ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۲۰۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اهورا مزدا» ثبت شده است

اسکندر: یک‌ نام‌ و دو چهره (بخش اول)

سوشیانت | سه شنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۹:۵۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

اسکندر: یک‌ نام‌ و دو چهره 
(از: امید عطایی فرد / بخش ۱) 


در دهة‌ 1960 میلادی‌، در دل‌ اروپا فیلسوف‌ و پژوهشگر بزرگ‌ ایرانی‌، یکه‌ و تنها در برابر اروپاییان‌ خودپرست‌ سر برافراشت‌ و غول‌ تقلبی‌ غرب‌ یعنی‌ آلکساندر مقدونی‌ را «بچة‌ تباه‌ تاریخ‌» خواند. استاد «امیر مهدی‌ بدیع‌» در شاهکارش‌ «یونانیان‌ و بربرها» از لابلای‌ نوشتارهای‌ کهن‌ یونان‌ و روم‌ مدارکی‌ به‌ در آورد که‌ نشانگر تباهکاری‌ و ویرانگری‌ و آدمکشی‌های‌ آلکساندر مقدونی‌ بود. در همان‌ دهه‌، در سال‌ 1343 خورشیدی‌ «اصلان‌ غفاری‌» با چاپ‌ کتاب‌ «قصه‌ سکندر و دارا» که‌ پیشگفتاری‌ ژرف‌ و پر دامنه‌ از استاد «ذبیح‌ بهروز» را در برداشت‌، تردیدی‌ جدی‌ دربارة‌ تاریخ‌های‌ ساختگی‌ پدیدار نمود. سپس‌ استاد «احمد حامی‌» دنبالة‌ کار را گرفت‌ و سفر جنگی‌ اسکندر مقدونی‌ را در ایران‌ گام‌ به‌ گام‌ پیمود تا به‌ این‌ برآیند رسید که‌ آن‌ را بزرگ‌ترین‌ دروغ‌ تاریخ‌ بخواند. و چند دهة‌ بعد «پوران‌ فرخزاد» با کتاب‌ «کارنامه‌ به‌ دروغ‌» به‌ این‌ کاروان‌ پیوست‌. ....

  • سوشیانت

نماز(عبادت) در دین زرتشت

سوشیانت | دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۵:۱۰ ب.ظ | ۲دیدگاه

در فرهنگ زرتشتیان جشن به چَم(معنی) ستایش و نیایش خداوند است . نمـاز آیینی ترین راه پیوستگی مردم  با اهورامزدا و یکی از راههای سپاسگذاری از بخششهای بی کران خداوندی است که در آئین زرتـشتـی عاشقانـه همواره مورد نگرورزی بوده و هر زرتشتـی در فراز پاکی اندیشه روزانـه پنـج بار به نیایش  اهورا مزدا  می پردازد و درکنار سپـاس و ستـایش  اهورا مزدا   بر آفریده های نیک خداوندی نیز درود می فرستدو همراه با سپاسگزاری خود را به خدا نزدیکتر می گرداند تا  از  بخشش نیک اندیشی برخوردار گردد و بر نیکی های جهان هستی بیفزاید .
1 - نیایش ( نماز ) روزانه که در پنج گاه ( زمان ) در شبانه روز انجام می شود .

  • سوشیانت

زرتشت

سوشیانت | شنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۲، ۰۸:۵۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

زرتشت

 

اشو زرتشت، پیامبر بزرگ تاریخ ایران باستان، در جهان باستان یونان و روم بنام یکی از بزرگترین دانشمندان و حکیمان شناخته شده بود و تا سال ۱۷۷۱ میلادی به همین عنوان، در نوشته های مردمان اروپا، از او یاد میشد.
در سال ۱۷۷۱ میلادی بود که برای نخستین بار ترجمه اوستا که بوسیله دانشمند فرانسوی بنام انکیتیل دو پرون Anqueti du Perron انجام شده بود در دسترس علاقمندان قرار گرفت. دو سده از روزگار ترجمه مذکور میگذرد و در این مدت کارهای علمی بسیار و محققانه بوسیله دانشمندان مغرب زمین انجام شده. برخی از این دانشمندان تمام عمر را در کار تحقیق و تجسس در این زمینه بسر آورده و کارهای علمی و انتقادی ارزشمندی انجام داده اند.
برای ما لزومی ندارد که به بحث دربارۀ زمان زرتشت بزرگ بپردازیم. هیمن قدر کافی است تذکر داده شود که پیامبر ایران با قدیمترین نویسندگان دوره «وداها» (= کتاب مقدس هندوان) همزمان بوده است. مسئله زمان آنقدرها مهم نیست بلکه آنچه قابل اهمیت است، گفتار آسمانی پیامبر ایران است که در زمانهای بسیار دور سروده شده و برای فرزندان آدمی بیادگار مانده است.

