ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسکندر» ثبت شده است

اسکندر: یک‌ نام‌ و دو چهره (بخش اول)

سوشیانت | سه شنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۹:۵۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

اسکندر: یک‌ نام‌ و دو چهره 
(از: امید عطایی فرد / بخش ۱) 


در دهة‌ 1960 میلادی‌، در دل‌ اروپا فیلسوف‌ و پژوهشگر بزرگ‌ ایرانی‌، یکه‌ و تنها در برابر اروپاییان‌ خودپرست‌ سر برافراشت‌ و غول‌ تقلبی‌ غرب‌ یعنی‌ آلکساندر مقدونی‌ را «بچة‌ تباه‌ تاریخ‌» خواند. استاد «امیر مهدی‌ بدیع‌» در شاهکارش‌ «یونانیان‌ و بربرها» از لابلای‌ نوشتارهای‌ کهن‌ یونان‌ و روم‌ مدارکی‌ به‌ در آورد که‌ نشانگر تباهکاری‌ و ویرانگری‌ و آدمکشی‌های‌ آلکساندر مقدونی‌ بود. در همان‌ دهه‌، در سال‌ 1343 خورشیدی‌ «اصلان‌ غفاری‌» با چاپ‌ کتاب‌ «قصه‌ سکندر و دارا» که‌ پیشگفتاری‌ ژرف‌ و پر دامنه‌ از استاد «ذبیح‌ بهروز» را در برداشت‌، تردیدی‌ جدی‌ دربارة‌ تاریخ‌های‌ ساختگی‌ پدیدار نمود. سپس‌ استاد «احمد حامی‌» دنبالة‌ کار را گرفت‌ و سفر جنگی‌ اسکندر مقدونی‌ را در ایران‌ گام‌ به‌ گام‌ پیمود تا به‌ این‌ برآیند رسید که‌ آن‌ را بزرگ‌ترین‌ دروغ‌ تاریخ‌ بخواند. و چند دهة‌ بعد «پوران‌ فرخزاد» با کتاب‌ «کارنامه‌ به‌ دروغ‌» به‌ این‌ کاروان‌ پیوست‌. ....

  • سوشیانت

دیو های مازندران

سوشیانت | سه شنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۵۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

دیوان مازندران

فردوسی تنها در چند بخش شاهنامه از «دیوان» به عنوان موجوداتی افسانه‌ای که بسیار نیرومندند و با نیروی جادویی خود نیز به کارهای شگفت دست می‌زنند یاد کرده است. این موارد به ترتیب عبارت است از جنگ سام با دیوان مازندران در دورهٔ پادشاهی منوچهر، جنگهای کیکاووس و رستم با دیوان مازندران، و پیکار رستم با  اکوان دیو در عهد کیخسرو، ولی فردوسی دربارهٔ این دیوان که چگونه موجوداتی بوده‌اند، به چه شکل و شمایلی بوده‌اند، چه کارهایی می‌کرده‌اند، عادات و رفتارشان چه بوده است و موضوعهایی از این‌گونه به‌ندرت سخن گفته است و به خوانندگان شاهنامه فرصت داده است تا دیوان این افسانه‌ها را آن‌چنان که خود می‌خواهند و می‌توانند در عالم خیال تصویر کنند. البته او در مواردی که کم نیست نیز لفظ «دیو» را به جای ابلیس و اهریمن و به معنی شخص بسیار نیرومند و توانا یا آدم بد به‌کاربرده است که به موضوع مورد بحث ما در این مقاله ارتباطی ندارد.(1) در بین سه افسانهٔ مذکور در فوق، در افسانهٔ لشکرکشی کیکاووس به مازندران و جنگهای کیکاووس و رستم با دیوان آن سرزمین، بیش از دو داستان دیگر خواننده می‌تواند آگاهیهایی، ولو مختصر، دربارهٔ «دیوان» شاهنامه به‌دست بیاورد و بدین جهت است که نخست این داستان را از این نطر به‌اجمال مورد بررسی قرار می‌دهیم.

