ابزار هدایت به بالای صفحه

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

تارنمای تخصصی تاریخ ایران

راه در جهان یکی است و آن راه ؛ راستی است

اسلایدر

۸۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هخامنشی» ثبت شده است

دستبردی در کهن نگاری ایران، مردخای و استر

سوشیانت | چهارشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۳۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

افسانه مردخای و استر

همانطور که می دانید سالانه یهودیان روزی به نام «پوریم» را جشن می گیرند که انگیزه ی این جشن، داستان استر می باشد و برخی معتقدند با دوران هخامنشیان و خشایارشا ارتباط پیدا می کند.

اما عده ای با تحریف علل و انگیزه های این جشن، مواردی نادرست را بیان می کنند و حتی بدون در نظر گرفتن سند و مدرک قابل قبول، «سیزده به در» را ناشی از این روز می دانند. اما به نظر می رسد همه این موارد نادرست است.

در ادامه سعی بر آن است تا این موضوع را به صورت جزئی تر، با در نظر گرفتن منابع و مدارک بررسی کنیم. خواهیم دید که داستان استر از نظر تاریخی قابل اثبات نیست و همچنین جشن سیزده به در هیچ ربطی به این داستان و جشن پوریم ندارد و حتی تاریخ برگزاری پوریم با جشن سیزده به در، متفاوت است.

  • سوشیانت

جشن شهریورگان

سوشیانت | دوشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۲، ۰۴:۱۹ ب.ظ | ۰دیدگاه

زادروز داراب (کورش؟) و مرگ مانی

شهریور‌روز از شهریورماه یا چهارمین روز این ماه، برابر است با جشن شهریورگان که از آیین‌ها و مراسم وابسته به آن هیچگونه آگاهی در دست نیست. برگزار نشدن آیین‌های جشن شهریورگان توسط ایرانیان در زمانی طولانی، موجب شده است تا همه جزئیات آن به فراموشی سپرده شود و حتی در متون کهن نیز آگاهی‌های چندانی در باره آن فرا دست نیاید.

نام شهریور در متون اوستایی به گونه «خْـشَـتْـرَه ‌وَئیریَـه» آمده که به معنای تقریبی «شهر و شهریاری (شهرداری) آرمانی و شایسته» است. چنین می‌نماید که این اندیشه‌ و آرمان، خاستگاه نظریه‌های افلاطون و فارابی در زمینه «آرمان‌شهر» یا «مدینه فاضله» بوده باشد. نام شهریور چند بار به همین معنا در «گاتها»ی زرتشت نیز آمده است و بعدها در اوستای نو، او را به گونه‌ای تشخص‌یافته به پیکر یکی از امشاسپندان در می‌آورند.

  • سوشیانت

آرامگاه کورش بزرگ در پاسارگاد

سوشیانت | دوشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۲، ۰۴:۱۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

آرامگاه کورش بزرگ در پاسارگاد

هنگامی که در ۷۵ کیلومتری تخت‌جمشید، راه اصلی اصفهان به شیراز را به سوی پاسارگاد ترک می‌کنیم و از میان درختان بلند و سرسبزی که بر این راه خاطره‌انگیز سایه افکنده‌اند، پیش می‌رویم؛ به نظر می‌آید که در اعماق تاریخ دور و دراز و پر فراز و نشیب و رنگارنگ این سرزمین کهن فرو می‌رویم. انگار کودکان خونگرم و پرنشاطی که در روستاهای کنار راه، با خوشرویی و با مهر راه پاسارگاد را به شما نشان می‌دهند، و آن دخترکان زیبایی که با جامه‌های چین‌دار و بلند و رنگارنگ، گل‌های بنفشه و بابونه صحرایی دشت پاسارگاد را می‌چینند تا داروی دردهای مادرانشان کنند؛ یادگارهایی گرانبها از هزاران سال پیش و از پاسارگاد خاموش و خفته در تاریخ و آن مردان بزرگ هستند. هنوز هم دستان گرم و پرتوان مردان و بوی خوش نان و تنور خانگی زنان پاسارگاد نشان می‌دهد که اجاق ایرانیان همچنان روشن و همچنان گرم است.

