ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۸۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هخامنشی» ثبت شده است

پیشینه زبان پارسی باستان

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۰۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

پارسی باستان

زبان ایرانیان دوره هخامنشی را به نام فرس باستان یا فرس هخامنشی یا پارسی باستان میشناسیم. این زبان از یک سو  با زبان سانسکریت همان زبانی که نسک های (کتاب های) دینی برهمنان هند  بدان نوشته شده همانندی دارد و از سوی دیگر با زبان اوستایی  و هر سه از یک ریشه هستند . برجسته ترین نوشتارهایی که از زبان پارسی باستان در دست استسنگ نبشته  های هخامنشی است که از دوره ی کوروش بزرگ و پس از آن  بر  سینه کوههابا واج های میخی نوشته شده است. از این سنگ نبشته ها دورو بر پانسد واژه به زبان پارسی باستان دیدهمیشود.
افزون بر سنگنبشته ها شماری کاسه و کوزه به دست آمده که بر آنها نیز واژه هایی کنده شده است. پس از سنگنبشته ها  و مهرهای دوره ی هخامنشی‚ سرچشمه ی دیگری برای آشنا شدن با واژه های پارسی باستان هست‚ که در ارزشمندی همتای بن مایه ی نخستین میباشد.

  • سوشیانت

داستان ارتب

سوشیانت | شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۵۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

ارنب

روزی که کوروش وارد شهر صور شد یکی از برجسته ترین کمانداران سرزمین فینیقیه( که صور از شهرهای آن بود) تصمیم گرفت که کوروش را به قتل برساند. آن مرد به اسم «ارتب» خوانده می شد و برادرش در یکی از جنگ ها به دست سربازان کوروش به قتل رسیده بود.

کوروش در آن روز به طور رسمی وارد صور شده بود و پیشاپیش او ، به رسم آن زمان ارابه آفتاب را به حرکت در می آوردند و ارابه آفتاب حامل شکل خورشید بود و شانزده اسب سفید رنگ که چهار به چهار به ارابه بسته بودند آن را می کشید و مردم از تماشای زینت اسب ها سیر نمی شدند.

هیچ کس سوار ارابه آفتاب نمی شد و حتی خود کوروش هم قدم در ارابه نمی گذاشت و بعد از ارابه آفتاب کوروش سوار بر اسب می آمد.

گفتیم که پادشاه ایران ریش بلند داشت و در اعیاد و روزهای مراسم رسمی، موی ریش و سرش را مجعد می کردند و با جواهر می آراستند.

  • سوشیانت

پارسه

سوشیانت | شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۱۸ ب.ظ | ۰دیدگاه

تخت جمشید

پارسه یا تخت جمشید نام یکی از شهرهای باستانی ایران است که سالیان سال پایتخت تشریفاتی امپراتوری ایران در زمان دودمان هخامنشیان بوده‌است. باور تاریخدانان بر این است که اسکندر مقدونی سردار یونانی در ۳۳۰ پیش از میلاد، به ایران حمله کرد و پارسه را به آتش کشید و احتمالا بخش عظیمی از کتابها، فرهنگ و هنر هخامنشی را با اینکار نابود نمود. با این‌حال ویرانه‌های این مکان هنوز هم در مرودشت در نزدیکی شیراز مرکز استان فارس پا برجاست و باستان شناسان از ویرانه‌های آن نشانه‌های آتش و هجوم را بر آن تایید می‌کنند.این مکان از سال ۱۹۷۹ یکی از آثار ثبت شدهٔ ایران در میراث جهانی یونسکو است.

نام پارسه (تخت جمشید)

نام تخت جمشید در زمان ساخت «پارسَه» به معنای «شهر پارسیان» بود. یونانیان آن را پِرسپولیس (به یونانی یعنی پارسه‌شهر) خوانده‌اند. در فارسی معاصر این بنا را تخت جمشید یا قصر شاهی جمشید پادشاه اسطوره‌ای ایران می‌نامند که در شاهنامه فردوسی نیز آمده‌است.

  • سوشیانت

جنبش سپتامان

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۴۵ ق.ظ | ۰دیدگاه

جنبش سپتامان

جنبش سپتامان نام جنبشی است که از سال ۳۲۹ تا ۳۲۷ پیش از میلاد در برابر حملهٔ اسکندر مقدونی به ایران به مقاومت پرداخت.

