بازرگانی در دوره ساسانی
تجارت در دوره ساسانیان
تمرکزگرایی دولت ساسانی تغییرات مهمی در تجارت آن دوره ایجاد کرد، علاوه بر آن استقلال شهرهای کاروانی سوریه و بینالنهرین نیز از بین رفت. عموما بازرگانی تحت حکومت ساسانیان همراه با سلسله مراتب قانونی، به خوبی سازماندهی شده بود.
در اواخر سده چهارم میلادی تهاجم بدویان به آسیای مرکزی و ایران شرقی به طور قابل ملاحظهای مانع تجارت در شرق شد. اما با این وجود ، توسعه دیوان سالاری پایدار در هر دو امپراتوری بیزانس و ساسانی و رشد اهمیت تجارت بین آن ها و همچنین تجارت با شرق دور به پیشرفت در طول دوره خسرو اول (79 _ 531 م) و جانشینانش کمک کرد.
در این مدت «سغدیان» فعالترین بازرگانان جاده ابریشم بودند. چینیها، میوه، شراب، آثار فلزی (به خصوص از آهن)، زره، ظروف شیشهای و همه نوع سرگرمیهای سغدی را وارد میکردند. برای مثال اسلوب و مضامین هنری ایران ساسانی با طرح طاووس نر و اسبهای بالدار روبهروی هم بر جامههای کتان ظاهر شد که در آسیای مرکزی، چین و حتی ژاپن عمومیت داشت. با این وجود اشیای کمی از این نوع و با منشاء ایرانی باقی مانده است.
ساسانیان برای فروش کالا از مهرهای گلی استفاده می کردند.
کشف مهر ساسانی در حفریات «مانتای» در سریلانکا بازتاب روابط تجاری بازرگانان ایرانی با سرزمین های دور دست است. نشانه های گستره تجارت بینالمللی ساسانیان در آفریقا نیز مشاهده شده ، سکههای یافت شده در آن جا این مساله را تصدیق میکند.
منابع سریانی، پارسی میانه و تلموذی هم در مورد تجارت امپراتوری ساسانی اطلاعاتی به دست میدهند.
در دوره ساسانی، تیسفون مرکز بزرگ تجاری بینالنهرین در ساحل دجله، جانشین بابل و سلوکیه شد.
هنوز هم جاده اصلی که از بالای بینالنهرین، از نزدیک محل امروزی همدان _ تهران (ری باستان)، به درون فلات ایران امتداد می یافت بود و از کنار صحرا میگذشت و از طریق خراسان به آسیای مرکزی یا به سمت هند میرفت زنده است.
نقشهها و سفرنامهها پیوستگی برخی راههای تجاری روزگار باستان را آشکار میکند که هنوز در بیشتر آن ها تردد صورت می گیرد.
همچنین سفرنامههای باقی مانده از دوره ساسانی بر پیوستگی جادههای تجاری دلالت دارد که از سوریه و جنوب بینالنهرین شمالی تا محل تلاقی دجله و فرات ادامه داشت، همان راهی که در دوره پارتیان نیز مورد استفاده بود. ضمن این که در امتداد تمام جادهها عوارض و تعرفه از کاروانها وصول میشد.
رومیان و پارتیان به ترتیب جای خود را به بیزانسیان و ساسانیان دادند که بر سر کنترل تجارت مزبور با هم رقابت میکردند. علی رغم جنگهای همیشگی، در امتداد راههای اصلی نمایشگاهها و بازارهایی برپا میشد و حجم تجارت دائما در حال افزایش بود.
از کتب حقوق سریانی و «ماتیکان هزار دادستان» پهلوی این گونه استنباط میشود که تجارت ساسانیان تا حد زیادی در اختیار اتحادیهها و شرکتها یا خانوادههای بازرگانی بوده که در زمینه قوانین و مقررات حاکم بر خرید و فروش تولیدات خبره بودند. از قوانین تقسیم دارایی و توارث که در کتابهای قانون شرح داده شده تنها اندکی از آن باقی مانده است. به نظر میرسد مالکیت عمومی کالا، زمین و خانهها شایعتر از مالکیت خصوصی بوده است.
اصطلاح «hambāyīh» (شراکت) نه تنها به روابط تجاری بلکه به سایر همکاریها راجع به ساخت کانال های آبیاری و نظیر آن اشاره میکند.
در ابتدا جریان تجارت به جای داد و ستد، بر پایه نظام پولی استوار بود. سکههای نقره با عیار بالا که دولت ساسانی ضرب میکرد به عنوان پول تا واحد تورفان ترکستان نیز مورد استفاده بودند. این سکهها همچنین در تجارت با نواحی بالای رود ولگا در روسیه و دریای سیاه نیز دارای ارزش بود. تجارت اخیر حتی در مقیاسی وسیعتر در دوره اسلامی نیز تداوم یافت. درهم نقره ساسانی مدلی برای سایر پولها در شرق شد. درهم نقره ساسانی مدلی شد برای سایر پولهایی که در شرق، به ویژه نزد هپتالیان و یا در واحد بخارا ضرب میشد.
