ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۲۹۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تاریخ» ثبت شده است

شاهان حکومت مظفریان

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۱:۰۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

حکمرانان حکومت مظفریان

قطب الدین شاه محمود 

زندگینامه

قطب الدین شاه محمود در جمادی‏الاول ۷۳۷ ق/ دسامبر ۱۳۳۶ م زاده شد. در توطئه دستگیری و نابینا کردن پدرش مبارزالدین محمد شرکت داشت. پس از آن که شاه شجاع بر تخت نشست، اصفهان و ابرقو به او سپرده شد. وی در دوره هفده ساله امارتش در اصفهان، زمانی مطیع فرمان شاه شجاع بود و برای مدتی نیز فارس را به کمک پدر زنش اولیس ایلکانی در تصرف داشت. شاه محمود ۳۸ سال و ۵ ماه و ۹ روز عمر کرد. پس از مرگ ۷۷۶ ق/ ۱۳۷۵ م چون فرزندی نداشت، گروهی از اهالی اصفهان هوادار فرمانروایی سلطان اولیس فرزند شاه شجاع و گروهی دیگر خواستار پیوستن اصفهان به قلمرو پادشاهی شاه شجاع شدند. بر اثر این دو دستگی شورشی در شهر درگرفت و مردم اصفهان چنان با هم به نزاع پرداختند که پیش از ۱۰ نفر بر جنازه شاه محمود برای نماز حاضر نشدند. اما شاه شجاع پس از آگاهی از مرگ برادر به اصفهان رفت و آن شهر را رسما" به قلمرو خود افزود.

  • سوشیانت

بازخوانی دروغی۲۳۰۰ ساله (بخش پنجم)

سوشیانت | دوشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۸:۴۱ ب.ظ | ۲دیدگاه

 

بازخوانی دروغی۲۳۰۰ ساله

روزنامه ی ایران به قلم علی غفوری

پایان کار یک سردار (بخش پنجم)


مدت کوتاه و کارهاى زیاداصلان غفارى در کتاب خود فصلى را به ناممکن بودناقدامات اسکندر در زمانى کوتاه ۱۲ سال اختصاص داده است و مى گوید: ممکن نیست کسىبتواند در مدت کوتاه عمر اسکندر مقدونى این همه کار انجام دهد.وى ابتدا به نقلاز کتاب مجمع التواریخ و القصص مى نویسد: پادشاهى اسکندر رومى ۱۴ و به روایتى ۱۲سال بود. اسکندر به مغرب و مشرق رسید و عالم بگردید و پادشاهان را قهر کرد و بروبحر به زیر پاى آورد و این به جز به عمر دراز نتوان کرد و الله اعلم 
وى سپس نقل دیگرى از یاقوت حموى نویسنده معجم البلدان مى آورد که او نیز اسکندر رازیر سؤال برده است . در کتاب مذکور جلداول صفحه ۲۳۵ آمده است: «اهل سیر گفته اند کهاسکندر بن فیلفوس رومى پادشاهانى را بکشت و بر بسیارى چیره گشت و کشورهاى بیشمارىرا تا اقصاى چین فتح کرد و سد را بنا و کارهاى زیادى نموده بمرد در حالیکه عمر او۳۲سال و ۷ ماه و در این مدت دمى نیاسوده بود. مؤلف گوید: اگر این موضوع راست باشدعجیب و مخالف عادت است. آنچه به گمان من مى رسد و خدا داناتر است اینکه مدت پادشاهىاو اوج نیکبختى او این مقدار بوده وعلما آن را به حساب عمر او گذاشته اند. سیر آفاقو طى منازل به همراهى لشگریان بخصوص اگر کندى حرکت قشون و احتیاج به کسب آذوقه وعلوفه و دفاع مدافعین قلاع وشهرها در نظر گرفته شود احتیاج به زمان دارد. این محالاست که با وجود داشتن سنى کمتر از ۲۰ سال بتواند در کشور خودنظم و نسق برقرار وهیبتش در دلها جا بگیرد و لشگریان گرد او جمع آیند و سردارى و سرورى به دست آورد واینکه تجربه و عقلى به هم رساند که آن همه حکمتها یى که به او نسبت مى دهند براى اوقابل درک باشدمحتاج به زمان دراز دیگرى است. پس در چه زمانى او سیر جهان و کشورگشایى ها و ایجاد شهرها و گماشتن دست نشاندگان را انجام داده است...« 

