تیسفون یا مداین
تیسفون که عربها آن را مدائن نامیدند نام یکی از پایتختهای باستانی ایران است که در کشور عراقِ امروزی واقع شدهاست.تیسفون مجموعهای از چند شهر، اسبانبر، سلوکیه و بغداد بود که در ساحل رود دجله ساختهشده بودند. این شهر در دوران اشکانیان به عنوان پایتخت غربی ایران در منطقهٔ میانرودان بنا نهاده شد، و در دوران ساسانی اهمیت خود را به عنوان مرکز قدرت سیاسی و اقتصادی حفظ کرد. پس از حمله اعراب به ایران، شهر تیسفون به تاراج رفت و رفتهرفته متروکه گشت.
تیسفون حدود ششصد سال پایتخت ایران بود و از گودرز دوم (حک: ۴۱ ـ۵۱ میلادی) تا اردوان پنجم (حک: ۲۵۹ـ ۲۲۶ میلادی)، اشکانیان، و از اردشیر اول (حک : ۲۲۶ـ ۲۴۱ میلادی) تا یزدگرد سوم (حک : ۱۱ـ۳۱/ ۶۳۲ـ۶۵۱)، ساسانیان در تیسفون حکومت کردند. پس از اسلام سلمان فارسی در روزگار خلافت عمر حاکم تیسفون شد.
مدائن چنانچه تاریخنویسان اسلام یاد کردهاند، از هفت شهر به نامهای معینی که در تلفظ آنها اختلاف وجود دارد، تشکیل میشده. گویا پنج شهر آن در زمان یعقوبی (سده ۳ق) وجود داشته که از این قرار بوده: شهر کهنه یعنی تیسفون و یک میل در جنوب آن اسبانبر و مجاور آن رومیه، هر سه در جانب خاوری دجله و در جانب دیگر بهرسیر که ریشهٔ آن اردشیر است و یک فرسخ زیر آن ساباط که به گفتهٔ یاقوت ایرانیان آن را بلاسآباد مینامیدند.
کاخ با شکوه ساسانیان را که هنوز آثار آن در جانب خاوری دجله نمایان است، اعراب ایوان کسری نام دادند. این ایوان چنانکه یعقوبی گوید در شهر اسبانبر واقع بود. عمارت مهم دیگری نیز وجود داشت موسوم به کاخ سفید که در یک میلی شمال شهر کهنه دیده میشد ولی این عمارت از آغاز سده ۴ق چنان رو به خرابی رفت که اثری از آن نماند و به این جهت است که تاریخ نویسان پس از آن، کاخ سفید و ایوان کسری، هر دو را با نام طاق کسری دانستهاند و آن یگانه اثریست که تا امروز از بناها و عمارتهای پادشاهان ساسانی در آن مکان پایدار مانده است.
سلمان فارسی و حذیفه بن یمان، اصحاب مشهور پیامبر اسلام، مدتها حاکم مدائن بودند و قبرشان اکنون در مدائن است.
تاریخچه
تیسفون (مدائن)، در زمان اشکانیان بنا نهاده شد. این شهر پایتخت امپراتوری اشکانیان و بعد ساسانیان تا استیلای اعراب بر ایران بود. پس از تسخیر شهر توسط اعراب، سلمان پارسی، به فرمانداری این شهر توسط عمر بن الخطاب برگزیده شد. از آنجا که تیسفون پایتخت بزرگترین امپراتوری آن دوران بود، ثروت فراوانی در آن گرد آمده بود، به همین روی انتقال غنایم چند ماه به طول انجامید. بعدها یعنی در دوره عباسیان شهر تخریب و از قطعات کاخها و ساختمانهای شهر در ساخت شهر جدیدی در همان نزدیکی بنام بغداد استفاده شد.
معماران ایران در دوران شاهنشاهی ساسانی با مصالح بسیار کمخرجی بنای عظیمی برپا کردند که هنوز خارج از کشور ما، درمکانی که چندین قرن پایتخت کشور ایران بود با وجود صدماتی که بر او وارد شده، مانند سردار سالخوردهای که بر سینهاش مدالهای افتخار تعدد آویزان است، غوغای رقتباری که بر یکی از کهنترین سرزمینهای متمدن دنیا مستولی گشته نظاره میکند. طاق کسری که هنوز برجای باقی مانده فقط قسمت بسیار کوچکی از شهر بزرگ تیسفون است که پایتخت بزرگ ایران در دوران شاهنشاهی اشکانیان و ساسانیان بودهاست.
