آیین مندایی در ایران
وضعیت صابئین مندایی در ایران
در کنار رود کارون در جلگه خوزستان ، قومی صنعتگر و هنرمند زندگی می کنند که دین و آیین ، زبـان و خـط خـاصـی دارنـد و هـمـواره تـوجـه دین شناسان ، انسان شناسان و زبان شناسان را به خـود جلب کرده انـد.اینان خـود را مندایی » و از نسل سام بن نوح می دانند.
کتاب مقدس شان صحف آدم است که خود به آن گنزا ربا به معنی گنج بزرگ می گویند. این کتاب از دو طرف آغاز می شود. قسمت راست ، که طولانی تر است ، در موضوع الهیات مندایی ، جهان و خلقت ، تاریخ قوم و اساطیر ؛ و قسمت چپ در موضوع اموات است . قرآن شریف ، منداییان را با نام «صابئین »، اهل کتاب دانسته و در آیه های 62 سوره بقره ، 17 سوره حج ، 69 سوره مائده از ایشان سخن گفته است . وجه تسمیه «مندا» و «صبی »
نامی که این قوم خود را به آن می خوانند، ظاهرا از کلمه «ماندا» یا «مندا» به معنای معرفت و شناخت مشتق شده است و این شاید دلیلی است که دین شناسان نشانه هایی از ارتباط میان این دین با فرقه های گنوسی یافته اند. اما «صبی » در زبان عربی از «صب » به معنای «آب ریختن » است و این به دلیل آیین های تعمید در آب است که از ارکان این آیین به شمار می آید.
آب ؛ رمز مقدس حیات
در سخن گفتن از منداییان پیش از هر کلامی باید از «آب » آغاز کرد. آب زنده (جاری ) ]در اصطلاح مندایی ، یردنه = اردن [ به نزد منداییان ، مقدس و رمز و نشانه حیات اعظم است . تقریبا تمامی آیین ها و مناسک منداییان در کنار آب جاری انجام می شود. ایشان اعتقاد دارند که «یردنه » از زیر عرش جاری است و حیات نیز از زیر «یردنه » و دنیای نورانی بالا، مملو از آب زنده است . مهمترین آداب دینی مندایی ، یعنی غسل ها و تعمیدها در آب جاری ، از همین اصل سرچشمه می گیرد. غسل و تعمید نه تنها جسم را پاک می کند بلکه گناهان و پلیدی های نفس را نیز زایل می سازد. آبی که نور را منعکس می کند، شکلی از نور است و کسی که تعمید کرده است ، پوششی از نور دارد.
تاریخ و جغرافیای اساطیری منداییان
حرمتی که این قوم برای آب جاری قائلند این عقیده را تقویت می کند که اصل این قوم و دین ایشان از فلسطین است . کوه سراندیب ، مصر، مادای (کوه پروان )، کوه کارمل ، اورشلیم ، حران ، اطراف دجله و فرات از شمال به جنوب تا شهرهای غربی خوزستان نظیر سوسنگرد، هویزه ، خرمشهر، اطلس جغرافیایی تاریخ منداییان را از حداقل 4000 سال پیش تاکنون تشکیل می دهد. منداییان قریب 3500 سال پیش ، از مصر به حوزه فلسطین مهاجرت کرده و پس از ظهور حضرت یحیی مورد خشم یهودیان اورشلیم قرار گرفته ، به اجبار از این شهر مذهبی مهاجرت کــردنــد و در شـمــال بـیــن الـنـهــریـن و شـهـر حران اقامت گزیدند.
جمعیت و مراکز جمعیتی
ایران با 15 تا 20 هزار نفر مندایی دومین مرکز جمعیتی این دین است . منداییان عراق حدود هفتادهزار نفر هستند که اقلیت های دینی رسمی پذیرفته شده اند و بیشتر در جنوب عراق در جوار دجله و فرات ، و برخی از ایشان هم در شهرهای بغداد، موصل و کرکوک ساکن اند. منداییان ایران ، در استان خوزستان ، و بیشتر در شهر اهواز و حومه آن ، زندگی می کنند. در ماهشهر و شوشتر هم مندایی هست ؛ اما تعداد منداییان شهرهایی چون سربندر، شادگان ، خرمشهر و آبادان و... در حد چند خانوار است . امروزه تعداد قابل توجهی از منداییان ایران در استرالیا به سر می برند و در همان جاست که بخش عمده فعالیت های پژوهشی در حوزه قوم ، آیین و دین و زبان مندایی انجام می گیرد. برخی از منداییان به کشورهای حاشیه خلیج فارس و کشورهای اروپایی همچون سوئد، دانمارک و کشورهای کانادا و امریکا نیز مهاجرت کرده اند.