  • سوشیانت

بازخوانی دروغی۲۳۰۰ ساله (بخش چهارم)

سوشیانت | شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۱:۲۰ ب.ظ | ۱دیدگاه

بازخوانی دروغی۲۳۰۰ ساله

اشتباه چند هزار کیلومتری (بخش چهارم)


دکتر احمد حامی به عنوان یک فرد فنی که تخصص ویژه ای در احداث راه ها،خطوط مواصلاتی و اهمیت ترابری داشته معتقداست جنگ های اسکندر بسیار سوال برنگیز است.وی درباره جنگ گرانیک اولین جنگ بزرگ اسکندر با قراولان ایران وجنگ ایسوس می گوید

آماده کردن خوراک،پوشاک،آب،خوابگاه،جنگ افزار و... برای 64500 تا 154500جنگنده،امروز کار بس دشواری است و دوهزار و سیصد سال پیش ممکن نبوده است.پیشامد جنگ گرانیک باید چنین بوده باشد که آلکساندرس جوان،از اینکه پدرش Philoppos کشته شده و مادرش Olympias او را فرزند پدرش نمی دانسته،رنج می برده و خجالت می کشیده و سرافکنده بوده،برای گریز از تحقیر شدن و پوشانیدن نقاط ضعف خانوادگی،خود را به آب وآتش زده و از خطر نهراسیده است.این جوان جنگجو با چند صد تن از مردان ماجراجوی همانند خودش،در تنگه هلس پونت(داردانل امروزی)از آب گذشته و در کناره آسیای کوچک پیاده شده و به روش راهزنان،به آبادی ها و شهر های آسیای کوچک باختر یدستبرد می زده است.از دستبرد زدن ها،مالی به چنگ آورده وبا مال غارتی،یاران تازه اجیر کرده و کم کم زورمند شده و کارش بالا گرفته است

  • سوشیانت

تاریخچه رقص در ایران(بخش اول)

سوشیانت | پنجشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۱:۲۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

تاریخچه رقص در ایران(1)
 

پیشگفتار
رقص به حرکت درآوردن هماهنگ اندام های بدن همراه با موسیقی است که بر اساس کشش و نیاز طبیعی ، به منظور احساس های فردی و اجتماعی و نیز برگزار کردن آئین ها اجرا می شود . هم چنین رقص می تواند بازنمایی اندیشه و نمایش داستانی معین با بهره گیری از هنر صحنه پردازی باشد ، مانند باله ی کلاسیک .
ویژگی رقص که آن را از دیگر فعالیت های بدنی متمایز می کند ، جنبه ی هنری آن است . در رقص تن و روان به یکدیگر می پیوندند ، یعنی هر حرکت بدن متاثر از یک حالت درونی و عاطفی است ، به گونه ای که جسم ، اندیشه و عواطف انسا نی به صورت واقعیتی یگانه تجسم می یابد . هم چنین رقص به گونه ی استعاری روابط انسان ها را با یکدیگر بیان می کند . در رقص های دسته جمعی احساس و عاطفه ی مشترک بین رقصندگان و تماشاگران به وجود می آید . رقص های هر قوم و ملتی ، شیوه ها و گونه های خاصی برای بیان عاطفی و ارتباط با دیگران دارد .
رقص ها به طور کلی بازتاب شرایط اقلیمی ، تاریخ ، فرهنگ ، باورها و موسیقی است . بنابراین تنوع شکل و هدف رقص ها به اندازه ی تنوع فرهنگ ها متفاوت است . رقص ها به تنهایی ، دو نفره ، سه نفره ، چهار نفره و بیشتر ، با آرایش های دایره ، چهارگوش ، و یا صف های بلند اجرا می شوند . معادل فارسی رقص ((بازی)) است . بازی در زبان پهلوی وازیک ، واچیک یا واژیک خوانده می شود . ((واز)) در زبان پهلوی به معنی پرواز ، جنبش و جهش است . در برهان قاطع (( واخیدن)) به معنی از هم جداکردن و جدایی نمودن است ، بدین گونه بازی یا واچیک ، کاری است که در آن بدن به حرکت درمی آید و دستها حالت پرواز و افشاندن به خود می گیرد و چون حالت افشاندن دستها در انواع رقص هست ، رقص را دست افشانی و پایکوبی هم می گویند .

