ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

شاهان حکومت مظفریان

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۱:۰۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

حکمرانان حکومت مظفریان

قطب الدین شاه محمود 

زندگینامه

قطب الدین شاه محمود در جمادی‏الاول ۷۳۷ ق/ دسامبر ۱۳۳۶ م زاده شد. در توطئه دستگیری و نابینا کردن پدرش مبارزالدین محمد شرکت داشت. پس از آن که شاه شجاع بر تخت نشست، اصفهان و ابرقو به او سپرده شد. وی در دوره هفده ساله امارتش در اصفهان، زمانی مطیع فرمان شاه شجاع بود و برای مدتی نیز فارس را به کمک پدر زنش اولیس ایلکانی در تصرف داشت. شاه محمود ۳۸ سال و ۵ ماه و ۹ روز عمر کرد. پس از مرگ ۷۷۶ ق/ ۱۳۷۵ م چون فرزندی نداشت، گروهی از اهالی اصفهان هوادار فرمانروایی سلطان اولیس فرزند شاه شجاع و گروهی دیگر خواستار پیوستن اصفهان به قلمرو پادشاهی شاه شجاع شدند. بر اثر این دو دستگی شورشی در شهر درگرفت و مردم اصفهان چنان با هم به نزاع پرداختند که پیش از ۱۰ نفر بر جنازه شاه محمود برای نماز حاضر نشدند. اما شاه شجاع پس از آگاهی از مرگ برادر به اصفهان رفت و آن شهر را رسما" به قلمرو خود افزود.

نصرت‌الدین شاه یحیی

زندگی نامه

شاه یحیی (برادر زاده شاه شجاع) در روز یکشنبه ۴ محرم سال ۷۴۴ ق / ۲۹ مه ۱۳۴۳م زاده شد. هنگامی که شاه شجاع به جای مبارزالدین محمد بر تخت نشست، برای مدتی شاه یحیی را زندانی کرد. اما پس از چندی آزاد شد و یزد را که در آن زمان در دست خواجه بهاالدین قورجی بود، با ترفند گرفت و خود در جایگاه امیری شهر نشست.

شاه یحیی در دوره زمامداری شاه شجاع، چند بار علیه عموی خود شورش کرد اما هر بار شکست خورد و برجای خود نشست. پس از مرگ شاه شجاع مطابق وصیت او، یزد همچنان در دست یحیی باقی ماند. اما او به یزد بسنده نکرد و آهنگ گرفتن فارس کرد. چون به نزدیکی فارس رسید، با سلطان زین‏ العابدین پسر شاه شجاع آشتی کرد. شاه یحیی از آن پس، اغلب اوقات خود را در اصفهان به سر می‏برد اما چون به آبادانی شهر یزد گرایش بیشتری داشت و مردم اصفهان از رفتار او رضایت نداشتند، از اصفهان بیرونش راندند.

پس از آن شاه یحیی آهنگ کرمان کرد و در جنگی که در ۷ جمادی‏الاول ۷۹۲ق / ۱۲ آوریل ۱۳۹۰م با عمادالدین احمد کرد، از او شکست خورد و به یزد بازگشت. در همین ایام امیر تیمور فارس را تسخیر کرد و شاه یحیی برای باریابی، نزد تیمور به شیراز شتافت و از سوی او به فرمانروایی آن شهر برگزیده شد و موظف شد سالانه ۳۰۰ تومان مالیات برای تیمور بفرستد.

مرگ

شاه یحیی در کشتار دسته جمعی آل مظفر به فرمان تیمور در ۷۹۵ق/ ۱۳۹۳م کشته شد.

 

سلطان زین العابدین

زین العابدین بن شاه شجاع 

 

زین العابدین فرزند شاه شجاع پس از درگذشت پدر و بنا بر وصیت او بر تخت نشست اما یزد همچنان در دست شاه یحیی و کرمان در دست عمادالدین احمد بود. دوران کوتاه فرمانروایی او در مجادله با شاهزادگان مظفری سپری شد. هنگامی که امیر تیمور به سرعت ایالتهای ایران را یکی پس از دیگری تسخیر می‏کرد، آل مظفر، سرگرم زد و خورد داخلی و خانوادگی بودند. چون زین‏العابدین در جایگاه پادشاهی نشست، شاه یحیی با سپاهیان خود از یزد عازم تسخیر شیراز شد. لیکن با زین‏العابدین که برای مقابله با او از شیراز بیرون آمده بود، صلح و سازش نمود.

