گاهنبار پیته شهیم گاه
جشن گاهنبار پییته شهیم گاه ( از روز اشتاد تا روز انیران شهریور ماه گاهشماری زرتشتی یا 21 تا 25 شهریور ماه خورشیدی)
پیته شهیم گاه یا "پایان تابستان" با گویش درست (Paityshahim) در صد و هشتادمین روز سال انارام و شهریور ماه و به معنای پایان تابستان است. این جشن کشاورزی هنگامی است که خرمن دانهها در کشتزارها فراهم می گردد و بسیاری از میوه ها از درختان چیده میشوند و سومین جشن از جشن های گاهنباری در سال می باشد .در این گاه زمین آفریده شده است.
واژه گاهَـنبار کوتاه شدهی «گاهان بار» است و به معنی گاه ها و زمان های به ثمر رسیدن و به بار آمدن می باشد. این جشن ها در شش هنگام یا شش چَهره و در هر چَهره به مدت پنج روز در سال برگزار میشوند.
جشن های گاهَـنْـباری (پاره های سال – موسم های سالیانه)، ادامه و بازمانده ای از نوعی تقویم کهن در ایران باستان است که طول سال خورشیدی را نه به دوازده ماه خورشیدی، بلکه به چهار فصل و چهار نیم فصل تقسیم میکرده اند و هر یک از این بازه های زمانی، نام و جشن ویژه ای به همراه داشته است.
سال گاهنباری از هنگام انقلاب تابستانی یا نخستین روز تابستان آغاز می شده و پس از هفت پاره ی زمانی، یعنی سه پایان فصل و چهار میانه ی فصل، به آغاز سال بعدی می رسیده است (پایان بهار یا آغاز تابستان مانند دیگر فصل ها، دارای جشن گاهنباری نبوده و تنها به عنوان جشن آغاز سال نو بشمار می رفته است). گاهنبارها، جشن هایی در ارتباط با پیشه ی اصلی ایرانیان باستان یعنی کشاورزی و دامداری هستند.
پیدایش گاهنبار را از روزگار پیشدادیان میدانند. نخستین بنیانگزار گاهنبار، جمشید – شاه پیشدادی – دانسته شدهاست. گاهنبارها با پیشه دیرینه زندگی ایرانیان گره خوردهاست. گاهنبارها با کشاورزی و دامداری و زندگی کشاورزی پیوند بنیادین دارند . گاهنبار در آغاز جشن کشاورزی بودهاست. هر کدام از گاهنبارها، برابر با زمانی است که دگرگونی های بنیادین برای کشاورزان رخ میدهد و این دگرگونی ها با خود جشن و شادی میآورد.
در باورهای سنتی ایرانیان، اهورامزدا هریک از نمادهای طبیعت را در یکی از این گاهنبارها آفریده است، به این ترتیب که نخست آسمان، سپس آب، زمین، گیاهان، جانوران و در پایان چهره ی ششم ، انسان آفریده شد و با پیدایش انسان، تکامل در آفرینش به مرحله ی تازه ای رسید و از آن پس انسان اندیشمند با بهره گیری از شرایط مناسبی که از پیش برایش فراهم شده بود زندگی خود را روی زمین آغاز کرد.
در باورهای دین های دیگر نیز، به خصوص دین های سامی، کم و بیش به عدد شش در آفرینش جهان بر میخوریم که برگرفته از همین باورها و آیین های ایرانی است.
در تورات، در سِـفر پیدایش، باب اول آمده است که : خداوند آفرینش را در شش روز انجام داد ...
همچنین این مفهوم در قرآن، سورهی سجده، آیه ی سوم نیز با اندک تفاوتی به همین صورت بیان شده است.
هرمزد (آفریدگار توانا در باور ایرانیان)، به منظور مقابله با اهریمن، آفریدگان مادی و مینوی را وجود آورد. این آفریدگان به منظور مقابله با بدی و شر، هرمزد را در نبرد با اهریمن و آفریده های پلید وی یاری می رسانند.