  • سوشیانت

تاریخ ایران

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۲، ۰۲:۲۹ ب.ظ | ۵دیدگاه

تاریخ ایران

برای آشکاراندن تاریخ ایران ابتدا اندکی به تاریخ پهنه ایران نمارِش میکنیم تا بهتر تاریخ ایران را بتوانیم آشناسازی کنیم و شناخت بهتری بسته به تاریخ ایران پیدا کنیم،تاریخ ایران از زمانی آغاز می شود که نخستین زندگی در پهنه ایران  و خاک سپنتای ایران آغاز شده است و نباید تاریخ ایران را، از زمان هخامنشیان به شمار بیاوریم ، چه اینکه تاریخ ایران بسیار پیشتر از آن آغاز شده است.

در جُستار تاریخ ایران هنگامی که سخن از تاریخ ایران می‌رود باید به این نکته نگرش داشت که آیا فردید تاریخ تیره‌ها و مردمانی است که از سرآغاز تاریخ ایران تا کنون در مرزهای رامیاری ایران امروزی زیسته‌اند یا تاریخ تیره‌ها و مردمانی است که خود را به گونه‌ای از روش‌های ایرانی می‌خوانده‌اند و در گیتاشناسیی که دربرگیرندهٔ ایران امروز و سرزمین‌هایی که از دیدگاه تاریخی بخشی از ایران بزرگ (ایرانشهر) بوده‌است در تاریخ ایران زیسته‌اند.

  • سوشیانت

متنی که به وصیت نامه داریوش مشهور است

سوشیانت | يكشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۲، ۱۱:۴۳ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

وصیت نامه داریوش بزرگ
 

اینک که من از دنیا می روم، بیست و پنج کشور جز امپراتوری ایران است و در تمامی این کشورها پول ایران رواج دارد و ایرانیان درآن کشورها دارای احترام هستند و مردم آن کشورها نیز در ایران دارای احترامند، جانشین من خشایارشا باید مثل من در حفظ این کشورها کوشا باشد و راه نگهداری این کشورها این است که در امور داخلی آن ها مداخله نکند و مذهب و شعائر آنان را محترم شمرد . 
اکنون که من از این دنیا می روم تو دوازده کرور دریک زر در خزانه داری و این زر یکی از ارکان قدرت تو می باشد، زیرا قدرت پادشاه فقط به شمشیر نیست بلکه به ثروت نیز هست. البته به خاطر داشته باش تو باید به این حزانه بیفزایی نه این که از آن بکاهی، من نمی گویم که در مواقع ضروری از آن برداشت نکن، زیرا قاعده این زر در خزانه آن است که هنگام ضرورت از آن برداشت کنند، اما در اولین فرصت آن چه برداشتی به خزانه بر گردان . 
مادرت آتوسا ( دختر کورش کبیر ) بر گردن من حق دارد پس پیوسته وسایل رضایت خاطرش را فراهم کن . 
ده سال است که من مشغول ساختن انبارهای غله در نقاط مختلف کشور هستم و من روش ساختن این انبارها را که از سنگ ساخته می شود و به شکل استوانه هست در مصر آموختم و چون انبارها پیوسته تخلیه می شود حشرات در آن به وجود نمی آید و غله در این انبارها چندین سال می ماند بدون این که فاسد شود و تو باید بعد از من به ساختن انبارهای غله ادامه بدهی تا این که همواره آذوغه دو یاسه سال کشور در آن انبارها موجود باشد و هر سال بعد از این که غله جدید بدست آمد از غله موجود در انبارها برای تامین کسری خوار و بار استفاده کن و غله جدید را بعد از این که بوجاری شد به انبار منتقل نما و به این ترتیب تو برای آذوقه در این مملکت دغدغه نخواهی داشت ولو دو یا سه سال پیاپی خشک سالی شود . 

  • سوشیانت

پارس ها و امپراتوری هخامنشیان

سوشیانت | يكشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۱۹ ق.ظ | ۰دیدگاه

پارس ها پیش از امپراطوری هخامنشیان

به قدرت رسیدن پارسی ها یکی از وقایع مهم تاریخ قدیم است . اینان دولتی تاسیس کردند که دنیای قدیم را به استثنای دو ثلث یونان تحت سلطه خود در آوردند . وقتی هم منقرض شدند از صحنه تاریخ خارج نشدند بلکه در طول ۲۵ قرن متوالی بلندی ها و پستی ها را پیمودند .

