ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۸۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زبان پهلوی» ثبت شده است

آموزش گویش های ایران - مازندرانی

سوشیانت | يكشنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۲، ۰۲:۳۴ ب.ظ | ۲دیدگاه

زبان مازَندَرانی مازنی یا مازرونی یا طبری / تبری

نام یکی از زبان‌های ایرانی و یکی از شاخه‌های زبانهای ایرانی شمال‌غربی است. این زبان در استان‌های شمال ایران (به ویژه در سرزمین طبرستان قدیم) توسط مردمان مازندرانی تکلم می‌شود. و براساس آمار سال ۱۹۹۳ میلادی ۳-۴ میلیون نفر آن را به عنوان زبان بومی تکلّم می‌کردند.

زبان تبری یکی از گرانقدرترین میراث های فرهنگی ایران محسوب می شود چرا که این زبان از معدود زبان های ایرانی است که از زیرشاخه های زبان کاسپین و نیز ادامه زبان پهلوی اشکانی به شمار می رود . امروزه این زبان به دلیل چیرگی و گسترش زبان فارسی در مناطق تبری زبان در حال از میان رفتن است این زبان تا 500 سال پس از فتح ایران توسط اعراب همچنان به خط پهلوی نگاشته می شد و در تبرستان بزرگ که شامل مازندران کنونی و بخش های بزرگی از استان گلستان ، شرق گیلان ، شمال سمنان و تهران کنونی می شده است به همین خط و زبان سکه ضرب می کردند .

  • سوشیانت

زبان فارسی، زبان جهان دانش

سوشیانت | شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۲، ۰۷:۲۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

 جهانیان در این هم گمانند که از دو سده پس از اسلام تا چندی پس از یورش مغولان، ایران کانون دانش جهانی بوده است و بسا از شاخه های دانش کنونی که در آن زمان درخشان به نیروی اندیشه ی دانشمندان ایرانی به درخت دانش جهانی افزوده و بسا از چیستان های دانش که برای ایرانیان گشوده شد و چون این سخن آشکار است نیاز به شکافتن و بازنمودن ندارد، پس می باید که به گفتاری دیگر بپردازیم .

آن دانشمندان دفترهای خویش را برای آن که در امپراتوری بزرگ اسامی پراکنده شود، گاه به زبان تازی (که دستور و آئین نگارش و فرهنگ واژه های آن را خود پدید آورده بودند) می نوشتند و گاه اندیشه ی خویش را به زبان فارسی می آراستند.

نمونه های فراوان از نوشته های ایرانی در زمینه های گوناگون دانش جهانی بر جای مانده است که نشان از توانایی این زبان برای بازکردن دشواریهای رشته های دانش دارد اما پرسش شما این است که آیا زبان فارسی را توان آن هست که زبان دانش امروز جهان نیز شود!

 

  • سوشیانت

مزدک

سوشیانت | دوشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۱:۲۱ ق.ظ | ۰دیدگاه

مزدک پسر بامدادان ، از جمله اندیشمندان ایران در روزگار فرمانروایی ساسانیان ، برپادارنده نهضتی بود که در حدفاصل سال­های 488-496 میلادی شکل گرفت و به تعبیری می­توان آن را مهم­ترین و بزرگترین جنبش اجتماعی ایران در روزگار پیش از اسلام برشمرد. شوربختانه ، از چند و چون این جنبش و چگونگی تفکر مزدک چندان اطلاع دقیقی در دست نیست ، زیرا ، امروزه  ، از سویی نشانی از کتاب مزدک و یا آثار پیروان او ، نمی­توان جست و از دیگر سوی ، تمام منابعی که درباره مزدک مطالبی تقریر داشته­اند ، چه رسائل نگارش­یافته به زبان پهلوی و چه کتاب­های نگاشته­شده در روزگاران اسلامی ، همگی دیدگاهی مخالف و حتی دشمن­خویانه نسبت به مزدک داشته­اند.

آنچه هویدا می­نماید ، به سبب دراختیار نداشتن منابع مزدکی و یا دست­کم آثاری که رعایت بی­طرفی در آن شده باشد ، کاوشگر تاریخ ناگزیر است لرزان و سست گام بردارد و با احتیاط و وسواس بسیار در مکتوبات تاریخی بنگرد.

