ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سیستان» ثبت شده است

روابط سلسله صفویه یا دولت عثمانی

سوشیانت | پنجشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۳۳ ق.ظ | ۰دیدگاه

روابط سلسله صفویه یا دولت عثمانی
با تأسیس سلسله صفوی در سال907 قمری، عثمانی‌ها آن‌ را به عنوان رقیبی تلقی کردند که موجودیت آنان را تهدید می‌کرد و بیش از دو سده‌ حاکمیت صفویه، بین آنها کشمکش‌ دامنه  داری ایجاد کرد که پی  آمدهای ناگواری را برای دنیای اسلام به بار آورد.
امپراتوری عثمانی، دشمن مشترک و خطرناک ایران و اروپا محسوب می‌شد و هم  دردی بین آنان، عاملی برای پیدایش این اندیشه گردید که هم  گرایی میان ایران و اروپا و جنگ‌های شدید و فرساینده هم  زمان و مشترک با عثمانی، سبب شکست آن خواهد گردید. از طرف دیگر، ازبکان همسایه شمال شرق ایران همیشه منتظر بهره  برداری از هر گونه فرصت بودند.‌ آنان همین   که صفویان را گرفتار جنگ یا در موقعیت ضعف می‌دیدند، به آنها می  تاختند. بابریان نیز در انتظار فرصت بودند.
در این مقاله، به طور اختصار مداخلات‌ دولت‌های بیگانه و شورش‌هایی که زمینه  ساز تنش بین صفویه و عثمانی گردید، بررسی خواهد شد. نتیجه این مقاله، از اهداف بیگانگان پرده برداشته، از فرقه‌های مختلف اسلامی و دولت‌های آنان می‌خواهد که در جهت وحدت و انسجام اسلامی گام بردارند و اقدامات و برنامه‌های سنجیده‌ای را در نظر گیرند.

مقدمه
از آغاز تأسیس سلسله صفویه، شاهان صفوی با قدرت بزرگ و هولناک عثمانیان از طرف غرب مواجه بودند. آنها از جانب غرب مانند سیل بنیان  کنی، موجودیت صفویان را تهدید می‌کردند. در این میان، ازبکان و نیز تا حدودی بابریان، از گرفتاری صفویان با عثمانی‌ها استفاده کرده، از طرف شمال شرق و شرق، صفویان را زیر فشار گذاشتند و با حملات پیاپی خودشان، آرامش قلمرو ایران را برهم زدند.‌ اروپاییان نیز که خود را سخت در معرض خطر امپراتوری عثمانی یافتند، تلاش کردند ایرانیان را به مقابله با آنها برانگیزند تا این  که به گفته خودشان، از ورطه هلاکت رهایی یابند. از این  رو، در این مقاله درباره پی  آمد  های ناشی از تنش میان ایران و عثمانی بحث خواهد شد که در آن دولت  های اروپایی و در رأس آنان پاپ، درصدد بودند که با درگیرکردن دولت صفوی با امپراتوری عثمانی، دو ملت مسلمان را به جان هم انداخته، از این راه، از تهاجمات عثمانی‌ها به سرزمین  هایشان جلوگیری کنند.‌ هم  چنین به نقش ازبکان و بابریان اشاره خواهد شد که در فصول سخت و نامتناسب در تمام دوره صفویه، دردسرهایی برای شاهان صفوی ایجاد کردند.

  • سوشیانت

یعقوب لیث صفار

سوشیانت | چهارشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۲، ۱۱:۳۰ ق.ظ | ۰دیدگاه

یعقوب لیث صفار

در تاریخ ایران پس از انقراض شاهنشاهی ساسانی بزرگترین میدان منازعات با حکومت عرب شد و ما قسمت بزرگی از افتخارات تاریخی خود را مرهون ایامی هستیم که این منازعات بزرگ در آن صورت میگرفت.