پارسیها مردمانی آریایی نژاد بودند که مشخص نیست از چه زمانی به فلات ایران آمدند . برای نخستین بار در سالنامه آشوری سلمانسر سوم در سال ۸۳۴ ق.م نام کشور پارسوآ در جنوب و جنوب غربی دریاچه ارومیه برده شده است . بعضی از محققان مانند راولین سن عقیده دارند که مردم پارسوآ همان پارسی ها بوده اند . البته کاملا محقق نیست که این نظریه درست باشد . تصور می شود اقوام پارسی پیش از اینکه از میان دره های جبال زاگرس به طرف جنوب و جنوب شرقی ایران بروند ؛ در این ناحیه توقف کوتاهی کردند و در حدود ۷۰۰ سال پیش از میلاد درناحیه پارسوماش ؛ روی دامنه های کوههای بختیاری در جنوب شرقی شوش در ناحیه ای که جزو کشور ایلام بود ؛ مستقر شدند . از کتیبه های آشوری چنین استنباط می شود که در زمان ؛؛ شلم نصر ؛؛ ( ۷۳۱-۷۱۳ ق.م) تا زمان سلطنت  ؛؛ آسارهادون ؛؛ (۶۲۲ ق.م )‌پادشاهان یا امرای پارسوآ ؛ تابع آشور بوده اند . پس از آن در زمان فرورتیش ( ۶۵۵-۶۳۳ ق.م ) پادشاه ماد به پارس استیلا یافت و این دولت را تابع دولت ماد نمود . هرودوت می گوید : پارسی ها به شش طایفه شهری و ده نشین و چهار طایفه چادر نشین تقسیم شده اند . شش طایفه اول عبارتند از ::پاسارگادیان ؛ مرفیان ؛ ماسپیان ؛ پانتالیان ؛ دژوسیان و گرمانیان . چهار طایفه دوم عبارتند از :: داییها ؛ مردها ؛ دروپیک ها و ساگاریتها . از طوایف مذکور سه طایفه اول بر طوایف دیگر برتری داشته اند و دیگران تابع آنها بوده اند .

  • سوشیانت

زندگی نامه کمبوجیه

سوشیانت | يكشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۱۲ ق.ظ | ۰دیدگاه

کمبوجیه دوم یا کمبوزیه (کامبیز) (‎KA‎‎BA‎‎U‎‎JI‎‎YA‎) از سال ۵۳۰ تا سال ۵۲۲ پیش از میلادی، پادشاه هخامنشی بود. وی بجای پدر، کوروش، بر تخت سلطنت نشست.

کشتن بردیا

کورش دو پسر داشت یکی کمبوجیه که بزرگتر بود( گونه ی یونانی نام وی کامبیز است) و دیگری بردیا که کهتر بود. کورش کمبوجیه را جانشین خود کرد و وی را پس از مرگ گئوبروو گمارده ی کورش در بابل ، شاه بابل کرد. همچنین بردیا را به فرمانروایی بسیاری از کشورهای ایران خاوری گمارد.

کمبوجیه با فیدایمیا دختر هوتن، یکی از بزرگان پارسی ازدواج کرد. بردیا پس از برتخت نشستن، وی را به همسری خود درآورد و برپایه ی گاهنویسان یونانی وی کسی بود که دریافت آنکه برتخت نشسته، بردیا نیست.
کمبوجیه در جنگ واپسین کورش بزرگ با بیابانگردان، همراه وی بوده و پس از کشته شدن کورش به عنوان جانشین وی راهی پارس شده است. این احتمال هست که کمبوجیه برای جلوگیری از تاخت وتاز بیابانگردان چند ماه نیروهای خود را  درانجا نگاه داشته است.
باری پس از کشته شدن کورش ،کمبوجیه شاهنشاه شد و بردیا همچنان فرمانروای ایران خاوری ماند.

کمبوجیه  به ولایتعهدی معین شده بود و حکومت بابل را داشت و در زمان غیبت کورش از ایران نیابت سلطنت را نیز عهده دار می بود و پسر دیگر را یونانیها (اِسمِردیز) گفته اند ولیکن داریوش در کتیبهٔ بیستون او را بردیا می نامند. اخلاق تند و غرور فوق العادهٔ کمبوجیه، او را وامی اشت تا به اقوام تابع، به چشم بندگان خویش بنگرد، همین ناچار برادرش بردیا را، در انظار، از او، محبوب تر می کرد.