دیرینگی پاسارگاد

منطقه‌ای که امروزه با نام «دشت مرغاب» می‌شناسیم و پاسارگاد هم در آن قرار دارد، از اوایل هزاره چهارم پیش از میلاد تا اوایل هزاره دوم دارای سکونتگاه‌ها و جمعیت فراوانی بوده و آثار آن در محوطه‌های پیش از تاریخی «تل نخودی»، «تل سه‌آسیاب» و تپه «دو تولون» و بتازگی در محوطه بسیار غنی و مهم «تنگه بلاغی» بدست آمده است. همچنین پس از یک دوره رکود چند صد ساله (که در همه جای ایران دیده می‌شود) در اوایل هزاره نخست پیش از میلاد نیز شواهد زیستی پراکنده‌ای در آن دیده شده است.

  • سوشیانت

فر کیانی

سوشیانت | دوشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۲، ۰۴:۰۶ ب.ظ | ۰دیدگاه

فر کیانی

از دیرباز و در میان بسیاری از اقوام و ادیان گوناگون، سنتی در نگارگری رواج داشته است و دارد که هاله‌ای نورانی و درخشان بر پیرامون سر مقدسان و گاه پادشاهان نشان داده می‌شود. این هاله در باورها و متون ایرانی به نام «فـرّ» شناخته شده است. «فـر» به فروغی ایزدی گفته می‌شود که به هر کس بخشیده شود، او شایسته و برازنده سروری و سالاری و برتری خواهد بود. همانگونه که ثعالبی نیز از آن با تعبیر «پرتو خوشبختی خدایی» یاد می‌کند. در کتاب اوستا نیز بخشی ویژه در معرفی و ستایش فر وجود دارد که با نام‌های «زامیاد یشت/ کیان یشت/ خوَرِنَه یشت» شناخته می‌شود و از جمله یشت‌های کهن اوستا است:
“می‌ستاییم فر کیانی نیرومند مزدا آفریدهٔ بسیار درخشنده، زبردست، پرهیزگار، چابک و کارآمد را، که سرآمد همه آفریدگان است” (زامیاد یشت، بند ۹).

  • سوشیانت

تقسیم‌بندی سال خورشیدی و مبدأهای آن

سوشیانت | يكشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۲:۴۲ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

تقسیم‌بندی سال خورشیدی و مبدأهای آن

در سنت تقویم‌نگاری باستان که شیوه‌ها، تعریف‌ها و مفاهیم آن تا اندازه زیادی تاکنون زنده مانده‌اند؛ طول یک سال خورشیدی با تعریف‌های خاصی به اجزای کوچکتری تقسیم می‌شود. این تقسیم‌بندی بجز چند استثنا (همانند تقویم «مایا» و «آزتک» در آمریکای لاتین باستان) در میان همه مردمان جهان متداول بوده و هنوز هم هست.

در این تقسیم‌بندی، طول سال خورشیدی به فصل، برج (ماه خورشیدی)، هفته و روز تقسیم می‌شوند. این تقسیم‌بندی‌ها مفاهیمی از زمان هستند که در تقویم طبیعی (خورشیدی یا مهی) وجود دارند و با اقتباس از طبیعت به گونه قراردادی وضع شده‌اند. با اینکه در انتخاب مبدأ برای یک برج یا ماه خورشیدی و نیز فصل‌های سالیانه اختلاف چندانی دیده نمی‌شود، اما در تعیین مبدأهای شبانروز، هفته و سال، تفاوت‌ها بسیار فراوان هستند. آگاهی از تعریف مبدأ هر یک از اجزای سال، می‌تواند در تعیین و تنطیم رویدادهای تاریخی اهمیتی فراوان داشته باشند.