نیاکان ما با نقشه ی درست و میهن پرستانه ،و با قصد احیاء تمدن و شکوه قدیم ایرانی بی آنکه دقیقه یی از دقایق مبارزه را از نظر صائب خویش دور دارند به بزرگترین قیام ملی بر ضد فاتحین عرب دست زدند و در این راه چندان کوشیدند که سرانجام استقلال از دست رفته را بدست آوردند و ایران را از اضمحلال و فنای همیشگی رهایی دادند.

خونهای پاک صدها تن از برگزیده ترین فرزندان این آب و خاک بر دامن ایران مقدس فرو ریخت تا لکه های ننگ و شکست و مذلت از آن سترده گشت و این کشور دیرپای کهن سال باشکوه و عظمت جاودانی خویش برپای ماند.

یکی از این فرزندان بزرگ و نام آور ایران که تمام زندگی پرافتخار خویش را مصروف همین قصد بزرگ یعنی بدست آوردن استقلال و عظمت برباد رفته کرد،جوانمردی اهل سیستان بنام «یعقوب» است که او را باید فخر هر ایرانی و یکی از نشانهای بزرگ نبوغ نظامی ایرانیان دانست.

  • سوشیانت

ماساگت

سوشیانت | شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۰۳ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

ماساگت یکی از اقوام ایرانی‌تبار و یک تیرهٔ سکایی نیمه‌صحراگرد در آسیای میانه بودند. سَکَ یا سَکا نامی ست که در منابع قدیمی برای سکاهایی که از طرف آسیای میانه با ایرانیان سروکار داشتند، به کار رفته‌است. پسوند -گِت در زبان سکایی علامت جمع بود و ماساگت به معنای ماساها است.

در روزگار مادها، سکاها فراوان به مرزهای ایران می‌تاختند. اینان گاه با آشور همپیمان می‌شدند و زمانی زیر فرمان خود مادها با آشوریان می‌جنگیدند. با آغاز کار هخامنشیان درگیریهای مرزی با سکاها دنباله داشت و بنا به برخی روایات در یکی از همین درگیریهای مرزی کورش بزرگ بنیاد گذار هخامنشیان در نبردی با گروهی از سکاهای شرقی به نام ماساژت‌ها کشته شد.

  • سوشیانت

سیمرغ افسانه ای

سوشیانت | سه شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۱۶ ب.ظ | ۷دیدگاه

سیمرغ

سیمرغ، این پرنده ی افسانه ای کهن نگاری ایران زمین و یکی از نماد های ادب سار پارسی، این نشان شاهنشاهی در روزگار ساسانی، در کهن نگاری و فرهنگ ما از پاکی و پارسایی ویژه ای برخوردار می باشد که با زندگی ما ایرانیان گره خورده و آمیخته می باشد.
سیمرغ پرنده افسانه‏ اى است که هم در ادب‌سار(ادبیات) عرفانى ما، هستی دارد و هم در ادب‌سار حماسى. در منطق‏الطیر عطار، سیمرغ، نماینده داد(حق) یا تجلى خودِ داد است که بر فراز نوک کوه قاف سرای دارد. هزاران مرغ به رهبرى شانه بسر ، که در‌دادیقت پیشوا فرگشته یا ولى بی‌چون و چرا است، براى رسیدن به‌داد و آستان‌ بوسى سیمرغ، از باختر ‌زمین به سوى خاور  زمین پرواز کردند و- پس از طى راه و گذار از وادیهاى هفتگانه (خواستن ، پاکبازی ، بینشمندی ، استغنا   ، یگانگی ، شگفتی ، نیستی) (طلب، عشق ، معرفت ، استغنا، توحید، حیرت، فنا) که همان‏هفت شهر پاکبازی عطار نیشابورى است و بعد ازتحمل سختی ها بسیار- سرانجام تنها سى مرغ یا سى پرنده از آنها باقى ماند و دیگران ‌در میان راه یا نابود شدند یا بازگشتند؛ و همین سى مرغ به پیوستن سیمرغ رسیدند.