  • سوشیانت

احتمال تدوین اوستا در زمان هوخشتره

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۲، ۰۸:۳۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

در آن زمان پادشاه ماد قصد داشت با داشتن یک دین واحد مردم را متحد کند.....

چنان که می دانیم، دولت نابود شده اشور دارای دین رسمی بود. دولت ماد بسیاری از نظاماتش را از اشوریان اقتباس کرده بود. داشتن دین رسمی و همگانی نیز یکی از مستلزمات شاهنشاهی بود. شرط لازم تداوم شاهنشاهی مستلزم ان بود که وحدت دینی و عقیدتی در سرزمین های ایرانی نشین تابع شاهنشاهی ایجاد گردد و این مستلزم همه گر شدن دین زرتشت در میان ایرانیان و دوب شدن دین های کهن ایرانی در دین واحد و فراگیر بود. تعالیم زرتشت تا این زمان در میان بیشینه جماعات ایرانی درون فلات ایران رسوخ یافته بود و نام های برخاسته از تعالیم مزدایسنه ( همچون فرورتیش و هوخشتر) نشان می دهد که این تعالیم تا سده هشتم پ م در میان قبایل ماد ریشه دوانده بوده است. به یاد داریم که پدر دیائوکو نامش فرورتیش بود و پیش از او نیز نام کاوی خشتر را در نوشته های اشوریان دیدیم. تشکیل دین رسمی و ترویج ان نیز مستلزم تدوین تعالیم دین بود – تعالیمی که به زرتشت نسبت داده می شد و قرار بود که به عنوان مرجع اداب و رسوم عبادی و نیز احکام قضایی و واجبات کشورداری مورد پیروی قرار گیرد و نیز براساس انها برای معاملات و داد و ستدها احکام و مقرراتی وضع شود.

  • سوشیانت

زمان زرتشت بر پایه گزارش‌های ایرانی

سوشیانت | جمعه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۲۷ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

زمان زرتشت 

 

زادروز زرتشت
۳۰ یا ۲۹ اسفند (آخرین روز سال) ۱۲۸۳ــ  ایرانی، ۲۷ مارس ۶۶۱ــ  میلادی ژولی
پیام‌آوری زرتشت
۱۵ اردیبهشت ۱۲۵۲ــ  ایرانی، ۱۲ می ۶۳۱ــ  میلادی ژولی
دین‌پذیری گشتاسپ
۱۲۱۰ــ  ایرانی، ۵۸۹ــ / ۵۸۸ــ  میلادی ژولی
درگذشت زرتشت
۱۱ اردیبهشت ۱۲۰۵ــ  ایرانی، ۸ می ۵۸۴ــ  میلادی ژولی

سرسخن

با اینکه برخی پژوهشگران زمان سنتی زرتشت را نادرست می‌انگارند و آنرا تا حدود ششصد سال به عقب می‌برند، چنین به نظر می‌رسد که نادرست انگاشتن و رد گزارش‌های ایرانی از زمان زرتشت، کار ساده‌ای نیست. تخیلی دانستن و رد این داده‌ها، به معنای رد تمامی گزارش‌های منابع ایرانی و از جمله شاهنامه فردوسی از تسلسل زمانی رویدادها، دوره‌ها و پادشاهانی است که زمان زرتشت و گشتاسپ شاه نیز یکی از حلقه‌های به هم پیوسته آن است.

  • سوشیانت

ساتی‌برزن

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۵۳ ق.ظ | ۰دیدگاه

ساتی‌برزن

ساتی‌برزن از فرماندهان عصر داریوش سوم دوازدهمین و آخرین شاهنشاه هخامنشی ساتراپ (والی) هرات است. او مردی متهور و دلاور و حادثه‌جو و از متحدین بسوس والی باختر (بلخ) بود که از یک طرف پنجه بخون داریوش آلود و از طرف دیگر بعد از تسلط اسکندر مقدونی بر ضد مقدونیان قیام کرد و چند ماه در جنگ و گریز بود تا جان بر سر این کار نهاد. بسال 331 ق. م. در سومین و آخرین جنگ دارا (داریوش) با اسکندر که در گوگمل (در نزدیک نینوای سابق و اربیل کنونی) روی داد. ساتی برزن فرماندهی سپاهیان هراتی را داشت.

