ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ناصرالدین شاه قاجار» ثبت شده است

چنار عباسعلی

سوشیانت | جمعه, ۶ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۵۰ ق.ظ | ۱دیدگاه

ماجرای چنار عباسعلی

پیشامد های زمانه قاجاریه به ویژه پیشامد های درون دربار شاهان این زمانه  بسیار شیرین و نغز است. نسک های زیادی به گونه سفرنامه ، یادداشت ،کهن نگاری و …از این زمانه به جا مانده که بسیاری از آنها تألیف درباریان و افراد نزدیک به آنهاست از این رو دارای ارزش کهن نگاری زیادی است  و خیلی مهین است.

دوست علی خان معیر الممالک یکی از این افراد است که نسکی به نام "یادداشت های از زندگی خصوصی ناصرالدین شاه "دارد . این نسک به پیشامد های روزگار ناصرالدین شاه ، رفتار وی با همسران و درباریان ، اهل حرم ، دولت های خارجی و ... می پردازد و رازهایی سربسته را افشا می کند که کمترکسی از آنها آگاهی دارد.

  • سوشیانت

خوابگاه ناصرالدین شاه

سوشیانت | دوشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۰۵ ب.ظ | ۱دیدگاه

خوابگاه ناصرالدین شاه و حضور خواستن زنان

خوابگاه شاه چندان بزرگ نبود و چهار اطاق اطرافش بود که از هر یک دری به آن از میشد. یکی برامشگران، دیگری بپاسداران و سومی بخواجه سرایان کشیک تعلق داشت (همه شب دو خواجه سرا تا صبح کشیک میداند) اطاق چهارم که استاد بهرام نقاش بسقف و دیوار های آن مجالس عیش  و سرور نقش کرده و براستی نیک از عهده برآمده بود جزء خوابگاه بشمار میرفت.

چون شاه بخوابگاه میرفت بیکی از خواجه های کشیک میگفت تا رفته فلان زنش را بحضور خواند.

  • سوشیانت

ببری خان!

سوشیانت | يكشنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۴۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

داستان ببری خان

ببری خان بغلط نام گربه ای ود آلاپلنگ که شاه او را دوست میداشت. در آن اوان شاه را تبی سخت عارض شد و روزی چند را بستر بیماری و ناتوانی بخواید. گربه مزور که تازه بچه آورده بود روز بعد باقتضای طبیعت بتغییر مکان آنها پرداخت. هنگامیکه یکی از بچه هایش را بدندان گرفته و و از کنار بستر میگذشت زبیده خانم ملقب به امینه اقدس بدرون اطاق آمد و در را که گربه از همان به درون آمده بود از پشت بست. گربه همینکه راه بیرون شدن را بسته دید چند دور گرد بستر گشت و در پای شاه سرگردان ایستاد. زبیده خانم از مشاهده این خال روبشاه کرده گفت: « قربان امشب عرق خواهید کرد و تب خواهید برید.» از قضا صبحگاه تب شاه قطع شد و پس از آن ببری خان مقامی بلند یافت و دارای تشک اطلس و پرستار و خوراک مخصوص شد.

بن مایه:

یادداشت‌هایی از زندگی خصوصی ناصرالدین‌شاه

  • سوشیانت

نیروی سپاه ایران از بیان ناصرالدین شاه

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۷:۵۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

در یکی از سفر های اروپا روزی که ناصرالدین شاه در ضیافت امپراتور اتریش از سازمان لشگری و تعداد قشون ایران جویا شد. شاه در پاسخش گفت : « از کدام دسته نیروئی ما سئوال میکنید؟» امپراطور در شگفتی شده پرسید: « مگر چند دسته قوا دارید؟» شاه سینه ای صاف کرد و گفت: « ما را سه نیروی حربیه است. اول نیروی نظامی که پیوسته یکصد و یست هزار تن زیر پرچم حاضر هستند. دوم عشایر ایران که هنگام ضرورت چندین هزار آماده جانفشانی میاشند و سوم نیروی مذهبی است که گاه جهاد بنا به قانون اسلام کلیه ی افراد ایرانی از دل و جان آماده جانازی میشوند.»

بن مایه:

یادداشت‌هایی از زندگی خصوصی ناصرالدین‌شاه

  • سوشیانت

ناصرالدین شاه قاجار

سوشیانت | دوشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۲۵ ق.ظ | ۰دیدگاه
 
زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه به روایت نوه‌اش
 
لباس‌پوشی و آرایش همسران شاه و چگونگی مد آن زمان

 در آن زمان مد از اندرون بیرون می‌آمد و زن‌های شهر پیوسته چشم بدانجا داشتند تا از میانه چه برخیزد و مورد پیروی آنان قرار گیرد. چارقد‌ها معمولاً از زری و گارس و مشمش بود و چارقد قالبی از ابتکارات اندرون بشمار می‌رفت. بدین معنی که قسمت سر چارقد‌ها را بدقت بسیار و با آدابی خاص با نشاسته آهار زده و قالب می‌کردند و مرغوب‌ترین انواع آن را آفتاب‌گردانی می‌خواندند. این عمل کار هر کس نبود بلکه برخی در این فن تخصص داشتند و دیگران به آن‌ها رجوع می‌کردند. بعضی روی چارقد «کلاغی» بسر بسته زیر گلو گره می‌زدند.

  • سوشیانت

ماستها را کیسه کرد

سوشیانت | دوشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۷:۵۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

ماستها را کیسه کرد

اصطلاح بالا کنایه از: جا خوردن، ترسیدن، از تهدید کسی غلاف کردن و دم در کشیدن و یا دست از کار خود برداشتن است. 
فی المثل گفته می شود:"فلانی چون سنبه را پرزور دید ماستها را کیسه کرد." یا به عبارت دیگر به محض اینکه صدای مدیر یا ناظم بلند شد بچه ها ماستها را کیسه کردند و قس علی هذا... 

اکنون ببینیم وقتی که ماست داخل کیسه می شود چه ارتباطی با ترس و تسلیم و جا خوردگی پیدا می کند. 


ژنرال کریمخان ملقب به مختارالسلطنه سردار منصوب در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه قاجار مدتی رییس فوج فتحیۀ اصفهان بود و زیر نظر ظل السلطان فرزند ارشد ناصرالدین شاه انجام وظیفه می کرد. 
پارک مختارالسلطنه در اصفهان که اکنون گویا محل کنسولگری انگلیس است به او تعلق داشته است. 

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