با حملهٔ اسکندر مقدونی به ایران، و قتل داریوش سوم هخامنشی، دوران دودمان هخامنشیان به پایان رسید، اما اسکندر در ادامهٔ حرکت خود به سمت شرق به ویژه در سغد و باختر در همه جا با مقاومت‌های سختی مواجه شد. یکی از سرداران جنگی داریوش سوم به نام سپتامان در راس جنبش همگانی مردم، بیش از دو سال در برابر مهاجم خارجی ایران مبارزه کرد.

در این ناحیه مردم به شکلی مکرر بر علیه اسکندر قیام می‌کردند. هرچند که در نهایت نیروهای مجهز اسکندر توانستند به سرکوب این جنبش‌ها بپردازند، اما از این زمان به بعد بود که اسکندر به ناچار مجبور شد روش خشونت‌آمیز خود را تعدیل کند و با نرمش رفتار کند.

منابع:

  • قیام‌های مردمی در ایران و نقش‌آفرینی مذهب در آن‌ها، وبگاه راه توده، برداشت شده در ۱۰ آبان ۱۳۸۸.
 
  • سوشیانت

جنبش گئومات مُغ

سوشیانت | پنجشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۳۶ ق.ظ | ۰دیدگاه

جنبش گئومات مُغ یکی از قدیمی‌ترین جنبش‌های اجتماعی در تاریخ ایران است که یکی از بزرگان زرتشتی به نام گئوماتای مغ در زمان شاهنشاهی کمبوجیه آغاز کرد.

داریوش و قتل گئومات

داریوش با ترور بردیا که ادعا شد غاصب است، با همکاری شش خانواده اشرافی ایرانی دیگر، بر تخت نشست و صبح روز بعد تاجگذاری کرد.

به گفته هرودوت، داریوش قبل از بدست گرفتن قدرت "بدون هیچ نتیجه ای در آن زمان"، بعنوان یک نیزه دار در عملیات حمله کمبوجیه دوم به مصر شرکت کرده بود و بعد امپراطور ایران شد.

به سلطنت رسیدن داریوش دو روی متفاوت از داستان دارد. منابع ما (کتبیبه بیستون و هرودوت) هر دو داستان مشابهی را که در زیر می آید نقل میکنند. با اینحال تاریخ دانان از این دو چنین نتیجه میگیرند که احتمالا به قدرت رسیدن داریوش غیرقانونی بوده است. محتمل به نظر میرسد که "گوماتا" (گئومات) در اصل همان بردیا بوده باشد، که داریوش زیر پوشش شورش، وارث سلطنت را کشت و خود آن را بدست گرفت. این حقیقت که در آن زمان (طبق کتیبه بیستون) پدر و پدربزرگ داریوش هنوز زنده بودند حاکی از این حقیقت است که او در مراتب سلطنت موروثی در نوبت بعدی نبوده است.

  • سوشیانت

جاده‌های هخانشی

سوشیانت | سه شنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۱، ۰۷:۱۶ ب.ظ | ۱دیدگاه

جاده‌های هخانشی و ایستگاه‌های آن

لوحه‌های تخت جمشید وجود جاده‌های عظیم را تأیید می‌کنند. در این لوحه‌ها حرکت گروه‌ها یا افرادی که وارد ایران می‌شده یا در ایران مسافرت می‌کرده‌اند ثبت شده‌است و ما می‌توانیم از آن‌ها پی ببریم که هندوستان، آراخوزیا، کرمان و بلخ همگی از طریق نظام عظیم راه‌های ایران با هم ارتباط داشته‌اند.
متون به دست آمده از تخت جمشید گواه آن است که شبکه‌ی جاده‌ها سراسر امپراتوری پهناور ایران را پوشش می‌داده و از این روی، سیستم نگهبانی و تدارک راه‌ها و مسافران در تمام ایالات از شرق تا غرب عمل می‌کرده است.(Graf 1995:167-189)در میان لوحه‌ها به چهار سفر میان سارد و شوش (یا تخت جمشید) برمی‌خوریم. از بسیاری مناطق دیگر امپراتوری نظیر بلخ، کرمان، هندوستان، آراخوزیا یا قندهار، هرات، بابلیه، ماد، مصر نام برده شده است.

  • سوشیانت

جنگ‌های ایران و روم

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۱، ۱۱:۲۶ ق.ظ | ۰دیدگاه

جنگ‌های ایران و روم

جنگ‌های ایران و روم رشته جنگ‌هایی است که از سال ۵۴ پیش از میلاد با یورش کراسوس سیاست‌مدار و سردار رومی به ایران در زمان پادشاهی فرهاد سوم اشکانی آغاز و تا پایان دوران ساسانیان ادامه یافت.

