ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۱۳۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زندگی‌نامه» ثبت شده است

نیایشگاه تاریشا

سوشیانت | شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۳۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

اشکفت سلیمان یا نیایشگاه تاریشا بزرگترین خط نوشته میخی عیلام‌ نو را در خود جا داده است. اشکفت سلیمان در جنوب ایذه واقع شده و شامل چهار نقش برجسته متعلق به دوره ایلامیان و بقایای یک ساختمان متعلق به اتابکان است. این محل پرستشگاه تریشا یکی از خدایان ایلامی بوده‌است.

نخستین نقش برجسته:

مراسم نیایش هانی پادشاه محلی آیاپیر، به همراه شوترورو وزیرش و زن و فرزندش را نشان می‌دهد. این نقش برجسته دارای کتیبه‌ای به خط میخی عیلامی می‌باشد.

  • سوشیانت

تیسفون یا مداین

سوشیانت | شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۳۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

تیسفون که عرب‌ها آن را مدائن نامیدند نام یکی از پایتخت‌های باستانی ایران است که در کشور عراقِ امروزی واقع شده‌است.تیسفون مجموعه‌ای از چند شهر، اسبانبر، سلوکیه و بغداد بود که در ساحل رود دجله ساخته‌شده بودند. این شهر در دوران اشکانیان به عنوان پایتخت غربی ایران در منطقهٔ میان‌رودان بنا نهاده شد، و در دوران ساسانی اهمیت خود را به عنوان مرکز قدرت سیاسی و اقتصادی حفظ کرد. پس از حمله اعراب به ایران، شهر تیسفون به تاراج رفت و رفته‌رفته متروکه گشت.

تیسفون حدود ششصد سال پایتخت ایران بود و از گودرز دوم (حک: ۴۱ ـ۵۱ میلادی) تا اردوان پنجم (حک: ۲۵۹ـ ۲۲۶ میلادی)، اشکانیان، و از اردشیر اول (حک : ۲۲۶ـ ۲۴۱ میلادی) تا یزدگرد سوم (حک : ۱۱ـ۳۱/ ۶۳۲ـ۶۵۱)، ساسانیان در تیسفون حکومت کردند. پس از اسلام سلمان فارسی در روزگار خلافت عمر حاکم تیسفون شد.

  • سوشیانت

دین کرد

سوشیانت | شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۲۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

دینْ‌کرد یا دینکرت

کتاب سترگی است به زبان پارسی میانه (پهلوی)، که آن را به‌درستی "دانشنامهٔ مَزْدَیَسْنی" و یا "درسنامهٔ دین مزدایی (زرتشتی)" خوانده‌اند. واژهٔ "دینْ‌کرد" (dēnkart در پارسی میانه) را می‌توان به "کرده‌ها (کارها)ی دینی" و نیز "نوشتهٔ دینی" برگردانید. این گردآوردهٔ بزرگ خود دارای ۹ نسک است، که از آن میان نسکهای نخست و دوم و نیز پاره‌ای از نسک سوم آن به دستان ما نرسیده است. دینْ‌کرد فراهم‌آمده از نوشته‌هایی است که زمان نگارش و نیز نویسندگان آنها سراسر شناخته نیستند، و نسکی که در دستان ماست بر پایهٔ این نوشته‌ها در سده‌های نهم و دهم پس از زایش (میلاد) به دست دو تن از فرهیختگان تاریخ فرهنگ ایران‌زمین، به نامهای آذرفَرْنْبَغ فرخزادان و آذربادِ امیدان گردآوری و سامان‌بندی (تنظیم) شده است.

  • سوشیانت

دیو

سوشیانت | شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۰۲ ب.ظ | ۰دیدگاه

دیو یکی از واژه های کهن و قدمت آن به دوران آریاییان می‌رسد. دیوان گروهی از پروردگاران آریائی بوده‌اند. پس از جدائی ایرانیان از هندوان و ظهور زرتشت پروردگاران مشترک قدیم یعنی دیوها که مورد پرستش هندوان بودند، نزد ایرانیان گمراه‌کنندگان و شیاطین خوانده شدند. چنانکه در آئین مزدیسنا کلاً به مردم بدمنش هم اطلاق می‌شود. واژهٔ دیو در اوستا به صورت دَئوَ و در پهلوی دِو و در فارسی دیو گفته می‌شود. در زبان هند باستان دِوَ یا دَئوه به معنی فروغ و روشنائی و نام خداست. اشتقاق این واژه در میان اقوام آریائی نیز معنی خدا دارد چنانکه در یونانی زئوس و در لاتینی دَئوس در فرانسه دی‌اُ و در انگلیسی دِئیتی و در ایرلندی دیابکار می‌رود.

