میترا
“میترا” یکی از خدایان آریائیان ساکن در ایران و هند و آئینی است که در سده های نخست پیش و پس از مسیحیت یا نزدیک به دو هزار سال پس از گسیل آریاها به ایران پدیدار شده و دیگر تیره های آریائی که به اروپا کوچ کرده اند نامی از این خدا نبرده اند.
برای اولین بار هردوت در سفر به ایران از میترا نامبرده و جایگاه میترا را با “آفرودیت” خدای عشق یونان یکسان بیان داشته که اینرا میرساند وی در اروپا با چنین نامی تاکنون آشنا نبوده است.
از میترا در بین تیره آریایی پیش از زرتشت نیز نشانی یافت نشده و در هیچ زمانی برترین خدای آریائیان ایران و هند نبوده تا دینی بنام وی در آن زمان در میان مردم برپا شده باشد.
آریائیان پیش از زرتشت خدایان فراوانی را می پرستیدند که به آنان “دوا” به اوستائی “داوا” da e va یا فروغ آسمان میگفتند.شماری از پژوهشگران نام “هنوتییست” یا ” کاتنوتییست” را بدلیل پرستش خدایان فراوان برای آریاها برگزیده اند. آریاها با توجه به شرایط زمانی یا مکانی به یکی از این خدایان ارج بیشتری نهاده و آنرا سرور خدایان می دانسته اند.
با بررسی های انجام گرفته پژوهشگران به این نتیجه رسیده ان که “دیایس” که نماد آسمان بوده و ستایش آسمان در بسیاری از سرزمینهای کهن رواج و همه گیری داشته ، برترین خدای بوده است .
در “ریگ ودا” (دانش مقدس سرودها) کهن ترین یادمانده آراسته آریاها ،خدای “وارونا” “ورون” جایگزین “دیایوس” شده و بنام “ریته ون” (سازگار دهنده و سامان دار جهان) پرستش میگردد.او سرور آسمان بوده و خورشید نیز چشم اوست .
در “اوپانیشاد” از قدیمی ترین متون آیین هندو این خدا سرور خدایان بزرگ آریائی یا دوازده فرزندان آدیتی میشود که آنها را “آدیتیا” می نامند. با این وجود در سراسر این دوران آریاها را هیچگاه دیائوس دین یا وارونا دین نخوانده اند و آریاها هم چنین نامی برخود ننهاده اند.
“ریگ ودا” جنگی آراسته از ۱۰۲۸ سرود بنام “سوکتا” تشکیل شده که در ستایش خدایان آریائی سروده شده اند. در ستایش میترا هیچ سرود مستقلی در ریگ ودا یافت نمی شود.و تنها در نه فراز در ماندالای سوم سوکتای ۵۹ از میترا سخن گفته و او را دوست انسانها که انگیزه پیوند آنان میگردد نام می برند.میترا آنگاه که در کنار وارونا قرار میگیرد دارای ارزش بیشتری شده و در ۲۲ سرود ستایش میشود.
مفهوم واژه میترا در همه یادمانده های کهن ایرانی ، هندی و حتی “گاتها” دوستی و پیمانداریست.در هیچ یادمانده کهن آریایی نامی از میترا پرستی یا پرستنده میترا بنام یک دین همگانی برده نشده است.
در اوستای کهن از میترا جز در یک یشت (میثرَه یشت) سخن زیاد گفته نشده است. در این یشت هم اهورامزدا میترا را آفریده است نه افریننده یا سرور خدایان تا بتوان دینی بنام میترا (پیش از زرتشت) پنداشت. در زمان سرودن این یشت ایرانیان زرتشتی بوده اند و اهورامزدا را آفریننده جهان و همچنین همه ایزدان می دانسته اند. در میثره یشت فرازی آمده (آنگاه که من میثره سرور چمنزارهای فراخ را آفریدم ، ای اسپیتامد ، او را در ستایش و نماز هم ارج خویش ساختم) ((گفتار از زبان اهورامزدا))
کسانی که پیدایش زرتشت را به غلط در سده های هفتم تا هشتم پیش از میلاد دانسته اند، بخشهایی از این یشت را به زمان پیش از زرتشت نسبت داده اند؛ با این همه اگر بخشی از این یشت را کهن بدانیم ، قدمت آن هرگز به اندازه وادای کهن نخواهد بود و بهتر اینست که شناسنامه میترا از ریگ ودا بازسازی شود.