وقتی اعراب بر تیسفون دست پیدا کردند، پس از این که پردهٔ جواهرنشان و قالی زربفت آن را به عنوان غنیمت قطعه قطعه کرده میان سربازان قسمت کردند به مصالح ساختمانی آن نیز چشم دوختند. نخستین خلفای عباسی پس از این که قطعات بزرگ سنگ مرمری را که نمای خارجی بنا را میپوشاند برای برپا کردن کاخهای جدیدشان از آن جا به مکانهای دیگری انتقال دادند، دستور دادند که از آجرهای آن نیز استفاده شود، ولی پس از چندی متوجه شدند که این کار خود شامل مخارج زیادی است و از آن منصرف گردیدند.
عربها تیسفون را مداین نامیدند، برای این که این شهر مرکب از هفت شهر بود که در یکی از آنها کاخ شاهنشاهی ایران قرار داشت که ایوان بزرگی برای بار دادن در روزهای بار عام در آن ساخته شده بود.
پیش از روی کار آمدن شاهنشاهان اشکانی سلوکیها در طرف راست رود دجله شهری ساخته بودند که آن را سلوکیه نام نهاده بودند. در زمان نخستین پادشاهان اشکانی، وقتی باقی ماندههای یادگارهای اسکندر مقدونی بکلی از مرزهای ایران بیرون رانده شد، شهر سلوکیه به صورت نیمه ویرانهای بود. شاهنشاهان اشکانی در طرف چپ رودخانه دست به ساختمانهای جدیدی زدند و تا اواخر دوران ساسانی ایجاد این ساختمانها در دوطرف رود دجله ادامه یافت، به طوری که وقتی اعراب بر ایران مستولی شدند در این مکان هفت شهر وجود داشت و به همین سبب آن را مداین یعنی مدینهها، شهرها، نام نهادند. چهل کیلومتر پایینتر از تیسفون خلفای عباسی شهر بغداد را که به مفهموم بغ داد، (یعنی خداداد، زیرا بغ به زبان فارسی به معنای خداست و در زبان روسی و بعضی زبانهای دیگر هند و اروپایی نیز همین مفهوم را دارد) است و قبلاً نیز به صورت آبادی کوچکی در آن مکان وجود داشت بنا نمودند و آن را بهعنوان دارالخلافه انتخاب نمودند.
خسرو انوشیروان و بنای کاخ تیسفون
خسرو انوشیروان عمارات تازه در کاخ تیسفون [طاق کسری] ساخت و در شهرها دفاتر ویژه دایر کرد که درد دل مردم را به وی اطلاع دهند. خود او هر چند روز یک بار دیدار عمومی (اصطلاحاً: بار عام) داشت و در این دیدار شخصاً شکایات مردم را دریافت و به خواستههایشان توجه میکرد. گهگاه که مردم برای اعلام شکایات و درخواستهای خود در برابر کاخ تیسفون اجتماع میکردند، شخصاً در بالکن کاخ حضور مییافت و اظهارات آنان را میشنید .
واقعه عبرتانگیز
دنیای باستانی ایران در همان هنگام سقوط با وجود تفرقه و تشتت که دچار آن بود از آنچه در طی عمر گذشته به وجود آورده بود و برای دنیایی که تازه میشکفت به میراث میگذاشت, برای خود کارنامهای درخشان داشت. حتی طرز فرمانروایی برخی از پادشاهان گذشته خود را در نظر فرمانروایان جدید هم چون نمونه حسن اداره و سلوک نجیبانه نشان میداد و آن را برای آنها شایسته تقلید و تقدیر میکرد قصهٔ بنای طاق کسری. ایوان مدان در تیسفون که در همان ایام سقوط ساسانیان در افوه نقل میشد یک شاهد نجابت اخلاق قوم و برای مالکان جدید دنیا قابل تحسین بود. پادشاه ساسانی با وجود قدرت مطلقهای که جان و حال مردم را در قبضه تصرف او نهاده بود, قطعه زمینی را که بدون آن قصر عظیم بد قواره میماند, نتوانست به هیچ بهایی از پیرزنی که مالک آن بود خریداری کند در عین حال دست به تعدی و اکراه هم نگشود و خرابه پیرزن در کنار قصر وی, عرصه را برآن بنا عظیم تنگ کرد و این عیب که برای ایوان مدائن باقی ماند, به عنوان نمونهای از حسن سلوک خسرو سالها شاهدی بر دادگری و عدالتپروری او به شمار میآمد. قصههایی مشابه که درباره فریدریش دوم- پادشاه پروس در اروپای عصر جدید در نظیر همین زمینه نقل کردهاند, ظاهراً جز تلقی سرمشقی از این واقعه نمایان عبرت انگیز باستانی چیز دیگری نباشد.
