ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۲۶ مطلب با موضوع «کژروی ها» ثبت شده است

حمله مغول

سوشیانت | سه شنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۱۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

این نوشتار تنها نقل شده می باشد و نقل آن به معنی درست شمردن و یا رد آن نیست و تصمیم گیری به عهده خواننده می باشد

در رابطه با حمله مغول ها و افسانه چنگیز حتی بمنظور شستشوی مغزی در کتاب های درسی ایران نوشته بودند،  که سواران مغول برای فتح ایران از اسب پائین نمی آمدند،  و در بالای اسب می خوردند و می خوابیدند و می تاختند.  از قدیم گفته اند دروغ هر چه بزرگتر باشد باورش ساده است،  و هیچ کس نگفت با کدام اسب!  همین اسب های کوتاه مناطق سردسیر استپی،  که اگر به مناطق گرمتر یا کوهستانی می آمدند،  نمی توانستند دوام بیاورند،  یااسب های پارتی که به ترکمنی معروف شده،  شاید در بیابان پائین دست بفراوانی اسب پارتی ریخته بود،  و آنها هم آنقدر دانش داشتند،  که بدون در نظر گرفتن فرمول های تاریخ یادگیری،  از آنها استفاده کنند، دروغ پشت دروغ!!  مشروح در دروغ حمله مغول به ایران.

  
  • سوشیانت

مارکو پلو

سوشیانت | سه شنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۱۷ ب.ظ | ۱دیدگاه

 مارکو پلو

مارکوپولو فرزند نیکو پولو واز مردم ونیز بود پدر وعمویش مافیو پولواز راه اسیای صغیر وایران به چین سفر کردندودر ان زمان چین شمالی ،مغولستان وترکستان شرقی وایران در دست جانشینان چنگیز بود ،پولوها مدتی در پکینک(خان بالیغ آن زمان وپکن امروزی )اقامت کردند وسپس به اروپا باز گشتند،پدر مارکوپولو بار دیگر با پسر خود به چین رفت وبدربار قوبیلای قاآن راه یافتند ومارکو پولو طرف محبت قوبیلای قاآن قرار گرفت ممدت بیست سال از طرف این فرمانروای مغول مصدر مشاغل مهم حکومت ایالات چین واداره گمرک وسفارت وغیره شد ودر نتیجه آشنای عمیق به احوال ممالک قوبیلای قاآن ،هنگامیکه به اروپا باز گشت در سال 695شرح سفر خودر ا برای یکی از دوستان خود نقل کرد وآنها را که حاوی اطلاعات نفیسی راجع به احوال کلیه ممالک مغول بود منتشر ساخت.

  • سوشیانت

چنگیز مغول از افسانه تا حقیقت!!

سوشیانت | سه شنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۱۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

این نوشتار تنها نقل شده می باشد و نقل آن به معنی درست شمردن و یا رد آن نیست و تصمیم گیری به عهده خواننده می باشد

حمله چنگیز مغول به ایران

      ساختارهای تاریخی اجتماع کلید تاریخ است،  اگر تاریخ نویسی از تاریخ اجتماعی به درستی نداند، نمی تواند مسائل تاریخی را تشخیص دهد،  و اغفال دروغ نامه هایی بنام کتاب تاریخ می شود.  برای آنکه بتوان کشوری را دوست داشت و به آبادی و اعتلای آن کوشید،  نخست باید آن را شناخت،  وبلاگ انوش راوید  به منظور آن ایجاد شده است،  که ایران را به ساکنان خود خاصه جوانان بهتر بشناساند.  در کشور های پیشرفته کتاب های گوناگون در باره هر موضوع تالیف گردیده،  و در دسترس همگان گذارده شده،  تا مردم از پیر و جوان و دانشور و کم سواد،  بتوانند با جمیع امور و شئون سرزمین خویش آشنا گردند.  در ایران چنین کتاب هایی که بدور از دروغ و نفوذ دشمنان صهیونیسم و امپریالیسم و تفکر منحط همسایگان تاریخی باشد،  بسیار نادر است،  مخصوصاً برای آنکه نیازمندی جوانان را بر آورد،  و با واقعیت های رشد و قدرت نفوذ تمدن،  و فرهنگ با شکوه کشور پهناور ما همگرا باشد.

  • سوشیانت

کند و کاوی در مورد اسکندر رومی

سوشیانت | دوشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۲، ۱۲:۳۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

اسکندر رومی کیست

 پیش گفتار

      نوشته زیر بر گرفته از صفحه 114 کتاب:  اسکندر تاریخ ایران، الکساندر یونانی نیست.  در واقع اسکندر نامی ایرانی است،  و اسکندر رومی زاده رومیه ایران،  شاهزاده و سردار ایرانی بوده است.

   اسکندر رومی کیست

      همانطور که گفته شد در زمان کی خسرو ملوک الطوایفی ایجاد می شود،  و پادشاهی کرمان + مکران به شخصی با نام اشکش (شاهنامه ) واگذار می شود.  مکران = سوریه, حران ... و کرمان = کرمانشاه میباشد.  مرز های امروزی را فراموش کنید.  این محل را با عنوان یک ایالت از پادشاهی ایران در نظر بگیرید،  که پس از فتوحات اسفندیار هروم نیز به آن افزوده شده است.