پیش زمینه

در تاریخ خاور نزدیک پادشاهی سنتروک، شاه اشکانی، هم‌زمان با آغاز جنگ‌های میان ایران و کشور روم است. این دو قدرت هدف‌های متفاوتی داشتند. در حالی که روم آشکارا می‌خواست خاور را تسخیر کند و آن را به استان خود تبدیل نماید و ثروت‌های آن را به یغما ببرد،  برنامه ایرانیان بسیار فروتنانه‌تر و چیزی جز بازسازی شاهنشاهی هخامنشی نبود.پادشاهی سنتروک (سیناتروس) هم‌زمان با رویدادهای مهمی بود که در ارمنستان و آسیای صغیر رخ دادند. قدرت تیگران دوم (بزرگ) شاه ارمنستان رو به افزایش بود او نفوذ خود را تا قلمروی دست نشاندگان پارتیان همچون اُسروئن، گوردی ین و ماد آتروپات گسترش داد، ماد را تاراج نمود و تا سوریه و فینیقیه پیش راند؛ او حتی بر خود نامواره «شاهنشاه» نهاد. اما رویدادی که خاور را تکان داد جنگ روم با مهرداد ششم (اوپاتور) شاه پونت و همپیمانش تیگران بود. در پی جنگ و پس از شکست قطعی این دو شاه، قلمرو روم به طرز خطرناکی به آستانه مرز دولت اشکانی رسید. در این جنگ دو طرف کوشیدند پای سنتروک را به نبرد بکشانند، اما او خودداری ورزید. پس از مرگ سنتروک پسرش فرهاد سوم هم‌زمان با سومین جنگ میان روم و مهرداد ششم و تیگران به پادشاهی رسید. مهرداد و تیگران کوشیدند فرهاد را به سوی خود بکشانند، تیگران پیشنهاد پس دادن «هفتاد دره» و سرزمینهایی که ارمنستان در شمال بین النهرین گرفته بود کوشید پشتیبانی فرهاد را بدست آورد اما با پیروزی سپاه روم به فرماندهی لیسینیوس لوکولوس در نبرد تیگرانوسرت بر تیگران گفتگوها بی نتیجه ماندند. از دیگر سوی نیز گفتگوهای لوکولوس با فرهاد بی نتیجه ماند زیرا فرهاد پیشنهاد اتحاد با روم را نپذیرفت. با این حال روابط دو کشور مسالمت آمیز بود تا آنکه با ستیز میان تیگران جوان و پدرش و گریختن پسر نزد فرهاد وضع پیچیده شد. فرهاد به پشتیبانی از پسر به ارمنستان لشکر کشید اما کار به جایی نبرد و تنها به تیگران جوان اجازه داد آرتاکسات را محاصره کند، ولی پسر از پدر شکست خورد و نزد پومپئوس سردار رومی گریخت. این رویدادها روابط ایران و روم را تیره ساخت. پومپئوس لقب «شاهنشاه» فرهاد را نپذیرفت و او را شاه خطاب کرد. همچنین به وعده‌های پیشین خود مبنی بر حق فرهاد بر سرزمینهای وعده داده شده تیگران بزرگ را نپذیرفت و سپاهی برای راندن ایرانیان از آن نواحی گسیل کرد. در پایان نیز با تحمیل یک کمیسیون آشتی حل اختلافات زمینی، پارتها دریافتند که جز آدیابن چیزی نصیبشان نشده. درگیری‌های درونی به فرهاد فرصت ادامه کار را نداد چه بر اثر این درگیری‌ها به دست پسرانش اُرُد دوم و مهرداد سوم کشته شد. اُرُد پس از مدتی جنگ و گریز با برادر و شکست دادن و کشتن وی به شاهی رسید.

  • سوشیانت

اردشیر بابکان

سوشیانت | سه شنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۱، ۰۱:۲۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

عملکرد اردشیر بابکان پس از مرگ اردوان پنجم واپسین شهریار اشکانی


 

در تاریخ طبری تسخیر آذربایجان و ارمنستان و ولایات غربی ایران و نیز بین النهرین توسط اردشیر را پیش از فتح ایالات خاوری ایران مانند کرمان و امثالهم آمده است.