بعد از شکست قطعی دارا و فرار او بسوی مشرق عده‌ای از سرداران او به اشارت بسوس بر ضد او توطئه‌ای چیدند و شاهنشاه را بازداشتند. ساتی برزن نیز در این توطئه شرکت داشت و چون اسکندر بتعقیب آنان برخاست و بنزدیکی آنان رسید ساتی برزن بهمراهی سرکردهٔ دیگری بنام برازانت زخمهای مهلکی به دارا زدند و او را در حال نزع گذاشتند و با 600 سوار گریختند. (330 ق.م.) بروایت آریان و کنت کورث مورخان یونانی سال بعد ساتی برزن در گرگان بحضور اسکندر رسید و اعلام اطاعت و وفاداری کرد. اسکندر نیز او را بحکمرانی ایالت هرات که در دورهٔ سابق داشت مجدداً منصوب کرد. ساتی برزن به هرات رفت و هنگام ورود اسکندر به آن ایالت به استقبال فاتح مقدونی شتافت و شرط خدمت بجای آورد. 

  • سوشیانت

هریوا

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۳۰ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

هَریوا سرزمینی باستانی واقع در درهٔ حاصلخیز هریرود بوده است.این سرزمین که نامش را نیز از هریرود گرفته در قدیم بسیار حاصلخیز و هم مرکز شراب سازی بوده‌است. بطلمیوس موقعیت هریوا را در جنوب مرو و باختر، در شرق پارت و بیابان کارامانیا، شمال زرنگ و غرب پاراپامیز آورده است و بنابراین مشتمل بر تقریبا ولایت هرات امروزی در افغانستان می‌شده است. پایتخت آن قبل از حملهٔ اسکندر مقدونی به ایران، آرتاکوآنا بوده‌است. باشندگان هریوا را هروی می‌نامند.بطلمیوس در کتاب جغرافیایش نام چند شهر هریوا را نیز برده که این نمایانگر حاصلخیزی و آبادانی در هریوا بوده است. شهرهای دیگر هریوا، بگفتهٔ بطلمیوس و آریان عبارت بودند از:

دیستا - ناباریس - تائووا - آئوگارا - بیتاکسا - سرماگانا – سوسیا- سیفاره - راگائورا - زموخانا - امبروداکس - بوگادیا – ورپنا- گودانا - فوراگا - ختریساخه - خائوورینا - اورتیانا – تائوپانا- استاندا - آرتیکوادنا - اسکندریهٔ آریا - بابرسانا – کپوتانا- آریا - باسیکا - سوتیرا - اُربیتانه - نی‌سی‌بیس - پاراکاناکه - گاریگا - درکاما - کوتاکه - تریبازینا - اَستاسانا - زیمیرا

  • سوشیانت

جنگ ماراتن

سوشیانت | شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۴۲ ق.ظ | ۰دیدگاه

جنگ ماراتن

 نبرد داریوش اول با یونانیان  

«ماراتن»: Marathon در اصل نام دهکده اى است در یونان و در آن محل بود که یونانیها بر ایرانیان فاتح آمدند، در ۴۹۰ قبل از میلاد نخستین کسى که خبر این فتح را از آن دهکده به آتن برد قهرمان شناخته شد و هم اکنون به یاد او و آن واقعه است که دو ماراتن از بازیهاى اساسى المپیک است و آن وقت کدامیک از ما مى دانیم که «آریابرزن»  که بود و در تنگ تکاب فارس یا نمى دانم در کجاى دیگر مى توانست باشد. در مقابل اسکندر و سربازانش چه رشادتها کرد و چه جانبازیها.

با این مقدمه کوتاه، اکنون به علل و تشریح این نبرد مى پردازیم که به باور مورخان غربى اولین نبرد سرنوشت ساز تاریخ بشر است.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