سیمُرغ نام آورترین چهرهٔ استوره ای-افسانه‌ای ایرانی است. او چهره شایانی در داستان های شاهنامه دارد. کنامش کوه استوره ای قاف است. دانا و خردمند است و به رازهای نهان آگاهی دارد. زال را می پرورد و همواره او را زیر بال خویش پشتیبانی می‌کند. به رستم در نبرد با اسپندیار رویین تن یاری می‌رساند و... جز در شاهنامه دیگر چامه سرایان پارسیگوی نیز سیمرغ را چهرهٔ داستان خود جای داده‌اند. از آن دسته‌است منطق الطیر عطار نیشابوری.

  • سوشیانت

جنگ بابل

سوشیانت | شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۱، ۰۷:۱۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

جنگ بابل

 نبرد کوروش کبیر و نبونید پادشاه بابل

در حالی که هارپاگ ، فرمانده ی سپاه پارسی ، آسیای صغیر و جزایر یونانی نشین غرب ایران را ـ در پی فتح لیدیه ـ مطیع پادشاه پارس می کرد ، کوروش با احساس خط از ناحیه ی آسیای مرکزی ، به سوی مشرق رفت تا با مردمان آن دیار که پیش از این از پادشاه ماد تبعیت می کردند و با سقوط ماد ، بر وی شوریده بودند ، نبرد کند . برخوردهایی که بین سالهای 545 تا 539 ق . م میان کوروش و قبایل این منطقه رخ داد ، مبهم و اندک گزارش شده است .

  • سوشیانت

اردشیر بابکان

سوشیانت | سه شنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۱، ۰۱:۲۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

عملکرد اردشیر بابکان پس از مرگ اردوان پنجم واپسین شهریار اشکانی


 

در تاریخ طبری تسخیر آذربایجان و ارمنستان و ولایات غربی ایران و نیز بین النهرین توسط اردشیر را پیش از فتح ایالات خاوری ایران مانند کرمان و امثالهم آمده است.

همین منبع بر این باور است که اردشیر پس از تصرف بین النهرین و تیسفون پایتخت باشکوه دولت اشکانی، در بخش غربی دجله در برابر تیسفون شهری بنا کرد و آن را وه اردشیر (به اردشیر) نام نهاد. این شهر نیز پیش از به قدرت رسیدن اردشیر وجود داشته و ویرانی هایی را تجربه کرد و بازسازی و مرمّت گردید. این شهر همان شهر معروف سلوکیه در کرانه رود دجله است که در سال ۳۱۲ پیش از میلاد مسیح یعنی سال تاسیس دولت سلوکی، توسط سلوکوس اول ملقّب به نیکاتور (فاتح) بنا شده بود و مرکزی با اهمیّت در امر تجارت، امور فرهنگی، هنری و …. در مشرق زمین بوده و در کنار بابل و ممفیس یکی در بین النهرین و دیگری در مصر اهمیت و اعتبار جهانی داشته و یکی از سه مرکز درخشان جهان باستان بوده است. نشانه های تمدّن یونانی تا عصر اردشیر در این شهر به جای مانده بود. این شهر با عظمت و شکوه در سال ۱۶۴ میلادی به دست «اویدیوس کاسیوس» سردار رومی تصرّف و غارت شد و به صورت ویرانه ای درآمد. این رویداد به معنای پایان تمدّن یونانی و نشانه های آن در این شهر بزرگ و با عظمت دانسته شده و افزون بر این رومیان که کسانی جز خودشان را وارثان و حامیان تمدن هلن (یونانی) نمی دانستند، هرگز تحمل نمی کردند که شهری به نام سلوکیه با آن عظمتش که یونانی مآبی در آن زنده مانده بود در کنار پایتخت اشکانیان یعنی شهر تیسفون باقی بماند و به همین علت آن را طعمه حریق کرده و بناهای آن را با خاک یکسان نمودند.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