   لغت اسکندر را تجزیه و تحلیل کنیم،  که به نظر نام او نیست و تنها لقبی برای اوست.

  • سوشیانت

اسکندر و سکندر در ایران باستان

سوشیانت | دوشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۲، ۱۲:۳۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

اسکندر و سکندر

 در زبان های ایرانی،  الکساندرس که در زبان های باختری الکساندر گفته میشود نیست.  هر گاه پذیرفته شود،  که ال آغاز الکساندرس حرف تعریف است،  با بر داشتن آن  کساندرس  میماند،  که هیچ همانندی با اسکندر و سکندر ندارد،  پس باید جستجو کرد،  که نام اسکندر و سکندر از کجا و در چه زمانی پیدا شده است.  در آثار الباقیة بیرونی صفحه 145 نوشته شده،  سر سلسله  ایشان یعنی حکومت اشکانیان،  اشک بن اشکان است،  که لقب او فـغـفور شاه می باشد،  او پسر بلاش بن شاهپور بن اس ایکتار بن سیاوش بن کیکاوس،  محسوب است. 

  • سوشیانت

مهاجرت آریاییان

سوشیانت | دوشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۲، ۱۲:۲۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

آریاییان از ایران به دیگر سرزمین ها مهاجرت کردند نه از بیرون به ایران !

بیشتر منابع تاریخی، مردمان امروزه ایران را بازماندگان آریاییانی می‌دانند که از سرزمین‌های دوردستِ شمالی به سوی جنوب و سرزمین فعلی ایران کوچ کرده‌اند و مردمان بومی و تمدن‌های این سرزمین را از بین برده و خود جایگزین آنان شده‌اند.تاریخ این مهاجرت‌ها با اختلاف‌های زیاد در دامنه وسیعی از حدود 3000 سال تا 5000 سال پیش؛ و خاستگاه اولیه این مهاجرت‌ها نیز با اختلاف‌هایی زیادتر، در گستره وسیعی از غرب و شمال و مرکز اروپا تا شرق آسیا، حوزه دریای بالتیک، شبه‌جزیره اسکاندیناوی، دشت‌های شمال آسیای میانه و قفقاز، سیبری و حتی قطب شمال ذکر شده است. دامنه وسیع این اختلاف‌ها، خود نشان‌دهنده سستی نظریه‌ها و کمبود دلایل و برهان‌های اقامه شده برای آن است.

  • سوشیانت

آغاز افسانه اسکندر

سوشیانت | دوشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۲، ۱۲:۲۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

آغاز داستان دروغ

      مقدونیه کجا بود؟،  مگه دونیا،  که در گبت ها قدیم مصری مگه دونی بود،  و به تلفظ عرب مقدونیه گردید،  به هنگام پیدایش اسکندر از مراکز مهم آئین مهر در شمال آفریقا بود.  یا قوت حموی،  جهانگرد و جغرافی دان در کتاب معجم البلدان گوید،  مقدونیه نام مصر بزبان یونانی است.  ابن الفقیه احمد همدانی،  جغرافیدان و مورخ سده چهارم هجری،  بنقل از ابن یسار گوید،  مقدونیه خاک مصر است.  المقدسیجغرافیدان سده پنجم اسلامی در حسن التقا سیم،  ابن خرداذ به،  در دالمسالک و الممالک،  مسعودی،  در کتاب مروج الذهب.  و بسیاری دیگر گویند،  در آن زمان مقدونیه یا مگه دونیا خاک مصر است.  غیر از مورخان و آگاهان سده های نخستین اسلامی،  ابن مقفع، طبری و دینوری،  در تالیفات خود اسکندر را ایرانی خوانده اند.

  • سوشیانت

نسل کشی بریتانیا در ایران

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۰۲ ب.ظ | ۴دیدگاه

نسل کشی در ایران یا هلوکاست واقعی

   دکتر محمدقلی مجد- استاد تاریخ دانشگاه پرینستون کانادا-  کتابی منتشر کرد با نام « قحطی بزرگ و نسل کشی در ایران در فاصله سالهای 1917 تا میلادی 1919» وی بر مبنای مدارک معتبر موجود در مرکز اسناد ملّی ایالات متحده آمریکا  ثابت می کند که قحطی بزرگ در ایران در سده بیستم میلادی، در زمان جنگ جهانی اول رخ داده است او در این کتاب، پرده از رازی بزرگ برداشت و با تکیه بر مدارک به جامانده از سفر او،کارشناسان آمریکایی و اخبار روزنامه های وقت، نشان داد که جمعیت ایران در شروع جنگ جهانی  اول20 میلیون نفر بوده است. این جمعیت طبق محاسبه روند افزایش طبیعی جمعیت در آن زمان، می بایست ظرف 4 سال جنگ جهانی به 21 میلیون می رسیده در حالی که طبق همه منابع، جمعیت ایران در پایان جنگ 11 میلیون نفر بوده. این یعنی که 10 میلیون ایرانی در جنگ جهانی اول از بین رفته اند.کشور ما در جنگ جهانی اول بیطرف بود اما تلفات از همه کشورهای درگیر جنگ بیشتر بود. جنگ، تورم و گرانی شدید قیمت اجناس و اقلام را در پی داشت.  ظرف 2 سال قیمت گندم 11 برابر شد.  قحطی و بیماری در سراسر کشور شایع گشت.

