اسکندر: یک نام و دو چهره (بخش اول)
اسکندر: یک نام و دو چهره
(از: امید عطایی فرد / بخش ۱)
در دهة 1960 میلادی، در دل اروپا فیلسوف و پژوهشگر بزرگ ایرانی، یکه و تنها در برابر اروپاییان خودپرست سر برافراشت و غول تقلبی غرب یعنی آلکساندر مقدونی را «بچة تباه تاریخ» خواند. استاد «امیر مهدی بدیع» در شاهکارش «یونانیان و بربرها» از لابلای نوشتارهای کهن یونان و روم مدارکی به در آورد که نشانگر تباهکاری و ویرانگری و آدمکشیهای آلکساندر مقدونی بود. در همان دهه، در سال 1343 خورشیدی «اصلان غفاری» با چاپ کتاب «قصه سکندر و دارا» که پیشگفتاری ژرف و پر دامنه از استاد «ذبیح بهروز» را در برداشت، تردیدی جدی دربارة تاریخهای ساختگی پدیدار نمود. سپس استاد «احمد حامی» دنبالة کار را گرفت و سفر جنگی اسکندر مقدونی را در ایران گام به گام پیمود تا به این برآیند رسید که آن را بزرگترین دروغ تاریخ بخواند. و چند دهة بعد «پوران فرخزاد» با کتاب «کارنامه به دروغ» به این کاروان پیوست. ....
- ۰دیدگاه
- ۰۳ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۱:۵۲