معیشت
معیشت منداییان در گذشته با توجه به محیط طبیعی و اقلیمی محل سکونت شان ، کشاورزی و پرورش دام و طیور بود. اما آنان به صنعتگری و ساخت ابزار و وسایل زندگی روستایی و تهیه زیورآلات نیز علاقه خاص داشته اند. به طور کلی منداییان در ساخت مصنوعات فلزی ، قلمزنی روی نقره و طلاکاری ، هنرمندان ماهری بوده اند و قلمزنی روی نقره ، طلاکاری و طلافروشی هنوز هم شغل عمده آنهاست . هنر «قلم کاری سیاه روی طلا» هنری است که فقط منداییان با آن آشنا هستند هرچند در سال های اخیر، نسل جوان ، دیگر آنقدرها خود را مقید به ادامه شغل اجدادی نمی داند و راه تحصیل و دانشگاه را پیش گرفته است .
زبان و خط
منداییان ، صاحب زبان و خط ویژه ای هستند که به زبان و خط ماندایی معروف است و شعبه ای از زبان های سامی و شکلی از زبان آرامی است که در «بابل سفلی » منتشر بود و با زبانی که «تلمود بابلی » را با آن نوشته اند، قرابت نزدیک دارد. پژوهشگر آلمانی ، نولدکه ، نخستین بار دستور این زبان را نوشت و پژوهشگری به نام مارتسوخ درباره این زبان مطالعات گسترده ای انجام داد. امروزه دیگر زبان مندایی ، زبان مشترک اجتماعی نیست و جز جملات متداول روزمره ، نماز و دعاهای تعمید، فقط خانواده های روحانیون هستند که در میان خود به این زبان صحبت می کنند. زبان غالب در میان منداییان عربی و سپس فارسی است . خط مندایی نیز خط مخصوصی است که از راست به چپ نوشته می شود و برای واژه ها و واک ها نیز علایم ویژه دارد و کتاب های مقدس ماندایی به این خط نوشته شده است . انجمن صابئین مندایی ، چندی است که به ترجمه بعضی از کتاب های دینی مندایی اقدام کرده است . یکی از پژوهشگران مندایی به نام شیخ سالم چحیلی در این زمینه فعال است .
انجمن صابئین مندایی
این انجمن که در سال 1349 شمسی توسط شیخ سالم صبوری ، رهبر دینی صابئین در آن زمان ، بنا نهاده شد، در سال 1359 با اساسنامه ای در چهار فصل و 24 ماده مجوز تاسیس گرفت . این انجمن در اهواز، انجمنی قومی دینی است که به امور داخـلـی و مـشـکـلات اجـتماعی منداییان ایران می پردازد و علاوه بر آن ، زیرمجموعه هایی نیز برای آمـوزش زبـان ، فـرهـنـگ و دین مندایی دارد. هـیـات مدیره 13 نفره این انجمن با رای گیری در اهواز و حومه انتخاب می شوند. از آن میان ، روحانیون مندایی یک نفر را برای شـرکـت در هـیـات مـدیـره انـتخاب می کنند. منداییان سایر شهرها به صورت رای گیری سنی کسی را به عنوان نماینده تعیین می کنند تا با انجمن در ارتباط باشد.
رهبر دینی منداییان ایران
در دیــــن مــنــــدایــــی رســیــــدن بــــه مــــرتــبـــه گنزورایی بسیار مشکل است و کسی که بتواند گنزورا شود، به عنوان رهبر دینی پـذیـرفته می شود. شیخ جبار طاووسی پیرمرد کهنسالی است که صاحب این مقام است . گنزورا باید در تمام مراسم عقد و عروسی و تعمیدهای مهم شرکت داشته باشد. «ترمیده » و «حلالی» دو مقام دینی هستند که حالت دستیاران گنزورا را دارند و می توانند عقد زن بیوه را بدون حضور گنزورا انجام دهند.
تعمید در آب
منداییان سه گونه تعمید دارند که برخلاف تصور، آنها را منسوب به حضرت یحیی نمی دانند. یکی به نام «رشمه » که فرد هر روز پیش از آداب دینی آن را با آب جاری یا با آبی که از رود می آورد یا حتی با آب لوله کشی انجام می دهد. دیگری «طماشه » نام دارد که هر کس می تواند با خواندن بوثه (آیه یا دعا) و فرورفتن در آب جاری بدون نظارت روحانیون به انجام آن مبادرت کند. تعمید معمولی طماشه عموما برای احتلام ، لمس میت ، زن زائو، بعد از عادت ماهیانه و لمس زن زائو قبل از پایان هفت روز اول زایمان صورت می گیرد. ســومـیــن تـعـمـیــد کــه تـعـمـیــد رسـمــی اســت «مصدوتا» نامیده می شود و تعمیدی است که تنها در حضور و با نظارت روحانیون عالی رتبه برای تعمید نوزاد و مادر در روز چهلم ، برای عروسی و در مراسم اعطای درجه روحانیت و پاکیزگی از گناه و به صورت سنتی در هر یکشنبه برای عموم منداییان برگزار می شود.