  • سوشیانت

هوم مقدس

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۲، ۰۹:۴۵ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

ستایش بر ستیغ کوهی که تو بر آن می‌رویی، ای هوم! اوستا، هوم یشت

هوم نامِ نوشابه‌ای مقدس بود که دینداران زرتشتی در زمان‌هایی ویژه می‌نوشیدند. همچنین هوم در زمان ساسانیان نامِ معمولی اشخاص بوده‌است. در هوم یشت از پارسایی بنامِ هوم نام برده شده که به ظنِ ابراهیم پورداوود می‌توان وی را از پیامبرانِ پیش از عهدِ زرتشت شمرد. در شاهنامه هوم نام عابدی پهلوان است که افراسیاب را در کنار چیجست دستگیر کرد و کیخسرو تسلیم کرد تا انتقام خون پدرش سیاوش را از او بگیرد.

هوم که در اوستایی «هَـئـومَـه» و در سانسکریت «سومَـه/ سوم» خوانده می‌شود، سپندترین و گرامی‌ترین گیاه نزد ایرانیان و هندوان باستان بوده است. از این گیاه در بسیاری از متون ایرانی و هندو به فرخندگی و با گرامیداشت فراوان یاد کرده شده و آنرا سرور، رد و شهریار همه گیاهان و رستنی‌ها می‌شناخته‌اند. 

  • سوشیانت

تاریخ ایران

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۲، ۰۲:۲۹ ب.ظ | ۵دیدگاه

تاریخ ایران

برای آشکاراندن تاریخ ایران ابتدا اندکی به تاریخ پهنه ایران نمارِش میکنیم تا بهتر تاریخ ایران را بتوانیم آشناسازی کنیم و شناخت بهتری بسته به تاریخ ایران پیدا کنیم،تاریخ ایران از زمانی آغاز می شود که نخستین زندگی در پهنه ایران  و خاک سپنتای ایران آغاز شده است و نباید تاریخ ایران را، از زمان هخامنشیان به شمار بیاوریم ، چه اینکه تاریخ ایران بسیار پیشتر از آن آغاز شده است.

در جُستار تاریخ ایران هنگامی که سخن از تاریخ ایران می‌رود باید به این نکته نگرش داشت که آیا فردید تاریخ تیره‌ها و مردمانی است که از سرآغاز تاریخ ایران تا کنون در مرزهای رامیاری ایران امروزی زیسته‌اند یا تاریخ تیره‌ها و مردمانی است که خود را به گونه‌ای از روش‌های ایرانی می‌خوانده‌اند و در گیتاشناسیی که دربرگیرندهٔ ایران امروز و سرزمین‌هایی که از دیدگاه تاریخی بخشی از ایران بزرگ (ایرانشهر) بوده‌است در تاریخ ایران زیسته‌اند.

  • سوشیانت

متنی که به وصیت نامه داریوش مشهور است

سوشیانت | يكشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۲، ۱۱:۴۳ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