شرح این آفرینش با بیانی بسیار زیبا در کتاب بندهش آورده شده و بدین صورت آمده که هرمزد برای آفرینش جهان مادی ابتدا زمان بیکران و بعد زمان کرانه مند (محدود) را آفرید. بعد از آن، آسمان را در مدت 40 روز آفرید. بعد از آفرینش آسمان، 5 روز درنگ نموده و به جشن و شادی پرداخت. او شادی را به کمک آسمان آفرید و آن را گرامی داشت. شادی برای این آفریده شد که در هنگام نبرد نیکی بر بدی، شادی به یاری نیک مردان آمده و در زمان درآمیختگی، یاور مردمان باشد سپس دست به آفرینش آب زد. او آب، این نوشیدنی مقدس و جانبخش را در مدت 55 روز آفرید. سپس 5 روز درنگ نموده و زمین را پس از آن در مدت 70 روز بوجود آورد.
بنا بر باور ایرانیان، آغاز آفرینش از روز اول فروردین ماه شروع و بعد از 40 روز در 10 اردیبهشت ماه خورشیدی به پایان رسید. بعد از 5 روز درنگ و شادمانی، آفرینش آب از روز 16 اردیبهشت شروع شده و تا روز 7 تیر ماه به پایان میرسد. باز پس از 5 روز شادمانی نوبت به آفرینش زمین رسید. آفرینش زمین از 13 تیر شروع شده و تا 20 شهریور ادامه پیدا کرد. به همین مناسبت، هرمزد این واقعه و روز را خجسته دانسته و به مدت 5 روز به شادی پرداخت.
ایرانیان نیز به این مناسبت این روز را گاهنبار پیته شهیم گاه نامیده و جشن می گیرند. گاهنبار پیته شهیم از روز بیست و یکم شروع شده و در بیست و پنجم شهریور به اتمام می رسد. لازم به ذکر است جشن اصلی در آخرین روز گاهنبار برگزار می شود.
در باور ایرانیان نیز زمین بسیار مقدس است. زمین (خاک) یکی از چهار آخشیج (نه عنصر! می دانیم که عناصری که تا بحال کشف و معرفی شده اند به عدد یکصد و اندی می رسد که در جدول مندلیف می توان نام آن ها را جستجو کرد. آب خود از عنصرهای هیدروژن و اکسیژن تشکیل شده است و هوا هم مجموعهای از عناصر تشکیل دهنده آن است و الی آخر) آب، هوا (باد)، خاک و آتش میباشد. این چهار آخشیجی که مجموعه آنها زندگی را بوجود آورده و سبب پویایی آن می شوند.
ایرانیان برای پاسداری زمین، ایزدان و ایزدبانوان (الهه) متعددی را معرفی نمودهاند. بزرگترین آنها، امشاسپند اسپندارمزد نام دارد. این امشاسپند در جهان مادی نگهبان زمین و در جهان مینوی (معنوی) پاسدار بردباری و متانت است. این امشاسپند چنان اهمیت دارد که او را موکل بر بانوان نامیدهاند و قرار گرفتن روز اسپندارمزد (اسفند) با ماه اسفند را که در تقویم خورشیدی برابر با 29 بهمن ماه می باشد ، روز بزرگداشت مقام زن نامیده و جشن می گیرند. برپا نمودن سفره سپید رنگ در سفره هفت سین نیز نماد این امشاسپند می باشد. همچنین زامیاد یکی دیگر از ایزدان پاسدار زمین می باشد.
در هر گاهنبار، آیین های ویژه ای برپا میشود و مردم میزد ها (میهمانیها) برگزار می کنند و می خورند و می بخشند تا ثواب بسیار ببرند. جشن هر چهره گاهنبار پنج روز است که روز پنجم آن دیگر روزها والاتر است و جشن بزرگ به شمار میرود. نخست موبدان بخشهایی از اوستا ــ آفرین گهنبار ــ را میخواندند، آنگاه سفره عام میکشیدند و هر کس – از نادار و دارا – برسر سفره گهنبار مینشینند و از آن بهره میجویند. پیش از برآمدن آفتاب روز اول هر چهره از گاهان بار، موبدان به همراه دیگر مردم، آیین «واژیشت» آن گهنبار را برگزار میکنند. چه توانگر و چه بی نوا همه درآن شرکت میکنند. آنهایی که خود نمیتوانند خرج آن را بدهند، باید در آیینی که دیگران برپا میکنند و یا از درآمد موقوفات است شرکت کنند و از خوان گهنبار که در همه جا گسترده میشود بهره مند شوند.
