسپست (aspast) رهنمون می‌شود. این واژه و همچنین شکل‌های دیگر آن از جمله سپست (sepast)، اسفست (asfast) و اسپس (aspas) در فارسی به معنی گیاه یونجه یا خوراک اسپ است و همهٔ این‌ها شکل‌هایی از واژهٔ پهلوی اسپست (aspast) هستند. این واژه به زبان عربی و از آن طریق به زبان‌های اروپایی نیز راه یافته و به صورت (alfalfa) همچنان به کار می‌رود. پیش از این که واژهٔ یونجه در زبان فارسی متداول شود، برای نامیدن این گیاه از واژهٔ اسپست استفاده می‌شده است. در شمال فارس روستایی است به نام آسپاس که به نظر نگارنده همان اسپست یا اسپس است که تلفظ آن در زبان عوام اندکی تغییر کرده است. بنابراین نام درست روستای مورد بحث، کت – اسپست و کوتاه شدهٔ آن کت – اسپس است. همچنان که کت – رزک، قنات زرقان را به داشتن درختان رز (درختان انگور) در پیرامون آن موصوف می‌کند، کت – اسپس هم قنات این روستا را به کشتزارهای اسپست در اطراف آن توصیف می کند.

ترکیب واژهٔ کت، کاریز و قنات با واژهٔ نشان دهندهٔ نوع درختستان یا کشتزارها‌ی اطراف آن، به گونه‌ای شگفت انگیز متداول است و روش ترکیب کاملاً با قاعده است. مانند قنات توت در سیرجان، قنات بید در جیرفت و قنات باغ در فراشبند فیروزآباد. این‌ها نام روستاهایی هستند که منبع تأمین آب آن‌ها قنات است و پیرامون آن‌ها را درختستان‌های توت، بید و میوه فرا گرفته است. همچنین است کاریز باغ در فریمان و کاریز سبز نو در کدکن.

گفتنی است کسره‌ای که انتظار می‌رود بین دو قسمت نام روستای کت – اسپس وجود داشته باشد برای سهولت تلفظ حذف شده است. مردم روستای کت – اسپس می‌گویند تا همین چند سال پیش در این روستا کشت یونجه یا اسپست رواج داشته است. رشته‌ای قنات که کشتزارهای یونجه را آبیاری می‌کرده هنوز پا برجاست.

 

ما و آیندگان

حال که پشینیان ما با زحمت و رنج فراوان کت یا قنات را کندند و کشتزارهای اسپست یا یونجه را آبیاری کردند و روستای کت – اسپس را بنا نهادند و صادقانه نام کت – اسپس را به آن دادند و سرانجام به ما سپردند و خود رفتند، ما دست کم، این نام زیبا را آنچنان که هست حفظ کنیم و بدون احساس شرمندگی به خاطر بسپاریم و بگوییم و بنویسیم تا آیندگان نیز بدانند و به کار برند.

 

مراجع

1- فره‌وشی، بهرام، فرهنگ زبان پهلوی، انتشارات دانشگاه تهران، تهران 1358.
2- ملک‌زاده، محمد جعفر، فرهنگ زرقان، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تهران 1380.

دیدگاه (۱)

  • خسرو بهدین
  •  با درود بیکران 
    در شهری که من زندگی می کنم گذشته به زبان پهلوی باستان سخن می گفته اند . اینک هم واژگان پهلوی فراوانی را به کار می بریم که شوربختانه سی چهل سالی است که رنگ باخته و دارد فراموش می شود . در شهر من قنات های زیادی هست که پیشینه این قنات ها به دوران ماد می رسد . این قنات ها به گونه ای ساخته شده است که کانال ((  کوره  )) ای فراخ دارند . به شوند این که این شهر در دامنه کوه الوند است تنها با آب این قنات هاست که آبیاری می شده است . تعداد زیادی از این قنات ها به شوند بی توجهی و لایروبی نکردن کور شده و از بین رفته اند و نام ]نها هم فراموش شده است . شوربختانه تعدادی از این قنات ها هم برای سهولت کار اداره آب و فاضلاب تبدیل به کانال فاضلاب شده است . در درازی این شصت سال سن من تا جایی که من به یاد دارم فراوانند قنات هایی که ویران و کور شده و از بین رفته اند . با بررسی نام این قنات ها می توان تا اندازه ای به پیشینگی این قنات ها پی برد . در حیاط خانه پدری من هم یکی از این قنات های باستانی بود که خانه پدری اینک ویران شده اسن ولی قنات هنوز هم آب دارد و به گفته زنده یاد پدرم بیش از 150 یکصد و پنجاه سال است که قنات خانه پدری لایروبی نشده است . نام چند قنات را در این شهر می نویسم تا استادان زبان شناس پی به پیشینه این قنات ها ببرند . گرچه این قنات ها تعدادشان زیاد است ولی من چندتایی را جهت نمونه می نویسم .  (((  1 - دو قنات که به یکدگر می پیوندند به نام ((  زرذهان )) که زره به زبان پهلوی باستان به چم آب و قنات و رود است . 2 - قنات  خان دراز  5 -  قنات یا چشمه میتان  وازه میتان برمی گردد به دوران مهر پرستی پیش از اشو زرتشت . 4 - قنات  کانی 5 - خانی 6  - تشته کوله 7 - قنات زرگری .  قناتهای 1  و 2  - پیر خراط . و فراوان قناتنهای دیگر . که یکی یکی همه در حال نابود شدن هستند زیرا کوچکترین توجهی به آنان نمی شود و با کشیدن جاده ها و خیابانها و تبدیل این قناتها به کانال فاظلاب طولی نخواهد کشید که همگی از بین خواهند رفت . کاربرد دوم این قناتها این بوده است که این قناتها در زیر زمین همه به یکدیگر راه داشته است و هنگامی که شهر در محاصره دشمن قرار می گرفته است با مسدود کردن و پوشیدن این قناتها از راه کانالهای این قناتها به کوه فرار می کرده اند . برای نمونه هنگامی که هلاکو خان مغول شهر را محاصره می کند و مردم با سپاه مغول می جنگند . بعد از این که شهر سقوط می کند سپاه مغول با شهری خالی از سکنه روبرو می شوند . زیرا همه مردم هنگامی که شکست را حتمی می دیدند از راه این قناتها به شاه چاه که از دامنه کوه الوند سرچشمه می گرفته است به کوهها پناه می برده اند . در پایان هیچکس توجهی به این آثار ارزشمند ندارد و یکی یکی همه نابود می شوند . 
    پاسخ:
    درود
    سپاس از بینش و خرد بیدارتان
    از خواندن دیدگاه شما بسیار خوشجال شدم
    خوانندگانی همچون شما به ما دلگرمی می دهند
    به امید کام یابی روز افزون برایتان

    ارسال دیدگاه

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    تحلیل آمار سایت و وبلاگ