در خلال حاکمیت طولانی ساسانیان، این سکه فقط در موارد محدودی تحت تاثیر مسائل سیاسی، کمارزش شد؛ یک بار در دوره پادشاهی شاپور اول (2_240 م) و بار دوم وقتی که پیروز (484 _ 459م) مجبور شده بود، غرامت سنگینی را به هپتالیان بپردازد.
مالیاتها و بهره بالای وامها باعث محدودیت بازرگانان در ایران عصر ساسانی میشد. بازرگانان در این زمره طبقات بالای اجتماع قرار نداشتند. برعکس آن در آسیای مرکزی آنها از احترام بیشتری برخوردار بودند.
در دوره ساسانی طبقه اعیان زمین دار در راس هرم جامعه بودند اما در مناطقی همچون بخارا و سمرقند بازرگانان بزرگ مهمترین نفوذ را در همه امور حکومتی داشتند. نکته مهم این که منابع مکتوب آسیای مرکزی، کتیبهها و همچنین نامهها، بیشتر به ساخت کانالها یا مخازنی برای آب و یا به امور مالی اختصاص دارند، در صورتی که کتیبههای ساسانی دارای مضامین مذهبی یا سلطنتی هستند.
مقارن با اواخر دوره ساسانی رقابت با بیزانس برای کنترل تجارت هند تشدید شد. ساسانیان بحرین و عمان را در کنترل داشتند و در سال 570 م یمن یک پایگاه ایرانی شد. «کوسپاس» رقابت بین بازرگانان بیزانس و ساسانی را در ساحل غربی هند توصیف کرده و «پروکوپیوس» اظهار میدارد که ایرانیان تمام تجارت هند را در دست داشتند.
در خصوص تجارت مناطق شمالی، اطلاعات قابل مقایسه نیست، اما مقادیر زیادی سکههای نقره، ظروف و سایر آثار ساسانی و یا از آسیای مرکزی در روسیه پیدا شده است. این یافتهها به ویژه وقتی با مقادیر اندک نقره بیزانس مقایسه شود مدرکی برای تسلط ساسانیان بر این مسیر محسوب میشوند. ایرانیان از شمال خزر، کهربا، عسل، موم و سایر کالاها را وارد میکردند.
در طول تاریخ، طلا به قیمت بالایی در هند به فروش میرفت. به نظر میرسد این مساله که دلیل عمده به دست نیامدن اشیای زرین، غیر از سکههای طلا، از آسیای مرکزی و ایران بوده تقریبا از آغاز تاریخ عمومیت داشته است. در اوایل سده دوم قبل از میلاد کوشانیان، آخرین سلسله شرق فلات ایران بودند که مقادیر معتنابهی سکههای طلا در روزگار باستان ضرب کردند. حکام بعدی غالبا نقره ضرب میکردند، البته این بدان معنی نیست که معادن طلای کوههای آلتایی، تیانشان و جاهای دیگر از تولید دست کشیده باشند. طلا بیشتر از آسیای مرکزی و ایران به جنوب بوده میشد.
تجارت داخلی شاهنشاهی ساسانی نیز دارای اهمیت بود. کالاهای اصلی شامل اجناسی چون مواد غذایی، جبوبات، شراب، خشکبار، روغن خوراکی و مانند آن میشد که کمتر جنبه تجملی داشتند. همچنین پارچه، لباس، ظروف شاهنشاهی ساسانی و در آسیای مرکزی یافت میشد. احتمالا در هر دو ناحیه محصولات لبنی، گوشت، پشم و فرشهای بافته شده با وسایل و ظروف معاوضه میشد. مواد غذایی توسط روستاییان ساکن تهیه میشد.
قوانین و مقررات، معاملات داخلی را نیز همانند تجارت بینالمللی نظم میبخشید. شرکت ها تامین محصولات مورد نیاز بازار را تقبل میکردند که خانوادهها یا تجار بزرگ در آن جا (بازار) محصولات یا خدمات را به معرض فروش میگذاشتند.
اطلاعاتی در دست نیست که آیا سیستم پستی همانند دوره هخامنشیان وجود داشته است، اما پیکها و کاروانها، پیغامها و کالاها را به هر سو میرساندند. میتوان پذیرفت که سازمانهای خصوصی و حکومتی، بازرگانی درون مرزهای شاهنشاهی را اداره میکردهاند، البته، درک ما در این رابطه غیر مستقیم و از طریق کتابهای قانونی است.
گسترش وسیع تجارت در دوره اسلامی به مقدار زیادی مرهون تجربیات پیشین ساسانیان و مردمان آسیای مرکزی بوده است. اما همچنان که مرزهای خلافت اموی فراتر از حدود امپراتوریهای ساسانی و آسیای مرکزی رفت، تجارت و بازرگانی نیز به سطوح سابق خود بازگشت.
از بین رفتن بسیاری از مرزهای داخلی، گذشته از انحصارات تجاری بیزانس و ساسانی، پیشرفت قابل ملاحظهای به خصوص برای حکومتهای واحد آسیای مرکزی به ارمغان آورد.
نویسنده: ریچارد نلسون فرای
برگردان: حسین کیان راد
برگرفته از سایت خبرگزاری میراث فرهنگی