سلطان زین‏العابدین پس از آسوده شدن از سو ی شاه یحیی، برای مدتی در آرامش و امنیت بر فارس حکمروایی کرد و چون مردی خوش خلق و مهربان و آسان‏گیر بود، و با توده مردم با رأفت برخورد می‏کرد، اغلب مردمان خواستار او بودند. زین‏العابدین، امیر سیورغتمش را که زندانی شاه شجاع بود، از بند آزاد کرد و به کرمان فرستاد تا به تدریج زمینه چیرگی او را بر کرمان فراهم آورد. پس از ورود وی به آنجا، اوغانیها به وی پیوستند. چون عمادالدین احمد از این موضوع آگاه شد، روی به جنگ سیورغتمش آورد. سیورغتمش که بر انبوهی لشکر کرمان آگاهی یافت، به سوی گرمسیر کرمان عقب‏نشینی کرد و از آنجا فرستاده‏ای نزد زین‏العابدین روانه کرد و از او یاری خواست. اما با وجود یاری زین‏العابدین، سیورغتمش در جنگ شکست خورد و به هلاکت رسید ۷۸۷ ق / ۱۳۸۵م

امیر تیمور که در شوال ۷۸۹ ق/ اکتبر ۱۳۸۷م آذربایجان را گشوده و در آنجا به سر می‏برد، سفیری نزد سلطان زین‏العابدین به شیراز فرستاد و او را نزد خود خواند، تا پس از دیدار با وی، بار دیگر او را به فرمانروایی فارس منسوب نماید. اما زین‏العابدین نپذیرفت و به فرستاده امیر تیمور اجازه بازگشت نداد. چون تیمور از این امر آگاه شد، زین‏العابدین که یارای رو در رویی با امیر تیمور را در خود نمی‏دید، شیراز را رها کرد و به شوشتر رفت. تیمور به اصفهان رسید و به بهانه‏ای، گروهی بسیار از مردم شهر را از دم تیغ گذراند و پس از آن به شیراز رفت. در آن شهر، عمادالدین احمد از کرمان و شاه یحیی از یزد به خدمت او رسیدند لیکن چون در همین ایام خبر شورش سمرقند به تیمور رسید، کرمان را به سلطان احمد و فارس را به شاه یحیی سپرد خود در اوایل ۷۹۰ ق/ ۱۳۸۸ م راهی ماوراءالنهر شد. از سوی دیگر، چون زین‏العابدین به شوشتر رسید، شاه منصور در بیرون شهر اقامتگاهی برای او فراهم کرد. چندی نگذشت که شاه منصور، زین‏العابدین را با سرداران لشکرش به میهمانی دعوت کرد و چون همگی در مجلس حاضر شدند، آنان را دستگیر و زندانی ساخت و لشکر شیراز را با خود همداستان کرد و رهسپار آن دیار شد. زین‏العابدین با تبانی با زندانبان خود، از بند رست و به اصفهان رفت. در آن شهر سپاهی گرد آورد و راهی شیراز شد تا شاه منصور را که شیراز را تسخیر و بر تخت شاهی مظفریان نشسته بود، سرکوب نماید. در نبردی که میان دو سپاه درگرفت، زین‏العابدین شکست خورد و به اصفهان بازگشت. در اوایل ۷۹۳ ق/ ۱۳۹۰ م، شاه منصور به اصفهان شتافت. زین‏العابدین که یارای مقاومت نداشت، از برابر او گریخت و آهنگ خراسان کرد. منصور به تعقیب او رفت و در میان راه، کاشان را به تصرف در آورد. چون سلطان زین‏العابدین به ری رسید، موسی جوکار که فرمانروای ری بود، او را دستگیر و نزد شاه منصور فرستاد. زین‏العابدین بنا به روش مرسوم مظفریان به دستور شاه منصور نابینا و به اصفهان فرستاده شد.

 

 

عمادالدین احمد مظفر

و در زمان شاه شجاع نیز مدتی والی کرمان بود که به هنگام بیماری شاه شجاع حکم فرمانروایی کرمان را دریافت داشت. عمادالدین در روز جمعه ۲۰ شعبان ۷۸۶ ق/ ۷ اکتبر ۱۳۸۴ م به کرمان رسید. امیر اعتبارالدین حس قورچی به پیشواز او آمد و گنجها و دژهای شهر را بدو سپرد. سلطان احمد پس از جنگ‏هایی که با سیورغتمش کرد، او را به هلاکت رساند و پس از آن به استقلال در کرمان فرمانروایی کرد.

سلطان احمد در شوال ۷۸۹ ق / اکتبر ۱۳۸۷ م از حرکت تیمور به سوی ایران آگاه شد و به خدمت او رفت. در ۷۹۲ ق/ ۱۳۹۰ م عمادالدین احمد با سلطان زین العابدین همدست شد و به شیراز که در اختیار شاه منصور بود هجوم آورد، اما شکست خورد و نتوانست شیراز را فتح کند. چند سال بعد یعنی در ۷۹۵ ق/ ۱۳۹۳ م، امیر تیمور گورکان، شاه منصور را کشت و شیراز را به تصرف در آورد. سلطان احمد به اردوی امیر تیمور رفت و پس از چندی در کشتار آل مظفر، به فرمان امیر تیمور، او نیز کشته شد.

 

دیدگاه (۰)

هیچ دیدگاهی هنوز بیان نشده

ارسال دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
تحلیل آمار سایت و وبلاگ