  • سوشیانت

کی کاووس کیانی

سوشیانت | شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۵۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

کی‌کاووس

دومین شاه کیانی و نام دارترین پادشاه این سلسله و نوهٔ کی‌قباد است. غم‌نامهٔ رستم و سهراب و داستان سیاوش نیز به دوران پادشاهی کی‌کاووس تعلق دارد. کی کاووس در داستان‌های اسطوره‌ای ایران بیشتر به عنوان مظهر و قدرتی یاد شده‌است که به همهٔ تسلط و شکوه، در برابر جهان، ناچیز و رفتنی است. وی یکصد و شصت سال سلطنت کرد و پس از او کی خسرو به پادشاهی رسید. بنا بر باورهای ایرانیان کهن، کی کاووس بر هفت کشور و بر دیوان و آدمیان فرمانروایی مطلق می‌یابد. او بر سر کوه البرز هفت کاخ می‌سازد: یکی از زر، دو از سیم، دو از پولاد و دو از آبگینه. او از این کاخها بر همه حتی بر دیوان مازندران فرمان می‌راند. این هفت کاخ چنانند که هر کسی بر اثر پیری نیرویش کم شود، به کاخ او در می‌آید و دیگر باره توان بدو باز می‌گردد و جوان می‌شود.

  • سوشیانت

داستان ارتب

سوشیانت | شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۵۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

ارنب

روزی که کوروش وارد شهر صور شد یکی از برجسته ترین کمانداران سرزمین فینیقیه( که صور از شهرهای آن بود) تصمیم گرفت که کوروش را به قتل برساند. آن مرد به اسم «ارتب» خوانده می شد و برادرش در یکی از جنگ ها به دست سربازان کوروش به قتل رسیده بود.

کوروش در آن روز به طور رسمی وارد صور شده بود و پیشاپیش او ، به رسم آن زمان ارابه آفتاب را به حرکت در می آوردند و ارابه آفتاب حامل شکل خورشید بود و شانزده اسب سفید رنگ که چهار به چهار به ارابه بسته بودند آن را می کشید و مردم از تماشای زینت اسب ها سیر نمی شدند.

هیچ کس سوار ارابه آفتاب نمی شد و حتی خود کوروش هم قدم در ارابه نمی گذاشت و بعد از ارابه آفتاب کوروش سوار بر اسب می آمد.

گفتیم که پادشاه ایران ریش بلند داشت و در اعیاد و روزهای مراسم رسمی، موی ریش و سرش را مجعد می کردند و با جواهر می آراستند.

  • سوشیانت

پارسه

سوشیانت | شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۱۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

تخت جمشید

پارسه یا تخت جمشید نام یکی از شهرهای باستانی ایران است که سالیان سال پایتخت تشریفاتی امپراتوری ایران در زمان دودمان هخامنشیان بوده‌است. باور تاریخدانان بر این است که اسکندر مقدونی سردار یونانی در ۳۳۰ پیش از میلاد، به ایران حمله کرد و پارسه را به آتش کشید و احتمالا بخش عظیمی از کتابها، فرهنگ و هنر هخامنشی را با اینکار نابود نمود. با این‌حال ویرانه‌های این مکان هنوز هم در مرودشت در نزدیکی شیراز مرکز استان فارس پا برجاست و باستان شناسان از ویرانه‌های آن نشانه‌های آتش و هجوم را بر آن تایید می‌کنند.این مکان از سال ۱۹۷۹ یکی از آثار ثبت شدهٔ ایران در میراث جهانی یونسکو است.

نام پارسه (تخت جمشید)

نام تخت جمشید در زمان ساخت «پارسَه» به معنای «شهر پارسیان» بود. یونانیان آن را پِرسپولیس (به یونانی یعنی پارسه‌شهر) خوانده‌اند. در فارسی معاصر این بنا را تخت جمشید یا قصر شاهی جمشید پادشاه اسطوره‌ای ایران می‌نامند که در شاهنامه فردوسی نیز آمده‌است.

  • سوشیانت

کتاب عجائب المخلوقات وغرائب الموجودات

سوشیانت | شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۵۲ ق.ظ | ۰دیدگاه

عجائب المخلوقات وغرائب الموجودات (شگفتی‌های آفریدگان و موجودات) کتابیست در زمینه کیهان‌نگاری نوشتهٔ زکریا قزوینی ایرانی‌تبار که به زبان عربی نوشته شده‌است. مطالب این کتاب را تدوین‌شده برپایهٔ کتاب فارسی‌ای با همین نام از محمد بن محمود همدانی دانسته‌اند. تاریخ نوشتن عجائیب‌المخلوقات را به سال ۶۷۸ هجری قمری مطابق با ۱۲۸۰ میلادی گزارش کرده‌اند. دست‌نوشته اصلی آن در حال حاضر در موزهٔ مونیخ آلمان موجود است. این کتاب به چندین زبان زنده دنیا ترجمه شده‌است.

  • سوشیانت

ذوالفقارخان

سوشیانت | جمعه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۱، ۰۲:۴۱ ب.ظ | ۰دیدگاه

ذوالفقارخان از سرداران معروف دورهٔ سلطنت فتحعلی شاه قاجار و مردی بسیار شجاع و متهور بود که خدمات نمایانی انجام داد. این سردار به غلط به دامغانی معروف شده است و باید آن را سرداری سنگسری گفت زیرا طالب آباد سنگسر مولد و منشاء او می‌باشد.