  • سوشیانت

رصدخانه زیگورات چغازنبیل

سوشیانت | دوشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۲۱ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

رصدخانه مجاور زیگورات چغازنبیل

زیگورات چغازنبیل در استان خوزستان و در فاصله ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی شوش و ۲۰ کیلومتری هفت‌تپه و در نزدیکی کرانه غربی رود دز جای گرفته است.

این زیگورات نیایشگاهی است که در سال۱۲۵۰ پیش از میلاد در دوره عیلامیان به فرمان پادشاه مشهور عیلامی به نام «اونتاش‌ گال» (۱۲۶۵- ۱۲۴۵ پیش از میلاد) در میانه شهر «دور اونتاشی» ساخته شده است.

زیگورات چغازنبیل که از بزرگترین بناهای باستانی ایران به شمار می‌رود، به تمامی از خشت و آجر در زمینی به مساحت ۱۱۰۰۰ متر مربع و در ۵ طبقه ساخته شده و ارتفاع آن در زمان آبادانی به قریب ۵۰ متر و سطح زیربنای آن به ۲۵۰۰۰ متر مربع می‌رسیده است. هم اکنون نیمی از ارتفاع این بنا از بین رفته است.

زیگورات چغازنبیل، تقویم آفتابی، شوش

تقویم آفتابی زیگورات چغازنبیل
عکس از غیاث آبادی، خرداد ۱۳۷۹

  • سوشیانت

تخت جمشید سازمان ملل باستان

سوشیانت | دوشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۱۴ ب.ظ | ۰دیدگاه

 

تخت‌جمشید: انجمن قانون‌گذاری جهان باستان

تخت‌جمشید، بنای نمادین ملی ایرانیان و نشانه اقتدار و شکوه آنان و نماد توانایی‌های علمی و فنی و هنری نیاکان ما بوده است. تخت‌جمشید جلوه‌گاه همیستگی ملی و سرزندگی و بالندگی روان ایرانیست. ایرانیان را اراده بر آن بوده که اگر می‌باید بنایی در نشان شکوه و بزرگی ایران برساخته شود، از آن برای کارکرد یکی از نهادهای ملی کشور بهره‌برداری شود و بهترین نماد ملی میهن، همانا «انجمن همپرسگی ملی» یا «انجمن بهان» می‌بود. همان که امروزه آنرا مجلس شورای ملی یا در گستره‌ای پهناورتر، سازمان ملل می‌نامند.

تخت‌جمشید جایگاهی بوده است که فرستادگان اقوام گوناگون برای سگالش و قانون‌گذاری و تصمیم‌گیری در باره مهمترین نیازهای سرزمینی که از نیل تا سند گسترده بود، گرد می‌آمدند و نه تنها پارسیان، که نمایندگانی از همه سرزمین‌ها و اقوام در آن شرکت می‌جستند. نگاره‌های ۲۳ هیئت نمایندگی ملل که بر نمای خاوری کاخ آپادانا برکنده شده است، نشانه‌ای از حضور آنان است. پوشاک و آرایه‌های ساده، نشان می‌دهد که آنان مردمانی از میان همه گروه‌های اجتماعی و خردمندان هستند و نه تنها از اشراف و بزرگ‌زادگان.

  • سوشیانت

مردونیه

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۵۷ ق.ظ | ۰دیدگاه

 

مردونیه (درگذشته ۴۷۹ پیش از میلاد) که یونانیان او را به نام مردونیوس می‌شناسند، داماد داریوش بزرگ و از فرماندهان سپاه ایران در نبردهای ایران و یونان در اوایل سدهٔ پنجم پیش از میلاد بود.

سال‌های آغازین

پدر مردونیه، گبریاس(گَوبَروَ)، داریوش را در بازپسگیری تاج و تخت از گئومات یاری داد. داریوش خواهر خود را به همسری گبریاس درآورد و خود با دختر او ازدواج کرد. مردونیه نیز با دختر داریوش بنام آرتوزسترا ازدواج کرد و داماد او شد.