وصیت نامه داریوش بزرگ
 

اینک که من از دنیا می روم، بیست و پنج کشور جز امپراتوری ایران است و در تمامی این کشورها پول ایران رواج دارد و ایرانیان درآن کشورها دارای احترام هستند و مردم آن کشورها نیز در ایران دارای احترامند، جانشین من خشایارشا باید مثل من در حفظ این کشورها کوشا باشد و راه نگهداری این کشورها این است که در امور داخلی آن ها مداخله نکند و مذهب و شعائر آنان را محترم شمرد . 
اکنون که من از این دنیا می روم تو دوازده کرور دریک زر در خزانه داری و این زر یکی از ارکان قدرت تو می باشد، زیرا قدرت پادشاه فقط به شمشیر نیست بلکه به ثروت نیز هست. البته به خاطر داشته باش تو باید به این حزانه بیفزایی نه این که از آن بکاهی، من نمی گویم که در مواقع ضروری از آن برداشت نکن، زیرا قاعده این زر در خزانه آن است که هنگام ضرورت از آن برداشت کنند، اما در اولین فرصت آن چه برداشتی به خزانه بر گردان . 
مادرت آتوسا ( دختر کورش کبیر ) بر گردن من حق دارد پس پیوسته وسایل رضایت خاطرش را فراهم کن . 
ده سال است که من مشغول ساختن انبارهای غله در نقاط مختلف کشور هستم و من روش ساختن این انبارها را که از سنگ ساخته می شود و به شکل استوانه هست در مصر آموختم و چون انبارها پیوسته تخلیه می شود حشرات در آن به وجود نمی آید و غله در این انبارها چندین سال می ماند بدون این که فاسد شود و تو باید بعد از من به ساختن انبارهای غله ادامه بدهی تا این که همواره آذوغه دو یاسه سال کشور در آن انبارها موجود باشد و هر سال بعد از این که غله جدید بدست آمد از غله موجود در انبارها برای تامین کسری خوار و بار استفاده کن و غله جدید را بعد از این که بوجاری شد به انبار منتقل نما و به این ترتیب تو برای آذوقه در این مملکت دغدغه نخواهی داشت ولو دو یا سه سال پیاپی خشک سالی شود . 

  • سوشیانت

زندگی نامه کمبوجیه

سوشیانت | يكشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۱۲ ق.ظ | ۰دیدگاه

کمبوجیه دوم یا کمبوزیه (کامبیز) (‎KA‎‎BA‎‎U‎‎JI‎‎YA‎) از سال ۵۳۰ تا سال ۵۲۲ پیش از میلادی، پادشاه هخامنشی بود. وی بجای پدر، کوروش، بر تخت سلطنت نشست.

کشتن بردیا

کورش دو پسر داشت یکی کمبوجیه که بزرگتر بود( گونه ی یونانی نام وی کامبیز است) و دیگری بردیا که کهتر بود. کورش کمبوجیه را جانشین خود کرد و وی را پس از مرگ گئوبروو گمارده ی کورش در بابل ، شاه بابل کرد. همچنین بردیا را به فرمانروایی بسیاری از کشورهای ایران خاوری گمارد.

کمبوجیه با فیدایمیا دختر هوتن، یکی از بزرگان پارسی ازدواج کرد. بردیا پس از برتخت نشستن، وی را به همسری خود درآورد و برپایه ی گاهنویسان یونانی وی کسی بود که دریافت آنکه برتخت نشسته، بردیا نیست.
کمبوجیه در جنگ واپسین کورش بزرگ با بیابانگردان، همراه وی بوده و پس از کشته شدن کورش به عنوان جانشین وی راهی پارس شده است. این احتمال هست که کمبوجیه برای جلوگیری از تاخت وتاز بیابانگردان چند ماه نیروهای خود را  درانجا نگاه داشته است.
باری پس از کشته شدن کورش ،کمبوجیه شاهنشاه شد و بردیا همچنان فرمانروای ایران خاوری ماند.

کمبوجیه  به ولایتعهدی معین شده بود و حکومت بابل را داشت و در زمان غیبت کورش از ایران نیابت سلطنت را نیز عهده دار می بود و پسر دیگر را یونانیها (اِسمِردیز) گفته اند ولیکن داریوش در کتیبهٔ بیستون او را بردیا می نامند. اخلاق تند و غرور فوق العادهٔ کمبوجیه، او را وامی اشت تا به اقوام تابع، به چشم بندگان خویش بنگرد، همین ناچار برادرش بردیا را، در انظار، از او، محبوب تر می کرد.

بردیا حکومت بعضی از ایالات شرقی ایران مثل خوارزم و باختر و پارت و کرمان را داشت و چون طرف توجه مردم شده بود، کمبوجیه او را رقیب خود دانسته، طبق روایت داریوش بزرگ در کتیبهٔ بیستون مخفیانه کشت.  کمبوجیه قتل برادر را مثل رازی که جز چند تن از نزدیکانش بدان واقف نشدند، مخفی نگهداشت. 