عنصر دینی این جشنها ، خواندن جشن و نیایش است که موبدان انجام می دهند و حاضرین در جشن دست یکدیگر را می گیرند ، همازور (هم پیمان ، متحد و یگانه) می شوند زیرا:
پیروزی و کامیابی در یگانگی و همازوری است ، به ویژه در گذشته ، تحمل در برابر بلایای طبیعی ، خشکسالی، سیل ، زلزله ، طوفان و مانند آنان تنها با همازوری و پشتیبانی از همدیگر شدنی بود. شرکت در گاهان بار یک وظیفه دینی برای همه است . هزینه آن را هر کس به داوطلبی به اندازه درآمد خود می دهد ، ولی همه به یک اندازه از آن بهره می برند.
عنصر اجتماعی این جشن ها در این بود که ، همه ی زرتشتیان ، زن و مرد ، پیر و جوان و کودک ، فقیر و غنی ، ارباب و رعیت همه یکسان در آن شرکت می کردند ، در یک جا گرد می آمدند ، از یک خوان و یک غذا می خوردند و این امر باعث همبستگی بیشتر می شد. علاوه بر این در پایان مراسم آن چه که از خوردنیها باقی بود به خانه افراد بی نوا و نیازمند فرستاده می شد در حالیکه این افراد خود در این جشن حضور داشته و از این خوراکیها میل کرده بودند ، و این جزیی از " نیکوکاری و دهش " است که در دین زرتشتی ستوده و سفارش شده است
اهل خانه از مدتی پیش از زمان گاهنبار، در تدارک آن میکوشند و لُرک و خوراکیهایی تهیه کرده، یک روز پیش از گاهنبار خانه را جارو و آب پاشی میکنند، نان و خوراکیهای سنتی را آماده میکنند و سفرهی گاهنبار را میگسترانند و آنچه که برای سفرهی مراسم مذهبی لازم است بر آن میگذارند.
لرک گاهنبار مخلوطی از خرما، سنجد، کشمش، بادام، گردو، برگهی هلو و انجیر خشک است که آنها را در دستمال بزرگی به نام چادر شب میریزند و آن را کنار سفره، پهن میکنند و روی آن را یک عدد سیب یا انار قرمز با چند شاخهی گیاه «موُرد» میگذارند.
در پایان مراسم موبد مقداری لُرک را به هر نفر میدهد و سپس سینی میوه را که «درون» یا «درین» نام دارد جلوی همه میبرد تا هر کس پارهای میوه برای خوردن بردارد.
در برخی گاهنبارها همراه با لرک، یک یا چند قرص نان هم به شرکت کنندگان میدهند، این نان که کوچکتر از نان معمولی است «لووگ» نام دارد.
و در پایان، گزیده ای از نیایشی که در این گاهنبار خوانده می شود را با هم مرور می کنیم:
به خشنودی اهورامزدا، بر زبان میآورم و میخوانم بهترین نیایش ها را. برزبان می آورم ازجان، با باوری نیک که مزدا پرست زرتشتی و دشمن همه بدی ها و پیرو آیین اهورایی میباشم. نیایش و آفرین میخوانم همه گاهها و هنگامهای روز و ماه و جشنهای سال (گهنبار) را که ردان وسروران هستند و با خشنودی ستایش میکنم، و این نیایش را به هنگام بامدادان میسرایم . نیایش میکنم و آفرین میخوانم بر همه گهنبارهای سال، هنگام هر جشنی که باشد، به نام بر زبان میآورم و آیین های ویژه میگذارم. ..
بسرایید سرود بزرگی خداوند را و اهورامزدا را به نام بخوانید در یکتایی و بی همتایی پروردگار جهان، اینچنین : بی گمان شهریاری زیبنده و سزاوار آن کس است که بهتر شهریاری کند، و اوست اهورا مزدا که با بهترین راستی برابراست و بندگی و عبادت خود را به پیشگاه وی تقدیم میکنیم و باشد که این چنین «میزد»ی پذیرا شده و ردگهنبار را خشنود و شادمان کند، و این است گهنبار پیته شهیم.
منابع :
اوستا – گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه
بن دهش – نوشته فرنبغ دادگی، ترجمه شادروان دکتر مهرداد بهار
جستاری در پیشینه دانش کیهان و زمین در ایرانویچ – نوشته دکتر مانوئل بربریان
سایت ویکی پدیا
سایت پایگاه پژوهشی آریابوم