چوبی از زیتون ، حلقه ای از یاس در آب
لباس «مصوتا» به نام «رسته » از پنج تکه تشکیل شده است که تعمیدشونده و تعمیددهنده به تن می کنند و در ابتدای مراسم ، روحانی یا دستیارش کامل بودن آن را بر تن تعمیدشونده وارسی می کند. بوثه هایی (آیه ) که روحانیون از ابتدای صبح قرائت می کنند جنبه پاکسازی روحانی محیط تعمید را دارد. روحانیون علاوه بر لباس پنج تکه ، پارچه ای سفید از جنس نخ پنبه ای را به شکل تاج درآورده ، بر سر می گذارند و عصایی از چوب درخت زیتون به دست می گیرند و انگشتری موسوم به «اصقی » در انگشت می کنند.
برای شروع مراسم تعمید ابتدا «گنزورا» (روحانی عالی رتبه ) شاخه ای از بوته یاس به نام «آغا» را تهیه می کند و به کنار روخانه رفته ، تعمید «رشامه » را انجام می دهد. بعد از آن به ساحل رود می آید و به سمت شمال ایستاده و بوثه های مربوط به «آغا» را می خواند و در ضمن خواندن آنها شروع به پیچیدن شاخه های آغا (یاس ) می کند و آن را حلقه می کند. اکلیل نیز همین طور تهیه می شود. سپس دعای طلب مغفرت را بر روان تعمیدشونده می خواند. این دعا بر اساس نام دینی تعمیدشونده است . سپس با خواندن بوثه دیگری «آغا» را روی سر می گذارد و دستار را روی آن می پیچد، طوری که دهانش را بپوشاند.
«اصقی» در انگشت کوچک دست راست روحانی ، دعایی خاص دارد که روحانی آن را قرائت کرده ، سپس به آهستگی اکلیل را در زیر دستار قرار مـی دهـد. تـمام این حرکات نمادین است . به انگشت کردن اصقی و قرارداد اکلیل در زیر دستار، نمادی از «مندا» یا معرفت است که بر بالای سرش قرار می دهد. سپس به سوی آب حرکت کرده ، با اشاره اش تعمید شونده نیز در پی او می آید. او نیز باید پیش از ورود کامل به آب این بوثه را بخواند: «به نام حیات اعظم / با تکیه بر قدرت خداوند به سوی «یردنه » (آب زنده ـ جاری ) آمدم / و بنا به رسم ، پذیرای پاکی و نور شدم / نام خداوند و نام «مندای » هستی ستایش باد. »
آن گاه تعمیدشونده در جهت شمال در آب فرو می رود و می گوید: «من فلانی فرزند فلانی (نام دینی )/ در آب پاک فرو می روم / و تعمید می شوم / تعمیدم مانند بهرم بزرگ / فرزند نیکان و بزرگان است / تعمیدم مرا از بدی ها نجات می دهد/ نام خداوند و نام مندای حیات ستایش باد. » در این هنگام تعمیدکننده سه بار روی سر و روی تعمیدشونده که نیم خیز نشسته آب می پاشد و سپس توسط او «رشامه » می شود. در پایان نیز تعمیدکننده سه بار، چهار انگشت خود را در آب فرو کرده ، پیشانی تعمیدشونده را از راست به چاپ مسح می کند و می گوید که تعمید شونده تعمیدش را طبق رسوم الهی برپا داشت .سپس نام خداوند را ستایش می کند و دوبار با دست راست به تعمیدشونده آب می نوشاند. تعمیددهنده نیز در پایان می گوید: «حقیقت ، تو را شفا می دهد» و از گنزورا این «بوثه » را می شنود که «بخواه ، می یابی ؛ بگو، شنیده می شوی . »
تولد و تقدس ازدواج
منداییان سعی می کنند نوزاد و مادرش را هفت روز دور از جمع نگه دارند و در روز چهلم نیز مراسم تعمید رسمی (مصوتا) برگزار می کنند. هر فرد مندایی به غیر از نام خود، یک نام مذهبی نیز دارد که با توجه به ساعت و ماه تولدش به آن منتسب می شود و در تمام مراسم دینی با آن نام تعمید می شود. در میان منداییان ، تجرد گناه است و هر فرد مندایی به عنوان وظیفه باید ازدواج کند و گفته شده که ازدواج شان درون همسری است . منداییان قبل و بعد از عروسی ، عروس و داماد را تعمید رسمی می کنند. در میان آنها لباس عروسی لباس آخرت است . طلاق در دین مندایی نیست اما متارکه ای که زن و شوهر به آن راضی باشند، جایگزین طلاق می شود.