همین منبع بر این باور است که اردشیر پس از تصرف بین النهرین و تیسفون پایتخت باشکوه دولت اشکانی، در بخش غربی دجله در برابر تیسفون شهری بنا کرد و آن را وه اردشیر (به اردشیر) نام نهاد. این شهر نیز پیش از به قدرت رسیدن اردشیر وجود داشته و ویرانی هایی را تجربه کرد و بازسازی و مرمّت گردید. این شهر همان شهر معروف سلوکیه در کرانه رود دجله است که در سال ۳۱۲ پیش از میلاد مسیح یعنی سال تاسیس دولت سلوکی، توسط سلوکوس اول ملقّب به نیکاتور (فاتح) بنا شده بود و مرکزی با اهمیّت در امر تجارت، امور فرهنگی، هنری و …. در مشرق زمین بوده و در کنار بابل و ممفیس یکی در بین النهرین و دیگری در مصر اهمیت و اعتبار جهانی داشته و یکی از سه مرکز درخشان جهان باستان بوده است. نشانه های تمدّن یونانی تا عصر اردشیر در این شهر به جای مانده بود. این شهر با عظمت و شکوه در سال ۱۶۴ میلادی به دست «اویدیوس کاسیوس» سردار رومی تصرّف و غارت شد و به صورت ویرانه ای درآمد. این رویداد به معنای پایان تمدّن یونانی و نشانه های آن در این شهر بزرگ و با عظمت دانسته شده و افزون بر این رومیان که کسانی جز خودشان را وارثان و حامیان تمدن هلن (یونانی) نمی دانستند، هرگز تحمل نمی کردند که شهری به نام سلوکیه با آن عظمتش که یونانی مآبی در آن زنده مانده بود در کنار پایتخت اشکانیان یعنی شهر تیسفون باقی بماند و به همین علت آن را طعمه حریق کرده و بناهای آن را با خاک یکسان نمودند.

  • سوشیانت

تمدن ماد

سوشیانت | شنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۱، ۱۲:۴۷ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

تمدن ماد

قبایل ایرانی در هنگام مهاجرات به ایران و تا مدتها پس از سکونت در این سرزمین مستقل از یکدیگر می زیستند  . آنان برای خویش دارای سرزمینی بودند و فرمانروایی از آن خود داشتند . وجه اشتراک آنها ، فقط در فرهنگ و معتقدات بود . این فرهنگ و معتقدات آنان را از دیگر اقوامآریایی جدا می ساخت . به عنوان مثال انها باسکاها که دسته ای از اقوام آریایی بودند ، معتقدات متفاوتی داشتند . سکاها که به تعلیمات زرتشت ایمان نیاورده بودند ، همچنان به معتقدات قبلی آریائیها عمل می کردند ، بخصوص دسته ای از آنها که تورانی نامیده می شدند با پیروان زرتشت جنگهای بسیاری کردند و زرتشت نیز به دست همین قوم کشته شد .

با ورود اقوام ایرانی به فلات ایران ، آنان مدتها درگیر جنگ با ساکنان قدیمی این سرزمین بودند ، اما به تدریج با یکدیگر آشنا و همنشین شدند .

  • سوشیانت

سنگتراشی ها و نقوش های تخت جمشید

سوشیانت | جمعه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۱، ۰۲:۳۱ ق.ظ | ۰دیدگاه
سنگتراشی ها و نقوش های تخت جمشید

 

نقوش برجسته‌ای که کاخ‌های تخت‌جمشید را آراسته است از با اهمیت‌ترین آثار باستانی به شمار می‌آید، که تا زمان حال برجای مانده است، کیفیت و کمیت این آثار چنان است که بررسی‌های گسترده‌ای را بر روی آنها لازم می‌سازد، لیکن تا این تاریخ هیچگونه تحلیل سبک‌شناسی معتبری که چاپ و منتشر شده باشد بر روی آنها انجام نگرفته است. بررسی حاضر تلاش دارد با توجه به جنبه‌های متفاوت سبک‌ها و روش‌ها، از شیوه‌های بکار رفته در حکاکی تا اصول طراحی، از شناسایی کار حجاران، تا توصیف پیشرفت تسلسل زمانی سبک «تخت‌جمشید» شکاف موجود را پر کند. پیکره‌شناسی و انواع مختلف نفوذ عوامل خارجی که موضوع بررسی‌های بسیار بوده است، مودرد بحث قرار نخواهد گرفت.

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