گوهر تپه مازندران
پیشینه گوهر
تپه مردمانی که در کنام های باستانی مازندران چون اشکفت کومیشان، اشکفت هوتو و اشکفت کمربند زندگی میکردند پس از بیرون آمدن از اشکفت آرام آرام مایه پیدایش گوهرتپه شدند، این تپه آدمی ساز است.با گذشت زمان مردم آرامیده با از میان رفتن زیستگاههای پیشین به جایگاههای بالاتر آمده اند. در روزگار نوسنگی آرایه زندگی روستا نشینی داشته و در زمانه مفرغ نشانه نگرش نهاده شده و چگونگی شهر نشینی پیدا کرده است .
گوهر تپه رستم کلا یکی از جایگاه های بزرگ کهن نگاری شمال ایران بوده که در خاور استان مازندران و در گستره شهرستان بهشهر جا دارد .گستره پزوهش باستان شناسی و دانشهای پیوسته که گوهر تپه در کانون آن جا دارد در میانه شهرستان نکا در باختر و جَر کلباد در خاور جا دارد. دشت تهنشسته بخش شمالی بخش پژوهش را آبرفت های جوان چرخه کوارترنر و نیز تراسها و مخروطه افکنه های برآمده از آن پدیدار می کند. از سوی دیگر بلندیهای نزدیک به این دشت تهنشسته در بخش جنوبی از دید سازمان زمین شناسی لار باسن ژوراسیک بوده که در بر گیرنده سنگ آهک و سنگ اهک دولومیتی است. هستی این سازمان مایه شکل گیری اشکفتهای بخش شده که در روزگار پارینه سنگی و نوسنگی باره نگرش می باشد.
همچنین کانی های چرت و فلینت در میان لایه های سنگ اهک این سازمان باره به کارگیری گسترده مردمان بخشدر روزگار پیش از کهن نگاری تا سپیده دم کهن نگاریی نهاده شده است.
گوهر تپه در خاور مازندران و شمال باختر شهر رستم کلا از بخشهای بهشهر می باشد.گوهر تپه از پایان روزگار نوسنگی ( ۶۰۰۰ سال پیش ) بتدریج از چونی روستا فراجسته و به روش یک شهر در هزاره سوم پیش از زایش در آمده است. از آثار بدست آمده در این جا می توان به رازیگری زیستنی و پیشهوری ، گورستان روزگار مفرغو روزگار آهن به همراه آثار دیگری همچون سفال، پیشههای دستی، زیورآلات سنگی، گلی و فلزی، جنگ افزارها و ابزار شکار نمارِش کرد.
در گذران روزگار های زمین شناسی اشکفتهای فراوانی در این بخش پدیدار شده که بنابراین ، جا گرفتنهای پس از آن مردمان در آنها برپا شده است. گوهر تپه یکی از جایگاه های پیش از کهن نگاریی ایران است که در روزگار مس و سنگ ( ۳۵۰۰ ق.م) پاگرفته است. بودن این جایگاهدر میانه دره ها و اشکفتهای باستانی همچون اشکفت هوتو- کمربند، کمیشان، ارزش آن را دو چندان کرده است. با نگرش به سرچشمه های آبی، جنگل، دریا، اشکفتها، سرچشمههای دست سازات سنگی و چگونگی های دلپسند بخش همراه با توانایی های باشنده دیگر، گوهرتپه به روش اندک اندکی راه پیشرفت را پیمود و در روزگار مفرغ (۱۸۰۰-۳۰۰۰ ق. م) به شهری بزرگ با گستردگی ۵۰ هکتار دگرگون شده بود.
کاوش ها در نمایشگاه گوهر تپه در متراژهای گوناگون روی داده که هر لایه نشان دهنده یک چرخه باستانشناسی می باشد. بقایای آثار فرهنگی به دست آمده در میان لایه های چرخه مس و سنگ (کالکولتیک) و روزگار مفرغ (مفرغ)و شیوه پخش و پراکنش آن در روی تپه بیانگر آن است که پیشرفت گوهر تپه روند اندک اندکی داشته و این جایگاهدر چرخه مفرغ میانی (۲۴۰۰ ق.م) به بالاترین حد وسعت رسید، هم چنین بقایای تدفین دروه مفرغ تازه (۱۷۰۰ ق. م) بر روی لایه های مفرغ میانی گویای این گفتار است که در چرخه مفرغ تازه از گستردگی گوهر تپه کاسته شده و گورستان به بیرون از جایگاه زیستنی رفته است. دگردیسی اندک اندکی پایان چرخه مفرغ تازه تا روزگار آهن 2 (۱۱۰۰ ق.م) با پژوهش و پژوهش بر روی آثار فرهنگی همچون سفال، چیزهای مفرغی (مفرغی)، مهر، چیزهای آذینی ، ساختارهای مهرازی شایانِ شناسایی می باشد.
چنین در نگر می رسد که آنچه همچون مایگان فرهنگی چرخه ی مفرغ سپسین در مرزبندی IIIC و گورستان قیطریه در روزگار آهن I جلوه گر است. در گوهر تپه در میان خاکسپاری های روزگار آهن II پیگیری شونده می باشد.
آثار رازیگری بدست آمده ، به کار بردن چینه ، خشت و گاهاً سنگ را در پی بناها تائید نموده که با بکارگیری تیرک های چوبی ترازی و نی اندود شده پوشش داده شده و چه بسا با نگرش به چگونگی آب و هوایی بخش و همچنین بایستگی جدا سازی جایگاه های زیستنی و پیشهوری سازماندهی شده اند. از دسته این آثار برجسته بدست آمده در کاوش های گوهر تپه می توان به جنگ افزار های مفرغی و آهنی دربرگیرنده سرنیزه و دشنه و همچنین چیزهای آذینی ، مهرهای سنگی ، پیکرک های جانوری و آدمی ، مهر های سنگی گردنبند ، ابزار های بازیابی و نمونه های جورواجور دوک ، سر دوک ، فلاخن ، پولک و چیز های سفالی ، نام برد.
زمینه نامگذاری
الف) نشانهها و گورهای به دست آمده در گوهرتپه در بلندی بسیار کمی از روی زمینهای زراعی نهش داشته و با شخم زدن مردمان برایِ کشاورزی به گوهر و گنجینههای تپه دست پیدا می کردند از این روی آن را گوهر تپه نامیدند.
ب) همواره در نامگذاری تپهها از نام واپسین دارنده تپه یا زمین زراعی بهرهگیری می شده است.
افسانههای بومی
مردمان این بخش پس از فرو پاشی شهر گوهرتپه و کوچ به بخشهای کوهستانی پیکرهای نیاکان خود را برای خاکسپاری در زادگاهشان به گوهر تپه ترابرده اند در این بخش به خاک میسپردند. با نگرش به گودال هایی در گوهر تپه از دیر باز جای داشت مردم بر این باور بودند در جشنها اسبی از خاک (همان گودال ها) بیرون می آید و به سوی دریا می رود تا آب بنوشد، اگر کسی این اسب را ببیند و با گِل به او بزند آن اسب به زَر دگرگون می شود.
نگارخانه