از مراسم ویژه ای که منداییان در صبح روز عقد و تعمید انجام می دهند تهیه نان مخصوصی است که با خرما و آداب خاصی پخت می شود و «گنزورا» بر آن دعا می خواند و آن را جلو عروس می آورند. بزرگان مندایی عروس و داماد را به نان و لباس مقدس سوگند می دهند که همیشه به هم وفادار باشند. «اشخنتا» نیز خانه کوچک نمادینی است که آن را رو به شمال با گل درست می کنند و درونش شمع روشن می کنند و آن را نمادی از حرمت حریم خانه و روشنایی آن می دانند. در میان منداییان اگر کسی همسرش را از دست دهد فقط در صورتی می تواند دوباره ازدواج کند که فرزندی نداشته باشد. همین طور در ارث نیز تا زمانی که دختر ازدواج نکرده باشد، دختر و پسر به تساوی ارث می برند و در صورت ازدواج نیمی از ارث به دختر می رسد.
مرگ در آیین مندایی
گریه و عزا و سیاه پوشیدن در میان منداییان جزو کارهای خلاف دین است . در آیین مندایی اگر بیماری در حال نزع رو به مرگ بود، او را با آبی که از آب جاری تهیه کرده اند تعمید می دهند و لباس عروسی اش را بر او می پوشانند. منداییان معتقدند که روح مرده تا سه روز بالای جسد در قبر می ماند و بعد از سه روز حرکتش را رو به آسمان آغاز می کند.
به همین خاطر آنها قبر را با چیزی به نام «سکیندوله » که نقش شیر و زنبور و مار و عقرب به نشانه عناصر اربعه دارد مهر می کنند. آنگاه بعد از سه روز خانه کوچک نمادینی را که از نی ساخته اند، به نام مندلتا به آب جاری می اندازند، که نمادی از روح آدمی در آب جاری است .
گاه شماری مندایی
منداییان 12 ماه سی روزه دارند و پنج روز باقی مانده را، برعکس سایر فرهنگ های ایرانی ، پنج روز مبارک «پنجه » می نامند و این روزها را از مبارک ترین و خوش یمن ترین روزهای سال می دانند. ماه های مندایی هر یک نام مخصوصی در زبان مندایی دارند. در نظر منداییان هشت روز از سال نحس است که پـنـج روز پـیـش از عـیـد پـنـجـه ، دو روز عید شیشیان و یک روز بعد از میلاد حضرت یحیی (ع ) است که آن را به مناسبت کشتار کـودکـان مـنـدایی توسط امپراتوری روم نحس می دانند.
«پنجه »، درودی بر رفتگان ، تطهیری دوباره
به دلیل اینکه پنج روز مبارک (پنجه ) در حساب ماه های مندایی نیست ، آنها را متعلق به مردگان می دانند و آن را به عنوان نمادی از زمان بازیافته جشن می گیرند و در آن عید گوسفند نر قربانی می کنند. از مراسم خاص این عید تعمید و درود برای رفتگان است . منداییان در این پنج روز کار نمی کنند و ظروف مسی خود را که در طول سال در آنها گوشت پخته اند، به کنار رود می آورند و تطهیر می کنند.
عید بزرگ ، آغاز سال مندایی
عید بزرگ منداییان به نام «دهوا ر با» در اول ماه «دولا» از ماه های مندایی است که مطابق با مردادماه است . در این روز، از ساعاتی قبل از شروع سال ، اقدام به خانه تکانی می کنند و نظافت شخصی را انجام می دهند و روز اول عید را در خانه می مانند و از صبح روز دوم سال به دید و بازدید می پردازند. نوروز بزرگ سه روز است . آنان در این سه روز تعمید و تطهیر می کنند.
براخه ؛ نماز مندایی
منداییان در سه وقت صبح ، ظهر، و عصر «براخه » می خوانند که به مندایی است و هر مندایی آن را می داند. پیش از اجرای آن نیز باید تعمید «اشامه » را انجام دهند. منداییان در طول سال 36 روز امساک می کنند. روزه منداییان دو نوع است : روزه خفیف و روزه سنگین . در روزه سنگین ، خوردن ماهی ، تخم مرغ و گوشت حرام است .