در سال ۱۲۲۰ ه.ق. که اردوی عباس میرزا نائب السلطنه شوشی را در محاصره داشت، ابراهیم خان والی قره باغ برای بار دوم از سیسانوف سردار روسی برای خود استمداد کرد و او دوباره افسری را با عده‌ای به یاری او روانه نمود. فتحعلی شاه ذوالفقارخان و حسینقلی خان دولو را با عده‌ای سوار و چند عراده توپ برای امداد لشکر نائب السلطنه فرستاد و آنان شش روز مشغول به جنگ گردیدند و در این قسمت پیشرفت با لشکر ایران بود.

چون دنبالهٔ مخالفت خوانین و بزرگان خراسان با محمد ولی میرزا والی خراسان از سال ۱۲۲۸ تا ۱۲۲۹ ه.ق. همینطور ادامه داشت و دست از ضدیت و دشمنی بر نمی‌داشتند، دولت در سال ۱۲۲۹ ه.ق. اسماعیل خان را به سرداری (فرماندهی لشکر) خراسان تعیین و دو برادر او ذوالفقارخان و مطلب خان را به همراه او برای تنبیه خوانین خراسان مأمور نمود و این سه برادر به سمت خراسان روانه شدند.

در سال ۱۲۳۱ ه.ق. ذوالفقارخان به اتفاق برادر خود مطلب خان و فرج الله خان افشار نسقچی باشی به دفع محمد رحیم خان خوارزمی که با سی هزار نفر به حدود گرگان آمده بود مأمور شدند. در جنگ سختی که میان سرداران ایران و خان خوارزم در نزدیکی‌های فندرسک روی داد، محمد رحیم خان شکست خورده و به سمت خیوه فرار کرد و غنایم بسیاری نصیب لشکر ایران گردید.

در سال ۱۲۳۲ ه.ق. فتح خان وزیر شاه محمود پس از دستگیری و خلع فیروزالدین میرزا از حکومت هرات و فرستادن او به قندهار کهندل خان برادر خود را برای پس گرفتن غوریان گسیل داشت و بعد خود در سال ۱۲۳۳ ه.ق. با سی هزار سوار مرکب از طوائف افغان و هزاره برای گرفتن و بلکه به خیال خود تسخیر خراسان و ایران از هرات حرکت کرد. در جنگی که در کوسویه بین او و لشکر ایران روی داد فتح خان گلوله خورد و اردوی او به کلی منهدم و پراکنده شد. در این لشکر کشی یکی از سرداران لشکر حسینعلی میرزا شجاع السلطنه والی خراسان ذوالفقارخان و برادرش مطلب خان بود و در این جنگ است که سردار ذوالفقارخان جلادت و شجاعت زیادی از خود بروز داده است.

آر.جی.واتسون انگلیسی در کتاب تاریخ قاجاریه تألیف خود راجع به جلادت و شجاعت ذوالفقارخان چنین می‌گوید: «در این جنگ صاحب منصب فوج سمنان ذوالفقارخان مشاهده کرد که در اثر زیادی عدهٔ دشمن سربازان سمنانی دارند فرار اختیار می‌کنند، از اسب خود پیاده شده و اسب را عمداً پی کرد و به سربازان خطاب کرده گفت: «چگونه مرا گذاشته فرار می کنید؟». آنها سر غیرت آمده ایستادگی نمودند تا فتح کردند».

 

منبع:

  • بامداد، مهدی. شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری(جلد ۱). چاپ اوّل، تهران: زوار، ۱۳۵۷
  • سوشیانت

مانی پیامبر

سوشیانت | جمعه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۱، ۰۲:۱۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

مانی پیامبر، در سال ۲۱۶م در نزدیکی تیسفون به دنیا آمد و پیام‌آور آیین مانی بود.او از سوی برادران شاپور یکم حمایت شد و شاپور به او اجازه تبلیغ دینش را داد. اما مورد خشم موبدان زردشتی دربار ساسانی قرار گرفت و در نهایت در زمان بهرام دوم کشته شد.مانی، از پدر و مادر ایرانی منسوب به اشراف اشکانی در نزدیکی بابل در میان دورود (میان‌رودان) (عراق کنونی) که در آن زمان بخشی از امپراتوری پارس بود، در (۲۷۶ - ۲۱۰) پس از میلاد مسیح، زاده شد. او واعظ مذهبی و بنیان گذار آیینی شد که زمانی دراز در سرزمین‌هایی از چین تا اروپا پیروان فراوانی داشت ولی بیش از ششصد سال است که منسوخ شده‌است.مانی رتبه شماره ۸۳ در لیست موثرترین اشخاص تاریخ، رده بندی شده توسط مایکل اچ هارت را دارد.

نوشته‌های مانی

بخش نخستین یکی از نوشته های مانی :

 "دین من وزید که آباریگان(از دیگر) دین پیشینیان باد ده چیز فرای و بهتر است "

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