  • سوشیانت

کت(قنات)

سوشیانت | سه شنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۳۴ ب.ظ | ۱دیدگاه

کت

ایران سرزمین قنات‌هاست و ایرانیان مبتکر قنات هستند. پس طبیعی است که در زبان مردم ایران برای این سازهٔ مهم تأمین آب و آبرسانی، نام‌های مختلفی وجود داشته باشد. یکی از این نام‌ها «کت» (kat) است که از واژهٔ پهلوی کتس (katas) به زبان فارسی نوین رسیده است و دست کم دو هزار سال قدمت دارد. این واژه مانند واژهٔ کاریز و دیگر واژه‌هایی که به معنی قنات به کار می‌رود هنوز کمابیش متداول و یادآور این نکته است که در طول تاریخ چند هزار سالهٔ قنات، نام‌های مختلفی برای آن به وجود آمده و از میان رفته است، هرچند قنات همچنان زنده است. پژوهش در نام‌های قنات روشن کنندهٔ راه برای تحقیق در تاریخ قنات و تاریخ نام‌های آن است. در این مقالهٔ کوتاه به بررسی واژهٔ «کت» در نام یکی از آبادی‌های دشت شیراز و ارتباط آن با قنات می‌پردازیم.

  • سوشیانت

زبان تبری

سوشیانت | سه شنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۲، ۰۳:۴۱ ب.ظ | ۸دیدگاه

زبان مازَندَرانی مازنی یا مازرونی یا طبری / تبری

نام یکی از زبان‌های ایرانی و یکی از شاخه‌های زبانهای ایرانی شمال‌غربی است. این زبان در استان‌های شمال ایران (به ویژه در سرزمین طبرستان قدیم) توسط مردمان مازندرانی تکلم می‌شود. و براساس آمار سال ۱۹۹۳ میلادی ۳-۴ میلیون نفر آن را به عنوان زبان بومی تکلّم می‌کردند.

نام زبان مازندرانی کنونی که در میان عوامل به اشتباه با نام گیلکی خوانده می شود زبان تبری است که برگرفته از نام سرزمین تبرستان است . زبان تبری یکی از گرانقدرترین میراث های فرهنگی ایران محسوب می شود چرا که این زبان از معدود زبان های ایرانی است که از زیرشاخه های زبان کاسپین و نیز ادامه زبان پهلوی اشکانی به شمار می رود . امروزه این زبان به دلیل چیرگی و گسترش زبان فارسی در مناطق تبری زبان در حال از میان رفتن است این زبان تا 500 سال پس از فتح ایران توسط اعراب همچنان به خط پهلوی نگاشته می شد و در تبرستان بزرگ که شامل مازندران کنونی و بخش های بزرگی از استان گلستان ، شرق گیلان ، شمال سمنان و تهران کنونی می شده است به همین خط و زبان سکه ضرب می کردند .

  • سوشیانت

پژوهشی در نقش زبان فارسی برزبانهای شبه قاره هند

سوشیانت | دوشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۵۹ ق.ظ | ۰دیدگاه

پژوهشی درتاثیر ونقش زبان فارسی برزبانهای شبه قاره هند

بدون شک زبان فارسی یکی ازتاثیرگذارترین زبانها بر زبانهای شبه قاره هند است که بیش ازیک ونیم میلیاردنفر مردم شبه قاره به این زبانها تکلم می کنند واسناد زبان فارسی درهندوستان نشان می دهد که زبان فارسی هفتصدسال زبان اداری ونظامی هندوستان بوده وزبان فارسی برای چند سده دومین زبان رسمی هند و در دوره گورکانیان زبان رسمی و زبان فرهنگی و علمی به شمار می‌رفت.

بسیاری از نویسندگان و محققان از جمله میرسندرسی و محمدعجم معتقدند، زبان فارسی که درهند به قند پارسی نیز معروف است تا شروع دوره استعمار انگلیس درشبه قاره رواج داشت و دردوره استعمار در سال 1836میلادی ˈچارلز تری ویلیانˈ زبان انگلیسی را به جای زبان فارسی درشبه قاره هند رسمیت داد.

همانندی‌های فراوان میان زبان اوستا و سانسکریت هم نشانه دیگری از پیوند دیرینه ایران و شبه قاره دارد و شباهت نمادهای مذهبی ایرانیان باستان و هندی ها از جمله خدای میترا و همچنین وارونای ودا که معادل اهورای زرتشتی است و نمادهای آیین مهر یا میترا و صلیب شکسته و صلیب که نماد خورشید و گردونه مهر است و از همه مهمتر مشترکات زبانی و مراسم های اوستایی و ودایی است.