مندی ؛ مکان مقدس
مندی یا ماندی معبد مندایی هاست که در کنار رودخانه از نی و گل ساخته می شود. در قسمت جنوبی آن حوضی برای تطهیر است که به وسیله دو کانال با آب رودخانه مرتبط است تا آب حوض راکد نباشد.
پیشوایان مذهبی
اگرچه هر مندایی که دارای صفات برجسته جسمی و روحی و از خانواده ای سرشناس باشد می تواند به مقام کاهنی برسد، ولی کهانت عملا ارثی است و خانواده ای وجود دارد که کهانت قرن ها در میان اعضای آن ارثی بوده است . یک کودک هفت ساله پس از آنکه تحت تعلیم بزرگان مذهبی و شیوخ فرقه قرار گرفت ، در سن 29 سالگی آماده می شود به عنوان «حلالی » در جمع روحانیون حضور یابد و در هنگام انجام تشریفات مذهبی پیش نمازی فرقه را به عهده گیرد. او بعد از چـنـد سـال حـلالی ، به سمت پیشوای مذهبی «ترمیده » انتخاب می شود و همین ترمیده است که «گنزورا» یا رهبر دینی مندایی از بین شان انتخاب می شود.
کتب مقدس مندایی
کتب مهم مقدس مندایی عبارتند از:
1. «گنزا ر با» یا گنج بزرگ که همان صحف حضرت آدم است .
2. «دراشه د یحیی » که به معنای «منقولات یحیی » است .
3. «درا د نشمته » که درباره آداب تعمید و غسل سخن می گوید.
4. «سفر د ملوشه » که موضوع آن بحث درباره نجوم و احکام افلاک است .
5. «الف ترسر شیاله »که در آن ، هزار و دوازده سؤال دینی مطرح و پاسخ داده شده است .
برخی از احکام و قوانین مندایی
دیــن مــنــدایی فاقد سیستم حقوقی قضاوت است . اعتقاد به تاسیس دولت نیز در متون مندایی دیده نمی شود. مالکیت محترم است ولی استثمار انسان از انسان نفی شده است . مالیات دینی در دین مندایی وجود ندارد. «گنزورا» به عنوان قاضی نمی تواند به کسی امر و نهی کند. در این دین ، احکامی چون اعدام و سنگسار وجود ندارد. غیرمنداییان حق ورود به این دین را ندارند اما خروج از دین برای مـنـدایـیـان آزاد است و شامل حکم مرتد نمی شود.
نـشـریـات و کـتـاب هـای مـنتشرشده مندایی
انجمن صابئین مندایی در اهواز، جزوه ای را با نام «رویدادهای داخلی صابئین مندایی» در 4 صفحه منتشر می کند. منداییان ایران ساکن در استرالیا هم مجله ای به نـام صـوت الـمندی به چـــاپ مـــی رســانـنــد کــه پـژوهـشـگـر مـنـدایی سلیم برنجی صاحب کتاب قوم ازیـادرفـتـه نیز از اعضای تحریریه آن است . به غیر از ایـن ، مـنـدایـیـان اسـتـرالـیا ســایـتــی بــا نــام «جـهـان منداییان » راه اندازی کرده اند.
اخیرا کتاب انیانی یا کتاب نماز با تـرجمه شیخ سالم چحیلی و مقدمه مسعود فروزنده در ایران به چاپ رسیده است . انجمن صابئین مندایی نیز درصدد چاپ و ترجمه تعداد دیـگری از کتاب های مندایی است . در عراق منداییان به صورت گسترده تری اقدام به چاپ کتاب کرده اند و یکی از این کتاب ها، ترجمه عربی «گنزا ربا» در سال 2000 میلادی بود.
بن مایه گان
ـ برنجی ، سلیم (1367)، قوم ازیادرفته ، دنیای کتاب ، تهران .
ـ فروزنده ، مسعود، با همکاری آلن ربیه (1380)، صابئین ایران زمین ، تهران ، نشر کلید.
ـ مصاحب ، غلامحسین (1345)، دائره المعارف مصاحب ، موؤسسه انتشارات فرانکلین ، جلد سوم .
ـ و با سپاس از شیخ سالم چس حیلی ، آقای شیرالی در دایره المعارف اسلامی و آقای مسعود عربستانی پژوهشگر انسان شناس که امکان استفاده از پژوهش های میدانی شان را در اختیار گذاشتند و افشین نادری .
آیین بجای مانده از این مردمان به احتمال بسیار زیاد از آیین های ایلامیان باستان هستند