  • سوشیانت

انوشیروان دادگر

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۰:۵۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

انوشیروان و پیرزن فقیر

خسرو انوشَه روان شاه ایران که به دادگری معروف بوده است، روزی از روزها بر پشت بام قصر خود رفته بود و قدم می زد. هوا می خورد و مناظر اطراف قصرش را تماشا می کرد. او بر بام گسترده کاخ خود قدم می زد و اطراف را نگاه می کرد که ناگهان چشمش به پیرزن فقیری افتاد که کمی دورتر از قصر او، منزل داشت.

دید بر پشت بام همسایه   /   پیر زالی فقیر و بی مایه

 

انوشَه روان متوجه شد که پیرزن فقیر کوزه ای به دست دارد و در محوطه خانه خود می خواهد دست و رویش را بشوید. کوزه اما شکسته بود و ترک داشت و آب آن از درز ترک ها و محل شکستگی، چکه چکه می ریخت پایین. انوشَه روان که نخستین بار بود که بر پشت بام خانه خود رفته بود، چیزهای تازه ای از آن بالا در اطراف خانه خود می دید که قبلاً ندیده بود. او مثلاً نمی دانست که پیرزن فقیری در همسایگی کاخ او زندگی می کند. پیرزن فقیری که از شدت فقر، حتی توان خریدن یک کوزه نو را نداشت. انوشَه روان، مخفیانه پیرزن را زیر نظر گرفت و دید که پیرزن…

  • سوشیانت

زرتشت، مردی که به فکر نو شدن جهان بود

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۰:۲۷ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

«بیاییم از کسانی شویم که زندگانی و جهان را پیوسته تازه و باز هم تازه‌ تر می‌سازند.»

« زرتشت »

آیا می‌توان از یاد مردی که بیش از ۳۷۰۰ سال پیش، زندگانی و جهان را تازه و باز هم تازه‌ تر می‌خواست، به سادگی گذشت؟ براستی دینی که وی پایه گذاشت، از چه اندیشه‌هایی آب می‌خورد که در آن روزگار کهنه چنین نیایش‌هایی داشت، نیایش‌هایی که در جهان و با زندگی نوین هم هنوز تازگی خود را از دست نداده است؟

مادر زرتشت «دوغْدو» نام داشت. وی در کودکی و نوجوانی پرسش‌های بسیاری می‌کرد که مایۀ شگفتی همگان می‌شد. آوازۀ پرسش‌های شک‌آمیز او به گوش فرمانروایان و پیشوایان دینی شهر و روزگارش هم رسید. دگراندیشی و دلاوری دغدو سرانجام پدرش را بر آن داشت که از ترس فرمانروایان و پیشوایان دینی آن روزگار، دست دختر را گرفته روانۀ سرزمین دوری شود. دوغدو در سرزمین تازه، عروس شد و پسری آورد که او را زرتشت نامیدند.

این رویداد تاریخی در ششم فروردین سال ۱۷۶۷ پیش از میلاد، و در خراسان بزرگ رخ داد.

  • سوشیانت

میترا

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۱۶ ق.ظ | ۰دیدگاه

میترا

“میترا” یکی از خدایان آریائیان ساکن در ایران و هند و آئینی است که در سده های نخست پیش و پس از مسیحیت یا نزدیک به دو هزار سال پس از گسیل آریاها به ایران پدیدار شده و دیگر تیره های آریائی که به اروپا کوچ کرده اند نامی از این خدا نبرده اند.
برای اولین بار هردوت در سفر به ایران از میترا نامبرده و جایگاه میترا را با “آفرودیت” خدای عشق یونان یکسان بیان داشته که اینرا میرساند وی در اروپا با چنین نامی تاکنون آشنا نبوده است.
از میترا در بین تیره آریایی پیش از زرتشت نیز نشانی یافت نشده و در هیچ زمانی برترین خدای آریائیان ایران و هند نبوده تا دینی بنام وی در آن زمان در میان مردم برپا شده باشد.

آریائیان پیش از زرتشت خدایان فراوانی را می پرستیدند که به آنان “دوا” به اوستائی “داوا” da e va یا فروغ آسمان میگفتند.شماری از پژوهشگران نام “هنوتییست” یا ” کاتنوتییست” را بدلیل پرستش خدایان فراوان برای آریاها برگزیده اند. آریاها با توجه به شرایط زمانی یا مکانی به یکی از این خدایان ارج بیشتری نهاده و آنرا سرور خدایان می دانسته اند.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