  • سوشیانت

زبان و ادبیات فارسی در شبه قاره هند

سوشیانت | دوشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۵۱ ق.ظ | ۰دیدگاه

زبان و ادبیات فارسی در شبه قاره هند

« از میان ملل و نژادهای بسیاری که با هندوستان تماس داشته‌اند و در زندگانی و فرهنگ هند نفوذ کرده‌اند، قدیمی‌ترین و بادوام‌ترین آنها ایرانیان هستند.»(جواهر لعل نهرو)
● پیش در آمد:

زبان فارسی پیش از آنکه هندوستان مستعمره انگلستان شود، دومین زبان رسمی این کشور و زبان فرهنگی و علمی به‌شمار می‌رفته است. اما پس از استعمار انگلیسی‌ها در سال ۱۸۳۲ انگلیسی به تدریج جایگزین زبان  فارسی شد.
 زبان فارسی در دورهٔ غزنویان به هند راه یافت که  در آن دوره پارسی، زبان ادبیات، شعر، فرهنگ و دانش بود که  با تأسیس امپراتوری گورکانی به اوج پیشرفت خود در هند رسید و زبان رسمی هندوستان شد………………………….
زبان فارسی هندوستان شاعران بزرگی همچون بیدل دهلوی، و امیر خسرو دهلوی و اقبال لاهوری را در خود پروراند.
زبان فارسی هشت قرن پیش وارد هند شد، ۷۰۰ سال بر تارک اندیشه، روابط، سیاست، اقتصاد و فرهنگ مردم هند حاکمیت داشت. به گونه‌ای که کلیه آثار مهم فرهنگی، مذهبی، سیاسی، ادبی، مکاتبات، اسناد شخصی ودولتی و احکام قضایی هند به زبان فارسی نوشته می‌شد. لازم به ذکر است که هم‌اکنون در دانشگاه‌ها و کالج‌های هند بیش از پنجاه بخش زبان فارسی به‌فعالیت اشتغال دارند و بیش از یکصد مدرسه و دبیرستان فعالانه به تدریس زبان فارسی می‌پردازند.

  • سوشیانت

نگاهی به پیشیه دریا نوردی در خلیج پارس

سوشیانت | يكشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۰۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

پیشینه‌ دریانوردی در خلیج فارس به گذشته‌های بسیار دور، دست‌کم دو هزار سال پیش از میلاد، می رسد. مردمان تمدن‌های سومر، آکاد، عیلام، همواره بین میان‌رودان(بین‌النهرین) و موهنجودارو در دره‌ سند، از این راه دریایی در رفت و آمد بودند...

 

کاوش‌ها و پژوهش‌های چند دهه‌ کنونی نشان داده است که فینیقی‌ها، مردمانی آریایی‌نژاد که در سرزمین‌های ساحلی دریای مدیترانه (لبنان، بخش‌هایی از سوریه و فلسطین) زندگی می کردند، نخست در جزیره‌ها و سرزمین‌های پیرامون خلیج فارس زندگی و دریانوردی می کردند. پس از روی کار آمدن هخامنشیان در ایران، داریوش اول برای کشف سرزمین‌های تازه از دریانوردان برجسته‌ ایرانی، فینیقی و ساتراب‌های یونانی‌نشین امپراتوری پارس خواست که برای شناخت بیشتر آسیا و دیگر سرزمین‌ها به دریانوردی بپردازند. به نظر می‌رسد در زمان همین پادشاه بود که شناخت ایرانیان از خلیج فارس بیش‌تر شد.
با این همه، کهن‌ترین سند پیرامون دریانوردی در خلیج فارس به سده چهارم پیش از میلاد باز می‌گردد . در آن زمان، دریانوردی به نام نیارخوس به فرمان اسکندر مقدونی برای کاوش در سرزمین‌های نه چندان شناخته به سفر دریایی پرداخت. او سفر خود را در یازدهمین سال فرمان‌روایی اسکندر آغاز کرد و از مصب رود سند به دهانه‌ی تنگ هرمز و از آن‌جا به آب‌های خلیج فارس رفت و سرانجام در ساحل رود کارون لنگر انداخت. او در این سفر از راهنمایی چند دریانورد ایرانی، از جمله بگیوس پسر فرناکه، هیدارس بلوچ و مازان قشمی بهره‌مند بود و ماجرای سفر دریایی 146 روزه‌ی خود را در سفرنامه‌ای نوشت که اصل آن از بین رفته، اما چکیده‌ای از آن در کتاب یکی از تاریخ‌نگاران سده‌ی نخست پیش از میلاد به عنوان لشکرکشی اسکندر، برجای مانده است. او هنگام دریانوردی در خلیج فارس با فانوس‌های دریایی بزرگی رو‌به‌رو شده بودکه تا آن زمان مانند آن را ندیده بود و در سفرنامه‌ی خود از آن‌ها به عنوان یکی از شگفتی‌های سفرش یاد کرده است.