  • سوشیانت

هلنیسم دروغ بزرگ استعمار و غرب

سوشیانت | سه شنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۲۰ ق.ظ | ۱دیدگاه
 

 آغاز داستان دروغ

      نفوذ استعمار و امپریالیسم در همه زمینه های اجتماعی و فرهنگی،  و جنبه های مختلف می باشد، در سیاست های  و برنامه ریزی های داخلی و خارجی کشور های عقب افتاده یا تحت نفوذشان،  آشکار و پنهان با انواع ترفند ها، راست و دروغ،  در امور اجرایی و اجتماعی و تاریخی دخالت می کنند.  مکتب ها،  فلسفه ها، دینها و خیلی چیزهای الکی ساخته و پرداختند،  تا خود را برتر و ما را ناچیز بشمارند،  باید از تاریخ خود با تمام وجود دفاع کنیم و آنرا از چنگال دشمنان خارج کنیم.

      از ابتدای قرن 19 استعمار گران که با قهر و کشتار و دروغ تقریباً به تمام جهان استیلاء یافته بودند، و به دنبال شجره نامه و ساختن برتری نژادی برای خود بودند.  در یکی،  دو قرن قبل از آن خیلی تلاش کردند  روم  را بعنوان مظهر فرهنگ و دولت و علم،  و پایه ای برای سابقه خودشان معرفی نمایند،  ولی در ایتالی و تاریخ روم جز چند خرابه و چیزهایی که چندان بدرد این کار نمی خورد،  موجود نبود.  بنا بر این هلنیسم را ساختند و پرداختند تا بدین ترتیب برتری نژادی خود را ثابت کنند،  دروغ هلنیسم را شاخ و برگ دادند و بزرگ و مهم کردند.

  • سوشیانت

بازخوانی دروغی۲۳۰۰ ساله (بخش پنجم)

سوشیانت | دوشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۸:۴۱ ب.ظ | ۲دیدگاه

 

بازخوانی دروغی۲۳۰۰ ساله

روزنامه ی ایران به قلم علی غفوری

پایان کار یک سردار (بخش پنجم)


مدت کوتاه و کارهاى زیاداصلان غفارى در کتاب خود فصلى را به ناممکن بودناقدامات اسکندر در زمانى کوتاه ۱۲ سال اختصاص داده است و مى گوید: ممکن نیست کسىبتواند در مدت کوتاه عمر اسکندر مقدونى این همه کار انجام دهد.وى ابتدا به نقلاز کتاب مجمع التواریخ و القصص مى نویسد: پادشاهى اسکندر رومى ۱۴ و به روایتى ۱۲سال بود. اسکندر به مغرب و مشرق رسید و عالم بگردید و پادشاهان را قهر کرد و بروبحر به زیر پاى آورد و این به جز به عمر دراز نتوان کرد و الله اعلم 
وى سپس نقل دیگرى از یاقوت حموى نویسنده معجم البلدان مى آورد که او نیز اسکندر رازیر سؤال برده است . در کتاب مذکور جلداول صفحه ۲۳۵ آمده است: «اهل سیر گفته اند کهاسکندر بن فیلفوس رومى پادشاهانى را بکشت و بر بسیارى چیره گشت و کشورهاى بیشمارىرا تا اقصاى چین فتح کرد و سد را بنا و کارهاى زیادى نموده بمرد در حالیکه عمر او۳۲سال و ۷ ماه و در این مدت دمى نیاسوده بود. مؤلف گوید: اگر این موضوع راست باشدعجیب و مخالف عادت است. آنچه به گمان من مى رسد و خدا داناتر است اینکه مدت پادشاهىاو اوج نیکبختى او این مقدار بوده وعلما آن را به حساب عمر او گذاشته اند. سیر آفاقو طى منازل به همراهى لشگریان بخصوص اگر کندى حرکت قشون و احتیاج به کسب آذوقه وعلوفه و دفاع مدافعین قلاع وشهرها در نظر گرفته شود احتیاج به زمان دارد. این محالاست که با وجود داشتن سنى کمتر از ۲۰ سال بتواند در کشور خودنظم و نسق برقرار وهیبتش در دلها جا بگیرد و لشگریان گرد او جمع آیند و سردارى و سرورى به دست آورد واینکه تجربه و عقلى به هم رساند که آن همه حکمتها یى که به او نسبت مى دهند براى اوقابل درک باشدمحتاج به زمان دراز دیگرى است. پس در چه زمانى او سیر جهان و کشورگشایى ها و ایجاد شهرها و گماشتن دست نشاندگان را انجام داده است...« 

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