در سنگ نگاره های بجا مانده از آغاز فرمانروای هخامنشیان نامی از میترا نیست و تازه در نزدیکی پایان یافتن فرمانروایی هخامنشی از میترا در کنار آناهیتا ستایش شده و پرستشگاه هایی برای میترا برپا میگردد. از جشن میتراگان (مهرگان) در همین دوران یاد شده است .
“”نویسندگان بسیاری دین آریاها یا ایرانیان پیش از زرتشت را مهر دینی دانسته و مهر دینی را بنیاد عرفان ایرانی خوانده، استنادشان تکیه بر سرودهای شاعرانی چون فردوسی و عطار و مولوی و حافظ است که تمامی آنان نیز نزدیک به چند هزار سال پس از زرتشت میزیسته اند استوار گردیده . با اینکه این شعرا خود را مهر دین نخوانده و مورخ خود را معرفی نکرده اند.
مهر در ایران به مفهوم خورشید بکار برده شده و میشود.میترا در هیچ زمان با خورشید یکسان نبوده تا بتوان میترائیسم را به مهر دینی برگرداند . در میترایسم رومی نیز حتی میترا با خورشید یکی نبوده است. به باور استاد ما نمی توانیم از مهر دینی (خورشید پرستی) سخن گوئیم و رسم و آیین میتراییسم را در میان گذاریم.”"
آریائیان پیش از زرتشت در ایران و هند، مهر دین به معنای ستایشگر خورشید در مرتبه آفریننده جهان و برترین خدایان نبوده اند.
با نگاهی دقیق تر فرازی که در میثره یشت در ستایش از میترا سروده شده ،میتوان دریافت که سراینده مزدا پرست بوده و نه مهر دین.
مهری که در شاهنامه درخشیده و در فرهنگ ایرانی پرتو افکن شده با میترای ودای و میثره اوستایی یکسان نبوده و مهر دینی آفریده سده بیستم ایرانیان، استوار بر برداشتی از میترائیسم رومیان میباشد.
مهر هرچند واژه پارسی همان میثرَه اوستایی است ولی ایندو یکی نیستند. میثره اوستایی و میترای هندی هردو ایزد پیمان و خدای همبستگی و دوستی بودند، در حالی که مهر با خورشید یکسان بوده و بجای این واژه بکار گرفته میشده است.در اوستا و ودا هرگز میترا با خورشید برابر نبوده است.
حتی در میترائیسم رومی که به میتراس فرنام خورشید شکست ناپذیر (سل انویکتوس) دادند، خورشید در کنار میترا ستایش میگردد و در همه ستایشگاهای میتراس (میترابه) نقش خورشید هم دیده میشود.
گذشته بر این پایگاه ششم میترایی (هلیو دروموس) یا پیک خورشید نام داشت.با نگرش به اینکه در ایران میترائیسم را مهر دینی برگردان کرده اند، نام هلیو دروموس به نادرستی پیک مهر برگزیده شده است که به مفهوم پیک میترا خواهد شد نه پیک خورشید و همچنین نام مهرابه نیز جایگاه و گنبد خورشید میشود، نه جایگاه یا زیارتگاه میترا.
در میثره یشت، برجسته ترین نشان مهر اوستائی چندین برهان بر اینکه میثر و خورشید دو ایزد متفاوتند در دست است.
از جمله :میثره پیش از خورشید فنا ناپذیر و تیز اسب، بر بالای کوه هرا نمایان میگردد…
و هنگام ناپدید شدن خورشید به دیده بانی میپردازد… جایگاه او را در بالای کوه (هرابرزییتی) البرز (یاهرائیتی) خورشید و امشاسپندان آنرا به فرمان اهورامزدا ساخته اند…
گردش او از باختر به خاور است (وارونه خورشید)
در اوستا هم یشتی بنام میثره و هم یشتی بنام خورشید است. خورشید در اوستا به معنای خور؛ درخشان است.
شید یا (شت) Shet پهلوی یا خشئیت اوستایی به مفهوم درخشان است و خور به معنای کره خورشید که روی هم آن خور تابنده یا درخشان میگردد.