بردیا حکومت بعضی از ایالات شرقی ایران مثل خوارزم و باختر و پارت و کرمان را داشت و چون طرف توجه مردم شده بود، کمبوجیه او را رقیب خود دانسته، طبق روایت داریوش بزرگ در کتیبهٔ بیستون مخفیانه کشت.  کمبوجیه قتل برادر را مثل رازی که جز چند تن از نزدیکانش بدان واقف نشدند، مخفی نگهداشت. 

  • سوشیانت

جایگاه وندیداد در فرهنگ و ادب اوستایی

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۱۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

جایگاه وندیداد در فرهنگ و ادب اوستایی

وندیداد یکی از نوشته های اوستایی است که در کنار دیگر ادبیات اوستا به نام های یسنا، یشت ها، ویسپرد وخرده اوستا جای دارد. این نوشته هرچند به خط وگویش اوستا نگارش شده ولی بسیاری از بخش های آن با اندیشه وفلسفه زرتشت، پیام آور ایرانی هماهنگی ندارد. وندیداد همچون کشکولی ازدانش، آگاهی وباورهای ایرانیان است که از گذشته های دوربه تدریج از تاریخ، باورها، سنت ها وفرهنگ اجتماعی مردم ایران واقوام گوناگون این سرزمین گردآوری شده است.

این نوشته ازآموزه های گوناگونی درباره تاریخ و جغرافیای سرزمین پهناور ایران باستان و قوانین ویژه بهداشتی، درمانی، مدنی، کیفری، پزشکی، دامپزشکی ودانش های دیگرسخن گفته است. این احکام وقوانین اززمانهایی بسیاردوروپیش از پیام آوری زرتشت درمیان اقوام گوناگون ایرانی متداول بوده وکاربرد داشته است.

واژهً وندیداد پارسی شده واژه “وی دَاِوَه دَاتَه” اوستایی (وی دیو داد) یعنی قانون ضد دیو است. در یَسنای هفتاد ویک بند پنجم ویسنای بیست وپنج، بند ششم وسروش یشت هادُخت از دو قانون به نام ” داتام ویدی وام” به معنی قوانین ضد دیو که همان وندیداد است و “داتام زَرَه توشتریم” یعنی داد زرتشت یا قانون زرتشتی نام برده شده است که قوانین نخستین را مربوط به زمان پیش از زرتشت و داد بعدی را به زمانِ پس از آن پیام آور می داند. از این روی قوانین وندیداد را نمی توان داد زرتشت یا آموزش های دین زرتشتی دانست بلکه باید آن را به نخستین گروه های آریایی که مخالف دیو پرستی بودند نسبت داد که پیش از پیدایش بینش زرتشت، آنان پیشوای اندیشه وباور مردم ایران بودند. آنها دیوان یا پروردگاران بد را در برابر اهوراها ” اهورانیش”، پروردگارانِ نیک قرا داده بودند.

  • سوشیانت

ابیانه دریچه ای به شگفتی‌های ایران باستان

سوشیانت | شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۱۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

ابیانه پنجره‌ای به شگفتی‌های ایران باستان

روستای تاریخی ابیانه استان اصفهان را می‌توان پنجره‌ای به شگفتی‌های ایران باستان دانست که حکایت زنده‌ای از ایران باستان و نجابت و سرزندگی قومی پایمرد و سختکوش است.

شهر باستانی نطنز براساس جستارهای تاریخی نخستین شهر صنعتی ایران باستان بوده و دارای جاذبه‌های بی‌نظیری است که ابیانه در میان آنها همچون نگینی می‌درخشد. این روستای زیبای باستانی حکایت زنده‌ای از ایران باستان و نجابت و سرزندگی قومی پایمرد و سختکوش است که در طول سالیان فراوان میراث آباء و اجدادی خود در فرهنگ و تمدن را فراموش نکردند.

آنچه امروزه ابیانه خوانده می‌شود، روستای بکر و دست‌نخورده‌ای است که با چهره‌ای گشاده و معماری خشت و گل و آجر بر هر رهگذر لبخند می‌زند.

برای تماشای این روستای باستانی باید مسیر جاده قدیم نطنز را در پیش بگیریم و در مسیر پل قدیمی هنجن به سمت غرب پیش رویم تا به دره‌ای سرسبز وارد شویم و رودخانه زیبای فصلی برزرود را هم پشت سر بگذاریم که همین تفرج قبل از رسیدن به ابیانه خود عالمی دارد .

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