مردونیه در زمان داریوش

داریوش بزرگ در۴۹۳ پیش از میلاد، مردونیه را برای آرام ساختن شورش و جانشینی ساتراپ آرتافرن به ایونیه (ایونیا) فرستاد. مردونیه شورش را فرونشاند.پس از آن ناوگان مردونیه که مشتمل بر ۳۰۰ کشتی بود از داردانل (هلس پونت) گذشت و ارتشی ۲۰ هزار نفری در آنجا به او ملحق شد. او به جزیرهٔ یونانی تاسوس که دارای معادن مهمی بود، حمله کرد و آنجا را خراج‌گذار ایران ساخت.

هرودوت، تاریخ نویس یونانی این نبرد را لشگرکشی‌ای برنامه‌ریزی‌شده علیه ارتریا و آتن تفسیر نمود. اما ناوگان مردونیه در راه بازگشت به آسیا در دماغهٔ آتوس دچار گردبادی سخت شد که منجر به غرق بسیاری از کشتی‌ها گردید و همین امر سبب شد تا پس از بازگشت از فرماندهی عزل شود.

  • سوشیانت

ساتی‌برزن

سوشیانت | پنجشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۵۳ ق.ظ | ۰دیدگاه

ساتی‌برزن

ساتی‌برزن از فرماندهان عصر داریوش سوم دوازدهمین و آخرین شاهنشاه هخامنشی ساتراپ (والی) هرات است. او مردی متهور و دلاور و حادثه‌جو و از متحدین بسوس والی باختر (بلخ) بود که از یک طرف پنجه بخون داریوش آلود و از طرف دیگر بعد از تسلط اسکندر مقدونی بر ضد مقدونیان قیام کرد و چند ماه در جنگ و گریز بود تا جان بر سر این کار نهاد. بسال 331 ق. م. در سومین و آخرین جنگ دارا (داریوش) با اسکندر که در گوگمل (در نزدیک نینوای سابق و اربیل کنونی) روی داد. ساتی برزن فرماندهی سپاهیان هراتی را داشت.

بعد از شکست قطعی دارا و فرار او بسوی مشرق عده‌ای از سرداران او به اشارت بسوس بر ضد او توطئه‌ای چیدند و شاهنشاه را بازداشتند. ساتی برزن نیز در این توطئه شرکت داشت و چون اسکندر بتعقیب آنان برخاست و بنزدیکی آنان رسید ساتی برزن بهمراهی سرکردهٔ دیگری بنام برازانت زخمهای مهلکی به دارا زدند و او را در حال نزع گذاشتند و با 600 سوار گریختند. (330 ق.م.) بروایت آریان و کنت کورث مورخان یونانی سال بعد ساتی برزن در گرگان بحضور اسکندر رسید و اعلام اطاعت و وفاداری کرد. اسکندر نیز او را بحکمرانی ایالت هرات که در دورهٔ سابق داشت مجدداً منصوب کرد. ساتی برزن به هرات رفت و هنگام ورود اسکندر به آن ایالت به استقبال فاتح مقدونی شتافت و شرط خدمت بجای آورد. 

  • سوشیانت

جهان بینی مانی

سوشیانت | دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۱۰ ب.ظ | ۰دیدگاه

دیدگاه مانی نسبت به جهان

مانى در راه بهره گیرى از منطق بودائى گرى فراتر هم رفت ، به حدى که تولید مثل را بر خود و گروه برگزیدگان مانوى حرام کرد و احتراز از زناشویى را بر ازدواج برتر دانست … مانى از زرتشت اندیشه تقسیم نیروهاى جهانى را به دو مبداء نیکى و بدى که دُوبُن نامید، اقتباس کرد و روشنایى را مظهر نیکى و تاریکى را مظهر پلیدى دانست . بعدها مانى این تعبیر را بدین صورت درآورد که خداىِ ترسایان ، خداى نیکى هاست و یَهْوَه خداى تورات ، خداى بدى هاست .

  • سوشیانت
تحلیل آمار سایت و وبلاگ