سعد و پیروزی وی بر مداین
پس از پیروزی (مسلمانان) در قادسیه، زمینهای حاصلخیز سواد در برابر اعراب بیدفاع ماند. در این جا نیز، نظیر سوریه، تقریباً بیهیچ مانعی، جمعیتی کشتکار ارمنی را که آماده بودند تا آنها را هم چون رهاییبخش پذیرا گردند، زیر فرمان خود گرفتند. دو ماه بعد سعد به دستور خلیفه آهنگ مداین یا تیسفون، پایتخت پر آوازهٔ ساسانیان کرد. مسلمانان بیهیچ برخورد درخور ذکری خود را به پای دیوارهای تیسفون رساندند. مداین چنان که از نامش پیداست، گروهی شهرهای نزدیک به هم، از جمله تیسفون و سلوکیه بود که از عهد پارتیان وارث نقش بایتانی بابل بودهاست. در واقع مداین از هفت شهر مجاور هم که در دو جانب دجله قرار داشتند تشکیل مییافت. گرد این شهرها را حصارهای بلند کشیده بودند و دروازهایی مقارن هم در آنها تعبیه کرده بودند. در جانب غربی دجله شهرهای بهاردشیر (بهرسیر)، سلوکیه، درزیجان، ساباط و ماخوزه واقع بود؛ و تیسفون، اسانبر، رومیه که ویهاندیوخسرو (بهتر از انطاکیه خسروان) نیز نام داشت، در کران شرقی رود قرار داشتند. پادشاه در کاخ سفید تیسفون اقامت میکرد، و ایوان مداین که پذیراییها و ضیافتها در آن جا برپا میشد در اسانبر واقع بود. پس از جنگ قادسیه، نخستین اقدام سعد حصار گرفتن بخشهای غربی این شهرها بودهاست. در برخی روایات از درازی مدت محاصره سخن میرود، بر آن که اعراب در این مدت دو بار خرمای تازه خوردند و دو بار قربان کردند. در این اثنا در مداین قحطی افتاد و مردم شهر در تنگنای سختی درافتادند، چنان که سرانجام اهل ساباط به درخواست صلح از اعراب آغاز کردند، و به قبول پرداخت جزیه تن دردادند. مردم ویهاردشیر شهر را رها کردند و هنگامی که عربان به شهر درآمدند، در ویهاردشیر کاخ سفید تیسفون از دور پدیدار بود و دیدار آن بانگ تکبیر از اعراب برآورد. بهارگاه بود و دجله طغیان داشت. ایرانیان جسرها را بریدند؛ اما با وجود این، اعراب گذاری یافتند و آرام و دفعتاً از آب گذاره کردند. نگهبانان تیسفون چون تازیان را نزدیک دروازههای شهر دیدند بانگ برآوردند که دیوان آمدند.
پیش از درآمدن تازیان به مداین، یزگرد با برداشتن چند هزار تن از کسان و یاران و تمامی گنج و خواستهای که در خزاین خویش داشت، شهر را فرو گذاشته بود. خرهزاد، برادر فرخزاد پس از زدوخوردی اندک و مأیوسانه، شهر را که یزگرد بدو سپرده بود رها ساخت و به سوی کوههای زاگرس به حلوان که یزگرد نیز بدان جا رفته بود گریخت. دروازههای تیسفون به روی اعراب گشوده گشت، و سربازان بدوی از دیدن غنایم بسیار که بنابر روایت بلاذری از فرشها، جامهها، جنگافزارها، گوهرها و مانند آن بود چشمشان خیره ماند. گویند که شمار سپاه سعد بن ابی وقاص در این هنگام به شصت هزار تن رسیده بود، و سپاهیان هر یک دوازده هزار درهم از غنایم سهم برداشتند. با آن که باید در پذیرفتن این ارقام جانب احتیاط نگه داشت، با این همه جای سخن نیست که بهرهٔ جنگجوی عرب از غنایم تیسفون بسیار بودهاست.
منابع
-
لسترنج. جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی. ترجمهٔ محمود عرفان. چاپ سوم، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۷، ص۳۶.
-
هنگام عبور از مداین و دیدن طاق کسری. بازدید در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۳۸۷.
-
اوضاع ایران در عهد نوشیروان دادگر «به نقل از ماخذ چینی» صفحه ۵۲۳
-
روزنامه اطلاعات ۲/۲/۱۳۸۳ شماره ۲۳۰۳۲ مقاله شادروان دکتر عبدالحسین زرینکوب آنچه ایران به جهان آموخت
-
تاریخ ایران از فروپاشی دولت ساسانیان تا آمدن سلجوقیان جلد چهارم گردآورنده ر.ن. فرای مترجم حسن انوشه موسسه انتشارات امیر کبیر تهران ۱۳۷۹ صفحه ۱۹- ۱۸
-
دانشنامه مزدیسنا شادروان دکتر جهانگیر اوشیدری تهران نشر مرکز چاپ دوم ۱۳۷۸ صفحه ۲۲۶، ۴۲۹
- ۹۱/۱۲/۱۹