  • سوشیانت

جایگاه وندیداد در فرهنگ و ادب اوستایی

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۱۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

جایگاه وندیداد در فرهنگ و ادب اوستایی

وندیداد یکی از نوشته های اوستایی است که در کنار دیگر ادبیات اوستا به نام های یسنا، یشت ها، ویسپرد وخرده اوستا جای دارد. این نوشته هرچند به خط وگویش اوستا نگارش شده ولی بسیاری از بخش های آن با اندیشه وفلسفه زرتشت، پیام آور ایرانی هماهنگی ندارد. وندیداد همچون کشکولی ازدانش، آگاهی وباورهای ایرانیان است که از گذشته های دوربه تدریج از تاریخ، باورها، سنت ها وفرهنگ اجتماعی مردم ایران واقوام گوناگون این سرزمین گردآوری شده است.

این نوشته ازآموزه های گوناگونی درباره تاریخ و جغرافیای سرزمین پهناور ایران باستان و قوانین ویژه بهداشتی، درمانی، مدنی، کیفری، پزشکی، دامپزشکی ودانش های دیگرسخن گفته است. این احکام وقوانین اززمانهایی بسیاردوروپیش از پیام آوری زرتشت درمیان اقوام گوناگون ایرانی متداول بوده وکاربرد داشته است.

واژهً وندیداد پارسی شده واژه “وی دَاِوَه دَاتَه” اوستایی (وی دیو داد) یعنی قانون ضد دیو است. در یَسنای هفتاد ویک بند پنجم ویسنای بیست وپنج، بند ششم وسروش یشت هادُخت از دو قانون به نام ” داتام ویدی وام” به معنی قوانین ضد دیو که همان وندیداد است و “داتام زَرَه توشتریم” یعنی داد زرتشت یا قانون زرتشتی نام برده شده است که قوانین نخستین را مربوط به زمان پیش از زرتشت و داد بعدی را به زمانِ پس از آن پیام آور می داند. از این روی قوانین وندیداد را نمی توان داد زرتشت یا آموزش های دین زرتشتی دانست بلکه باید آن را به نخستین گروه های آریایی که مخالف دیو پرستی بودند نسبت داد که پیش از پیدایش بینش زرتشت، آنان پیشوای اندیشه وباور مردم ایران بودند. آنها دیوان یا پروردگاران بد را در برابر اهوراها ” اهورانیش”، پروردگارانِ نیک قرا داده بودند.

  • سوشیانت

ابیانه دریچه ای به شگفتی‌های ایران باستان

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۱۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

ابیانه پنجره‌ای به شگفتی‌های ایران باستان

روستای تاریخی ابیانه استان اصفهان را می‌توان پنجره‌ای به شگفتی‌های ایران باستان دانست که حکایت زنده‌ای از ایران باستان و نجابت و سرزندگی قومی پایمرد و سختکوش است.

شهر باستانی نطنز براساس جستارهای تاریخی نخستین شهر صنعتی ایران باستان بوده و دارای جاذبه‌های بی‌نظیری است که ابیانه در میان آنها همچون نگینی می‌درخشد. این روستای زیبای باستانی حکایت زنده‌ای از ایران باستان و نجابت و سرزندگی قومی پایمرد و سختکوش است که در طول سالیان فراوان میراث آباء و اجدادی خود در فرهنگ و تمدن را فراموش نکردند.

آنچه امروزه ابیانه خوانده می‌شود، روستای بکر و دست‌نخورده‌ای است که با چهره‌ای گشاده و معماری خشت و گل و آجر بر هر رهگذر لبخند می‌زند.

برای تماشای این روستای باستانی باید مسیر جاده قدیم نطنز را در پیش بگیریم و در مسیر پل قدیمی هنجن به سمت غرب پیش رویم تا به دره‌ای سرسبز وارد شویم و رودخانه زیبای فصلی برزرود را هم پشت سر بگذاریم که همین تفرج قبل از رسیدن به ابیانه خود عالمی دارد .

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